eitaa logo
سید محمد جواد سید شبیری
987 دنبال‌کننده
610 عکس
75 ویدیو
78 فایل
کانال شخصی حجةالاسلام سیدمحمدجواد سیدشبیری(مشهد) شامل محتوای سخنرانی، مباحث حدیثی و مناسبتی مرتبط با معارف اهل البیت(علیهم السلام) ارتباط با بنده👇 @smjssh ارسال پیشنهادات، مطالب جدید و مفید👇 @rejal_admin تبلیغ👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze
مشاهده در ایتا
دانلود
با ما باش ! ❖ سلیمان جعفری نقل کرده است که شنیدم حضرت ابوالحسن [امام کاظم یا امام رضا عليهما‌السلام] به پدرم فرمود: چرا تو را همنشین عبد‌الرحمن بن يعقوب مى‌بینم‌؟ وی در پاسخ گفت: او دایى من است. امام فرمود: او سخنان نامناسبی درباره خداوند مى‌زند، خدا را توصف مى‌كند (به صورت و اوصاف جسم) با اينكه خداوند قابل توصیف نیست پس یا با او همنشین باش و ما را ترك كن و یا با ما همنشین باش و از او دورى كن. پدرم گفت: او هر عقیده اى دارد و هر چه مى گوید، چه مسؤولیتی برای من دارد؟ با اینكه من به عقیده او اعتقاد ندارم. حضرت فرمود:🔻 آیا نمى ترسى كه بلایى به او برسد و دامن شما را هم بگیرد؟! آیا از این داستان اطلاع ندارى كه شخصى از یاران حضرت موسى علیه‌السلام بود، ولى پدرش از یاران فرعون بود، هنگامى كه لشکر فرعون به حضرت موسى (ع) رسید از ایشان جدا شد تا پدرش را نصیحت کند. حضرت موسى (ع) به آن‌ها برخورد کرد در حالی كه با هم [درباره عقیده‌شان] ستیزه و جرّ و بحث می‌کنند، تا اینكه آن دو به كنار دریا رسیدند، و هر دو با هم غرق شدند. وقتى خبر به حضرت موسى (ع) رسید، از جبرئیل درباره آن جوان پرسید. جبرئیل گفت: او غرق شد در حالیکه رحمت خدا شامل حال اوست و به عقیده پدرش باور نداشت ولى چون عذاب فرود آید از کسی كه نزدیك گنه‌كار است، دفاعى نشود! 📚 أمالي شیخ مفيد، ص:112 https://eitaa.com/shobeiri
با ما باش ! ❖ سلیمان جعفری نقل کرده است که شنیدم حضرت ابوالحسن [امام کاظم یا امام رضا عليهما‌السلام] به پدرم فرمود: چرا تو را همنشین عبد‌الرحمن بن يعقوب مى‌بینم‌؟ وی در پاسخ گفت: او دایى من است. امام فرمود: او سخنان نامناسبی درباره خداوند مى‌زند، خدا را توصف مى‌كند (به صورت و اوصاف جسم) با اينكه خداوند قابل توصیف نیست پس یا با او همنشین باش و ما را ترك كن و یا با ما همنشین باش و از او دورى كن. پدرم گفت: او هر عقیده اى دارد و هر چه مى گوید، چه مسؤولیتی برای من دارد؟ با اینكه من به عقیده او اعتقاد ندارم. حضرت فرمود:🔻 آیا نمى ترسى كه بلایى به او برسد و دامن شما را هم بگیرد؟! آیا از این داستان اطلاع ندارى كه شخصى از یاران حضرت موسى علیه‌السلام بود، ولى پدرش از یاران فرعون بود، هنگامى كه لشکر فرعون به حضرت موسى (ع) رسید از ایشان جدا شد تا پدرش را نصیحت کند. حضرت موسى (ع) به آن‌ها برخورد کرد در حالی كه با هم [درباره عقیده‌شان] ستیزه و جرّ و بحث می‌کنند، تا اینكه آن دو به كنار دریا رسیدند، و هر دو با هم غرق شدند. وقتى خبر به حضرت موسى (ع) رسید، از جبرئیل درباره آن جوان پرسید. جبرئیل گفت: او غرق شد در حالیکه رحمت خدا شامل حال اوست و به عقیده پدرش باور نداشت ولى چون عذاب فرود آید از کسی كه نزدیك گنه‌كار است، دفاعى نشود! 📚 أمالي شیخ مفيد، ص:112 https://eitaa.com/shobeiri
🔆 بیان و رعایت الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ دَخَلَتْ عَلَيْهِ أُمُّ خَالِدٍ الَّتِي كَانَ قَطَعَهَا يُوسُفُ بْنُ عُمَرَ تَسْتَأْذِنُ عَلَيْهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَ يَسُرُّكَ أَنْ تَسْمَعَ كَلَامَهَا فَقُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ أَمَّا الْآنَ فَأَذِنَ لَهَا قَالَ وَ أَجْلَسَنِي مَعَهُ عَلَى الطِّنْفِسَةِ ثُمَّ دَخَلَتْ فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ فَسَأَلَتْهُ عَنْهُمَا فَقَالَ لَهَا تَوَلَّيْهِمَا قَالَتْ فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا قَالَ نَعَمْ قَالَتْ فَإِنَّ هَذَا الَّذِي مَعَكَ عَلَى الطِّنْفِسَةِ يَأْمُرُنِي بِالْبَرَاءَةِ مِنْهُمَا وَ كَثِيرٌ النَّوَّاءُ يَأْمُرُنِي بِوَلَايَتِهِمَا فَأَيُّهُمَا خَيْرٌ وَ أَحَبُّ إِلَيْكَ قَالَ هَذَا وَ اللَّهِ أَحَبُّ إِلَيَّ (۱) مِنْ كَثِيرٍ النَّوَّاءِ وَ أَصْحَابِهِ إِنَّ هَذَا يُخَاصِمُ فَيَقُولُ: « وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ» «وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ‏» «وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون‏». 📚؛ ج‏۸؛ ص۲۳۷ ابو بصير گويد: در محضر امام صادق عليه السّلام نشسته بودم كه ام خالد همان زنى كه يوسف بن عمر از او بريده بود اجازه ورود خواست، امام صادق عليه السّلام بمن فرمود: خوشت مى‏‌آيد كه سخن اين زن را بشنوى؟ عرض كردم: آرى حضرت اجازه‏‌اش داد و وارد شد. عليه السّلام مرا در كنار خود روى تُشك نشانيد، آن زن از در وارد شد و شروع بسخن كرد، ديدم زن سخنورى است پس از امام درباره آن دو پرسيد؟ حضرت به آن زن فرمودند: دوستشان بدار، ام خالد گفت: هر گاه من پروردگارم را ديدار كردم بگويم: كه شما بمن دستور دادى دوستشان بدارم؟ فرمودند: آرى، گفت: پس اين شخص كه روى تُشك در كنار شما نشسته (يعنى ابو بصير) بمن دستور ميدهد كه از آنان بيزارى جويم، و كثير النوا بمن دستور ميدهد آن دو را دوست بدارم، پس كداميك از اين دو نفر بهترند و تو بيشتر آنها را دوست دارى؟ حضرت فرمود: بخدا سوگند اين مرد در پيش من محبوبتر از كثير النوا و ياران او است، اين مرد كسى است كه احتجاج و مبارزه ميكند و ميگويد: «و هر كس بر طبق آنچه خدا نازل كرده حكم نكند پس آنانند » «و هر كه بر طبق آنچه خدا نازل فرموده حكم نكند پس ايشانند » «و هر كه بر طبق آنچه خدا نازل فرموده حكم نكند پس آنانند پيشه ‏گان». 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ 🔸کانال استاد سید محمد جواد سید شبیری🔹 http://eitaa.com/shobeiri ایتا https://t.me/shobeiri تلگرام