eitaa logo
شـــهــــدای مسـجدسـلیمان
1.8هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
19 فایل
شهدای مسجدسلیمان به حول و قوه الهی برای آشنایی با سبک زندگی شهدای مسجدسلیمان ارتباط با ما: @mandir_268 دعوت شهدا هستید 👇 به ما بپیوندید🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘️ ─═༅𖣔❁﷽❁𖣔༅═─ ⚘️شهید مهران صالح پور را می شناسم⚘️ شهید صالح پور متولد ۳۱/ ۶ /۱۳۴۷ شهرستان مسجدسلیمان است که درخانواده مذهبی ومتدین چشم به جهان گشود، وی دوران کودکی، نوجوانی و جوانی خود را درمحله چهارپیشه شهرستان مسجد سلیمان سپری کرده است، مهران: برادر کوچکتر شهید اسفندیار صالح‌پور است که در عملیات فاو به شهادت رسید ، پس از شهادت اسفندیار، مهران بیش از پیش خود را به دوستان برادرش نزدیک می شود، ودرکنار شهید محمدرضا موسوی،با شور و نشاط فراوان، جای برادر را پر می کند. باعضویت در پایگاه مقاومت المهدی مسجد محله چهاربیشه کم کم در شورای پایگاه مسؤلیت گرفت وبرای مدتی بعنوان فرمانده پایگاه مقاومت المهدی انجام وظیفه می نماید. مهران، در آموزشهای نظامی و عقیدتی یدطولایی داشت ،وی چندین بار به جبهه های نبرحق اعزام گردید ، وکم کم لباس پاسداری را به تنن کرد. در عملیات کربلای ۵ کنار ایشان بودیم ، پس از شروع عملیات ودر گیری با دشمن ، در کنار نهر دویی جی و کارخانه نمک به پدافندی مشغول شدیم ،خوب یادم هست که من وشهید موسوی و شهید فردیپور وشهید کیامرث رشیدی وشهید مهران صالح‌پور دریک سنگر بودیم ، شهید فردیپور نگهبان ساعت ۸تا۱۰ بود وشهیدمحمد رضا موسوی پاسبخش۶ الی ۱۰ شب ،من وکیامرث رشیدی ومهران صالح‌پور در سنگر استراحت بودیم، آن شب همه نیروها در آماده باش بودند وهر لحظه احتمال پاتک دشمن وجود داشت ،آتش تهیه دشمن سنگین ترو سنگین تر می شد من پاسبخش بعدی یعنی ۱۰الی۲ شب بودم ،وساعت ۹:۳۰ دقیقه خوابیدم ,که حدود ۲۱:۵۰ دقیقه گلوله توپخانه دشمن به کنارسنگرما می خورد، من ازشدت صدا وموج انفجاربیدار شدم ،شهید موسوی گفت: استراحت کن و من بیدارم خودم پست‌ها رو عوض می‌کنم و هر وقت خوابم برد بیدارت می‌کنم و هر وقت خسته شدم صدایت می زنم. حدود ۲۰ الی ۳۰ دقیقه بعد , گلوله توپ دیگری به بالای سنگر ما خورد, آوار روی پاها و شکمم را گرفته بود ابتدا دستی به سر و رویم کشیدم و دیدم که هنوز زنده هستم ، بوی خاک و دود و باروت و تاریکی ظلمانی زیر آوار، بر شدت مسئله می‌افزود همدیگر را صدا زدیم متوجه شدیم که محمدرضا و محسن در کنارمان شهید شده‌اند ، با باز کردن دریچه ای من و شهید کیامرث رشیدی و شهیدمهران صالحپور، از آن آوارها خارج شدیم و دوستان امدادگر و فرماندهی گروهان ازجمله شهید رستم قلندری و محمودتوژی به طرف سنگر آمدند‌ ادامه دارد...👇👇👇 ⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️⚘️ 🕊 (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
⚘️ مهران از آنروز به بعد آرام و قرارنداشت و انگار دل از دنیا شسته بود ،پس از آن اعزام مهران پای ثابت جبهه ها بود و حدود یکسال بعد و در تاریخ ۱۳۶۶/۱۱/۱۶ هنگامی که با سایر همرزمانش درحال آموزشهای لازم نظامی بود، ضامن نارنجک دستی رها می شود ،مهران درکمال رشادت وجانفشانی ودر عین مردانگی وبزرگمردی،جهت نجات جان سایر رزمندگان،دریک تصمیم آنی ویک حرکت سریع، خود را بروی نارنجک می اندازد و آنرا محکم به شکم خود می چسباند و جانش را فدای انقلاب، نظام اسلامی و دوستان همرزمش می نماید و با این حرکت شجاعانه، شربت شیرین شهادت را نوش جان می نماید و به برادر شهیدش اسفندیار و دوست و برادر دیرینش محمدرضا موسوی می پیوندد . پیکر پاک این شهید از جان گذشته، پس از تشییع در شهرستان مسجدسلیمان درکنار برادر و دوست عزیزش شهید موسوی در بهشت زهرای چهاربیشه مسجدسلیمان، زیارتگاه عاشقان و دلدادگان بی شماری می گرد. روحشان شاد و یادشان گرامی باد🌷 ✍ صادق یزدی کارشناس ارشد مدیریت آموزشیمهر۱۴۰۲ ┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🕊 (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 میلاد با سعادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان گرامی باد. 🍃🌸 / (عج) شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleima
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* 🕊کبوتر عاشق مسجدسلیمان🕊 شهید غلام احمدی  به سال ۱۳۴۲ در خانواده‌ای مذهبی و از لحاظ مالی متوسط، در شهرستان مسجدسليمان به دنيا آمد. پدرش كارگری ساده در شركت نفت بود و در زمان سلطه استعمار خارجی بر منافع نفتی ايران به سخیي و زحمت بسيار معشيت خانواده را اداره می كرد. وی دارای چهار برادر و يك خواهر بود. از سن شش‌سالگی به دبستان رفت و دوران ابتدايی را با موفقيت طي كرد. از برادر بزرگترش درباره دوران كودكی وی نقل شده است: "‌وقتی خرسال بود، اخلاق و كردار خوبی داشت و هيچ وقت كسي را اذيت نمی كرد. از پدر و مادر برای انجام هركاری اجازه می گرفت". با اتمام دوره دبيرستان در كنكور شركت كرد و در رشته مهندسی مكانيك دانشگاه اهواز پذيرفته شد. خانواده‌ی وی همگی در جنگ به دفاع از ميهن پرداختند. بزرگترين برادرش كه از اصفهان به جبهه رفته بود، در اثر بمباران شيميايی مجروح شد و در سال‌های پس از جنگ به شهادت رسيد. يكي ديگر از برادرانش سرگرد نيروی هوايی ارتش بود و ۲ برادر ديگر هم سابقه حضور درجبهه را داشتند. با تمام اين احوال و علي‌رغم مشغول به تحصيل بودن غلام در دانشگاه، وی سال سوم دانشجويی به سوی جبهه‌های نبرد شتافت. وی درپاسخ به برادر بزرگترش كه باهم همرزم بودند؛ علت حضورش درجبهه راچنين بيان كرد:  "درس را می توان بعد ازجبهه هم خواند، فعلاً جبهه بيشتر به جوان‌ها احتياج دارد.من با تعدادي ازدوستان‌دانشگاهی به اين‌جا آمده‌ام و در اين‌جا هم درس می خوانيم و هم در سنگرجبهه مشغول هستيم." 🕊 شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
شـــهــــدای مسـجدسـلیمان
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* 🕊کبوتر عاشق مسجدسلیمان🕊 شهید غلام احمدی  به سال ۱۳۴۲ در خانواده‌ای مذهبی و از لح
⚘️ وي در گردان كربلا تيربارچی و كار عمده‌اش با سلاح‌های نيمه سنگين بود. از ديگر اقدامات و فعاليت‌های وی در جبهه می توان به كار بر روی فرستنده‌های راديويی و تلويزيونی و دستگاه‌های هشدار دهنده الكترونيكی و نيز دستگاه‌های توليد پارازيت ـ با استفاده ضد جاسوسی ـ‌ اشاره كرد. وی اهل اقامه نمازهای طولانی و با ادعيه مأنوس بود. به شهادت در راه خدا علاقه‌مند بود. برادرش آخرين ديدارش با وی را چنين تصوير كرده است: روز آخر كه غلام را در جبهه ديدم، صورتش خندان و خوشحال بود و گفت ۲ روز ديگر به منطقه اعزام می شود. چند ساعتی كه پيش من بود مدام اين جمله را تكرار می كرد:" اگر من لياقت شهادت را داشته باشم، خداوند مرا خواهد برد!". من به او گفتم چرا اين حرف را می زنی ؟! او در پاسخ گفت:" مگر تو برای چه جبهه آمده‌ای ؟!". من گفتم به خاطر دين اسلام و برای خدا و حفظ كشور جمهوری اسلامی آمده‌ام. او گفت:‌" من هم آمده‌ام برای شهادت در راه خدا و دين اسلام. شهادت افتخار من است. شهادت مايه سرافرازی يك كشور است كه در مقابل ستمگر ايستاده است و مبارزه كرده است. من خدا را دوست دارم و اگر او هم مرا دوست داشته باشد، لياقت شهادت را به من خواهد داد." ؛ من می دانستم اين آخرين‌بار است كه او را می بينم! او هم گويي اين را می دانست و به من دلداری می داد! 🕊 شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman
شـــهــــدای مسـجدسـلیمان
⚘️ وي در گردان كربلا تيربارچی و كار عمده‌اش با سلاح‌های نيمه سنگين بود. از ديگر اقدامات و فعاليت‌های
⚘️ وی در طول حضور كوتاهش در جبهه در علميات ـ نخستين و تنها عملياتی كه در آن شركت كرد ـ در روز پنج‌شنبه مورخ يكم اسفندماه ۱۳۶۴ به مقام رفيع شهادت نائل شد. گفتنی است مادرش شب قبل از شهادت غلام، خواب شهادت وی را ديده بود و همان روز بدون اينكه كسی به او اطلاع بدهد، به همراه خانواده از ايذه راهی مسجدسليمان شده بودند، تا پيكر مطهر شهيد احمدی را از بنياد شهيد تحويل بگيرند. روحش شاد و راهش پر رهرو باد🌷 📌منبع: كتاب شاهدان ملكوت از انتشارات دانشگاه شهيد چمران اهواز 🌷هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا وشهید غلام احمدی صلوات🌱 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌷 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 (عج) ♡ 🕊 شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman