﷽
| داستان کتاب ها
شهید که باشی دغدغههایت هم با بقیه متفاوت میشود...✨
جور دیگری از مهمانهایت پذیرایی میکنی و جور دیگری هم به مهمانی میروی🙂
دلت نمیآید تنها سر سفره برکات معنوی بنشینی و خوب میدانی بیشتر کیفش شاید به همین دستهجمعی بودنش باشد❗️
ابوالفضل هم اینگونه بود؛
اهل مطالعه زندگینامه شهدا بود و البته فقط این نبود...
خانهشان را تبدیل به کتابخانهای کوچک کرده بود از مجموعه کتاب های شهدا🏠
آن هم به نیت مهمان هایی که به خانهشان میآیند و احتمالا دلشان بخواهد وقتشان را با کاری متفاوت پر کنند...🌱
ابوالفضل زمان مهمانی رفتن هم دست بردار نبود؛ هدیه خانواده کوچک آنها برای میزبان یک کتاب از زندگینامه شهدا به همراه داشت؛ هر خانواده دقیقا همان شهیدی که قرار بود گره گشای زندگیشان باشد..💖
اما شهادت برای ابوالفضل خلاصه در این سنتهای حسنه هم نمیشد.
او خود را اولین مخاطب کتاب هایش میدانست؛ میخواست نه فقط هدیه دهنده آن کتاب ها بلکه قهرمان آن کتاب ها هم باشد🥺🥲
و خدا عجیب به بعضی خواستن ها برکت میدهد و ابوالفضل دهه شصتی را در روزهای آسمان امن ایران به سوریه میبرد تا طعم شیرین شهادت را از میان کلمات کتاب ها بلکه با جان خود درک کند🕊
حالا ما هستیم و شهید ابوالفضل نیکزادی که باید از سیرهاش بگوییم و کتاب هایش را به همدیگر هدیه بدهیم📚
#آرمان_ما
#شهید_ابوالفضل_نیکزاد
#سالگرد_شهادت