eitaa logo
زیر سایه شهدا🇵🇸
110 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2هزار ویدیو
81 فایل
خدا بخواهد🌸 اینجاخیمہ‌گاهـ‌شہداست🌷 باصلوات‌واردشوید شهید حمید رضا رفیعی می گفت : راه ما راه【 حسین 】است و باید آماده و همراه【حسین】 باشیم و【 حسین 】گونه بودن را بدانیم. پیشنهاد یا انتقادی داری اینجا بگو https://harfeto.timefriend.net/17043420153062
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷🌷🌷🌷🌷 🌷🌷🌷🌷 🌷🌷🌷 🌷🌷 🌷 سلام رفیق شهیدم 🌷 سلام همه امیدم 💫 برام دعا کنی شاید 🤲 امام حسینم را دیدم 👀 🌙
✨دوست شهید نوری: 🌱یک روز قبل از سالگرد شهادت🌹 بابک بود،هرطور برنامه ریزی میکردم نمیتوانستم خودم را به مراسم برسانم. ازاینکه کارها پیچیده شده بودن خیلی ناراحت بودم😔،باخودم میگفتم شاید بابک دوست نداره به مهمونیش برم. 🍃شب موقع خواب دوباره یادم افتاد و گفتم: خیلی بی معرفتی،دلت نمیخواد من بیام؟باشه ماهم خدایی داریم ولی بابک خیلی دوستت دارم بااینکه ازت دلخورم😔 توی همین فکرا بودم که خوابم برد😴.. خواب بابک رو دیدم،بهت زده شده بودم ،زبونم بندامده بود.😳 بابک خونه ی ما بود.❤️ میخندید و میگفت:چراناراحتی!؟☺️ گفتم:بابک همه فکر میکنن تومردی.🌱 گفت: ✨نترس،اسیر شده بودم، ازاد شدم. باهیجان بغلش کرده بودم و به خانوادم میگفتم:ببینید بابک نمرده،اسیر شده بود.💔✨ بابک گفت:فردا بیا مهمونیم.☺️ گفتم:چه مهمونی ⁉️ گفت:جشن سالگرد ازادیم.😉 گفتم :ینی چی⁉️ گفت:جشن از اسارت دنیا.🕊 بغضم گرفت😔 شروع به گریه کردم😭،از شدت اشک صورتم خیس شده بود،ازخواب بیدار شدم. با چشمام پراز اشک نماز صبح خوندم.📿 برخلاف انتظار تمام مشکلات حل شد ونفهمیدم چطوری رسیدم به مراسم بابک.😊 گفتم بابک خیلی مردی.❤️ 🎤راوی:دوست شهید🌹 ❤️ 🌙 🌺 ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
‍ 🎞 🌹عمه بزرگوار شهید: ❤️بابک عاشق امام رضا(ع)بود و «هر سال آبان ماه خانوادگی به پا بوس حضرت علی بن موسی الرضا (ع) می رفتند✨، ولی امسال بابک سوریه بود و نتوانست به مشہد برود؛ 🍃درست در شب شهادت امام رضا (ع) آسمانی شد🕊💚 💫بابک نمازش هیچگاه قضا نمی شد ؛ 🌼«همیشه صبح زود از خواب بلند می شد ؛ یک روزهم که تا ساعت 10 صبح خواب مانده بود😴 سرآسیمه از خواب بلند شد و گفت من❌ نباید عمرم را هدر دهم و این همه را صرف خواب کنم! . 💟 بابک همیشہ در حال درس خواندن📚 بود و حتی فوق لیسانس قبول شد و ثبت نام هم کرد اما گفت: 💌 " رفتن به سوریه و دفاع از حریم آل الله ✨واجبتر از رفتن به دانشگاه است ؛ وقتی از آنجا آمدم ادامه تحصیل خواهم داد. " ❤️✨ ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @shohada_1400 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
🎞 :از ناجا براش امریه اومده بود که خودش رو به نیروی انتظامی تبریز معرفی کنه اومد بهم گفت بابا اگه تو بخوای میتونی منو توی رشت نگه داری گفتم:پسرم برات ابلاغیه اومده قطعی شده باید بری تبریز خودتو برای سربازی معرفی کنی به نیرو انتظامی گفت:نه بابا من رفتم تحقیق کردم گفتن که سه تا از دوستان قدیمیت که باهم بودید تو سپاه هستن و سرهنگ هستن اگر سه سرهنگ سپاه منو تایید و معرفی کنن من میتونم تو همین لشکر قدس رشت خدمت کنم🌱 : 🍃بابک رفت سربازی محل خدمتش رشت بود در زمان سربازی هرازگاهی خونه نمیومد میگفت:جای دوستانم که مرخصی رفته ان موندم بعدها فهمیدیم که به کردستان میرفته و اونجا لب مرز خدمت میکرده✨♥️ ❤️
‍ 🎞 🌹عمه بزرگوار شهید: ❤️بابک عاشق امام رضا(ع)بود و «هر سال آبان ماه خانوادگی به پا بوس حضرت علی بن موسی الرضا (ع) می رفتند✨، ولی امسال بابک سوریه بود و نتوانست به مشہد برود؛ 🍃درست در شب شهادت امام رضا (ع) آسمانی شد🕊💚 💫بابک نمازش هیچگاه قضا نمی شد ؛ 🌼«همیشه صبح زود از خواب بلند می شد ؛ یک روزهم که تا ساعت 10 صبح خواب مانده بود😴 سرآسیمه از خواب بلند شد و گفت من❌ نباید عمرم را هدر دهم و این همه را صرف خواب کنم! . 💟 بابک همیشہ در حال درس خواندن📚 بود و حتی فوق لیسانس قبول شد و ثبت نام هم کرد اما گفت: 💌 " رفتن به سوریه و دفاع از حریم آل الله ✨واجبتر از رفتن به دانشگاه است ؛ وقتی از آنجا آمدم ادامه تحصیل خواهم داد. " ❤️✨
🎞 پدر شهید🌹 : 🌱 کارشناسی رو از دانشگاه فارغ التحصیل شد🎓، ایام رودر حفاظت اطلاعات لشکر قدس گذروند.🍃📿 🌿همون سال۹۶ که به اعزام شده بود ، 📌 همون سال هم در کنکور ورودی به دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شده بود. درحال تحصیل در دانشگاه شهید بهشتی ، دانشکده حقوق بودند.📚 🌱 که ظاهرا دانشگاه بزرگی که باید فارغ التحصیل میشدند: دانشگاه و دانشگاه بود. ✨خوشبحالش که رفت و بهترین مدرک رو در دفاع از تزی که داشت گرفت،💚 که جزئی از و وجودش بود ، و در راه اعتقاداتش هم فارغ التحصیل شد و خوشبحالش که میزبانش خود که کارنامه اش رو اطهار امضاکردند. ✨ ❤️
💙🌷 💙🌷 💫😍 💫✍ /وصیت‌نامه/ ✍اینجانب بابک نوری هریس 🍃فرزند محمد 🌺به تو حسادت میکنند ، تو مکن. 🌺تو را تکذیب میکنند ، آرام باش. 🌸تو را میستایند ، فریب مخور. 🌸تو را نکوهش میکنند ، شکوه مکن. 🌼مردم از تو بد میگویند ، اندوهگین مشو. 🌼همه مردم تو را نیک میخوانند ، مسرور مباش... 💞آنگاه از ما خواهی بود.💞 حدیثی بود که همیشه در قلب من وجود داشت ( از امام پنجم )💚 🌻خدایا همیشه خواستم به چیزهایی که از آنها آگاه هستم عمل کنم ولی در این دنیای فانی بقدری غرق گناه و آلودگی بودم که نمیدانم لیاقت قرب به خداوند را دارم یا نه؟✨ 🍃خدایا گناه های من را ببخش ، اشتباهاتم را در رحمت و مغفرت خودت ببخش و تا وقتی که مرا نبخشیدی از این دنیا مبر. 🦋تا وقتی که راهم راه حق هست مرا بمیران. خدایا کمکم کن تا در راه تو قدم بردارم و در راه تو جان بدهم. 💫مادرم جانم به قربان پاهایت که بخاطر دویدن برای به کمال رسیدن فرزندانت آسیب دیده میشود ، در نبود من اشکهایت را سرازیر مکن. 🌻من با خدای خود عهدی بسته ام که تا مرا نیامرزید مرا از این دنیا مبرد. 🍂مادرم برای من دعا کن ، ولی اشکهایت را روان مکن که به خدای من قسم راضی به اشکهایت نیستم. 💫خواهران خوبتر از جانم من نمیدانم وقتی حسین (ع) در صحرای کربلا بود چه عذابی می کشید، ولی میدانم حس او به زینب (س) چه بوده. ✨عزیزان من حالا دستهایی بلند شده و زینب هایی غریب و تنها مانده اند و حسینی در میدان نیست. 💚امیدوارم کسانی باشیم که راه او را ادامه دهیم و از زینب های زمانه و حرم او دفاع کنیم. 💢برادرانم در نبود من مسئولیت شما سنگینتر شده ، حالا شما عشق و محبت❣ مرا به دیگران باید بدهید . زیرا من عاشق خانواده ام، اطرافیانم ، شهرم ، 🇮🇷وطنم و... بوده ام و شما خود من هستید در جسمی دیگر.🌱 🔆پدرم تو هم روزی در جبهه حق علیه باطل از زینب های مملکت دفاع کردی ، شما دعا کن که با دوستان شهیدت محشور شوم... ♥️ منبع رمان👇 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
--------------|🌷|-------------- به هر که هرچه داشتی بخشیدی حتی تیر‌ها هم از پیکرت خون نوشیدند 🌷 🌷 -------------|🌷|------------ 🖇🦋@shohada_1400
🍃 ✍شب شد منطقه خیلی خطرناک واطرافمون بود و هنوز انجام نشده بود ❤️✨حسین نظری لوح پستی نوشت ساعت پست من هم 2- 3 شب بود، پست قبل منم بود، من خوابم برد بیدارشدم دیدم ❤️✨به بابک گفتم چرا منو نکردی پست بدم؟ گفت نداشت بیدار بشی من خودم جای شماهم پست دادم، گفتم آخه این چه کاری بود ❤️✨گفت من خودم داشتم با خودم درد دل میکردم و راز و نیاز میکردم و حرف میزدم و زمان هم گذشت با این که حواسمم به اطراف بود، ❤️✨بنده خدا بابک نوری از نشون داد و تو اون هوای حمص و بوکمال که هواش وحشتناک سرد بود منو خودش کرد... 🌷