eitaa logo
زیر سایه شهدا🇵🇸
109 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2هزار ویدیو
81 فایل
خدا بخواهد🌸 اینجاخیمہ‌گاهـ‌شہداست🌷 باصلوات‌واردشوید شهید حمید رضا رفیعی می گفت : راه ما راه【 حسین 】است و باید آماده و همراه【حسین】 باشیم و【 حسین 】گونه بودن را بدانیم. پیشنهاد یا انتقادی داری اینجا بگو https://harfeto.timefriend.net/17043420153062
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁 🍁🍁 🍁 قسمت ششم... 🔻ما طلبه ها خیلی از جاها بودیم و عموم مردم نبودن ☘خیلی از جاها هم مردم بودن و ما نبودیم مثلا پارک ها و جنگلها مثلا سینما 🌿مثلا رستوران ها و مکان های تفریحی شهر بازی و همین ممکنه بگید یعنی واقعا طلبه ها اینجور جاها نمیرن؟ خانواده هاشون و بچه هاشونو نمیبرن؟ مگه میشه ؟؟ جواب مشخصه قطعا طلبه هم ها هم تفریح میرن،دریا و جنگل میرن خانواده هاشونو هم میبرن اما یا زمان و مکانی رفتیم که عموم نبودن !!! یا غالبا بدون لباس رفتیم ،حالا به هر دلیلی 🔻اما نکته ی مهمی که این وسط به عنوان یک حقیقت و واقعیت وجود داره اینه که حضور ما چه به عنوان مبلغ در ساحل و چه به عنوان یک فرد عادی برای مردم تعجب انگیز بوده که مگه میشه طلبه هم کنار ساحل بیاد؟ کاسبهای کنار ساحل اما نگاه دیگری به حضور ما داشتند آنها حضور ما رو مانع کسب و کار و یه جورایی فکر میکردند وقتی مردم چندتا طلبه کنار ساحل میبنند گمانشون اینه که اینجا منطقه ایست که کسی حق شادی و تفریح نداره چرا؟ چون تا حالا ماها رو تو این جور مکان ها با لباس ندیدن 😐 ولذا فکر میکردند ما مخالف رفتن به ساحل و مکان های تفریحی هستیم فکر میکردن ما مخالف شادی مردم هستیم چرا؟؟ چون اون اندازه که تو مراسم های عزاداری وقت گذاشتیم و برنامه ریزی کردیم یک دهم اونم تو شادی و تفریح برنامه ریزی نکردیم و مدل ارائه نکردیم فکر میکردن ما فقط اهل روضه و هستیم 😢 چرا؟ چون برا مراسمات اهل بیت هم اینقدر کم گذاشتیم که فکر کنند حتما دین مخالف با شادی مردمه 🔸آره مردم و کاسب ها حق داشتند که فکر کنند طلبه ها و دریا؟؟؟ طلبه و ها تقریح؟؟ طلبه ها و شادی؟؟ ما اون اندازه که باید و شاید هیچ برنامه ریزی برا تفریح و شادی مردم نداشتیم واقعیته دیگه.. هیئت ها و مراسم های جشن ما فوق فوقش یه سخنرانی و مداحی که متن و اشعار و همه چیزایی که خونده میشه دقیقا شبیه مراسم های عزاداریه تنها فرقش اینه تو عزا سینه میزنیم تو شادی کف میزنیم برا عزاداری اهل بیت دهه های مختلف برگزار میکنیم که عیبی هم نداره اما برا اهل بیت یک روز برنامه میگیریم مگه امام صادق علیه السلام نفرمود مومن تو شادی ما شاده و تو عزای ما عزادار آیا ما تونستیم مثلا عید غدیر،عید مبعث و اینهمه اعیاد ملی و مذهبی رو به عنوان یک الگوی جهانی معرفی کنیم؟ های ما چه مدلیه؟ چقد تونستیم شادی درست و جذاب و تو عروسی ها و برنامه های دیگه معرفی کنیم؟ آره مردم حق داشتند که فکر کنند ما رو چه به تفریح و شادی.. اما برای اینکه به کاسب ها نشون بدیم ما مخالف شادی و تفریح نیستیم و حضور ما مانع کسب و کارشون نمیشه فکری به ذهنمون رسید..اون فکر این بود ادامه دارد...
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁 🍁🍁 🍁 : قسمت هفتم... 🔻یکی از موارد مهمی که نیازه خصوصا ما طلبه ها تو تبلیغ بدونیم و استفاده کنیم اینه که مردم و بشناسیم بدونیم قراره برا چه مخاطبی صحبت کنیم تو کدوم موقعیت مکانی قراره تبلیغ کنیم و تو اون موقعیت چه حرفی و با چه روش و قالبی باید بزنیم که اگر اینو ندونیم قطعا جواب نخواهیم گرفت ‌ 🔸مثلا من اگه مطالبی که برا عموم مردم میگم برا دانشگاهی ها هم بگم خب این قطعا اشتباهه همون حرفهایی که تو پسرانه میزنم تو مدارس دخترانه هم بگم قطعا فرق دارن و جواب نمی گیرم مطالبی که تو هیئت میگم قطعا با مطالبی که تو به صورت عمومی میگم باید فرق کنه.. حالا چی؟ 🔻آیا همون حرفهایی که تو تبلیغ ماه رمضون و محرم میزدم باید اینجا هم میگفتم؟ اینجا هم برم سخنرانی کنم؟چه کنم؟ باید یه چیزی و خوب متوجه میشدیم اینکه مردم تو ساحل و دریا برا چی اومدن؟ اومدن اینجا مطالب دینی و تبلیغی گوش بدن؟ ⭕️قطعا جواب منفیه.. حتما آدمهای مذهبیش نیومدن دریا برا گوش کردن مطالب دینی و تبلیغی برا چی اومدن پس؟ جواب بدید شما هم.. قطعا خواهید گفت مردم برا تفریح و شادی اومدن🌸 مردم اومدن سه چهار روز کمتر بیشتر کنار ساحل تفریح کنند و شاد باشن پس باید قبول کنیم اولا اینجا یک مکان تفریحی ست و کسی برا شنیدن مسائل تبلیغی نیامده در وهله اول.. پس اگر بناست ما هم برنامه ای داشته باشیم باید متناسب با همین نیاز مردم باشد کدام نیاز؟ نیاز مردم به تفریح و اجتماعی که یک نیاز صادق و حقیقی ست . کسی میتونه بگه بی خود عاقا مردم نیاز به تفریح و شادی ندارند؟ قطعا جواب منفیه.. البته شاید شما خواننده محترم که داری این متن و میخونی بگی خب اینکه خیلی مهم نیست همه میدونند مردم کنار دریا برا و تفریح اومدن. میگم بله .حالا ممکنه اینو بگید .اما این قصه سر دراز دارد همین الانی که دارم براتون مینویسم رو فهم این مطلب با عده ای مشکل داریم میدونید چرا این بحث و مطرح کردم؟ چون اگه قبول نکنید ذائقه و نیاز مردم چیه وبرا چی اومدن، رو نحوه تبلیغ هم دچار مشکل میشیم برا همینه که وقتی سال ۹۴ عکسهای ما در فضای مجازی و سایت های خبر پخش شد که چندتا طلبه جوان کنار ساحل با عبا و عمامه مشغول کارهای تبلیغی هستند عده ای قلم به دست شدند که ای وااااای طلبه و ساحل؟؟؟😳 با لباس؟؟؟😕 بعد اون وقت رفته بین مردم داره مسابقه برگزار میکنه با لباس؟؟؟ بعد اون وقت با بچه ها بازی میکنه کنار دریا؟؟؟ اونم طلبه؟؟؟؟؟ بله ....خواهید شنید و خواهید خواند که چه شده و چه اتفاقاتی افتاده برا ما... و رسیدن به این مسئله مهم که البته همون روز اول هم به این نتیجه نرسیدیم که باید چه کنیم کنار دریا یکی از وجه اشتراکات ما و مردم کنار ساحل بوده و بهتر بگم قدم اول برا ارتباط با کاسبان کنار دریا که ما رو مانع کاسبی خودشون میدونستند... با ما همراه باشید.....
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ : 🔻حاج آقا شما که از خاطرات ساحل میگی و تعریف میکنی که با لباس طلبگی کنار ساحل میرید و برنامه های فرهنگی تبلیغی اجرا میکنید شده تا حالا با خانواده خودت هم با لباس طلبگی تفریح بری؟دریا و مکان های تفریحی برید؟ : هیچ منعی از نظر من وجود نداره که با این لباس با خانواده هم تفریح بریم بله بارها رفتم هم هم هم رستوران و هم خیلی از جاهای دیگه اگر بنا بود این لباس مانع تفریح و باشه و یا خیال کنیم که چون طلبه ایم پس نمیشه شادی و تفریح داشت به نظر من نه خوب رو متوجه شده ایم نه فهم درست از شادی و تفریح داشته ایم.. 🔻اگر چه پیش اومده که بعضی از جاها هم بدون لباس بودم اما دلیلش این نبوده که خجالت بکشم یا بگم مردم طور دیگه ای ممکنه نگاه کنند یا هر چیز دیگه یه سری دلایل شخصی دیگه ای وجود داشته... 🌺ما در پروژه خواهیم گفت که اسلام نه تنها مخالف شادی و تفریح نیست بلکه تاکید زیادی بر شادی و نشاط وتفریح هم دارد بیشتر آز آنچه که فکرش را کنید🌺
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁 🍁🍁 🍁 خاطرات ساحل قسمت چهاردهم... 🔻پس از اولین برنامه ای که کنار گرفتیم،تصمیم بر این شد روزهای بعد کنار ساحل پس از چهره به چهره به مدت یک ساعت برنامه مسابقه و جنگ داشته باشیم 🔻اگه یادتون باشه تو خاطرات قبلی گفتم کاسبای کنار ساحل فکر میکردن ،حضور ما باعث میشه تا کسب و کارشون از رونق بیفته و یه جورایی ما رو مانع کاسبی خودشون میدونستند 🔻 ولذا قبل از اجرای برنامه هامون تو روزهای بعدی یه فکر بکری به ذهنمون رسید😊 و اون این بود که از این به بعد جایزه هایی که بنا بود به شرکت کننده های تو مسابقه بدیم و از همین کاسب های ساحل تهیه کنیم👌 🌹روز دوم برنامه با اکوی همراه شارژ شده وارد ساحل شدیم با روش و مدلمون که آشنا شدید اول تبلیغ چهره به چهره و قدم زدن کنار ساحل شکلات هم که همراهمون بود و هر کسی و می دیدیم شکلات می دادیم 😎 یادمه یه روز این نجات غریق های کنار ساحل از دور دیدم رفقای طلبه بهشون شکلات دادن 🔸چند دقیقه بعد منم رفتم رد شدم از کنارشون و سلام و احوال پرسی داشتم میرفتم که بهم گفتند سید سهم ما کو؟؟؟ گفتم گرفتید که ،🙄 گفتند نشد دیگه سید دوستات سهم خودشونو دادن تو هم باید سهم خودتو بدی تازه سید هم هستی باید دوتا بدی😁 گفتم باشه (اینکه گفته بودم این معجزه ها کرد یه دونه اش همین ها بوده) 🔸خلاصه بعد قدم زدن و گپ و گفت با مردم آماده شدیم برا اجرای مسابقه حامد امامی نژاد از قبل رفت با یه فروش و جت اسکی داری هماهنگ کرد که ما میخوایم از شما جایزه بخریم بلال چند؟🌽 دونه ای ۲هزار تومن (سال ۹۴..الان شده دونه ای ده هزار تومن😐) باشه ما هم همون دوهزار تومن میگیریم ده تا بلال و هماهنگ کردیم برا جایزه اون روز 🔻جت اسکی چند؟🏄‍♂ هر یک ربع ۱۵ هزار تومن . باشه یه جایزه ویژه هم جت اسکی مسابقه رو شروع کردم بدو بدو مسابقه داریم جایزه ویژه بلال داغ🌽😁 جایزه ویژه تررررر یک ربع جت اسکی رایگان🏄‍♂ 🤩 از جزئیات مسابقه و...میگذرم. اما قدم دوم ما برا اثبات اینکه ما مانع کسب و کار ،کاسبان نیستیم و با همین ایده شروع کردیم 🔸قدم اول این بود که چند روز اول سعی کردیم تذکر خاصی ندیم و صرفا یه سلام و احوال پرسی و دادن شکلات معجزه آسا 🔸قدم دوم هم خرید جایزه از ساحل بود.. با ما همراه باشید....
معرفى_كتاب 1 📕برشی از کتاب : 🔆 کناره سفره عقد نشستیم عاقد پرسید: عروس خانم مهریه رو میبخشند که صیغه موقت رو فسخ کنیم؟ 🍁 به حمید نگاه کردم، گفتم : نه من نمیبخشم! نگاه همه با تعجب به من برگشت، ماتشان برده بود، پدرم پرسید: دخترم مهریه رو میگیری؟ رک و راست گفتم : بله میگیرم، 🍁 حمید خندید و گفت: چشم مهریه رو میدم، همين الان هم حاضرم نقدا پرداخت کنم. عاقد لبخندی زد و گفت: پس مهریه طلب عروس خانوم، حتماً باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه 🍁 بعد از خواندن خطبه عقد دائم به رستوران رفتیم، تا غذا حاضر بشود، حمید پانزده هزار تومان شمرد، به دستم داد و گفت: این هم مهریه شما خانوم! پول را گرفتم و گفتم : اجازه بده بشمارم ببینم کم نباشه! 🍁 حمید خندید و گفت: هزار تومان هم بیشتر گیر شما اومده، پول را نشمرده دور_سر حمید چرخاندم و داخل صندوق صدقاتی که آنجا بود انداختم و گفتم : نذر سلامتی آقای من! 📕کتاب سراسر عاشقانه رو حتما مطالعه بفرمایید. ♥️ ⃟ ⃟ 🥀شهید مدافع حرم روح شهدا صلوات🌱