eitaa logo
شوق پرواز
2.5هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
171 ویدیو
73 فایل
🌹متفاوت ترین کانال شهدایی🌹 🔶نشر مطالب کانال باعث افتخار تیم شوق پروازاست. با شوق پرواز حرف بزن @shogh_parvaz70 نمیشناسمت‌ولی میشنوم https://daigo.ir/secret/67849807
مشاهده در ایتا
دانلود
رفیق خوب نعمته. @shogh_prvz
گفت: التماس دعا گفتم:عاقبتت بخیر گفت: واقعا دعام کن گفتم:عاقبتت ختم به شهادت گفت: حقاًدعام کن... گفتم:خدا رفیق خوب بهت بده گفت:؟؟؟؟؟ گفتم:رفیقِ خوبه که تو رو تا ته ته ته شهادت میبره. 💎رفیق خوب روزی همتون. @shogh_prvz
سلام،شماره ملی و محل تولد رو فراموش کردید بپرسید😂 قبلا هم عرض کردیم تیم شوق پرواز متشکل از خانم هاو آقایان هنرمندیه که گمنامی رو انتخاب کردند. ما هرچی از شهدا بدونیم کمه، خودشون راه رو نشون میدن به همه.. 2_محبت دارید شما🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀صدای کودکی از خرابه های شام بلند است... یا اَبَتاه... بابا جانم....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی همه خوابند چرا؟ مدرسه و پناهگاه چرا؟ 🥀شدت جراحات انقدر بالاست که بدن های تکه تکه کودکان روی هم انباشت شده... 🥀دلم میخواد غزه رو که با شهادت نفس میکشه بغل کنم. @shogh_prvz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میدونی تو هشت سال دفاع مقدس چی به مردم روحیه میداد؟⁉️⁉️‼️ 🛩️پرواز های هوایی✈️ ✅میدونید اولین دانشکده پرواز رو چه کسی در کشور تاسیس کرد؟؟؟ 😮😳میدونید تو والفجر ۸ پدافند هوایی کار کی بود که دشمن از دست هوش و سرعت عملش مات و مبهوت شده بود؟؟؟؟ 📌حفاظت از میدان گازی کنگان و نگهداری مجتمع پتروشیمی بندر امام رو چه کسی مدیریت کرد؟ 🚢اسکورت نفتکش ایران در خلیج فارس تا خروجش از دریای عمان، با توجه به عملیات های جنگی اون زمان کار کی میتونست باشه؟ 🌱💎این حجم از وطن پرستی و درایت و نبوغ در سرهنگی جمع شده بود که میگفت: 😊🪖این سربازها پسرای منند هرچی روغنی تر و سیاه تر و گِلی تر، محبت منم بهشون بیشتر.... ⁉️کی بود به نظرتون؟؟؟؟؟ 🔶کلیپ رو نگاه کنید تا بفهمید کدوم بزرگوار پشت این همه نبوغ بوده...... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 @shogh_prvz
InShot_۲۰۲۴۰۸۱۰_۱۱۵۲۲۷۷۳۲.jpg
701.8K
باکیفیت جهت استفاده پروفایل. به درخواست مخاطبین😊
🌸یه سلام ندیم به ارباب به نیابت از سرلشکر ستاری؟! 🌱که سال 1327 در ولي آباد ورامين به دنیا آمد 🥀سال ۱۳۷۳ به دلیل سقوط هواپیما در فرود گاه شهید بهشتی اصفهان به شهادت رسید 😔ما از سقوط دردها کشیده ایم.... 💎به راستی چه لذتی در سقوط از ارتفاعِ دنیایی بزرگ مردانی چون ستاری و رئیسی و بابایی و.... هست که در صعود و اوج منصب های دنیایی نیست. 💫نگاهتان از آسمان به ماهم باشد..... 🌹السلام علی الحسین.... @shogh_prvz
میگفت تا گره ای به کارتون می افته، یه تسبیح بردارید و بگید 🥀«الهی به رقیه»🥀 خدا حتما به سه ساله ارباب نظر میکنه و مشکلتون حل میشه @shogh_prvz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وام پردردسر مدتها بود به علت مشکلات مادي ، از قسمت مربوطه‌ام تقاضاي وام کرده بودم ، ولي موفق به گرفتن آن نمي‌شدم . يک روز تابستان ، داخل بدنه هواپيماي آموزشي « تي – 33 » ، مشغول کار بودم که تيمسار ستاري ، براي سرکشي به محل آمدند.   من از داخل بدنه هواپيما بيرون آمدم . در حالي که عرق از سرو رويم مي‌ريخت ، سلام کردم . تيمسار سلامم را به گرمي پاسخ دادند و پرسيدند : خيلي گرم است ؟ گفتم : تيمسار ! گرما که مهم نيست . مشکلات پدرمان را در آورده است . تيمسار: چه مشکلي داري ؟ گفتم : بچه دانشگاهي دارم و تقاضاي وام کرده‌ام ولي .... تيمسار بلافاصله رو کرد به سرهنگي که در کنارشان بود و گفت : اسم ايشان را يادداشت کنيد رو به من کرد و گفت : -فردا برو وامت را بگير ! فردا صبح که به قسمت پرداخت وام مراجعه کردم ، در اسرع وقت وامم را پرداخت کردند . پس از آن همه دوندگي به اين راحتي وامم را دريافت کرده بودم. زیر لب گفتم خدا پدرتو بیامرزه تیمسار. @shogh_prvz
حمید جان😊❤️ @shogh_prvz
ماهی یه بار بچه‌ ها رو جمع می‌کرد می‌رفتن‌ زباله‌ های شهر رو جمع می‌کردن می‌گفت : با این کار هم شهر تمیز میشه هم غرور بچه‌ ها می‌ریزه..! @shogh_prvz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گاهی فقط باید بود... همین. @shogh_prvz
❤️زندگی مشترک شهدا پر از سختی و چالشه. 😔نبودن هاشون ❤️‍🩹 دلتنگی ها 😔بعضا بی قراری بچه ها بار سنگینی روی دوش همسران شهدا میذاشت. 🌱اما خودشون متوجه این بار سنگین بودندو سعی میکردند که در زمان حضور ، عمیق زندگی کنند، حتی به ساعتی در کنار خانواده بودن. ❤️....تا دقایقی دیگه یه نمونه از این رفتارهای جالب شهید ستاری رو میزارم بخونیم و یاد بگیریم از این همه عمیق زندگی کردن.....❤️..... منتظر باشید.......❤️.....
🌱دعوت شده بودیم به یک عروسی. پارچه خریدیم و برش زدم که برای مراسم پیراهن بدوزم، امافرصت نمی شد بدوزمش. 😐شبی که عروسی بود، بی حوصله بودم. گفتم: «منصور، دیدی آخرش نرسیدم اون لباس رو بدوزم؟ دیگه نمی تونم عروسی برم.» 😊منصور گفت: «حالا برو اتاق رو ببین، شاید بتونی بری.» 😔گفتم: «اذیت نکن. آخه چه جوری می شه بدون لباس رفت؟» 🌹منصور دستم را گرفت و من را سمت اتاق برد. در را که باز کردم، خشکم زد. 🥻 لباس دوخته شده بود و کنار چرخ آویزان بود. 😁❤️منصور را نگاه کردم که می خندید. از طرز نگاه کردن و خنده اش فهمیدم کار خودش است. 😊گفت: «نمی خوای امتحانش کنی؟» 💫با ناباوری پوشیدمش؛ کاملا اندازه بود. ❤️💎کار منصور عالی بود؛ خوش دوخت و مرتب. ❤️با خوش حالی دویدم جلوی آینه. به نظرم قشنگ ترین لباس دنیا بود. @shogh_prvz
⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 😊چطور بود؟ 😊شما هم لبخند رضایت رو لب هاتون جا خوش کرد؟؟؟ پس باید بدونید که ما نفس کشیدن بی دغدغه مون رو ..... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
InShot_۲۰۲۴۰۸۱۲_۱۸۴۷۲۳۴۵۸.jpg
2.16M
باکیفیت مناسب پروفایل
بعد از شهادت بار ها حسش کردم. @shogh_prvz