.
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_صدوچهارده
هفتهشت روزی از خردادماه گذشته است. امروز با احمد سری به منطقه نیرب زدیم. نیمساعتی با مقر فاصله دارد. راستی! نیرب، شهرِ مهاجرنشین است و فلسطینیها در آن پرشمارند. افغانستانیها، پاکستانیها و عراقیها را هم میتوانی در نیرب ببینی. شهر، قبلا حالت اردوگاهی داشته و هنوز هم نمیشود پیشوند شهر را برایش به کار برد. خیابانها، حال و هوایِ ایرانِ دهه شصت را در تصوراتمان زنده میکنند اما زندگی، اینجا جریان دارد. مردم نیرب، به ما ایرانیها بسیار علاقه دارند و احتراممان میکنند.
بچهها برای خرید گهگاه به نیرب میآیند. اینجا روغن زیتونهای خوبی دارد! در غذاهای محلی اینجا، روغن زیتون کاربرد زیادی دارد؛ حتی یک نوع لبنیات خوشمزه دارند که در آن روغن زیتون میریزند!
من به سرم زده که برویم و برای بچهها شیرینی بخریم! شیرینی، وسط جنگ میچسبد! گاهی همین کارهای به ظاهر کوچک، حال آدم را جا میآورد!...
....
۱۱۴
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو