4_345554935284236658.mp3
4.78M
🕊🌷🕊🌷
🌷🕊
🕊
یـادمـونه خاطرات #جبهه
جای #خون رو چفیه ها
پـشـت سـر رهـبرمـون تـا
دَم آخــر.....✌️
بـانوای:سیـدرضـا #نـریـمانے🎤
🆔 @shohada_tmersad313
📣 #فوری
🔴 پیکر فرماندهان دلیر لشکر پیروز زینبیون #شهید_مدافع_حرم_محمد_جنتی معروف به #حاج_حیدر و
#شهید_مدافع_حرم_ثاقب_حیدر
با نام جهادی #کربلا، ضمن شناسایی در راه بازگشت به کشور هستند🌷
#چشم_به_راهیم🌹
🆔 @shohada_tmersad313
⚫️انالله وانا الیه راجعون
روح بلند حاجیه خانم #حلیمه_خاتون_خانیان همسر گرامی سید شهدای #بخش_رودهن شهید #سید_حمزه_سجادیان و مادر بزرگوار چهار شهید (#داوود_ابوالقاسم_کاظم_کریم) پس از سالها مجاهدت و مقاومت به فرزندان و همسر شهیدش پیوست.
💐مراسم #تشییع پیکر پاک مرحومه مغفوره، حلیمه خاتون خانیان فردا، یکشنبه ۱۹ خرداد ساعت ۹ صبح از منزل فرزند ایشان به سمت #بهشت_زهرا (س)برگزار میگردد.
آدرس: #تهران، بلوار ابوذر، پل پنجم، خیابان حبیب، خیابان فاضل بجستانی، کوچه ۴۶، پلاک ۳۲
🆔 @shohada_tmersad313
🔴سنگری_از خون
شهیده_طیبه_واعظی
🌷وقتی ساواک طیبه واعظی را دستگیر کرد و به دست هایش دستبند زد، گفته بود: مرا بکشید ولی چادرم را برندارید.🌷
#چادر
@shohada_tmersad313
#ولایت_درکلام_نور ✨
مبادا، امام عزيز را حتى براى لحظه اى كوتاه تنها بگذاريد. 😢
گوش به فرمان اين سلالهى پاك رسول الّله باشيد.....🌸
#شهيد_عبدالله_جعفرى🌹
🆔 @shohada_tmersad313
آقا مهدی اکثر روزهای سال رو روزه میگرفتن، اگر میخواستن در مورد چیزی تصمیمی بگیرن روزه میگرفتن؛ اتفاقی پیش می اومد و سر دوراهی میموندن
روزه میگرفتن و از خدا کمک می خواستن؛ اکثر روزهایی که در سوریه درحال جهاد بودن روزه دار بودند.
🌷 #شهید_مهدی_نعمایی🌷
📎به روایت همسر شهید
🆔 @shohada_tmersad313
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌹
#آشپز_نصف_روزه_سپاه!!
🌷چند تا از بسیجی ها از اینکه آشپز سپاه یک سنّی است ناراحت بودند، يك بار همه را جمع کردند و گفتند: بچه ها کسی آشپزی بلد هست؟ محمد ابراهیمی دست پر موى خود را بالا آورد و گفت: ها من بلدم، به شرطی که جلالی کمک آشپز من بشه! محمد بیشتر از همه با من دوست بود و اخلاقش بیشتر با من سازگار بود.
🌷با محمد رفتیم داخل آشپزخانه، دیگ های کوچک و بزرگ روی میزها منظم چیده شده بودند. کنج آشپزخانه پر بود از کپسول های بزرگ گاز، بعضی خالی، بعضی پر. گفتم: محمد واقعاً آشپزی بلدی!؟ پوزخندی زد و گفت: ها بابا! من آشپز وزارت راه شاه بودم، تو کاریت نباشه، بسپر به من!
🌷قرار شد برای هشتاد نفر ناهار بپزیم، محمد با صدای خش دارش گفت: ممد حسین بدو برو تدارکات یک پاکت نمک بگیر. رفتم وقتی برگشتم دیدم برنج را ریخته توی قابلمه بزرگ و گذاشته روی گاز، بسته نمک ۵ کلیویی را از دست من گرفت و خالی کرد توی قابلمه! با کف گیر روحی برنج ها را به هم زد و مزه کرد....
🌷گفت: خیلی شور شده، بدو برو شکر بگیر بیار! رفتم و با یک بسته ۵ كيلويى شکر برگشتم. محمد پاکت زرد رنگ شکر را گرفت و خم کرد توی قابلمه! ناهار به همین سادگی آماده شد؛ اما ظهر هیچ کس نتوانست از آن برنج شور و شیرین بخورد. به نصف روز نکشید که من و محمد از منصب خطیر آشپزباشی سپاه هم عزل شدیم....!!
راوى: محمدحسين جلالى
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌹
🆔 @shohada_tmersad313
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌹
#اصلاً_نمى_ديد....!
🌷عباس خيلى محكم بود و ايمانش قوى بود. با لباس سپاه بيرون مى رفت و من مى گفتم: "الان خطرناك است و منافقين سپاهى ها را مى كشند!!" او هم در جواب لبخند مى زد و مى گفت: "آنها با من كار ندارند؛ مى دانند صدام نتوانست با من كارى كند و آنقدر تير خوردم كه نمردم."
🌷با همان تيپ جبهه و لباس هاى خاكى به خانه مى آمد و وقتى مى ديد مادرم پرده خانه را عوض كرده مى گفت: "مامان تجملاتى شده اى!" اصلاً در يك حال و هواى ديگر بود و اين ظواهر دنيوى به چشمش نمى آمد.
🌹خاطره اى به ياد شهيد عباس شعف فرمانده گردان میثم تمار لشگر ۲۷ محمد رسول الله
❌❌ غرق دنيا شده را، جام شهادت ندهند!!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌹
🆔 @shohada_tmersad313