eitaa logo
شهداءومهدویت
7.2هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽❣ ❣﷽ 🔅 السَّلاَمُ عَلَى الْحَقِّ الْجَدِيدِ وَ الْعَامِل الَّذِي لاَيَبِيدُ (سلام بر حقیقت تازه و عمل کننده‌ای که هرگز قدیمی نمی‌شود) 📚 زیارتِ امام زمان (به نقل از سید بن طاووس) @shohada_vamahdawiat
✨﷽✨ 🌼خاطره استاد قرائتی از اولین آشنایی با سردار سلیمانی ✍همه رئیس جمهورها با هم بمیرند یک چنین تشییع جنازه‌ای می‌شود؟ یک چنین تشییع جنازه‌ای نمی‌شود. عزت دست خداست. این تشییع جنازه چه چیزی درونش بود؟ پول بود، زور بود. من خودم سلیمانی را نمی‌شناختم. سالها کار کرد و به احدی نگفت. ایشان بالاترین درجه را داشت، خواص او را نمی‌شناختند. من یک وقت دفتر آقا رفتم، کاری داشتم با آقای حجازی، آقای سردار سلیمانی را هم نمی‌شناختم، آنجا نشسته بود. به آقای حجازی گفتم: یک حرف خصوصی دارم، ایشان کیست که اینجا نشسته است؟ گفت: نمی‌شناسی؟ گفتم: نه، گفت: سردار سلیمانی است. گفتم: عه، اسمش را شنیده‌ام. چند سال پیش چند نفر سردار سلیمانی را می‌شناختند؟ سه سال پیش چند نفر حججی را می‌شناختند؟ خدا خواسته باشد درست کند، یک شبه همه چیز عوض می‌شود. یک شبه بنی صدر سقوط می‌کند و یک شبه بهشتی بالا می‌رود. از دوازده بهمن تا ۲۲ بهمن این ده روز چه حوادثی رخ داد. ‌هیچ مرجع تقلیدی به اندازه امام خمینی عکسش چاپ نشد. شاه گفت: امام خمینی نه، خدا گفت: آره. زلیخا همه درها را بست که هیچکس نفهمد همه فهمیدند. با خدا ور نروید.اگر خودت را پاک کنی خدا می‌نویسد و خودت را بنویسی خدا پاک می‌کند.خیلی مهم است. 💥قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ‏ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» رمز محبوب شدن ایمان و عمل صالح است. پس هرکس ایمانش بیشتر و عمل صالحش بیشتر محبوبیتش بیشتر است. این تشییع جنازه می‌گویند: هرچه وُّدش پررنگ باشد، معلوم می شود «آمنوا و عملوا الصالحات» ‌اش پررنگ بوده است. @shohada_vamahdawiat                 
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 @shohada_vamahdawiat                 
    ﷽ به روایت حانیه مانتو رو گرفت و رفت حساب کنه و منم مشغول وارسی بقیه مانتوها شدم. همشون خوشگل بودن ولی نه برای کسی که میخواد با حجاب باشه. نمیدونم ولی انگار این چند روزه معنای حجاب رو درک کرده بودم ، دیگه نه از تیکه ها خبری بود و نه از چشمک و کارای چرت و پرت مسخره. احساس میکردم منی که از حجاب متنفر بودم الان دوسش دارم ولی هنوز هم با خیلی از کارای دین مشکل داشتم. اصلا حجابم ربطی به دینم نداشت. امیرعلی _ بریم ؟ _ اوهوم امیر علی _ راستی مبارکت باشه. _ ممنون. امیر میشه چند تا سوال بپرسم ؟ امیرعلی_ بیابریم حالا اینجا وایسادیم زشته تو راه بپرس. _ اوخ. راست میگی بریم. از مغازه که اومدیم بیرون بی مقدمه گفتم _ چرا تو مثله بقیه نیستی؟ برگشت طرفم و با تعجب نگام کرد _ یعنی چی مثله بقیه نیستم؟ _ خب چرا تو به دخترا تیکه نمیندازی ؟ چرا بهشون گیر نمیدی؟ چرا همش چشمت دنبال دخترای مردم نیست ؟ امیرعلی_ باشه؟ _ نه ولی میخوام دلیل این نبودنش رو بدونم. امیرعلی_ خب ببین ، دلایلش خیلی زیاده که مهمترین و سر منشا همش توصیه دینمه. حالا چرا چون دین من به من یاد داده که زن والاست و ارزشش خیلی بیشتر از اینه که هرروز زیر نگاهای شهوت آلود له بشه. از طرفی دینه من میگه هرچه برای خود میپسندی برای دیگران بپسند ؛ همونطور که من دوست ندارم که کسی به تو یا مامان نگاه چپ کنه خودمم حق ندارم حرمت ناموس دیگران رو بشکنم. _ ولی دیگران این حرمتی رو که میگی شکستن. _ دلیل نمیشه هرکس هرکاری کرد درست باشه یا من دنبال انتقام از اون باشم که. خواهر گل من هم میخواد لطف کنه از این به بعد بیشتر رعایت کنه که ارزش و احترام خودش حفظ بشه. به روی امیرعلی لبخند زدم اره قصدم همین بود . ارزشم بیشتر از این بود که بزارم دیگران هرجور دوست دارن باهام برخورد کنن و درموردم فکرکنن . اگه همه طرز فکر امیرعلی رو داشتن اوضاع خیلی بهتر بود و منم مجبور به حجاب داشتن نبودم. هرچند الان با این اوصاف از حجاب بدم نمیاد……💙 بین تو و چشمان من صد فاصله غوغا شده آقابیا که منتظر جای دگر پیدا شده 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸  ☘ 💐☘ 💐💐☘ 💐💐💐☘ 💐💐💐💐☘ @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در آرزوے شهادت: 🕊 😊 😊برای مراسم ختم شهید شهبازی راهی یکی از شهرهای مرزی شدیم. طبق روال و سنت مردم آنجا، مراسم ختم از صبح تا ظهر برگزار می‌شد. ظهر هم برای میهمانان آفتابه و لگن می‌آوردند! با شستن دست‌های آنان،‌ مراسم با صرف ناهار تمام می‌شد.☝️✋ در مجلس ختم که وارد شدم جواد بالای مجلس نشسته بود و ابراهیم کنار او بود. من هم آمدم و کنار ابراهیم نشستم.🤝 ابراهیم و جواد دوستانی بسیار صمیمی و مثل دو برادر برای هم بودند.💗 شوخی‌های آنها هم در نوع خود جالب بود😄.😉 در پایان مجلس دو نفر از صاحبان عزا، ظرف آب و لگن آوردند. اولین کسی هم که به سراغش رفتند،‌ جواد بود.🙃 ابراهیم در گوش جواد، ‌که چیزی از این مراسم نمی‌دانست،‌ حرفی زد! جواد با تعجب و بلند پرسید: جدی میگی؟!😳🧐 ابراهیم هم آرام گفت: یواش، ‌هیچی نگو!🤫 بعد ابراهیم به طرف من برگشت. بدون صدا می‌خندید.گفتم: چی شده ابرام؟! زشته،‌ نخند!🙁😉 رو به من گفت: به جواد گفتم،‌ آفتابه رو که آوردند،‌ سرت رو قشنگ بشور!! 😱 چند لحظه بعد همین اتفاق افتاد.😃 جواد بعد از شستن دست،‌ سرش را زیر آب گرفت و...😐🤭 جواد در حالی که آب از سر و رویش می‌چکید با تعجب به اطراف نگاه می‌کرد. و ﻣﺎ ﺑﻮﺩﻳﻢ و اﺑﺮاﻫﻴﻢ ﻫﺎﺩﻱ ﻭﻟﺒﺨﻨﺪ 🤫🙁 ... 😂😂 🌸☘🌸☘🌸 @shohada_vamahdawiat                 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽❣ ❣﷽ 🔅 السَّلاَمُ عَلَى خَلَفِ السَّلَفِ وَ صَاحِبِ الشَّرَفِ (سلام بر جانشين اولياء گذشته كه صاحب مجد و شرافت است) 📚 زیارتِ امام زمان (به نقل از سید بن طاووس) @shohada_vamahdawiat
    ﷽ به روایت امیرحسین …………………………………………….. محمد_وعلیکم السلام برادر _ تو دوباره صبح زود زنگ زدی به من؟ محمد _ اولا که بچه بسیجی جواب سلام واجبه ، دوما که پدر مادر من به من یاد ندادن که ۱۲ ظهر صبح زوووده. _ چییییییییییییی؟ ۱۲ ظهر ؟؟؟؟؟ وای خاک بر سرم دانشگاه???? با این حرف من محمد زد زیر خنده _ وای بدبخت شدم تو میخندی ؟ ساعت ۸ کلاس داشتم. محمد_ حقته . تا تو باشی انقدر نخوابی. _ راستی مگه تو کلاس نداشتی؟ محمد_ بله. تموم شد. استاد ضیایی هم عرض کردن سلام برسونم خدمتتون شاگرد خرخون کلاس. _ تا چشات دراد. محمد_ خب حالا. زنگ زدم بگم امشب هئیت دیر نکنی دوباره گوشات رو بکشن. یه وقت دیدی دوروز دیگه به عنوان رفتگر گوش دراز ثبت نامت کنن راه بری با گوشات زمینو تمیز کنی ?. _ خوشمزه. مزه نریز ? محمد_ باش. چون تو گفتی ? _ دیگه مصدع اوقات نشو میخوام بخوابم محمد_ کم نیاری از خواب؟ _ تو نگران نباش. یاعلی محمد_ ان شاالله خواب داعش ببینی. علی یارت خدایا این دوست منم شفا بده. . . . ساعت ۶ با آلارم گوشی بیدار شدم ، سریع حاضرشدم و رفتم دم اتاق پرنیان ، در زدم و منتظر جواب شدم. پرنیان_ بله؟ _ ابجی حاضری؟ پرنیان _ امیر داداش توبرو من با ریحانه سادات میام. _باشه. مواظب خودت باش. . . . _ سلااام علیکم حاج آقا _ سلام . آفتاب از کدوم طرف در اومده اقا زود تشریف اوردید؟ هفته پیش که ماشالا گذاشتی لحظه آخر. _ خوب هستید حاج آقا؟ میگما …. چیزه ….. چه خبرا؟ با این حرف من محمد,و سجاد و علی و محمد جواد که تو حسینیه بودن با حاج آقا زدن زیر خنده . حاج آقا_ الحمدالله . نپیچون منو بچه . ?. بعد خطاب به بچه ها گفت _ من برم تا جایی کار دارم میام تا ساعت ۸ . محمدجواد_ بفرمایید شما حاج آقا خیالتون راحت . . . تقریبا همه کارا تموم شده بودو هنوز نیم ساعت مونده بود به شروع هئیت. چایی و قند و قرآنا و مفاتیح ها هم همه آماده بود. یه دفعه محمد جواد گفت _ راستی سید ( بنده) اون روز ؛ دربند ؛ قضیه چی بود؟ _ اوووووووه محمد جواد چه حافظه ای؟ چهارشنبه هفته پیشو میگی؟ محمدجواد_?اره _ داداش موفق باشی. محمد_ تو زنده بمون راوی ایندگان شو. _ پیشنهاد خوبیه. محمدجواد_ عه بگو حالا. اخه رفتی اونجا مثلا آب بگیری. آب نگرفتی. اعصابتم داغون تر شد. با پرسش محمد جواد یاد اون روز افتادم. واقعا وقتی اون صحنه رو دیدم اعصابم بهم ریخت. شاید درست نبود که اون حرف رو به اون دختره بزنم. شاید اینجوری از حجاب بیشتر زده بشه ولی چی بهش میگفتم ؟ اصلا شاید همون حرف براش یه تلنگر بوده باشه . ای کاش میتونستم دوباره ببینمش که بدونم نتیجه کارم چی بوده…..💖 چشم من و شوق وصال قلب تو و عشق محال 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸  ☘ 💐☘ 💐💐☘ 💐💐💐☘ 💐💐💐💐☘ @shohada_vamahdawiat
تا‌زمانی‌که همنشینِ (گناه) باشیم، همنشینِ نخواهیم‌ بود! تازمانی‌که گرفتارِ نَفس باشیم، هم‌نَفَسِ امام‌ِزمان نخواهیم بود!!... +این حرفا حقه... اما دردش اونجاست که همش رو بلدیم و بازم راهمون کجه سمت و ... 😓 ⚠️بزرگترین گناه، بی تفاوتیه 💎از مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده... @shohada_vamahdawiat                 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢بیمارستان صحرایی 🔹روایتی از زندگی شهید محمد رضا سبحانی 🔹شرح علت شهادت : شهید مدافع وطن محمدرضا سبحانی از سربازان ژاندارمری هنگام ورود ارتش بعث عراق به سوسنگرد و منطقه خزعلی با تهیه سلاح به تنهایی با آنان مبارزه کرد. مورخ 1359/07/05 هنگامی که گلوله هایش تمام و خودش زخمی شده بود به اسارت نیروهای بعثی درآمد، پس از شکنجه بسیار درحالی که هنوز زنده بود او را به درخت خرما بستند و با بنزین آتش زدند؛ تا در سخت ترین شرایط به شهادت برسد پیکر پاک شهید پس از 4 روز در مورخ 1359/07/09 به خوانواده اش تحویل شد و به آغوش خاک سپرده شد. ➥ @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽❣ ❣﷽ 🔅 السَّلاَمُ عَلَى مُحْيِي الْمُؤْمِنِينَ وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ (سلام ما بر زنده كننده اهل ايمان و هلاك كننده كافران) 📚 زیارتِ امام زمان (به نقل از سید بن طاووس) @shohada_vamahdawiat
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا آغازی که تو صاحبش نباشی چه امیدیست به پایانش؟ پس با نام تو آغاز می کنم روزم را الهی به امید تو💚 💐☘🇮🇷🇮🇷🇮🇷
    ﷽ به روایت حانیه مامان _ حاااانیه اومدم دوباره باهاش دعوا کنم که بیخیال شدم. _ بله؟؟؟ مامان_ میای بریم امامزاده داوود؟ _ کجاااا؟ مامان _ صبح که با امیرحسین رفته بودید بیرون خاله مرضیه زنگ زد گفت با بسیج میخوان برن امامزاده داوود ، ما هم بریم باهاشون گفت فاطمه گفته بگم حتما توهم بیای. _ اوممم. مامان من چادر سرم نمیکنما . مامان_ اجباری نیست. _ حالا بزار ببینم چی میشه ؟ راستی چه روزیه؟ از دوشنبه کلاس زبان هم شروع میشه . مامان _ شنبه. _ من تا شب بهت میگم. ولی کاش خودمون میرفتیم پارک یا شهربازی . چیه بسیج ؟ بدم میاد. اه مامان_ مجبورت نکردم که بیای. فاطمه پیغام داد رسوندم. _ باش. میگم حالا تا شب ، هنوز دوروز مونده. مامان_ خیلی خب. پس زود بگو که ثبت نام کنم. _ خب حالا ۲ روز مونده. تازه پنجشنبس رو تخت دراز کشیدم و دوباره مغزم پر شد از سوالای بی جواب. دیگه داشتم دیوونه میشدم. گوشیمو برداشتم نتمو روشن کردم. طبق معمول گوشیم پر شد از پیامای تلگرام. بیخیال رفتم تو پی وی امیرعلی . ایوووول چه عجب این برادر ما آنلاینه. بهش پیام دادم. _ داداش گلم. عشقم. نفسم. عسلم. بیا اتاق من حالا اگه خوند. یه ۱۰ دقیقه گذشت سین خورد . امیرعلی _ توکار داری من بیام؟ _ عه بیا دیگه. تق تق تق _ الهیییی فداااات. بیفرمایید امیرعلی _ علیک سلام. بفرمایید . امرتون ؟ _ بیا بشین حرف بزنیم. اونم فکر کنم بیکار بود که سریع نشست. _ چه از خداخواسته امیرعلی _ میخوای برم اگه ناراحتی؟ نیم خیز شد که سریع گفتم _ نه نه بشین. امیرعلی _ خب؟ _ خب به جمالت. امیر ، چرا مامان بزرگ اینا این کارارو میکنن؟ امیرعلی_ دقیقا چه کاری میکنن؟ _ چمدونم. تو مهمونیاشون پرده میکشن زنونه مردونه رو جدا میکنن؟ امیرعلی _ خواهر من میدونی چند بار این سوالو پرسیدی؟ _ اه پاشو برو نخواستم امیرعلی _ عه عه . کلا گفتم. خب ببین اینا افراط و یه سری عقاید قدیمی و غلطه. عقایدی که شاید باعث بشه خیلیا از دین اسلام زده بشن. چون فکر میکنن دین انقدر سختیگیرانس. نمونه بارزش تو فامیل هست دیگه. حرف زدن معمولی و ارتباط کم در حدی که کسی به گناه نیفته و ناز و عشوه ای هم توش نباشه که ایرادی نداره. _ خب پس چادر هم افراط حساب میشه دیگه. وقتی واجب نیست دیگه امیرعلی_ اولا که چادر قضیش خیلی فرق میکنه. بعدش هم چادر یادگار حضرت زهراس . علاوه بر این باعث حجاب برتره. تا حالا دیدی رو ماشینای مدل پایین چادر بکشن ؟ یا دیدی سنگ معمولی رو بزارن تو صندق و ازش محافظت کنن؟ ولی رو ماشینای مدل بالا چادر میکشن که در برابر نور خورشید محافظت بشه . یا سنگای قیمتی و الماس تو صندوق نگه داری میشن یا مروارید تو صدف. چادر هم به زن ارزش و والایی میده. چون یه خانم باارزشه، خودش رو زیر محافظت چادر حفظ میکنه. _ یعنی چی یادگار حضرت زهراس؟ امیرعلی_ فکر نمیکنم داستانش رو بدونی ، نه؟ _ نه. من کلا هرچی اطلاعات دارم برای چند سال پیشه که هیچی هم یادم نیست. امیرعلی_ ببین این چادر رو سر حضرت زهرا بود ، وقتی که خانم پشت در پهلوشون شکست ، این چادر رو سر حضرت زینب و دختر سه ساله امام حسین بود وقتی که خیمه ها رو آتیش زدن ؛ شهدا رفتن تا دشمنا نتونن چادر و حجاب رو از سر خانما بکشن….. امیر علی بغض کرده بود و حرفاشو میزد. و من گنگ تر و متعجب تر از همیشه با هزاران سوال دیگه فقط نگاش میکردم…. _ پهلوشون شکست؟ دختر سه ساله و چادر؟ خیمه و آتیش ؟ من نمیفهمم چی میگی امیر. مم هیچی از این چیزایی که تعریف میکنی نمیدونم. یعنی چی؟ امیرعلی_ تو هیچ اطلاعاتی در این باره نداری؟ حانیه تو که تو که مدرسه میرفتی. _ خب اره. ولی مدرسه ما اصلا اهمیتی نمیداد به این چیزا در حد همین حفظ کردن و امتحان دادن. الان خیلی یادم نیست. امیرعلی_ خب الان از کجا شروع کنیم؟ _ این قضیه پهلو شکسته چیه؟ همون که میگفتن حضرت زهرا پشت در بوده و درو هل میدن ؟ و بعد آتیش میزنن؟ امیرعلی_ خب تو که میدونی دیگه. اره همونه. حضرت زهرا حتی اون موقع هم چیزی رو که تو اسمشو گذاشتی افراط کنار نذاشتن. مامان_ حانیه. بیا تلفن رو به امیرعلی گفتم _ بزار برا بعد. مرسی. و بعد از اتاق رفتم بیرون. _ کیه؟ مامان_ فاطمه نمیدونم چرا ولی خوشحال شدم. _ جون دلم؟ فاطمه_ سلام عزیزم. جونت بی بلا. خوبی؟ چرا گوشیتو جواب نمیدی ؟ _ مرسی تو خوبی؟ گوشیه من کلا هیچوقت نیست. فاطمه_ مرسی با خوبیت. راستش مزاحمت شدم ببینم فردا میای؟ فاطمه_ اخ جون. پس میبینمت خانم 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸  ☘ 💐☘ 💐💐☘ 💐💐💐☘ 💐💐💐💐☘ @shohada_vamahdawiat                                     @Aksneveshteheitaa                🌻❤️🌻
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 @shohada_vamahdawiat                 
بسم رب الشهدا و الصدیقین هر روز به نیابت از یک شهید یک کار خیر انجام بدیم و دیگران رو هم به این کار خیر دعوت کنیم حتی با یک صلوات خدا قبول کند ان شاءالله پنجاه روز با پنچاه شهید اسامی شهیدان روز ۱ . حاج قاسم سلیمانی روز ۲. داریوش رضایی نژاد روز ۳ . مصطفی شیخ الاسلامی روز ۴ . ایوب کریمی روز ۵ . محمود رضا بیضایی روز ۶ . حسن مزوری روز ۷ . راشد خاکساری روز ۸ . مراد رونما روز ۹ . حسین پور جعفری روز ۱۰ . ابراهیم جداوی روز ۱۱ . مصطفی چمران روز ۱۲ . حسن رضوانی روز ۱۳ . سجاد عفتی روز ۱۴ . محمد رکنی روز ۱۵ . آیت الله بهشتی روز ۱۶ . عیسی دستجردی روز ۱۷ . ابراهیم همت روز ۱۸ . رضا رئیسی روز ۱۹ . جهاد مغنیه روز ۲۰ . محمد خاکساری روز ۲۱ . حمید باکری روز ۲۲ . محمد مزوری روز ۲۳ . ابراهیم یار احمدی روز ۲۴ . احمد جعفری روز ۲۵ . ابراهیم هادی روز ۲۶ . آیت الله مطهری روز ۲۷ . محمد حسین فهمیده روز ۲۸ . غلامحسین حسینی روز ۲۹ . محمد علی الله دادی روز ۳۰ . محمد آژند روز ۳۱ . عباس خبر روز ۳۲ . ابو مهدی المهندس روز ۳۳ . محمد حسین علم الهدی روز ۳۴ . وحید زمانی نیا روز ۳۵ . حسین سالاری روز ۳۶ . مصطفی صدر زاده روز ۳۷ . هادی ذوالفقاری روز ۳۸ . علی مسلمی روز ۳۹ . حسین خرازی روز ۴۰ . مهدی باکری روز ۴۱ . حسن مزوری روز ۴۲ . حسن عشوری روز ۴۳ . حمید باکری روز ۴۴ . احمد متوسلیان روز ۴۵ . احمد کاظمی روز ۴۶ . احمد علی نیری روز ۴۷ . مسعود علی محمدی روز ۴۸ . سید حسین گلریز روز ۴۹ . محمود کاوه روز ۵۰ . عباس دوران دعای خیر شهدا بدرقه زندگی تان یاد و خاطره تمامی شهدای گرانقدر و امام راحل ره گرامی باد جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شادی ارواح طیبه شهدای گرانقدر و روح امام راحل ره صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    ﷽ به روایت حانیه چند شاخه از موهای لخت و مشکیم رو هم ریختم رو صورتم. _کسی لیاقت نداره از زیبایی های من استفاده کنه. دوباره موهام رو هل دادم زیر شال ، کیفمو برداشتم و رفتم تو آشپزخونه. تازه الان مامانو دیدم. _ سلام. صبح به خیر مامان_ علیک سلام. بیا این لقمه رو بگیر بخور. به صبحانه نمیرسیم. دیر شد. بابا _ من تو ماشین منتظرم بیاید. . . از اتوبوس پیاده شدیم. اوه اوه یه سر بالایی با شیب تند رو باید پیاده میرفتیم. فاطمه_ اوه اوه. یاعلی بگو بریم. _ یاعلی بگم؟ فاطمه_ اره دیگه. یعنی از حضرت علی مدد بگیر. _ چه جالب. اتفاقا برام سوال شده بود چرا موقع خداحافظی میگی یاعلی. فاطمه معنی یاعلی رو گفت. ولی هنوز هم نمیتونستم درک کنم . اما ناخداگاه زیر لب گفتم یاعلی و دست فاطمه رو گرفتم و رفتیم بالا. مامانامون پشت سرمون بودن و منو فاطمه هم جلو. دیگه تقریبا رسیده بودیم . فاطمه_ اول بریم زیارت یا استراحت؟ _ نمیدونم . هرجور دوست داری فاطمه_ خب بیا بریم فعلا یه ذره استراحت کنیم بعد میریم . _ باشه بریم …… . سفر یک روزه امامزاده داوود هم تموم شد و میشه گفت یکی از بهترین تجربه های زندگیم بود ؛ تجربه ای که دید من رو نسبت به دین و ادمای اطرافم دیگه کاملا تغییر داد و شد جرقه ای دوباره……. یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد….. 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸  ☘ 💐☘ 💐💐☘ 💐💐💐☘ 💐💐💐💐☘ @shohada_vamahdawiat
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 @shohada_vamahdawiat                 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽❣ ❣﷽ 🔅 السَّلاَمُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ فِطْرَةِ الْأَيَّامِ‏ (سلام بر بهار اهل عالم و صفا و شادى بخش روزگار) 📚 زیارتِ امام زمان (به نقل از سید بن طاووس) @shohada_vamahdawiat
📜 🌹پرویز خسروزاده شهید بزرگوار پرویز خسروزاده در شهرستان اردبیل چشم به جهان گشود. با ۴ خواهر و ۴ برادر خویش در خانواده ای متدیّن و نجیب و شریف پرورش یافتند و با اینکه در انقلاب ۱۰ ساله بودند با برادر کوچکترشان برای تظاهرات به اردبیل می رفتند. به دلیل وضعیت مالی خانواده مجبور به کار و کمک به معیشت خانواده بود. بسیار مهربان و دست و دلباز بود. شهید بسیار متواضع و مهربان و دلسوز بود و اخلاق مذهبی او جلوه ای خاص داشت ، تا اینکه به جبهه های حق علیه باطل اعزام و سرانجام در سال ۱۳۶۷ در حلبچه بر اثر اصابت ترکش شهد شهادت را پیمود و به فیض بی دلیل شهادت نائل آمد. 🌻شادی روح مطهرش صلوات🌻 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍ‌‌وَالِ‌مُحَمَّدٍ‌وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ ➥ @shohada_vamahdawiat
🌼دعای روزهای آخر ماه شعبان ✍اللّٰهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنا فِيما مَضَىٰ مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فِيما بَقِيَ مِنْهُ. خدایا، اگر در آنچه از ماه شعبان گذشت ما را نیامرزیدی، پس در آن مقدار که از آن باقی مانده است ما را بیامرز. ➥ @shohada_vamahdawiat