#خاطرات_خدمت🎞
#پارت_اول1⃣
#پدر:از ناجا براش امریه اومده بود که خودش
رو به نیروی انتظامی تبریز معرفی کنه اومد
بهم گفت بابا اگه تو بخوای میتونی منو توی
رشت نگه داری گفتم:پسرم برات ابلاغیه اومده
قطعی شده باید بری تبریز خودتو برای سربازی
معرفی کنی به نیرو انتظامی گفت:نه بابا من
رفتم تحقیق کردم گفتن که سه تا از دوستان
قدیمیت که باهم بودید تو سپاه هستن و
سرهنگ هستن اگر سه سرهنگ سپاه منو تایید
و معرفی کنن من میتونم تو همین لشکر قدس
رشت خدمت کنم🌱
#مادر: 🍃بابک رفت سربازی محل خدمتش رشت
بود در زمان سربازی هرازگاهی خونه نمیومد
میگفت:جای دوستانم که مرخصی رفته ان
موندم بعدها فهمیدیم که به کردستان میرفته
و اونجا لب مرز خدمت میکرده✨♥️
#شهید_بابک_نوری_هریس❤️
السلام علیک یا فاطمة الزهرا
به چادر خونی تو قسم #مادر
بانوان سرزمینم، سنگر حجاب و عفت را رها نخواهند کرد.
#حجاب
#زن_عفت_شهادت
#شیراز_تسلیت
#خاطره_شهدا
در آشپز خانه غرق حال و هوای خودم مشغول کار بودم که محمد رضا با صدای بلند گفت: مادر نگاه کردم و دیدم دم در ورودی ایستاده. آمد توی آشپزخانه و شروع کرد به چرخیدن دور من و میگفت: #مادر حلالم کن مادر حلالم کن.
گفتم: آخه چیکار کردی که حلالت کنم؟! گفت: وقتی آمدم صداتون کردم متوجه نشدید، بعد با صدای بلند صداتون کردم. حلالم کنید اگه صدایم را روی شما بلند کردم...
#سردارشهید_محمدرضا_عقیقی🌷