#در_آغوش_خدا
#برگ_چهارم
حتماً تا به حال نام "ابو حمزه ثمالى" را شنيده ايد؟
او يكى از ياران امام سجاد و امام باقر(ع) بود.
او كسى است كه دعاى امام سجاد(ع) در شبهاى ماه رمضان را براى ما نقل كرده است.
ياد شبهاى ماه رمضان به خير !
نمى دانم به معانى دعاهايى كه خوانده اى توجّه كرده اى؟
بار خدايا !
اميد ما را نا اميد نكن، ما معصيت تو كرديم ولى به عفو و بخشش تو اميدواريم، پس گناهان ما را ببخشاى.5
بعد از وفات امام سجاد(ع)، ابو حمزه براى ديدن امام باقر(ع) و بيعت با آن حضرت به سوى مدينه حركت مى كند.
راه طولانى كوفه تا مدينه در پيش روى اوست و او اين همه راه را به عشق زيارت امام خويش، طى مى كند.
سفر سخت و طاقت فرسايى است، بيابان هاى خشك را بايد پشت سر گذاشت.
اين سفر مدتها طول مى كشد اما ابو حمزه، با عشقى بزرگ، قدم بر مى دارد و به سوى مدينه به پيش مى رود.
ديگر به نزديكى هاى مدينه رسيده ايم، آن سياهى هايى كه مى بينى نخلستان هاى مدينه است.
اينجا مدينه است، كعبه دلهاى عاشق اهل بيت(ع) !
ابو حمزه به زيارت قبر رسول خدا مشرف مى شود و در مسجد پيامبر نماز مى خواند.
ديگر وقت آن رسيده است كه او به خدمت امام باقر(ع) برسد، براى همين به سوى خانه امام حركت مى كند.
ابو حمزه به خدمت امام شرفياب مى شود و با نهايت ادب و تواضع در حضور امام مى نشيند.
نمى دانم چه مى شود كه ابو حمزه به ياد مرگ مى افتد، شايد او هم از مرگ هراسى به دل دارد.
براى همين لب به سخن مى گشايد و عرضه مى دارد:
اى پسر رسول خدا ! مرگ براى شيعيان شما چگونه خواهد بود؟
و امام در جواب او مى فرمايد:
آيا مى خواهى تو را بشارتى بزرگ بدهم؟ بدان، هنگامى كه مرگ دوستان ما فرا برسد رسول خدا و أمير مؤمنان(ع) به بالين آنها حاضر مى شوند.
رسول خدا در لحظه جان دادن شيعه ما، كنار او مى نشيند و به او مى فرمايد:
آيا مرا مى شناسى؟ من رسول خدا هستم !
بدان كه آخرت براى تو بهتر از دنيا است.
اكنون ديگر جاى هيچ ترس و نگرانى نيست و جز خوبى و خير در انتظار تو نيست !
به سوى ما بشتاب.
اشك در چشمان ابو حمزه حلقه زده بود، او در اين فكر بود كه مرگ براى شيعه واقعى، چقدر زيبا و دلنشين است، و به راستى كه اين بزرگترين خبر خوشى است كه ابو حمزه تاكنون شنيده است.
❣❣❣❣🍃🍃🍃🍃
#در_آغوش_خدا
#کانال_شهداء_ومهدویت
💐 #کانال_شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59