#فقطبهخاطرتو
#قسمتبیستچهارم
🌿﷽🌿
لحظه بسيار مهمّى است، من در دو راهى بزرگ زندگى خود قرار گرفته ام.
خدايا تو خودت كمك كن تا بر هواى نفس و شيطان پيروز شوم! تو ياريم كن تا بتوانم بر رياست طلبى پيروز شوم.
من رو به همه مى كنم و مى گويم: شاگردانم! امروز مى خواهم مطلب تازه اى را به شما بگويم، خوب دقّت كنيد.
همه شاگردان به سوى من خيره مانده اند، من چنين مى گويم: آن جا را نگاه كنيد، آن شيخ بزرگ را مى بينيد كه در آن گوشه مسجد نشسته است.
همه نگاه ها به آن سو خيره مى شود. بعد ادامه مى دهم: آن شيخ، استاد واقعى شما است، من خودم هم دوست دارم كه شاگردى او را بكنم، همه ما بايد برويم و خدمت او زانوى ادب بزنيم و شاگردى او را بكنيم.
من از روى منبر بلند مى شوم و همراه با جمعيّت به نزد آن شيخ بزرگ مى روم.
و او با اصرار من بر روى منبر مى نشيند و شروع به درس گفتن مى كند.
همه باور مى كنند كه او گمشده آنها بوده است. به راستى اين شيخ گمنام كيست؟ آيا مى خواهى او را براى شما معرفى كنم؟
او شيخ انصارى است كه تازه به نجف آمده است، او شيخ گمنامى بود كه با اين كار من كم كم استاد مشهورى شد و بعدها به عنوان بزرگترين رهبر جهان تشيّع مطرح شد.
من هر وقت به ياد اين خاطره مى افتم به خودم مى بالم و خدا را شكر مى كنم كه در آن موقع مرا يارى نمود تا بر هواى نفس خود پيروز شدم.
مى دانم كه مى خواهى من خودم را برايت معرّفى كنم، من سيّد حسين كوه كمره اى هستم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat