﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
ای تجلی آبی ترین آسمان امید
دلـــــها به یاد تو می تپد
و روشــــنی نگاه منتظران
به افق خورشید ظهـور توست
بیا و گـرد گامهایت را
توتیای چشــمانمان قرار ده
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
➥ @shohada_vamahdawiat
#رمان🎗
#میوهبهشتی🤹♀️
#پارتبیستیکم
من که دیگه توی برجکم خورده بود بلند شدم و به سمت در اتاق به راه افتادم.ولی عکس العملی از الهه سر نزد و هنوز روی تخت نشسته بود.
_ نمی آیی نهار؟
_ کامران حرفام را شنید...مگه نه؟
_ اره...ولی فقط اونجا هایی که داشتی برای پدرت اظهار دلتنگی می کردی. بلند شو دختر...
_ راستش باران میدونی چیه...یعنی...اخه...
_ الهه من حالات تو را خیلی خوب می دونم پس راحت بگو چی میخوای بگی و انقدر هم من من و اما و ولی نکن
_ دیشب کامران من را صدا کرد و ازم خواست که در مورد حسام بیشتر فکر کنم.
_ و این یعنی....
_ اره.کامران ازم خواستگاری کرده.
_ تبریک میگم.
_ چی چی تبریک میگی. قرار نیست اتفاقی بیفته که نیاز به تبریک داشته باشه.
_ کاملا میفهمم الان چته. میدونی تو چه مرگت شده؟
و بدون منتظر ماندن برای پاسخ گیری از او ادامه دادم: تو دوسش داری و به خاطر یک لج بازی احمقانه میخوای یک عمر خودتو بدبخت کنی.
_ کی میگه که اگر با اون حسام مغرور ازدواج کنم خوشبخت میشم؟ بعدشم من هیچ وقت لج بازی نکردم و فقط حقیقت را دیدم و فقط هم به حقیقتی که تلخ بود اعتراض داشتم. و این حق من بود که اعتراض کنم. نبود؟
_ حق مادرت نبود که توی اون جوونی باز هم ازدواج کند؟ چرا انقدر ظالمانه فکر میکنی الهه؟ او مادرته. مادرت....میفهمی؟
_ باشه...ازدواج می کرد. ولی چرا با دوست پدرم.؟ باران من مامانم را خیلی دوست دارم.خیلی. پس بهش حق می دهم. ولی با این حال او میتوانست ازدواج نکنه. و البته اونم با دوست چندین ساله ی شوهرش.
_ اهان...یعنی اگر با یک اقای دیگه بود باهاش مشکل نداشتی؟ دارم به منطقت شک میکنم.
نگاهی بهش کردم و ادامه دادم: خودتو جای مادرت بزار. دوست داشتی که تا اخر عمرت تنها بمونی؟
_ پس من چیم؟
_ تو میری. مگه موندنی هستی؟ بالاخره تو هم میری دنبال زندگیت.
دیگه الهه حرفی نمی زد.تصمیم گرفتم دیگه دخالتی نکنم. باید یک تصمیم قاطعانه می گرفت. تصمیمی که یک عمر را تحت تاثیر قرار می داد.
سر میز نهار الهه اصلا به صورت کامران نگاه نمی کرد. کامران هم سعی داشت با شوخی و خنده جریان را از یاد ها ببرد.
موقع خداحافظی از الهه ازش باز هم خواستم تا در مورد حسام بیشتر فکر کند.
💖
💖💖
💖💖💖
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻اگر خدا دوست داشت شهیدمون کنه آماده ایم
🔺و اگر دوست داشت زنده بمونیم و جوهر ما رو تا آخر به کار بگیره، بازم آماده ایم
باید تکلیف الهیمون رو همیشه انجام بدیم...
به روایت شهید مهدی زین الدین
#عند_ربهم_یرزقون
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#هفتشهرعشق
#نهمینمسابقه
#صفحهچهلششم
ما آماده حركت هستيم، امّا نه به سوى كوفه و نه به سوى مدينه. پس به كجا؟ خدا مى داند.
ما قرار است راه بيابان را پيش گيريم تا ببينيم چه مى شود.
امام قبل از حركت، با ياران خود سخن مى گويد:
همه مردم، بنده دنيا هستند و ادّعاى مسلمانى مى كنند، امّا زمانى كه امتحان پيش آيد دين داران اندك و ناياب مى شوند. ببينيد چگونه حق مرده است و باطل زنده شده است. امروز مؤمن بايد مشتاق شهادت باشد. بدانيد من امروز مرگ را مايه افتخار خود مى دانم و سازش با ستمگران را مايه خوارى و ذلّت".
سخن امام، همه چيز را روشن مى كند. امام به سوى شهادت مى رود و هرگز با يزيد سازش نخواهد كرد.
امام از يارى مردم كوفه نااميد شده است. آرى! مردم كوفه به دروغ ادّعاى مسلمانى كردند. آن روزى كه آنها به امام نامه نوشتند تا امام به كوفه بيايد هنوز ابن زياد در كار نبود.
شهر آرام بود و هر كس براى اينكه خودش را آدم خوبى معرّفى كند به امام نامه مى نوشت. شايد چشم و هم چشمى هم شده بود. آن محلّه پانصد نامه نوشته اند پس ما بايد ششصد نامه بنويسيم. ما نبايد در مقابل آنها كم بياوريم. آرى، دوازده هزار نامه براى امام نوشتند: "اى حسين! بيا كه ما همه، سرباز تو هستيم".
اكنون كه ابن زياد خون آشام، به كوفه آمده است و قصد دارد كه ياران امام حسين(ع) را قتل عام كند، كيست كه حسينى باقى بماند؟ اين جاست كه دين داران ناياب مى شوند.
بعد از سخنان امام، اكنون نوبت ياران است تا سخن بگويند. اين زُهير است كه برمى خيزد با اين كه فقط پنج روز است كه حسينى شده، امّا اوّلين كسى است كه سخن مى گويد: "اى حسين! سخنان تو را به جان شنيديم. به خدا قسم اگر قرار باشد ميان زندگانى جاويد دنيا و كشته شدن در راه تو، يكى را انتخاب كنيم، همانا كشته شدن را انتخاب خواهيم كرد".
چه كلام زيبا و دلنشينى! هيچ كس باور نمى كند اين همان كسى است كه پنج روز قبل، شيعه شده و به كاروان عشق پيوسته است.
چه شده كه او اين قدر عوض شده و اين گونه، گوى سبقت را از همه ربوده است و از عشق و وفادارى خود سخن مى گويد. اكنون نوبت بُرَير است، او از جا برمى خيزد.
آيا او را مى شناسى؟ او معلّم قرآن كوفه است. محاسن سفيد و قامت رشيدش را نگاه كن!
او چنين مى گويد: "اى فرزند پيامبر! خداوند بر ما منّت نهاده كه افتخار شمشير زدن در ركاب تو را نصيب ما كرده است. ما آماده ايم تا جانمان را فداى شما كنيم".
اشك در چشمان اين پيرمرد حلقه زده است. آرى! او خوب مى داند كه در تاريخ، ديگراين صحنه تكرار نخواهد شد كه تمام حقيقت، اين گونه غريب بماند.
<=====●○●○●○=====>
#هفتشهرعشق
#قیامامامحسینعلیهالسلام
#همراباکاروانازمدینهتاکربلا
#محرم
#امامحسینعلیهالسلام
#نهمینمسابقه
#نشر_حداکثری
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانال_کمال_بندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
قابل توجه کسانی که رزق و روزی شون کمه...
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالدلنوشتهوحدیث
@delneveshte_hadis110
<====🍃🦋💖🦋🍃====>
بيا توافقنامه امضا كنيم،
من رآكتور قلبم را به نامت ميكنم،
تو هم تحريم چشمانت را از من بردار ...!مهدی جان میدانی آقاجان
خواب مانده ایم
ازهمان روز اول
همان روز در سقیفه
همان موقع کنار در خانه
میدانی اگر خواب نبودیم کار به پهلوی مادر نمیرسید
به خار در چشمان پدر نمیرسید
به جگرِ سوخته مجتبی
به ظهر عاشورا
به زندان
به زهر
به غربت یتیمی نمیرسید
اگرخواب نبودیم کار به انتظار شما نمیرسید...
اللهم عجل لولیک الفرج
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🌷مهدی شناسی ۲۴۴🌷
🌹... و عترة خيرة رب العالمین...🌹
🔹زیارت جامعه کبیره🔹
🔵ﺑﻌﻀﯽ از آهوها ﺩﺭ ﺻﺤﺮﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﮔﯿﺎﻫﯽ ﺗﻐﺬﯾﻪ ﻧﻤﯽﮐﻨﻨﺪ. ﻣﯽﮔﺮﺩﻧﺪ ﺁﻥ ﮔﻞﻫﺎﯼ ﺧﻮﺵ ﺑﻮ و ﻣﻌﻄﺮ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥﻫﺎ ﺗﻐﺬﯾﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻦﻫﺎ ﯾﮏ ﻣﺎﺩﻩﺍﯼ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻌﻄﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺸﮏ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
🔵ﻣﺸﮏ ﻗﻄﺮﺍﺕ ﺧﻮﻥ ﺍﺳﺖ که ﻣﯽﺁﯾﺪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﮐﯿﺴﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﺶ ﻧﺎﻓﻪ ﺍﺳﺖ، ﺁﻥ ﺟﺎ ﺍﻧﺒﺎﺷﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ و ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﻧﻤﯽﮔﺮﺩﺩ.
🔵ﺷﮑﺎﺭﭼﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺁﻫﻮ ﺭﺍ ﺷﮑﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ،ﺍﻭﻝ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ، ﻣﯽﮔﺮﺩﺩ ﻧﺎﻓﻪ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽﮐﺸﺪ ﻭ ﺁﻭﯾزان ﻣﯽﮐﻨﺪ ﯾﮏ ﮔﻮﺷﻪﺍﯼ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻓﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺑﻪ این کار ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ ﻧﺎﻓﻪ ﮔﺸﺎﯾﯽ. ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ،ﯾﮏ ﻋﻄﺮ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻌﻄﺮﯼ ﺩﺭ ﻓﻀﺎ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
🔵 ﻣﺸﮏ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻗﻄﻌﻪ ﻗﻄﻌﻪ ﺍﺳﺖ. ﻗﻄﻌﻪﻫﺎﯼ ﺭﯾﺰ ﺩﺍﺭﺩ و ﻗﻄﻌﻪﻫﺎﯼ ﺩﺭﺷﺖ. ﻋﺮﺏﻫﺎ ﺑﻪ ﻗﻄﻌﻪﻫﺎﯼ ﺩﺭﺷﺖ ﻣﺸﮏ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ، "ﻋﺘﺮﺓ" .
🔵ﺣﺎﻻ ﺷﻤﺎ ﺳﻠﯿﻘﻪ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﻦ!
ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﯾﮏ ﻭﺍﮊﻩ ﺑﯿﺎﻥ ﺑﮑﻨﺪ، ﭼﻪ ﻟﻔﻈﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ می کند؟ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﻭﺍﮊﻩﯼ ﻋﺘﺮﺓ ﺭﺍ ﺑﺮﻣﯽﺩﺍﺭﺩ. ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﻣﻦ. ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﻋﺘﺮﺓ ﻣﻦ.
🔵می فرماید ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﻋﺘﺮﺗﯽ. ﭼﺮﺍ؟ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﮕﻮﯾﺪ امام ﻣﺜﻞ ﻣﺸﮏ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ. ﺍﮔﺮ ﭘﺎﯼ ﺍمام ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ما ﺑﺎﺯ ﺑﺸﻮﺩ، ﺍﮔﺮ ﺍیشان ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ما ﭘﺎ ﮔﺸﺎ ﺷﻮﻧﺪ، ﺯﻧﺪگیمان ﻋﻄﺮ ﺧﻮﺷﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
🔵باید ﯾﮏ کارﯼ ﺑﮑﻨﯿم که ﭘﺎﯼ ﺍمام زمان ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ما ﺑﺎﺯ ﺷﻮﺩ...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#مهدی_شناسی
#قسمت_244
#جامعه_کبیره
#شهداء_ومهدویت
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
دیروز که در میان عاشقان حسین قدم میزدم
و در لابه لای ان قدم های پر از عشق و صفا راه میرفتم
با خود مرور میکردم که مولایم در کجا قدم برمیدارد
در کجا به سمت جدش حسین میرود
با خود تکرار میکردم اقاجان التماس دعا
اقاجان برای فرجت خودت دعا کن
دعای ما به خود ماهم اثر ندارد
دیروز با یاد اقاجانم قدم میزدم
و با خود میگفتم ان شالله سال بعد با سید و سالارمان راهی کربلا میشویم
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🍃🌴🏕📸تصاویری از حافظیه شیراز؛ استان فارس.
🍃🌴🌸بمناسبت20مهرماه، روز بزرگداشت
خواجهشمسالدينمحمدشيرازی؛ متخلص به حافظ و معروف به لسان الغيب
🍃🌴🌸شاعر و حافظ قرآن و از بزرگترين شاعران غزل سرای ایران گرامی باد.
🍃🌴🏕کلمه حافظیه که به خاطر قرار گرفتن آرامگاه حافظ در آن به این نام معروف شده است،
🍃🌴🏕این مکان در واقع یک مجموعه قبرستان در بخش جنوبی دروازهی معرف شیراز، دروازه قرآن است که فقط به آرامگاه حافظ محدود نمیشود و بخشهای مختلفی دارد که از معماری و فضای سبزی بسیار زیبایی بهره میبرند.
🍂🥀☀️پس از مرگ این شاعر بزرگوار تا 65 سال، هیچ بنایی بر فراز مقبره وی بنا نشد تا اینکه در سال ۸۵۶ هجری قمری مصادف با ۱۴۵۲ میلادی، شخصی به نام محمد یغمایی، وزیر میرزا ابوالقاسم گورکانی (حاکم فارس) برای اولین بار تصمیم گرفت یادبودی را برای وی بنا کند.
🍃🌸☀️او عمارتی گنبدی شکل بر فراز مقبره حافظ ساخت و در جلوی آن حوض بزرگی تعبیه کرد تا آب از رکن آباد که منبع آب شیراز به شمار میرفت، به آن بریزد.
🍃🌴🏕بنای کنونیِ حافظیه شیراز نیز بالاخره در سال 1315، توسط استاد علی اصغر حکمت، وبا همکاری استاد علی سامی آغاز شد و ساخت بنای حافظیه در سال 1316 به پایان رسید.
#شهداء_ومهدویت
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59