eitaa logo
🌸🕊شمیم یاس 🕊🌸
134 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
9.6هزار ویدیو
141 فایل
.....★♥️★.... .....★♥️ ......♥️★... ....★♥️★... سلام و خیر مقدم خدمت همه شما دوستان بزرگواران در کانال 《 شمیم یاس》 سعی ما بر بررسی دانستنی های علمی ،مذهبی و روان‌شناسی مبتلابه روز اینجاییم برای روشنگری حقیقت 🆔@shmimyasfatmi
مشاهده در ایتا
دانلود
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 راستی! این‌جا نامم را کمیل صدا می‌زنند. خودم این اسم را انتخاب کرده‌ام. از دعای کمیل، تا گردان کمیل، تا خودِ کمیل! این نام را دوست دارم. هرکدام از بچه‌ها هم نام جهادی‌شان را انتخاب کرده‌اند. عباس رحمانیان، اوایل آمدن‌مان دوست داشت «رحمان» باشد و حالا به نام یکی از سه عموی شهیدش، «رحیم» است. ابوالفضل موقر، «احمد» را انتخاب کرده. می‌گوید در خانه به این نام صدایش می‌زنند. و امیر قرالو هم همان امیر را می‌پسندد! کارِ ما چهار نفر هم‌دانشگاهی در سوریه با هم گره خورده! شب که به محل استقرار می‌رویم، رحیم می‌کوشد با شوخی‌هایش، غربتِ دل‌هایمان را بشکند اما بارِ دلتنگی برای فاطمه، روی دلم سنگینی می‌کند. گوشی‌ام را برمی‌دارم که به او پیامی بدهم. تک‌بیت بیدل را برایش می‌خوانم و می‌فرستم:«خدا نصیب دلِ هیچ کافری نکند/ کرشمه‌های بتی را که من پرستیدم... تو بتِ منی فاطمه...» حرف‌های منِ بیدل، از زبان بیدل... شعر در برابر شعر! فاطمه هم برایم شعر می‌خواند:«آن کس که تو را شناخت، جان را چه کند؟/ فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟/ دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی/ دیوانه تو هر دو جهان را چه کند؟»....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 صبح، با سطل‌های گِل به جان تویوتاهای سرخ‌مان می‌افتیم. علاوه بر نیروهای ایرانی، نیروهای نجباء که مدافعان حرمِ عراقی هستند هم در منطقه حضور دارند. با یک دست از عراق در برابر داعش دفاع می‌کنند و با دست دیگرشان، می‌کوشند تروریست‌ها را دورتر از خانه، متوقف کنند. نرم‌نرمک با هم آشنا می‌شویم. این اولین مواجهه من با نیروهایی است که ورای ملیت، وجه اشتراکمان ایستادگی در برابر ظلم است. در چشم‌های خیلی‌هایشان می‌شود بی‌باکی را تماشا کرد. می‌کوشم به آن‌ها نزدیک شوم. همین نیروهای نجباء هستند که محل شهادت حاج ابراهیم عشریه را از فاصله‌ای نشان‌مان می‌دهند. پیکر حاج ابراهیم، هنوز پیدا نشده است. نیروهای نجباء برایمان تعریف می‌کنند که او چگونه به شهادت رسید. گلوله‌ای مأمور شده بود که صورت حاج‌ابراهیم را به شدت مجروح کند و همین گلوله عامل وصال حاج‌ابراهیم شده بود. در دل آرزو کردم که پیکرش پیدا شود. سخت است برای خانواده‌ای که بدانند پاره‌ی جگرشان شهید شده، اما ندانند کدام خاک او را در آغوش گرفته است... ۸۲ 📔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷«بسم رب الشهداء و الصدیقین»🌷 🕊 معرفی یکی از شهدای شاخص دانش آموز در دفاع مقدس را بشناسید شهید امیر جمشیدی @behshtfatm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید امیر جمشیدی امیر جمشیدی، دوم فروردین ماه 1347 در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش نوروز، کارگری می‌کرد و مادرش فاطمه نام داشت. دانش‌آموز دوم متوسطه در رشته تجربی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سی‌ام فروردین 1364، در عباس‌آباد بانه هنگام درگیری با گروه‌های ضدانقلاب به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. امیر در 17سالگی به دست منافقین در جبهه غرب به شهادت رسید خودش در روایتی از اعزامش به جبهه نقل کرده بود: «اواسط سال 1363 بود که حال و هوای جنگ به کله ما افتاد، چون سنمان کم بود تصمیم گرفتیم تا شناسنامه‌هایمان را دستکاری کنیم. اما به دلیل اینکه جثه‌هایمان خیلی کوچک بود این کار شدنی نبود‌. با این حال فکر دیگری به سرمان زد. خودمان را در یکی از کابین‌های قطار مخفی کردیم. مسئول قطار متوجه ما شد اما با اصرار ما رو به رو شد و بالاخره کوتاه آمد و ما را برد. یک روز فرمانده ما را دید و گفت می‌خواهید برید جلوتر ما هم گفتیم بله و ما را سوار اتوبوسی کرد و هنگامی که رسیدیم دیدیم تهرانیم و پدر و مادرمان برای برگرداندن ما به آنجا آمده بودند.» روحش شاد یادش گرامی و راهش پر رهرو باد ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @behshtfatm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5819199993340232395.mp3
7.53M
🛑مناجات با روحی فداه به دل دارم شوق روی تورا عطر و بوی تو را ❤️ای حبیب من شده مجنون گوشه گیر غمت زائر و پیر غمت ❤️ای طبیب من 🎤: جواد مقدم زمان: ٧:۴٠ دقیقه
Bia Azize Zahra (320).mp3
6.64M
🎧 بیا عزیز زهرا 😭😭😭😭😭😭😭😭