eitaa logo
سید محمد جواد سید شبیری
988 دنبال‌کننده
610 عکس
75 ویدیو
78 فایل
کانال شخصی حجةالاسلام سیدمحمدجواد سیدشبیری(مشهد) شامل محتوای سخنرانی، مباحث حدیثی و مناسبتی مرتبط با معارف اهل البیت(علیهم السلام) ارتباط با بنده👇 @smjssh ارسال پیشنهادات، مطالب جدید و مفید👇 @rejal_admin تبلیغ👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ کرامتی از امام رضا علیه‌السّلام در حضور علّامه امینی... 💠 حسان [مرحوم استاد حبیب‌الله چایچیان] که اشعارش در ثنا و رثای آل الله شهرت شایانی دارد، صحنه‌ای را یادآور می‌شود که ازین قرار است: 🔸علّامه امینی بالایِ منبر، با شور و هیجان، با استفاده شگفت‌آور از احادیث و آیات قرآن، مشغول صحبت بود. جمعیّت شنوندگان در خانه و کوچه و خیابان، به حدّی بود که رفت و آمد وسایط نقلیّه متوقف شده بود! - تمام افکار مجذوب جاذبه گفتار شیوای او بود که ناگهان، یک نفر صفوف حاضرین را شکافت و با عجله خود را به بالای منبر رساند و به علّامه خبر داد: 🔹استاد بزرگ و ادیب دانشمندی از دانشگاه الأزهر مصر که در اثر خواندنِ به قبول مذهب تشیّع افتخار یافته است، برای عرض ادب و تشکّر از این لطف الهی، به زیارت حضرت رضا "علیه‌السّلام" مشرّف شده و در آنجا اشعارِ بسیار زیبایی به زبان عربی سروده است، اینک می‌خواهد شما را نیز زیارت نماید. 🔸علّامه امینی کلام خود را قطع کرد و فرمود: به ایشان بگویید بیاید و اشعار خود را در پشتِ بلنگو قرائت کند! علّامه امینی بالایِ منبر، بر جای خود نشستند و آن استاد مصری دو پله پائین‌تر ایستاده، اشعار عربیِ بسیار بلیغ و زیبای خود را در مدحِ حضرت رضا "علیه‌السّلام" قرائت کرد. - علّامه امینی بلافاصله رو به من کرد و فرمود: حسان، تو هم اشعارت را در مدح حضرت رضا علیه‌السّلام بخوان! من که قبلاً قرار نبود در آن جمعیّتِ انبوه، که دامنه‌اش تا خیابانهای اطراف کشیده شده بود، شعری بخوانم مضطربانه عرض کردم: 🔹حضرت آقای امینی، قربانت گردم! شما که می‌دانید من اشعارم را همیشه از روی کتاب یا دفترچه می‌خوانم. حالا که من همراهم شعری برای خواندن ندارم! 🔸ولی ایشان بدون توجّه به عرایضِ من، باز پشت بلندگو تکرار فرمودند: حسان، به عنوان پذیرایی از ، تو هم باید شعری در مدحِ حضرت رضا "علیه‌السّلام" بخوانی! - در حالِ درماندگی ناگهان متوجه شدم که اشعار نیمه تمامی که شبِ گذشته در مدح حضرت رضا "علیه‌السّلام" سروده بودم، در جیب من است! لذا با عجله عرض کردم: 🔹حضرت آقای امینی! یک شعر نیمه تمام را دیشب سروده‌ام در جیب خود یافتم و با اجازۀ شما همان را می‌خوانم: حاجتم بود حجّ ِ بیت الله قسمتم شد حریم قبله‌ی طوس - وقتی شعرم را که بیش از بیست بیت بود خواندم، استاد مصری با توجّه مرا در آغوش کشید، بوسید و گفت: ⭕️ چگونه توانستی اشعارِ عربی مرا، در این چند لحظه با همان قافیه به شعر فارسی برگردانی؟! 🔸تازه متوجّه شدم که این یک اعجاز از حضرت رضا "علیه‌السّلام" است. شعری که شب قبل در مدح آن حضرت سروده بودم، با شعری که آن استاد مصری در مشهد مقدّس گفته بود به طوری در قافیه و معنا هماهنگ و یکسان بودند که آن استاد مصری خیال کرده بود من در همان مجلس، اشعار عربی او را به شعر فارسی برگردانده‌ام! https://eitaa.com/shobeiri
⭕️ کرامتی از امام رضا علیه‌السّلام در حضور علّامه امینی... 💠 حسان [مرحوم استاد حبیب‌الله چایچیان] که اشعارش در ثنا و رثای آل الله شهرت شایانی دارد، صحنه‌ای را یادآور می‌شود که ازین قرار است: 🔸علّامه امینی بالایِ منبر، با شور و هیجان، با استفاده شگفت‌آور از احادیث و آیات قرآن، مشغول صحبت بود. جمعیّت شنوندگان در خانه و کوچه و خیابان، به حدّی بود که رفت و آمد وسایط نقلیّه متوقف شده بود! - تمام افکار مجذوب جاذبه گفتار شیوای او بود که ناگهان، یک نفر صفوف حاضرین را شکافت و با عجله خود را به بالای منبر رساند و به علّامه خبر داد: 🔹استاد بزرگ و ادیب دانشمندی از دانشگاه الأزهر مصر که در اثر خواندنِ به قبول مذهب تشیّع افتخار یافته است، برای عرض ادب و تشکّر از این لطف الهی، به زیارت حضرت رضا "علیه‌السّلام" مشرّف شده و در آنجا اشعارِ بسیار زیبایی به زبان عربی سروده است، اینک می‌خواهد شما را نیز زیارت نماید. 🔸علّامه امینی کلام خود را قطع کرد و فرمود: به ایشان بگویید بیاید و اشعار خود را در پشتِ بلنگو قرائت کند! علّامه امینی بالایِ منبر، بر جای خود نشستند و آن استاد مصری دو پله پائین‌تر ایستاده، اشعار عربیِ بسیار بلیغ و زیبای خود را در مدحِ حضرت رضا "علیه‌السّلام" قرائت کرد. - علّامه امینی بلافاصله رو به من کرد و فرمود: حسان، تو هم اشعارت را در مدح حضرت رضا علیه‌السّلام بخوان! من که قبلاً قرار نبود در آن جمعیّتِ انبوه، که دامنه‌اش تا خیابانهای اطراف کشیده شده بود، شعری بخوانم مضطربانه عرض کردم: 🔹حضرت آقای امینی، قربانت گردم! شما که می‌دانید من اشعارم را همیشه از روی کتاب یا دفترچه می‌خوانم. حالا که من همراهم شعری برای خواندن ندارم! 🔸ولی ایشان بدون توجّه به عرایضِ من، باز پشت بلندگو تکرار فرمودند: حسان، به عنوان پذیرایی از ، تو هم باید شعری در مدحِ حضرت رضا "علیه‌السّلام" بخوانی! - در حالِ درماندگی ناگهان متوجه شدم که اشعار نیمه تمامی که شبِ گذشته در مدح حضرت رضا "علیه‌السّلام" سروده بودم، در جیب من است! لذا با عجله عرض کردم: 🔹حضرت آقای امینی! یک شعر نیمه تمام را دیشب سروده‌ام در جیب خود یافتم و با اجازۀ شما همان را می‌خوانم: حاجتم بود حجّ ِ بیت الله قسمتم شد حریم قبله‌ی طوس - وقتی شعرم را که بیش از بیست بیت بود خواندم، استاد مصری با توجّه مرا در آغوش کشید، بوسید و گفت: ⭕️ چگونه توانستی اشعارِ عربی مرا، در این چند لحظه با همان قافیه به شعر فارسی برگردانی؟! 🔸تازه متوجّه شدم که این یک اعجاز از حضرت رضا "علیه‌السّلام" است. شعری که شب قبل در مدح آن حضرت سروده بودم، با شعری که آن استاد مصری در مشهد مقدّس گفته بود به طوری در قافیه و معنا هماهنگ و یکسان بودند که آن استاد مصری خیال کرده بود من در همان مجلس، اشعار عربی او را به شعر فارسی برگردانده‌ام! https://eitaa.com/shobeiri