✍️ #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_سی_و_نهم
💠 مصطفی چندقدم دورتر ایستاده و زیرچشمی تمام حواسش به تماس من و ابوالفضل بود و همان اضطرابی که از لرزش صدای ابوالفضل میشنیدم در چشمان #نگران او میدیدم.
هنوز نمیدانستم چه عکسی در موبایل آن #تکفیری بوده و آنها بهخوبی میدانستند که ابوالفضل التماسم میکرد :«زینب! توروخدا دیگه نذار کسی تو رو ببینه تا بیاید زینبیه پیش خودم! من نذاشتم بری #تهران، مجبور شدم ۶ ماه تو داریا قایمت کنم، ولی دیگه الان کاری از دستم برنمیاد! امشب رو تحمل کن، ارتش داره میاد سمت #داریا.»
💠 و همین یک شب داشت جان ابوالفضل و مصطفی را میگرفت که ابوالفضل مرتب تماس میگرفت و مصطفی تا صبح نخوابید و فقط دورم میچرخید.
مادرش همین گوشه #صحن، روی زمین دراز کشیده و از درد و ترس خوابش نمیبرد. رگبار گلوله همچنان شنیده میشد و فقط دعا میکردیم این صدا از این نزدیکتر نشود که اگر میشد صحن این #حرم قتلگاه خانوادههایی میشد که وحشتزده خود را از خانه تا حرم کشانده و پناهنده #حضرت_سکینه (علیهاالسلام) شده بودند.
💠 آب و غذای زیادی در کار نبود و از نیمههای شب، زمزمه کم آبی در #حرم بلند شد. نزدیک سحر صدای تیراندازی کمتر شده بود، تکیه به دیوار حرم، تمام بدنم درد میکرد و دلم میخواست خوابم ببرد بلکه وحشت این شب طولانی تمام شود.
چشمم به پرچم سبز حرم در روشنای لامپ مهتابی روی گنبد مانده و انگار حضرت برایم لالایی میخواند که خواب سبکی چشمان خستهام را در آغوش کشید تا لحظهای که از آوای #اذان حرم پلکم گشوده شد.
💠 هنوز میترسیدم که با نگاهم دورم گشتم و دیدم مصطفی کنارم #نماز میخواند. نماز خواندنش را زیاد دیده و ندیده بودم بعد از نماز گریه کند که انگار تنگنای این محاصره و سنگینی این امانت طاقتش را تمام کرده بود.
خواست به سمتم بچرخد و نمیخواستم خلوتش را خراب کنم که دوباره چشمانم را بستم تا خیال کند خوابم و او بیخبر از بیداریام با پلکهایم نجوا کرد :«هیچوقت نشد بگم چه حسی بهت دارم، اما دیگه نمیتونم تحمل کنم...»
💠 پشت همین پلکهای بسته، زیر سرانگشت #عشقش تمام تارهای دلم به لرزه افتاده و میترسیدم نغمه احساسم را بشنود که صدایش را بلندتر کرد :«خواهرم!»
نمیتوانستم چشمانم را به رویش بگشایم که گرمای عشقش ندیده دلم را آتش میزد و او دوباره با #مهربانی صدایم زد :«خواهرم، نمازه!»
💠 مژگانم را از روی هم بلند کردم و در قاب گنبد و گلدسته، صورتش را دیدم و چشمانی که دل نداشتند نگاهم را ببینند و خجالتی به زیر افتادند.
از همان چشمان به زیر افتاده، بارش عشقش را میدیدم و این خلوت حالش را بههم ریخته بود که #آشفته از کنارم بلند شد و مادرش را برای نماز صدا زد.
💠 تا وضوخانه دنبالمان آمد، با چشمانش دورم میگشت مبدا غریبهای تعقیبم کند و تحمل این چشمها دیگر برایم سخت شده بود که نگاهم را از هر طرف میکشیدم مبادا عطر عشقش مستم کند.
آفتاب بالا آمد و خبری از رسیدن نیروهای ارتش نبود مگر رگبار گلولهای که تن و بدن مردم را میلرزاند.
💠 مصطفی لحظهای نمینشست، هر لحظه تا درِ #حرم میرفت و دوباره برمیگشت تا همه جا زیر نظرش باشد و ابوالفضل دلی برایش نمانده بود که در تماس آخر، ردّ پای اشک را روی صدایش دیدم :«زینب جان! نمیترسی که؟»
و مگر میشد نترسم که در همهمه مردم میشنیدم هر کسی را به اتهام #تشیّع یا حمایت از دولت سر میبرند و سر بریده سیدحسن را به چشمم دیده بودم تا سه روز بعد که ذخیره آب و غذای حرم و خانوادهها تمام شد.
💠 دست #مدافعان خالی و مراقبت از همین امانت جان مصطفی را گرفته بود که خبر ورود ارتش به #داریا در حرم پیچید. ابوالفضل بلافاصله تماس گرفت تا بیمعطلی از داریا خارج شویم که میدانست این آتش اگر دوباره شعله بگیرد خاکستر داریا را به باد خواهد داد.
حرم #حضرت_سکینه (علیهاالسلام) و پیکر سیدحسن در داریا بود که با هر قدم، مصطفی جان میداد و من اشکهایم را از چشمانش مخفی میکردم تا کمتر زجرش دهم.
💠 با ماشین از محدوده حرم خارج شدیم و تازه میدیدیم کوچههای داریا #مقتل مردم شده است. آنهایی که فرصت نکرده بودند جایی پنهان شوند یا به حرم بیایند، در همان میان خیابان سلاخی شده و پیکرهای پاره پاره و غرق به خون هر جا رها شده بود.
مصطفی خیابانها را به سرعت طی میکرد تا من و مادرش کمتر جنازه مردم #مظلوم داریا را ببینیم و دلش از هم پاشیده بود که فقط زیر لب خدا را صدا میزد. دستههای ارتش در گوشه و کنار شهر مستقر شده و خبرنگاران از صدها جسدی که سه روز در خیابان مانده بود، فیلمبرداری میکردند...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
✍️ #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_چهل_و_نهم
💠 سرم را از پشت به دیوار تکیه داده بودم، به ابوالفضل نگاه میکردم و مصطفی جان کندنم را حس میکرد که به سمتم برگشت و مقابلم زانو زد.
جای لگدشان روی دهانم مانده و از کنار لب تا زیر چانهام خونی بود، این صورت شکسته را در این یک ساعت بارها دیده و این زخمها برایش کهنه نمیشد که دوباره چشمانش آتش گرفت.
💠 هنوز سرم را در آغوشش نکشیده بود، این چند ساعت محرم شدنمان پرده شرمش را پاره نکرده و این زخمها کار خودش را کرده بود که بیشتر نزدیکم شد، سرم را کمی جلوتر کشید و صورتم را روی شانهاش نشاند.
خودم نمیدانستم اما انگار دلم همین را میخواست که پیراهن صبوریام را گشودم و با گریه جراحت جانم را نشانش دادم :«مصطفی دلم برا داداشم تنگ شده! دلم میخواد یه بار دیگه ببینمش! فقط یه بار دیگه صداشو بشنوم!»
💠 صورتم را در شانهاش فرو میکردم تا صدایم کمتر به کسی برسد، سرشانه پیراهنش از اشکهایم به تنش چسبیده و او عاشقانه به سرم دست میکشید تا آرامم کند که دوباره رگبار گلوله در آسمان #زینبیه پیچید.
رزمندگانِ اندکی در حرم مانده و درهای حرم را از داخل بسته بودند که اگر از سدّ این درها عبور میکردند، حرمت #حرم و خون ما با هم شکسته میشد.
💠 میتوانستم تصور کنم #تکفیریهایی که حرم را با مدافعانش محاصره کردهاند چه ولعی برای بریدن سرهایمان دارند و فقط از خدا میخواستم #شهادت من پیش از مصطفی باشد تا سر بریدهاش را نبینم.
تا سحر گوشم به لالایی گلولهها بود، چشمم به پای پیکر ابوالفضل و مادر مصطفی بیدریغ میبارید و مصطفی با #مدافعان و اندک اسلحهای که برایشان مانده بود، دور حرم میچرخیدند و به گمانم دیگر تیری برایشان نمانده بود که پس از #نماز صبح بدون اسلحه برگشت و کنارم نشست.
💠 نگاهش دریای نگرانی بود، نمیدانست از کدام سر قصه آغاز کند و مصیبت ابوالفضل آهن دلم را آب داده بود که خودم پیشقدم شدم :«من نمیترسم مصطفی!»
از اینکه حرف دلش را خواندم لبخندی غمگین لبهایش را ربود و پای #ناموسش در میان بود که نفسش گرفت :«اگه دوباره دستشون به تو برسه، من چی کار کنم زینب؟»
💠 از هول #اسارت دیروزم دیگر جانی برایش نمانده بود که نگاهش پیش چشمانم زمین خورد و صدای شکستن دلش بلند شد :«تو نمیدونی من و ابوالفضل دیروز تا پشت در خونه چی کشیدیدم، نمیدونستیم تا وقتی برسیم چه بلایی سرتون اومده!»
هنوز صورت و شانه و همه بدنم از ضرب لگدهای وحشیانهشان درد میکرد، هنوز وحشت #شهادت بیرحمانه مادرش به دلم مانده و ترس آن لحظات در تمام تنم میدوید، ولی میخواستم با همین دستان لرزانم باری از دوش غیرتش بردارم که دست دلش را گرفتم و تا پای حرم بردم :«یادته #داریا منو سپردی دست #حضرت_سکینه (علیهاالسلام)؟ اینجا هم منو بسپر به #حضرت_زینب (علیهاالسلام)!»
💠 محو تماشای چشمانم ساکت شده بود، از بغض کلماتم طعم اشکم را میچشید و دل من را ابوالفضل با خودش برده بود که با نگاهم دور صحن و میان مردم گشتم و #حضرت_زینب (علیهاالسلام) را شاهد عشقم گرفتم :«اگه قراره بلایی سر حرم و این مردم بیاد، جون من دیگه چه ارزشی داره؟»
و نفهمیدم با همین حرفم با قلبش چه میکنم که شیشه چشمش ترک خورد و عطر عشقش در نگاهم پیچید :«این #حرم و جون این مردم و جون تو همه برام عزیزه! برا همین مطمئن باش تا من زنده باشم نه دستشون به حرم میرسه، نه به این مردم نه به تو!»
💠 در روشنای طلوع آفتاب، آسمان چشمانش میدرخشید و با همین دستان خالی عزم #مقاومت کرده بود که از نگاهم دل کَند و بلند شد، پهلوی پیکر ابوالفضل و مادرش چند لحظه درددل کرد و باقی دردهای دلش تنها برای #حضرت_زینب (علیهاالسلام) بود که رو به حرم ایستاد.
لبهایش آهسته تکان میخورد و به گمانم با همین نجوای #عاشقانه عشقش را به #حضرت_زینب (علیهاالسلام) میسپرد که تنها یک لحظه به سمتم چرخید و میترسید چشمانم پابندش کند که از نگاهم گذشت و به سمت در حرم به راه افتاد.
💠 در برابر نگاهم میرفت و دامن #عشقش به پای صبوریام میپیچید که از جا بلند شدم. لباسم خونی و روی ورود به حرم را نداشتم که از همانجا دست به دامن محبت #حضرت_زینب (علیهاالسلام) شدم.
میدانستم رفتن #امام_حسین (علیهالسلام) را به چشم دیده و با هقهق گریه به همان لحظه قسمش میدادم این حرم و مردم و مصطفی را نجات دهد که پشت #حرم همهمه شد.
💠 مردم مقابل در جمع شده بودند، رزمندگان میخواستند در را باز کنند و باور نمیکردم تسلیم تکفیریها شده باشند که طنین #لبیک_یا_زینب در صحن حرم پیچید...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#در_محضر_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#عباس_دانشگر
شبی در خواب #جوان زیبا و خوشرویی را دیدم که لحظات گرمیِ نگاهش و طراوت و شادابیِ سیمایش من را #مجذوب خودش کرد .
من به او گفتم شما چه کسی هستی گفت :
اسمم #عباس_دانشگر است.
در فاصله ی چند متری دیدم که فرشی با گلهای رنگارنگ پهن است و #فضا آکنده از شمیم عطری دل انگیز است و تعدادی از #شهدا روی فرش ایستاده اند .
#عباس به من گفت : به #مادرم بگویید زیاد نگران من نباشد جای من بسیار خوب است ،من پروانه وار و #آزاد پر کشیده ام .
به نیت من به مدت دو سال #نماز قضای احتیاطی بخوانید ، من نیاز به نماز دارم .
از خاله ام خانم عبدوس که معلم
روخوانی و روانخوانی قرآن شماست تشکر کنید که به #نيت_من زیاد قرآن می خواند .
صبح از #خواب بیدار شدم وقتی به کلاس قرآن رفتم برای خانم عبدوس تعریف کردم .
اشک در چشمانش حلقه زد و گریست گفت #عباس را مثل #فرزندم دوست می داشتم .
وقتی خبر #شهادتش را شنیدم در تمام مجالسی که شرکت می کنم به #یاد او قرآن می خوانم و #صلوات می فرستم .
#شهدا_را
#فراموش_نکنیم
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🆔 @shohada_tmersad313
واقعا خواندنی
خوابی با درس بزرگ
🌼خوابی که مادربزرگ شهید جهاد مغنیه دید.
دو هفته بعد از شهادت جهاد، خواب دیدم آمده پیشم، مثل زمانی که هنوز زنده بود و به من سر میزد و میآمد پیشم. گفتم: جهاد، عزیز دلم، چرا اینقدر دیر آمدی؟ خیلی منتظرت بودم. جهاد گفت: بازرسیها طول کشید، برای همین دیر آمدم. در عالم خواب یادم نبود شهید شده، فکر کردم بازرسی های سوریه را می گوید. گفتم: مگر تو از بازرسی رد می شوی؟
گفت: آره، بیشتر از همه سر بازرسی نماز ایستادم. با تعجب گفتم بازرسی چی؟ گفت: بازرسی نماز. و ادامه داد، بیشتر از همه چیز از #نماز صبح سؤال می شود. نماز صبح. تازه یادم آمد جهادم شهید شده. پرسیدم: حساب قبر چی؟ گفت: شهدا حساب قبر ندارند. حسابی در کار نیست. ما هم الان کارمان تمام شد و راه افتادیم...
#شهید_جهاد_مغنیه
#درس_اخلاق
🆔 @shohada_tmersad313
#نماز اول وقت
سفارش#شهدا
#معراج مؤمنین
در سرزمین کبریایی شلمچه ساعتی به عملیات کربلایی 8 مانده بود و بچه ها وصیتنامهها را نوشته بودند و خود را عطرآگین نمودند .آخرین وضو را ساختند تا پس از نماز مغرب و عشاء در یورشی دیگر بر خصم زبون افتخاری برای امت اسلام بیافرینند. اذان مغرب و عشاء فرا میرسد و عاشقان مهیای نمازمیشوند. بچه ها به سید علی هاشمی که طلبهای با صفا و با سابقهی طولانی در جبهه بود و فرماندهی یکی از گروهانها را به عهده داشت پیشنهاد نماز جماعت میدهند. او به نماز میایستد و چند نفر از همرزمان به او اقتدا میکنند. به قنوت نماز میرسد و دعای «اللّهم الرزقنا توفیقَ الشّهادت فی سبیلِکَ تَحت رایتِ نبیِک و اولیائک» (خدا شهادت در راهت را در زیر لوای پرچم پیامبرت و اولیائت روزی ما گردان) را میخواند و در همان حال دعایش مستجاب میگردد. گلولهی کاتیوشای عراقی فرود میآید و آن جمع رحمانی را به معراج میرساند.
(کتاب نماز شهدا صفحه 70)
التماس دعا
🇮🇷#لحظه ای با شهدا باصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
#العجل_یامولای_یاصاحب_الزمان
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
#شهید_مدافع_حرم_علی_عابدینی 🕊🌺
#شهادت اردیبهشت۹۵ #خان_طومان
همیشه توی جیبش یه #زیارت_عاشورا داشت😊
کار هر #روزش بود ؛
بعد هر #نماز باید زیارت میخوند🌹
حتی اگه خسته بود
حتی اگه حال نداشت و یا خوابش میومد
شده بود تند میخوند ولی میخوند
همیشه بهش حسودیم میشد
تازه فهمیدم داستان سلام هاش به آقا امام حسین (ع)
چی بود😭
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
🌸🌿
صدای #اذان را که میشنید
سرگرم هر کاری که بود رهایش میکرد🚶♂ و
آرام و بیصدا میرفت و مشغول #نماز میشد
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#فرمانده_دلهــا ✨
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
🔶 ماه ویژه ی خداوند 🔶
🌹 نبی خاتم فرموده اند :
إنَّ أبوابَ السَّماءِ تُفتَحُ فی أوَّلِ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ و لاتُغلَقُ إلی آخِرِ لَیلَةٍ مِنهُ ؛
درهای آسمان ( رحمت و برکت خداوند ) در اولین شب #ماه_مبارک رمضان گشوده می شود و تا #آخرین_شب آن بسته نخواهد شد .
🕊🕊🕊🕊🕊
و در روایتی دیگر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند :
خوشا بحال کسانی که برای خدا #گرسنه و #تشنه شده اند اینان در روز #قیامت سیر می شوند ✅
#شهر_رمضان 🕊
#روزه #نماز #دعا
📚 بحار الانوار ، جلد ۹۳ _ وسائل الشیعه ، جلد ۷
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
🌹شیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.
♦️خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت #نماز است.
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
🌹8 اردیبهشت سالروز شهادت /شادی روحش صلوات
#اللهم_صل_على_محمد_وال_محمد_عجل_فرجهم
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
قرار بود وداع داشته باشیم. وقتی صورتش را دیدم فقط گریه میکردم. دستم را کشیدم روی صورتش و همینطور که نگاهش میکردم با #روحالله خداحافظی کردم. خیلی حرف برای گفتن داشتم.
🍃🌷🍃
جمعیت آنقدر زیاد بود که فقط دلم میخواست نگاهش کنم. شاید ازدحام جمعیت بهانه بود، تاب گفتن از بیصبریهایم را نداشتم. حرفهای من و #روحالله ماند به قیامت.😭
🍃🌷🍃
#روحالله خیلی #نماز شب میخواند. اواخر سعی میکرد #نماز شبش ترک نشود. #توسلهایش دیدنی بود. #عاشق #امام زمان (عج)♡بود، میگفت خیلی ناراحتم که تا حالا برای #خشنودی آقا نتوانستم کاری انجام دهم.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید روح الله کافی زاده هم درتاریخ ۱۳۹۲/۲/۱۵# در شهر #حلب سوریه به آرزویش که همانا#شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
گلزار #شهدای شهر نجف آباد اصفهان.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
🔴 دعا برای ظهور #امام_زمان در تعقیبات مشترکه هر #نماز
🔵 در کتاب «جمال الصالحین» از مولایمان امام صادق علیه السلام نقل شده است که حضرت فرمودند:
🌕 همانا از حقوق ما بر شیعیان ما این است که بعد از هر نماز واجب دست هایشان را بر چانه گذاشته و سه مرتبه بگویند:
یا رَبَّ مُحَمَّدٍ عَجِّل فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ،
یا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِحفَظ غَیبَةَ مُحَمَّدٍ،
یا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِنتَقِم لِابنَةِ مُحَمَّدٍ
ای پروردگار محمّد، فرج و گشایش امور آل محمّد را تعجیل فرما، ای پروردگار محمّد، محافظت کن (دین را در) غیبت محمّد، ای پروردگار محمّد، انتقام دختر محمّد را بگیر.
📚 صحیفه مهدیه، ص۲۷۱/مکیال ج۲بخش ۷
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
🌹 #نماز اول وقت
سفارش #شهدا
هیچگاه ندیدم که نماز اول وقتش ترک شود. همیشه به این موضوع اهمیت میداد و خانواده را برای خواندن نماز اول وقت تشویق و ترغیب میکرد. صدای اذان همیشه در تلفن همراهش پخش میشد.
شهید #مدافع_حرم
#عباس_دانشگر
التماس دعا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
#امام_جواد عليهالسلام:
الْخُشُوعُ زينَةُ الصَّلاةِ،
وَ تَرْكُ مالايُعْنى زينَةُ الْوَرَعِ
(بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۳۱)
🌸خشوع زينتبخش #نماز است
و ترک كردن آنچه [براى دين و دنيا و آخرت] سودمند نباشد
زينت بخش #ورع و تقواى انسان مىباشد.
#حدیث
#نماز
#تقوا
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد🌹
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرکس این #حدیث را بشنود تا آخر عمرش #نماز اول وقتش را ترک نمیکند🌱!
ـــــــــــــــــــــــــ|…🍀.|ـــــــــــ
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
#نماز اول وقت
سفارش #شهدا
نماز عطر جان بخش #مومن است
نماز حماسه ای الهی است
نماز کلاس خداشناسی است
نماز بهترین راه خودکاوی است
التماس دعای ویژه
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
التماس دعا✨
#امام_زمان عج
#سلام_فرمانده
#عید_غدیر
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
سیمای تـو . . .
سجادهِ عشق است و دلِ من ؛
با اشک وضو بسته و هردَم به #نماز است
#شهید_مرتضی_عباسیمقانکی🕊🌷
#التمـاس_دعا ✨
#نماز_اول_وقت✨
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
♡...🦋
فاصله ما تا #خدا فقط یک صدا زدن است! یک صفحه #قرآن! یک #دعا! یک #درددل! یک #مناجات! ویک #نماز!
وگاهی با کنار گذاشتن همین یکی ها، چقدر دور میشویم از تو ای مهربان!!
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
🔹در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلیکوپتر. دیدم شهید صیاد مدام به ساعتشان نگاه میکردند.
علت را پرسیدم، گفتند: وقت #نماز است و همان لحظه به خلبان اشاره کردند که همینجا فرود بیا تا نمازمان را اول وقت بخوانیم.
🔸خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست، اگر صلاح میدانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم.
شهید صیاد گفتند: هیچ اشکالی ندارد! ما باید همینجا نمازمان را بخوانیم.خلبان اطاعت کرد و هلیکوپتر نشست.با آب قمقمهای که داشتند وضو گرفتیم و نماز را به امامت ایشان اقامه کردیم...
#شهید_سپهبدعلیصیّادشیرازی🕊🌹
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
👈 اهمیت ذکر #لاحول_ولاقوة_إلا_بالله
🌹 رسول الله صلى الله علیه و آله: ما نَزَلَ مِنَ السَّماءِ مَلَک و لا صَعِدَ إلَى السَّماءِ مَلَک حَتّى یقولَ: لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلّا بِاللهِ.
🌹 پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هیچ فرشتهاى از آسمان، فرود نمیآید و هیچ فرشتهاى به آسمان بالا نمیرود، مگر آن که بگوید: «هیچ نیرو و توانى نیست، مگر به یارى خدا».
📚 نهج الذکر، ج 3؛ حدیث 1679.
🔹 در #نماز ، هنگام برخواستن _پس از سجده دوم یا پس از تشهد می گوییم : بِحولِ اللهِ وَ قُوّتِه اَقومُ وَ اَقعُد ، یعنی با نیرو و توانی که خدا به من داده میایستم و می نشینم.
#عطر_نماز
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
یک بار به او گفتم: محمد! چرا موقع قنوت، این قدر دست هاتو بالا می بری؟!
گفت: آدم وقتی داره گدایی میکنه، اون هم در خونه ی خدا، هر چقدر دستهاشو بالاتر ببره خدا هم بیشتر بهش توجه می کنه. گدا باید گدایی کنه باید طوری گدایی کنه که وقتی صاحب خانه او را دید دلش براش بسوزه. هرچه بیشتر گدایی کنی، خدا بیشتر به پات می ریزه. لطفشو دریغ نمی کنه
گفتم: این قدر دست هاتو بالا نبر، شاید مردم مسخره ات کنند!
خندید و گفت: مگه من برای رضایت مردم #نماز می خونم که فکر این چیزها باشم؟! من در محضر پروردگارم هستم، دست به دامن خدام، بگذار هر کی هر چی می خواد بگه!
به روایت همسر #شهید_محمد_شالیکار🕊🌹
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌹
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
علی خواب دیده بود #شهید میشود. صبح که بیدار شد حال هوای عجیبی داشت. رفت توی میدان مین منطقه #خیبر و شروع کرد و خنثی کردن مین های والمری. ۷۰۰- ۸۰۰ مین را خنثی کرده بود. جورابش را هم در آورده بود و چاشنی های شان را ریخته بود داخل آن. مطمئن بود شهید میشود.
می گفت: وقت #اذان شد. مردد بودم نمازم را بخوانم یا بقیه کار را تمام کنم. پیش خودم گفتم: بگذار این چند تا مین را هم تمام میکنم، بعد میروم سر وقت #نماز.
همان موقع پایش رفت روی مین.
تمام چاشنیهای داخل جوراب هم منفجر شد. پایش قطع شد و تمام بدنش هم زخمی؛ اما شهید نشد.
می گفت: چون نمازم را اول وقت نخواندم، از شهدا جا ماندم.
#شهید_علی_محمودوند🕊🌹
📚یادگاران، ج ۳۰
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌹
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
✌️توی پارک در حال گذر بودم توی اون شلوغی دیدم دوتا از مامورین امنیتی دارن باهم نماز جماعت میخونن🌹
ارسالی مخاطب
#نماز
#مدافع_امنیت
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
✳ تمام غصهها تا اولِ اللهاکبرِ نماز است!
🔻 «تمام غمها و غصهها تا اولِ اللهاکبرِ #نماز است.» [آیتالله قاضی] این را گفت و شروع کرد به خواندن نماز. به او نگاه کردم و یاد کلامش افتادم که میگفت:
«اگر عیاشان و خوشگذرانها بدانند که در #معرفت_الهی چه مقدار شور و عشق و لذت هست، دست از همهی کارها برمیداشتند و به طرف معرفت الهی روی میآوردند.»
👤 راوی: #علامه_طباطبایی
📚 از کتاب #کهکشان_نیستی
👈داستانی بر اساس زندگی #آیت_الله_قاضی_طباطبایی
📖 ص ۴۱۴
✒ نوشته: محمدهادی اصفهانی
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
توصیهی مؤکد اینجانب به همه بویژه جوانان آن است که خود را با نماز مأنوس و از آن بهرهمند سازند. یعنی این که نماز را با توجه به معنی و با احساس حضور در محضر پروردگار متعال جلت عظمته، به جای آورند و این کار را با تمرین، بر خود هموار و آسان سازند و تا بتوانند نوافل، مخصوصا نافلهی نمازهای صبح و مغرب را نیز ادا کنند. و اگر هنوز در میان کسان و نزدیکان و دوستان آنان، کسی هست که خود را از فیض نماز محروم کرده باشد، او را از این گناه بزرگ و خسارت عظیم بازدارند و این کار را با زبان خوش و رفتار حکیمانه انجام دهند، البته پدران و مادران نسبت به نماز فرزندان خود مخصوصا نوجوانان، مسؤولیت بیشتری دارند.
#نماز
#فاطمیه
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
﷽ ﷽
#شهید_مهدی_ثامنی:
عهد ڪردم تا آخر عمرم #دورڪعت #نماز براے بے بے حضرت زهرا به نیت #شهادت بخوانم
#راز_نماز_شب_و_شهادت
مانند مادرش زهرا بے مزار شد
#شبتون_شهدایی🌹
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
💙🍃❤️🍃🍁❤️🌿🌼
#نماز پر فضیلت #پنجشنبه ماه شعبان
در هر پنجشنبه اين ماه دو ركعت نماز كند در هر ركعت بعد از حمد صد مرتبه توحيد و بعد از سلام، صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالى برآورد هرحاجتى كه دارد از امر دين و دنياى خود
و روزه اش نيزفضيلت دارد و روايت شده كه در هر روزپنجشنبه ماه شعبان زينت مى كنند آسمانها را پس ملائكه عرض مى كنند خداوندا بيامرز روزه داران اين روز را و دعاى ايشان را مستجاب گردان
و در خبر نبوى است كه هر كه روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد حقّ تعالى بيست حاجت ازحوائج دنيا وبيست حاجت ازحاجتهاى آخرت او را برآورد
📚مفاتیحالجنان
#نماز_پنجشنبه_ماه_شعبان_روزه
🌺 التماس دعا 🌺
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
🌷🇮🇷 شیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.
♦️خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت #نماز است.
🌷#هشتم اردیبهشت سالروز شهادت شهید والامقام #علیاکبر_شیرودی
🌷شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماز اول وقت
سیره #شهدا
✨لحظاتی از آخرین زیارت شهید آیتالله رئیسی در حرم حضرت رقیه و نماز در مضجع شریف آن حضرت در سفر به سوریه
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#سیدالشهدای_خدمت
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
🌹🍃
#نماز اول وقت
سفارش #شهدا
یاد قنوت شهدا
«دعای شهید صیاد شیرازی در قنوت نمازش»
خیلی اشکش را نگه می داشت، توی چشمش. همسرش فقط یکبار گریه اش را دید، وقتی امام رحلت کرد. دوستش می گفت: «ما که توی نماز قنوت می گیریم، از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما اعطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد. اما «صیاد» توی قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست. بارها می شنیدم که می گفت « اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای »، بلند هم می گفت، از ته دل.
یاد همه شهداباذکرصلوات🌹
#الّلهُمَّصَلِّیعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@shohada_tmersad313