فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃🌸
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
به امروز خوش آمدید
من عاشق امروزم
ديروز را كه نمیتوانم جان دوباره ببخشم
رفت كه رفت از ديروزم درس میگیرم
كه امروزم را بسازم
من عاشق امروزم
امروز همين حالا اين لحظه
نمیگذارم فردا نگرانم كند
شايد هيچ وقت فردايی نداشته باشم
من عاشق امروزم
برای لذت بردن از زندگی
هیچ وقت دیر نیست
نگو من بزرگ شدم برای من زشته
شادی کن و ورزش کن
مشکلات این دنیا تمام شدنی نیست
روز خوبی رو برای خودمون خلق کنیم
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
@behshtfatm🍃🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تقویم شیعه:
شمسی: یکشنبه ۰۲ بهمن ۱۴۰۱
میلادیSunday : 22 january 2023
قمری: الأحد، ٢٩ جمادي الثانيه ۱۴۴۴
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
💠 اذکار روز:
👈صد مرتبه یا ذَالجَلالِ و الاِکرام تا به فتح و نصرت برسی
🙏بارالها در فرج حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تعجیل فرما و گره از مشکلات همه مردم باز کن
✅تقویم روز:
مناسبت خاصی ثبت نشده است
🗓 روز شمار تاریخ:
💐⌛️۰۱ روز تا ولادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام (۵۷ه ق)
⬛️⌛️۰۳ روز تا شهادت حضرت امام علی النقی هادی علیه السلام (۲۵۴ه ق)
💐⌛️۱۰ روز تاولادت با سعادت حضرت امام محمد تقی علیه السلام (جوادالائمه ۱۹۵ه ق)
💐⌛️۱۳ روز تاولادت حضرت امیر المومنین علی علیه السلام (۲۳ سال قبل از هجرت) 🥀روز پدر🥀
⬛️⌛️۱۵ روز تا ارتحال حضرت زینب سلام الله (۶۲ ه ق)
💐⌛️٢۰ روز تاپیروزی انقلاب اسلامی ایران و سقوط نظام شاهنشاهی (۱۳۵۷ ه ش)
⬛️⌛️۲۵ روز تاشهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام(۱۸۳ه ق)
متن اذکار و دعاهای روز یکشنبه تقدیم شما دوستان عزیزم ،ملتمس دعای خیر شما عزیزان هستم ، مخصوصا دعا برای تعجیل در فرج آقا و مولایمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که با آمدنشان ، انشاءالله جهان گلستان میشود ،ای کاش که ما هم از یاران واقعی ایشان باشیم و...
@behshtfatm🍃🦋
﷽ 🕊♥️ 🕊﷽
💖خدایا
تالبخــند تو
صدقدم فاصله است
نامت راصدبارسَرمیڪشم
صداے آخرین دانه تسبیح ڪه بلندمیشود
دلم وامیشود
و لبخندت،تمام وجودم راآرام میڪند
به نام خداے همه🌱
@behshtfatm🍃🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔وقتی عصبی و ناراحتی داد بکش دعوا کن
دعوا کن، ولی با کاغذت...
اگر از کسی ناراحتی یک کاغذ بردار
و یک مداد
هر چه خواستی به او بگویی
روی کاغذ بنویس
خواستی هم داد بکشی تنها سایز کلماتت را
بزرگ کن نه صدایت را
آرام که شدی برگرد و کاغذت را نگاه کن
آن وقت خودت قضاوت کن
حالا میتوانی تمام خشم نوشته هایت را
با پاک کن عزیزت پاک کنی
دلی را هم نشکانده ای
و وجدانت را هم نیازرده ای...
خرجش همان مداد و پاک کن بود، نه بغض و پشیمانی
گاهی میتوان از کوره خشم پخته تر بیرون بيايی...
@behshtfatm🍃🦋
هر انسانی مرکز جهان خویش است
فرمانروای حکومت جهانی اش
که می اندیشد و تمام دستاوردهای زیبا را خلق میکند
به راستی در هر لحظه چگونه می اندیشی؟؟
چرا که یک اندیشه متفاوت یه زندگی متفاوتی میسازد و این قانون است
@behshtfatm🍃🦋
توصیه آیت_الله بهجت
❓اصلی ترین هدف زندگی چیست؟
❓سرمایه عمرمان را کجا هزینه کنیم؟
❓چیکار کنیم آخر عمرمون پشیمون نشیم؟
@behshtfatm🍃🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ بهشبههازدواج عمربا امکلثوم
استادرائفیپور
@behshtfatm🍃🦋
🌸🌸🌸🌸🌸
مداحی_آنلاین_برکات_باور_نکردنی_صله.mp3
2.08M
#خانواده_فاطمی
#مهارتهای_زندگی
❇️برکات باور نکردنی صله رحم..!
🎥حجت الاسلام والمسلمين #قرائتی
@behshtfatm🍃🦋
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ ؛
ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻛﻦ !...
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﺪ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮﻛﻠﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻓﯽ ﻛﻨﻨﺪ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﻧﺎ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﻛﻨﻨﺪ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﻳﺎﺭﺕ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﻧﺎﺭﻓﻴﻖ ﺷﻮﻧﺪ ...
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻤﺎﻥ .
ﭼﺘﺮِ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ، ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﭼﺘﺮِ ﺩﻧﻴﺎست
حس_زیبای_زندگی
♥️
@behshtfatm🍃🦋
آدمای درونگرا اینجورین که اگه تواناییشو داشتن
و میتونستن برای همیشه ساکت میموندن...
ولی یه موقعهایی هست که یه سری آدما
اونقد براشون مهم و ارزشمند میشن که برای
ضربه نزدن به اونا شروع میکنن به حرف زدن!
پس بزار اینجوری بگم که اگه یه درونگرا
پیشتون زیاد حرف میزنه و تعریف میکنه
بخاطر اینه که تو برای اون خیلی مهم هستی
@behshtfatm🍃🦋
🌸🌸🌸🌸🌸
شرمسار توام ای دیده ازین گریه خونین
که شدی کور و تماشای رخش سیر نکردی
ای اجل گر سر آن زلف درازم به کف افتد
وعده هم گر به قیامت بنهی دیر نکردی
وای از دست تو ای شیوه عاشق کش جانان
که تو فرمان قضا بودی و تغییر نکردی
مشکل از گیر تو جان در برم ای ناصح عاقل
که تو در حلقه زنجیر جنون گیر نکردی
عشق همدست به تقدیر شد و کار مرا ساخت
برو ای عقل که کاری تو به تدبیر نکردی
خوشتر از نقش نگارین من ای کلک تصور
الحق انصاف توان داد که تصویر نکردی
@behshtfatm🍃🦋
🌸🕊شمیم یاس 🕊🌸
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_صدوبیستُ_هشت رحیم، سرش را که برگرداند و مرا پشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_صدوبیستُ_نه
هوا رفتهرفته تاریک و تاریکتر میشد. اغلب نیروهای جناح راست و چپ ما عقبنشینی کرده بودند. امیر به تبع دستور فرمانده، اصرار میکرد که برگردیم عقب. از سمت خانطومان به خانههای ابتدایی قراصی حمله شده بود و عقبنشینی، به معنای از دست دادن روستا بود. گفتم اینقدر اصرار نکن! نیروها را دلسرد میکنی! رحیم هم گفته بروم به یکی از خانهها و تا خودش نگوید، عقب نمیروم! لابد خیلی با تندی گفتهام که بیسیمش را داد دستم و گفت محض رضای خدا از این جلوتر نرو تا خودم را به رحیم برسانم و بگویم که پشت بیسیم به تو بگوید عقبنشینی کنی! از من قول گرفت که هرچه رحیم بگوید را بپذیرم؛ اما نتوانسته بود رحیم را به عقبنشینی راضی کند! هم امیر توی روستا ماند و هم احمد خودش را رساند به او.
بوی باروتِ آمیخته با رایحه تند برگهای سوخته زیتون، میزبانیمان میکند. رسیدم به خانهای که رحیم نشانیاش را داده بود. نیروهای فاطمیون را آنجا دیدم. خانه، جایی در سمت چپ روستا و در نزدیکی خاکریز تکفیریها بود. وراندازش کردم. از پنجرهی خانه، درختان درختانِ صلح، در غبار دیده میشدند. چیزی نگذشت که نیروهای کمکی خودشان را به رحیم رساندند؛ حمودی، آنها را آورده بود. از حرفهای پشت بیسیم فهمیدم که دهبیستنفر از بچههای نبل و الزهراء هم به ما اضافه شدهاند.
رحیم پشت بیسیم از من میخواست که مراقب جناح راستم باشم و همزمان خواست که بروم و نیروهای نبل و الزهراء را تحویل بگیرم. پشت بیسیم گفتم بگو بیایند! رحیم گفت راه را نمیشناسند؛ باید بیایی و ببریشان.
ده دقیقه نشد که به دو، خودم را رساندم به رحیم. نیروها را که تحویل میگرفتم رحیم گفت تقسیمشان کن توی خانهها. همین کار را کردم و چند نفر از نیروها را هم بردم به همان خانهای که بچههای فاطمیون آنجا بودند.
....
.
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_صدوسی
تا به خودمان بیاییم، آفتاب، آخرین موجهای نورش را روی دشت پاشید و رفت. خانههای مخروبه قراصی، رفتهرفته توی تاریکی گم شدند. قنداقه تفنگ را گذاشتم روی خاکهای گرم جلوی خانه. چند دقیقهای منتظر ماندم. به استقبال شب میرفتیم. خانهی من، تقریبا آخرین خانه از سمت چپ روستا بود و رحیم، به موازات من، در انتهای سمت راست روستا در خانهای آماده حرکت میشد.
بین من و رحیم، 500 متری فاصله بود و نمیدانستیم که در خانههایی که توی این فاصله واقع شدهاند، تروریستها لانه کردهاند یا نه. رحیم بیسیم زد:
-کمیل! میتوانی به سمت راست روستا حرکت کنی، من هم به سمت چپ بیایم و به هم دست بدهیم؟
تا بله را گفتم، رحیم گفت خدا خیرت بدهد! پس خانه به خانه، پاکسازی کنید و بیایید جلو!
نیروهایی را دیدم که در تاریکی شب، لبشان به ذکر مترنم بود. میخواستم دلشان را قرص کنم. اغلب از شیعیان عرب بودند و زبان مشترکمان قرآن بود. هر لحظه امکان داشت از یکی از این خانهها، نیروهای تکفیری به سویمان آتش بریزند. آیهای را که رحیم برای نیروهایش خوانده بود به یاد آوردم. آرام برایشان نجوا کردم:«...هل تربصون بنا الا احدیالحسنیین؟» چه دشمن را شکست دهیم و چه شهید شویم، پیروز شدهایم... آرامش قرآن، رفت توی نهانخانه دلمان. خانه به خانه پاکسازی میکردیم و به سمت رحیم حرکت میکردیم. همهجا تاریک است. چکچک صدای پوتینها سکوت شب را میشکند. صدای آرامِ رحیم از توی بیسیم آمد؛ حضورِ نزدیکش را احساس میکنم:
-کمیل کجایی؟
-توی یکی از خونهها
-چراغ بیسیمت رو خاموشروشن کن!
در آن ظلمات، چراغ بیسیمم به سختی دیده میشد. رحیم گفت چراغ بیسیم مرا میبینی؟ نمیدیدمش! گفت چراغقوهام را روشن و خاموش میکنم؛ بگو آن را میبینی یا نه! نور چراغ قوه رحیم را که دیدیم، صدای تکبیر بچههای مقاومت، رفت تا آسمان. رحیم پشت بیسیم اعلام کرد که قراصی تثبیت شد. شوقی در دلم بود که واژهها در بیانش، کم میآوردند. حالا لابد فرماندهانی که میخواستند من و رحیم برگردیم، فهمیدهاند که تصمیم درستی گرفتهایم. اگر نمیایستادیم، ممکن بود دشمن تا حلب برسد و تمام زحمات جبهه مقاومت به هدر برود. چهاردهم خردادمان را اینگونه گذراندیم! «هرجا مبارزه هست ما هستیم...»
....
۱۳۰
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو
#تلنگری
💌🌿دوڪلام حرف حساب
💬شهدایے زندگے ڪردن به؛↓
←پروفایل شهدایےنیست...
اینڪه همون شهیدے ڪه من عڪسشو پروفایلمو📲 گذاشتم←↓
🌱 چے میگه مُهمه...
🌱چے از من خواسته مُهمه
🌱راهش چے بوده مُهمه
🌱چطور زندگے میڪرده مُهمه
🌱با ڪے رفیق بوده مُهمه
🌱دلش ڪجا گیر بوده مُهمه
🌱چطور حرف میزده
🌱چطور عبادت میڪرده
🌱چطوربوده قلب، روح و جسمش مُهمه
💯اره! من ڪه با یه شهید، رفیق میشم، باید اینا و خیلے چیزاے دیگهی اون شهید رو درنظر بگیرم؛ نَه فقط دَم بزنم...
سلاااام
صبح زیباتون بخیرو شهدایی🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️پروردگارا
🎊در این صبح زیبا و دلپذیر
❄️آرامش را همچون دانههای برف
🎊آرام و بیصدا
❄️به سرزمین قلب کسانی
🎊که برایم عزیزند بباران
❄️همه شما عزیزید
🎊دوستان صبحتون بخیر
❄️وسرشار از آرامش وشادی
@behshtfatm🍃🦋
🌸🌸🌸🌸🌸