eitaa logo
شهداءومهدویت
7.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ جواب سلام واجب است پس بياييد هر روز به او سلام كنيم...🌺 🌻السلام عليك يا🌻 🌼اباصالح المهدي عج🌼 🌻ادركني🌻 🌼يوسف فاطمه س🌼 🌸به دعايي دل ناشاد ما را 🌷شاد گردان🌷 🌹🌹🌹🌹🌹 ➥ @shohada_vamahdawiat
خدا به تو مقامى بس بزرگ داد، هرگاه پيش پيامبر مى رفتى، او تمام قد در مقابل تو مى ايستاد. تو سرور همه زنان مى باشى، تو گل سرسبد گيتى هستى! عدّه اى تلاش مى كنند تا نام و ياد تو فراموش شود، امّا خدا در روز قيامت، مقام تو را بر همه معلوم خواهد كرد، روزى كه تو در صحراى محشر حاضر شوى، چه شكوه و عظمتى خواهى داشت! هزاران فرشته به استقبال تو مى آيند و تو به سوى بهشت حركت مى كنى. و در آن هنگام، نگاه تو به گوشه اى خيره مى ماند، فرشتگان عدّه اى را به سوى جهنّم مى برند، آن ها كسانى هستند كه در دنيا گناه انجام داده اند. تو به آنان نگاه مى كنى و عدّه اى از دوستان خود را در ميان آنان مى يابى، با خداى خويش سخن مى گويى: خدايا! تو مرا فاطمه نام نهادى، و عهد كردى كه دوستانم را از آتش جهنّم آزاد گردانى! خدايا! تو هرگز عهد و پيمان خود را فراموش نمى كنى، از تو مى خواهم امروز شفاعت مرا در حقّ دوستانم قبول كنى. سخن تو به پايان مى رسد، صدايى به گوش مى رسد، اين خداست كه با تو سخن مى گويد: اى فاطمه! حقّ با توست. من تو را فاطمه نام نهادم و عهد كرده ام كه به خاطر تو دوستانت را از آتش جهنّم آزاد گردانم. من بر سر عهد خود هستم! اى فاطمه! امروز همه دوستانت را از آتش عذاب خود آزاد مى كنم تا مقام و جايگاه تو براى همه آشكار شود، امروز روز توست! هر كس را كه مى خواهى شفاعت كن و با خود به سوى بهشت ببر!. و تو دوستان خود را شفاعت مى كنى و آنان همراه با تو وارد بهشت مى شوند. فاطمه جان! تو كه مى دانى من تو را دوست دارم...اكنون مى خواهم قصّه مظلوميّت تو را از كتاب هاى شيعه بنويسم، من مى خواهم براى غربت تو اشك بريزم، اين اشك بر تو سرمايه زندگى من است... من در جستجوى تو هستم، به شهر مدينه مى آيم، صداى هياهويى به گوشم مى رسد، چه خبر شده است؟ از مسجد پيامبر به كوچه مى روم، وارد كوچه مى شوم، به خانه اى مى رسم، مى بينم كه گروه زيادى در آنجا جمع شده اند، هيزم ها را كنار درِ آن خانه قرار مى دهند. 🌹🌹🍃🍃🏴🏴 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
💢دلسوزی پلیس برای جوانان 🔹از او پرسیدم چرا در کشف مواد و منهدم کردن باند قاچاقچیان اصرار داری ممکن است شهید شوی؟؟ 🔹 -اگر من در درگیری با اشرار جانم را از دست بدهم بهتر از آن است که با پخش مواد در بین جوانان کشور جان چندین نفر به خطر بیفتد. 🔹شهید #مرتضی_طالشیان رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر میناب دوازدهم آبان 91 در درگیری با قاچاقچیان موادمخدر به شهادت رسید و به قولی که داده بود عمل کرد. ➥ @shohadanaja ➥ @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقای من قرار نیست فقط غروبهای پنجشنبه تا غروب جمعه سراغت را بگیریم قرار نیست فقط جمعه ها انتظار ظهورت را بکشیم آری شنبه هم میشود از دوریت ناله سر داد یکشنبه هم میشود انتظارت را کشید دوشنبه هم میشود دنبال گمشده گشت سه شنبه هم میشود با آقا درد دل کرد چهارشنبه هم میشود به خاطر آقا گناه نکرد یا بن الحسن دوریت درد بی درمان امان است @shohada_vamahdawiat
هر طرف که می‌نگری شهیدی را می‌بینی که با چشمان نافذ و عمیقش نگران توست که تو چه می‌کنی؟ سنگین است و طاقت فرسا زیر بار نگاهشان حس می‌کنی که در وجودت چیزی در هم می‌ریزد! 🌻🌻🍃🍃🍃 @hsohaba_vmahdawiat
#قراره_عاشقی آقا به کرامت شما چشم به راهیم سر بر سر دیوار و همان پنجره سبز‌ می‌گفت: غم نسترن‌ای ضامن آهو ماییم و دل زار و همان پنجره سبز 🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕 💐 #شهداء_ومهدویت eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
کاش امشب خالصانه بتونیم این دعارو زمزمه کنیم الهی انت کمااحب فجعلنی کما تحب خدایا!تواون جوری هستی که من دوست دارم منم اون جوری کن که خودت دوست داری! 🌟 #شبتون_بخیر🌟 @shohada_vamahdawiat
🍃❤🍃 🌼 #سلام_امام_زمانم آلـــــــــوده ایم حضرت باران ظهور کن آقا تو را قسم  به شهیدان ظهور کن همیشه دلم برای شما تنگ می شود  پیـــــــــداترین ستاره ی پنهان ظهور کن امام خوب زمانم هر کجا هستی با هزاران عشق سلام 🌼السلام علیک یا بقبه الله 🌼اللهم عجل لولیک الفرج @shohada_vamahdawiat
صدايى به گوش مى رسد، يك نفر به اين سو مى آيد، شعله آتشى در دست گرفته است، او مى آيد و فرياد مى زند: "اين خانه و اهل آن را در آتش بسوزانيد". او مى آيد و هيزم ها را آتش مى زند، آتش زبانه مى كشد. چرا او مى خواهد اهل اين خانه را بسوزاند؟ مگر اهل اين خانه چه كارى كرده اند كه سزايش سوختن است؟ صداى گريه بچه ها از اين خانه به گوش مى رسد، چرا همه فقط نگاه مى كنند؟ چرا هيچ كس اعتراضى نمى كند؟ در اين ميان يكى جلو مى آيد، به آن مردى كه هيزم ها را آتش زد مى گويد: ــ اى عُمَر! در اين خانه، فاطمه، حسن و حسين هستند. ــ باشد، هر كه مى خواهد باشد، من اين خانه را آتش مى زنم. خداى من! چه مى شنوم؟ اى مادر مظلومم! خانه تو را مى خواهند آتش بزنند؟ عُمَر امروز قاضى بزرگ حكومت است. او فتوا داده كه براى حفظ اسلام، سوزاندن اين خانه واجب است! چقدر اين مردم بىوفايند، آنان روز عيد غدير با على(ع) بيعت كردند، هنوز طنين صداى پيامبر در گوش اين مردم است: "هر كس من مولاى اويم، على مولاى اوست". به راستى چقدر زود اين مردم عهد و پيمان خود را شكستند و براى آتش زدن خانه تو هيزم آورده اند! هنوز مدّت زيادى از وفات پيامبر نگذشته است، اين مردم اين قدر عوض شده اند! آن ها بارها و بارها ديدند كه پيامبر كنار در اين خانه مى ايستاد و به تو و فرزندانت سلام مى داد. هنوز طنين صداى پيامبر به گوش مى رسد كه فرمود: "خانه دخترم فاطمه، خانه من است! هر كس حريم خانه او را نگه ندارد، حريم خدا را نگه نداشته است". 🌹🌹🍃🍃 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
💢دامادی با لباس نظامی 🔹هیچ‌چیز باعث نمی‌شد لحظه‌ای برای شغلش کم بگذارد...برای مراسم عقدمان از محضر وقت قبلی گرفته بودیم. حتی آن روز هم علی‌اکبر حاضر نشد که زودتر پستش را ترک کند. 🔹وقتی خواست به محضر بیاید آنقدر دیر بود که فرصت نداشت به خانه برود و حمام کند، حتی لباس‌هایش را هم وقت نکرده بود عوض کند. همانطور با لباس نظامی و اسلحه و بی‌سیم به سر سفرة عقد آمد. بعد از مراسم عقد دوباره به سرکارش برگشت و تا ساعت یازده نیمه‌شب پستش را ترک نکرد. 🔹 شهید علی اکبر معصومی نژاد از مرزبانان ناجا بیستم خرداد ۹۷ مصادف با بیست و پنجم ماه مبارک رمضان در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر در مرز میرجاوه به شهادت رسید ➥ @shohadanaja ➥ @shohada_vamahdawiat
#شهید_رضا_قشقائی_از_زبان_همسرش #صفحه_5⃣ - درجایی می‌خواندم که قبل از رفتن به سازمان انرژی اتمی، شغل‌های دیگری را تجربه کرده بودند. شرایط کاری ایشان در این مدت چگونه بود؟ آن روزها در شرکت نفت مشغول به کار بود. بعد از مدتی ازآنجا بیرون آمد و به دلیل اینکه پدرش تاکسیران بود، مدتی نیز به شغل پدر مبادرت داشت و راننده تاکسی بود. همان روزها بود که با یک کابینت ساز آشنا شد. ازآنجاکه حرفه‌ها و آموزش‌های مختلف را به‌سرعت یاد می‌گرفت، این حرفه را هم در مدت چند هفته فراگرفت. مدتی بعد نیز به دلایلی از این کار بیرون آمد و وارد سازمان انرژی اتمی ‌شد. تمام تلاش او در این مدت برای آسایش خانواده بود. 💐 #شهداء_ومهدویت eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59