eitaa logo
🌷دایرةالمعارف شهدا🌷
222 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
14 فایل
⭕این کانال حاوی مطالب مربوط به شهدای انقلاب ، شهدای جنگ تحمیلی ، شهدای ترور ، شهدای محور مقاومت و شهدای مدافع حرم می باشد. شامل زندگی نامه و ابعاد شخصیتی شهدا🌷 🆔 @shohada_tmersad313 ❤زندگی زیباست اما شهادت زیباتر❤
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام سال گذشته شبی در خواب دیدم به منزل عظیم الشانی مشرف شدم اتفاق بسیار جالبی بود فردای آن روز از مدرسه دخترم که در شاهد تحصیل می کند تماس گرفتند وگفتند قرار است منزل یکی از شهدای مدافع حرم برویم شما هم خود را به ما برسان ومن منزل نبودم وفقط یکساعت وقت داشتم خود را به آنها برسانم اول جواب منفی دادم چون بموقع نمی رسیدم بعداز قطع تلفن ناگهان یاد خواب دیشبم افتادم وهیجان زده شدم وبه سرعت تماس گرفتم تا خودم را به سرعت به آنها برسانم وقتی به منزل شهید معظم رسیدیم از مادر ایشان سوال کردم ایشان از بودند گفتند خیر اما شهیدکناری وی سید است ما سعادت داشتیم آن روز درمنزل باشیم این ملاقات ودیدار بامادر وی ما ودانش آموزان دبیرستان شاهدرابسیار تحت تاثیر گذاشته بود طوری که تا الان این حس عجیب وارادت خاص ادامه دارد واین فقط به دلیل ارادت خالصانه وصادقانه این شهدای بزرگواراست . 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
🔻شهید زنجانی (رحمه الله علیه) خیلی مهمان‌نواز و کریم بود. که قرار بود برگردم دمشق، آمد دنبالم🚗 به همراه شیخ و چند نفر دیگر ما را به بازار برد. 🔻به یک مغازه فروشی رفتیم. یکی از عطرهای خوشبو را پیشنهاد کرد. قصد داشتم آن را به عنوان هدیه🎁 با خودم به ببرم. وقتی قیمت را پرسیدم، فروشنده گفت: «یازده هزار لیر». برای خرید مردد شدم، ولی به‌خاطر رودربایستی که با و شیخ داشتم‌ چیزی نگفتم. در دلم گفتم: «چه خبره برا یه عطر یازده هزار لیر بدم!» 🔻وقتی می‌خواستم پول💰 را حساب کنم، سید اجازه نداد و خودش کرد. شعارش این بود و همیشه می‌گفت: من باید ببخشم تا بهم بده 👈حالا من میگم بودن به اینه که آنور دست رفقات هم بگیری ...
🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾🌻🌾 ♦️.. ✍شهید محمد سعید جعفری خیلی از جوان ها را کرد، دلیلش این بود که کلام از دلی با تقوا خارج می شد، قرآن 📖بود، عاشق 💓جوان ها بود برای هدایتشان. 🔶قبل از انقلاب، فراوانی داشت، بعد از پیروزی در شهرستان های مختلف ایشان داشت. این برادر عزیز زندگی خود را وقف اسلام و جهاد در راه اسلام کرده بود. یک آنی فراغت نداشت اگر ساکت هم بود 🔷از وجهه معلوم می شد که درباره چه دارد فکر می کند، فقط نصرت دین، یاری اسلام بعد از سقوط شهر سنندج، ایشان بود که برادران حزب الهی را تحرک و تشویق کرد، مهیا شدند و شهر سنندج را آزاد کردند، در پاوه که منجر به آزادی چمران ( از اسارت ) شد به وسطه فعالیت هاو اقدام ایشان بود 🔶 در نتیجه با جنگ ☄تحمیلی به دفاع از اسلام و ایران شتافت و در نهایت در شب 🌙عید غدیر در خط مقدم در حال سجده به مقام رفیع رسید.🕊 🔷سردار از جبهه به به رحمت الهی رسیده بود بدنش را به غسالخانه آوردند تا لباسهایش👕 را در بیاورند و بدهند، بدن و لباسهایش غرق خون💔 بود از جیب مبارکش جانمازش را درآوردم کربلای حسینی اش خمیر شده بود. از بس خون از فرق سرش به لباس👚 ها و جیبش سرازیر شده بود، مهر نماز او خمیر شده بود 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
دفاع مقدس صادق آل علایی 🍃🌷🍃 درتاریخ ۹ بهمن ماه سال ۱۳۴۵ در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد۴ فرزند بودند فر خانواده شان بود. 🍃🌷🍃 ایشان هم هست. پدرش از ارتش شاهنشاهی بود. اما دلش را به خمینی(ره) سپرده بود و در مردمی علیه شاه شرکت می کرد. 🍃🌷🍃 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
او را بوسید و گفت: جان گریه نکن. من حاضرم به قلبم بخوره اما های تو رو نبینم. درست هفته بعد از این اتفاق به قلب پدرش خورد و به رسید.😭 🍃🌷🍃 به روایت از همرزمان: برای مدت کوتاهی منتقل شده بود به ما، گردان شاه عبدالعظیم حسنی(ع)🌷. من در داشتم اما همیشه در مقابل بلند مثل کم می آوردم. 🍃🌷🍃 چند باری برایم پیش آمده بود های شب هنگام سرکشی به در #بیابان و را می شنیدم اما هیچ وقت نشد را پیدا کنم. 🍃🌷🍃 پس از و جوی بسیار و به دنبال رفتن دیدم، نفر برای خود در کنده ، به آن رفته و با خوش ... چنان سوزناک از طلب می کرد که وقتی به خود آمدم دیدم ها پشت نشسته ام و به پایش می ریزم. 🍃🌷🍃 نزدیک صبح وقتی از قبر بیرون آمد دیدم همان خاکی و سیمای وارد، صادق است. 🍃🌷🍃 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
به روایت از همسر : بنده و جاوید با هم پسر عمو و دختر عمو بودیم. جاوید از ۱۵# سالگی وارد علیه طالبان شد که یک بار به نیروهای طالبان درآمد و شد.😔 🍃🌷🍃 او تا سال ۷۶# را ادامه داد، اما با توجه به اینکه او بسیار در خطر بود تا جایی که طالبان برای کشتن او در نظر گرفته بود، به همراه خانواده به ایران آمدند. 🍃🌷🍃 سال ۱#۳۸۲، دو روز بعد از غدیر مادر جاوید، برای خواستگاری به منزل ما آمد و به این ترتیب در مرداد ۱۳۸۳# ازدواج کردیم و در سال ۱۳۹۳ رسید.😭 🍃🌷🍃 جاوید بسیار خوبی داشت و همه در# برخورد اول متوجه اخلاقی و او می‌شدند. 🍃🌷🍃 جاوید قبل از ماه رمضان در مورد رفتن به با بنده صحبت کرد که شدیداً مخالفت کردم اما بعد از سه روز مجدداً قضیه را مطرح کرد. و گفت ما و هستیم، حالا که جان به خطر افتاده و بحث از پیش آمده، باید به آنها رفت، با این صحبت‌ها متقاعد شدم و با رفتنش به موافقت کردم. 🍃🌷🍃 🆔 @shohada_tmersad313
«می‌دیدم چقدر فاطمه‌کوثر را دوست دارد با اینکه به خاطر فشار کاری کمرش درد می‌کرد، اما با علاقه‌ فاطمه‌کوثر را روی کمر خود سوار می‌کرد. روی خرید لباس و وسایلش خیلی حساس بود.» 🍃🌷🍃 «سید جاوید در عملیات «دخانیه» به رسید. چون کنار اتوبان دمشق و فرودگاه است از ویژه‌ای برخوردار است لذا اضطراری بود و جاوید هم به‌عنوان شکن در شرکت کرد. 🍃🌷🍃 گروهی که جاوید در آن حضور داشت شکن بودند و وارد شدند. در هجومی که داشتند به کمین دشمن خوردند و جاوید به رسید و ۱۶# روز آفتاب ماند تا اینکه در بعدی به برگشت.😭 🍃🌷🍃 «چهار روز مانده به دهمین سالگرد ازدواجمان به اعزام شد و زمانی برگشت که #۲۰ روز از گذشته بود. 🍃🌷🍃 وقتی در زهرا (س)🌷 به خاک سپرده شد تنها شهید در زهرا (س)🌷 بودند و امروز در حدود ۱۵۰# فاطمیون در ۵۰ زهرا(س)🌷به خاک سپرده شده‌اند.» 🍃🌷🍃 🆔 @shohada_tmersad313
‍ عادت داشتم سرهنگ صداش کنم، یه بار بهم گفت اتیکتمو بخون.. چی نوشته؟ گفتم: جلال گفت از این به بعد سید صدا کن منو تا یادم بیفته پسر حضرت زهرا(س)هستم. شهید 🌹 🆔 @shohada_tmersad313