eitaa logo
شهداءومهدویت
7.1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقای من قرار نیست فقط غروبهای پنجشنبه تا غروب جمعه سراغت را بگیریم قرار نیست فقط جمعه ها انتظار ظهورت را بکشیم آری شنبه هم میشود از دوریت ناله سر داد یکشنبه هم میشود انتظارت را کشید دوشنبه هم میشود دنبال گمشده گشت سه شنبه هم میشود با آقا درد دل کرد چهارشنبه هم میشود به خاطر آقا گناه نکرد یا بن الحسن دوریت درد بی درمان امان است @shohada_vamahdawiat
هر طرف که می‌نگری شهیدی را می‌بینی که با چشمان نافذ و عمیقش نگران توست که تو چه می‌کنی؟ سنگین است و طاقت فرسا زیر بار نگاهشان حس می‌کنی که در وجودت چیزی در هم می‌ریزد! 🌻🌻🍃🍃🍃 @hsohaba_vmahdawiat
#قراره_عاشقی آقا به کرامت شما چشم به راهیم سر بر سر دیوار و همان پنجره سبز‌ می‌گفت: غم نسترن‌ای ضامن آهو ماییم و دل زار و همان پنجره سبز 🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕 💐 #شهداء_ومهدویت eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
کاش امشب خالصانه بتونیم این دعارو زمزمه کنیم الهی انت کمااحب فجعلنی کما تحب خدایا!تواون جوری هستی که من دوست دارم منم اون جوری کن که خودت دوست داری! 🌟 #شبتون_بخیر🌟 @shohada_vamahdawiat
🍃❤🍃 🌼 #سلام_امام_زمانم آلـــــــــوده ایم حضرت باران ظهور کن آقا تو را قسم  به شهیدان ظهور کن همیشه دلم برای شما تنگ می شود  پیـــــــــداترین ستاره ی پنهان ظهور کن امام خوب زمانم هر کجا هستی با هزاران عشق سلام 🌼السلام علیک یا بقبه الله 🌼اللهم عجل لولیک الفرج @shohada_vamahdawiat
صدايى به گوش مى رسد، يك نفر به اين سو مى آيد، شعله آتشى در دست گرفته است، او مى آيد و فرياد مى زند: "اين خانه و اهل آن را در آتش بسوزانيد". او مى آيد و هيزم ها را آتش مى زند، آتش زبانه مى كشد. چرا او مى خواهد اهل اين خانه را بسوزاند؟ مگر اهل اين خانه چه كارى كرده اند كه سزايش سوختن است؟ صداى گريه بچه ها از اين خانه به گوش مى رسد، چرا همه فقط نگاه مى كنند؟ چرا هيچ كس اعتراضى نمى كند؟ در اين ميان يكى جلو مى آيد، به آن مردى كه هيزم ها را آتش زد مى گويد: ــ اى عُمَر! در اين خانه، فاطمه، حسن و حسين هستند. ــ باشد، هر كه مى خواهد باشد، من اين خانه را آتش مى زنم. خداى من! چه مى شنوم؟ اى مادر مظلومم! خانه تو را مى خواهند آتش بزنند؟ عُمَر امروز قاضى بزرگ حكومت است. او فتوا داده كه براى حفظ اسلام، سوزاندن اين خانه واجب است! چقدر اين مردم بىوفايند، آنان روز عيد غدير با على(ع) بيعت كردند، هنوز طنين صداى پيامبر در گوش اين مردم است: "هر كس من مولاى اويم، على مولاى اوست". به راستى چقدر زود اين مردم عهد و پيمان خود را شكستند و براى آتش زدن خانه تو هيزم آورده اند! هنوز مدّت زيادى از وفات پيامبر نگذشته است، اين مردم اين قدر عوض شده اند! آن ها بارها و بارها ديدند كه پيامبر كنار در اين خانه مى ايستاد و به تو و فرزندانت سلام مى داد. هنوز طنين صداى پيامبر به گوش مى رسد كه فرمود: "خانه دخترم فاطمه، خانه من است! هر كس حريم خانه او را نگه ندارد، حريم خدا را نگه نداشته است". 🌹🌹🍃🍃 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
💢دامادی با لباس نظامی 🔹هیچ‌چیز باعث نمی‌شد لحظه‌ای برای شغلش کم بگذارد...برای مراسم عقدمان از محضر وقت قبلی گرفته بودیم. حتی آن روز هم علی‌اکبر حاضر نشد که زودتر پستش را ترک کند. 🔹وقتی خواست به محضر بیاید آنقدر دیر بود که فرصت نداشت به خانه برود و حمام کند، حتی لباس‌هایش را هم وقت نکرده بود عوض کند. همانطور با لباس نظامی و اسلحه و بی‌سیم به سر سفرة عقد آمد. بعد از مراسم عقد دوباره به سرکارش برگشت و تا ساعت یازده نیمه‌شب پستش را ترک نکرد. 🔹 شهید علی اکبر معصومی نژاد از مرزبانان ناجا بیستم خرداد ۹۷ مصادف با بیست و پنجم ماه مبارک رمضان در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر در مرز میرجاوه به شهادت رسید ➥ @shohadanaja ➥ @shohada_vamahdawiat
#شهید_رضا_قشقائی_از_زبان_همسرش #صفحه_5⃣ - درجایی می‌خواندم که قبل از رفتن به سازمان انرژی اتمی، شغل‌های دیگری را تجربه کرده بودند. شرایط کاری ایشان در این مدت چگونه بود؟ آن روزها در شرکت نفت مشغول به کار بود. بعد از مدتی ازآنجا بیرون آمد و به دلیل اینکه پدرش تاکسیران بود، مدتی نیز به شغل پدر مبادرت داشت و راننده تاکسی بود. همان روزها بود که با یک کابینت ساز آشنا شد. ازآنجاکه حرفه‌ها و آموزش‌های مختلف را به‌سرعت یاد می‌گرفت، این حرفه را هم در مدت چند هفته فراگرفت. مدتی بعد نیز به دلایلی از این کار بیرون آمد و وارد سازمان انرژی اتمی ‌شد. تمام تلاش او در این مدت برای آسایش خانواده بود. 💐 #شهداء_ومهدویت eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
... 🌷 حِکایت عاشِقانه آنانی ست که دانِستَند دُنیا جای ماندَن نیست؛ بایَد پَرواز کرد...! 🌹🌹🍃🍃 @hsohaba_vmahdawiat
#قراره_عاشقی هرچند حال و روزِ من و زمان بد است یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است حتی اگر به آخر خط هم رسیده‌ای آنجا برای عشق شروعی مجدد است 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 💐 #شهداء_ومهدویت eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
Dua-Tawassul-Samavati.mp3
13.58M
#دعای_توسل...... دل چه صفا گیرد از دعای توسل حالِ دعا گیرد از دعای توسل قلب همه عاشقانِ آل محمد (ص) نور خدا گیرد از دعای توسل 💐التماس دعا 💐 #شهداء_ومهدویت eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#سلام_امام_زمانم نمیگویم کجا در ناکجایی بگو جانا، بگو جانا کجایی شب و روز از دل سرگشته پرسم تو ای پیدای نا پیدا کجایی ... #سه_شنبه_های_مهدوی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @shohada_vamahdawiat
مادر! چرا مردم اين قدر بى شرم شده اند؟ چرا چنين جنايت مى كنند؟ آتش زبانه مى كشد، تو پشت در ايستاده اى. تو براى يارى حق و حقيقت قيام كرده اى. درِ خانه نيم سوخته مى شود، عُمَر جلو مى آيد، او مى داند كه تو پشت در ايستاده اى. واى بر من! او لگد محكمى به در مى زند. تو بين در و ديوار قرار مى گيرى، صداى ناله ات بلند مى شود. عُمَر در را فشار مى دهد، صداى ناله تو بلندتر مى شود. ميخِ در كه از آتش داغ شده است در سينه تو فرو مى رود. تو با صورت به روى زمين مى افتى، سريع از جا برمى خيزى، صورت تو خاك آلود شده است، رو به حرم پيامبر مى كنى، صداى تو در شهر طنين مى اندازد، پدر را صدا مى زنى: "بابا! يا رسول الله! ببين با دخترت چه مى كنند". على(ع) صداى تو را مى شنود، اينجا ديگر جاى صبر نيست، او به سوى عُمَر مى رود، گريبان او را مى گيرد، عُمَر مى خواهد فرار كند، على(ع) او را محكم به زمين مى زند، مشتى به بينى و گردنِ او مى كوبد. هيچ كس جرأت ندارد براى نجات عُمَر جلو بيايد، همه ترسيده اند، بعضى ها فكر مى كنند كه على(ع) ديگر عُمَر را رها نخواهد كرد و خون او را خواهد ريخت. لحظاتى مى گذرد، على(ع) عُمَر را رها مى كند و مى گويد: "اى عُمَر! پيامبر از من پيمان گرفت كه در مثل چنين روزى، صبر كنم. اگر وصيّت پيامبر نبود، هرگز تو را رها نمى كردم". به همسرت نگاه مى كنى، مى بينى كه مى خواهند او را به مسجد ببرند، امّا او هيچ يار و ياورى ندارد! تو از جا برمى خيزى و در چارچوبه درِ خانه مى ايستى، با دستان خود راه را مى بندى تا آن ها نتوانند على(ع) را به مسجد ببرند. عُمَر به قُنفُذ اشاره اى مى كند، با اشاره او، قنفذ با غلاف شمشير به تو حمله مى كند، خود عُمَر هم با تازيانه مى زند. بازوى تو از تازيانه ها كبود مى شود... عُمَر مى داند تا زمانى كه تو هستى، نمى توان على(ع) را براى بيعت برد، براى همين لگد محكمى به تو مى زند، صداى تو بلند مى شود، تو خدمتكار خود را صدا مى زنى: "اى فِضّه مرا درياب! به خدا محسن مرا كشتند". تو بى هوش مى شوى، آنان اكنون مى توانند على(ع) را به مسجد ببرند... اى مادر پهلو شكسته! برخيز! برخيز كه على(ع) را بردند! مولاى تو تنهاست، برخيز و او را يارى كن! چشمان خود را باز كن! اين صداى گريه فرزندان توست كه به گوش مى رسد، آيا صداى آنان را مى شنوى؟ فرشتگان از ديدن اشك چشمان حسن و حسين تو به گريه افتاده اند. پيكر تو كبود و پهلوى تو شكسته است، امّا بايد برخيزى! عُمَر دستور داده تا شمشير بالاى سر على(ع) بگيرند... او در مسجد فرياد مى زند: "اى ابوبكر! آيا دستور مى دهى تا من گردن على(ع) را بزنم؟". مادر! مادر مظلومم! برخيز! على در انتظار توست! برخيز! اگر على(ع) بيعت نكند، آن ها على را به شهادت خواهند رسانيد... ======👇====== eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59 ======❤️======
💢دعا میکنی منم شهید بشم؟؟؟ 🔹تصویر منتشرشده مربوط به دو روز قبل از شهادت شهید علیرضا شهمرادی می‌شد که در این گفت و گو از همسرش خواسته بود تا برای شهادتش دعا کند. 🔹شهید نوشته بود: «دعا می‌کنی من هم شهید شوم؟» همسرش در پاسخ نوشته بود: «نه خدا نکند» شهید شهمرادی اینگونه پاسخ داده بود که: «شغلمه، باید ما هم در این راه بریم» 🔹تنها دو روز بعد از این التماس دعای شهادت شهید علیرضا شهمرادی از همسرش ایشان به آرزوی قلبی‌اش رسیده و آسمانی می‌شود. 🔹شهید علیرضا شهمرادی متولد ۱۴ خرداد ۱۳۷۴ و اهل فهرج- کرمان است که در ۱۳ آبان ۱۳۹۶در بم-براوات کرمان، پس از هفت سال حضور مستمر شجاعانه در مرزهای کشور در درگیری با اشرار مسلّح به شهادت رسید. ➥ @shohadanaja ➥ @shohada_vamahdawiat
💟﷽ 🔸برای اینڪه زندگی را بهتر بفهمیم باید به سه مڪان برویم: ①✨ بیمــــــــارستـان ②✨ زنـــــــــــــــــدان ③✨ قبـــــــــــرستـان 🔹در بیمارستان می‌فهمید ڪه هیچ چیز زیباتر از تندرستی نیست. 🔹در زندان می‌بینید ڪه آزادی گرانبهاترین دارایی شماست. 🔹در قبرستان درمی‌یابید ڪه زندگی هیچ ارزشی ندارد. 🌸✨زمینی ڪه امروز روی آن قدم 🌸✨میزنیم فـردا سقف‌مان خواهد بود. 🌸✨پس بیایید برای همه چیــز فروتن 🌸✨ و سپــــاسگزار باشیـــم... ❣کانال شهداومهدویت❣👇 ⬇️⬇️⬇️ 🌹️ @shohada_vamahdawiat🌹
‼️ 👈كاری كنيم هر روز "شهيد" شويم ... 🌺آیت الله جاودان : کسی از من خواست که برایش دعا کنم شود به او گفتم یک چیزهایی هست که شما اگر آن بشوی صد هزار مرتبه بالاتر از شهادت است ....🌹🍃 👆 ➥ @shohada_vamahdawiat
⃣ - چه مدت بعد از ازدواج، صاحب فرزند شدید؟ پسرم محمدحسین در سال 81 به دنیا آمد؛ یعنی حدوداً دو سال بعد از ازدواج. - رفتار شهید قشقایی در منزل چگونه بود؟ آیا به‌گونه‌ای رفتار می‌کردند که هنگام نبودشان در منزل خلأ حضور ایشان را حس کنید؟ شاید این تعریف‌ها حرف‌هایی کلیشه‌ای باشد، اما واقعاً از همه لحاظ خوب بود و من به‌عنوان همسرش از او رضایت کامل داشتم. هر وقت از سرکار برمی‌گشت خستگی را پشت در می‌گذاشت و وارد خانه می‌شد. در تمام این سال‌ها من هیچ‌گاه متوجه مشکلاتی که با آن‌ها در بیرون از منزل درگیر بود، نشدم. با لبخند وارد خانه می‌شد و همیشه با رفتارش فضا را شاد نگه می‌داشت. همیشه لحظه‌شماری می‌کردیم که زودتر به خانه بیاید. ======👇====== @shohada_vamahdawiat ======🌹======
❤️ ❤️ 💚 💚 💝 💝 یک دانه نه صد دانه ی تسبیح دعایت هر روز فرج زمزمه کردیم برایت شرمنده ی چشمان پر از اشک تو هستیم جان همه ی عالم و آدم به فدایت 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 🍃💐همانا برترین کارها،کار برای امام زمان است💐🍃 🆔➥ @shohada_vamahdawiat
چشمان خود را باز مى كنى، سراغ على(ع) را مى گيرى، متوجه مى شوى كه على(ع)را به مسجد برده اند. تو از جاى خود برمى خيزى و به سوى مسجد مى روى! پهلوى تو را شكسته اند تا ديگر نتوانى على(ع) را يارى كنى، ولى تو به يارى امام خود مى روى! به مسجد كه مى رسى، كنار قبر پيامبر مى روى و فرياد برمى آورى: "پسرعمويم، على را رها كنيد! به خدا قسم، اگر او را رها نكنيد، نفرين خواهم كرد". عُمَر و هواداران او تعجّب مى كنند، آن ها باور نمى كنند كه تو به اينجا آمده باشى، بار ديگر صداى تو بلند مى شود: "به خدا قسم، اگر على را رها نكنيد، شما را نفرين مى كنم". لرزه بر ستون هاى مسجد مى افتد، زلزله اى سهمگين در راه است، گرد و غبار بلند مى شود، نفرين فاطمه اثر كرده است، همه نگران مى شوند، خليفه و هواداران او مى فهمند كه تو ديگر صبر نخواهى كرد، اگر آنان على(ع) را رها نكنند، با نفرين تو زمين و زمان در هم پيچيده خواهد شد! ترس تمام وجود آنان را فرا مى گيرد، چشم هاى آنان به ستون هاى مسجد خيره مى ماند كه چگونه به لرزه در آمده اند! آرى، عذاب در راه است! آن ها على را رها مى كنند، شمشير از سر او برمى دارند، ريسمان را هم از گردنش باز مى كنند. آرى! تا زمانى كه تو هستى، آن ها هرگز نمى توانند از على(ع)بيعت بگيرند. اكنون على(ع) به سوى تو مى آيد و تو نگاهى به او مى كنى، دست هاى خود را به سوى آسمان مى گيرى و خدا را شكر مى كنى. لبخندى به روى على(ع) مى زنى، همه هستىِ تو، على(ع) است، تا تو زنده هستى، چه كسى مى تواند هستىِ تو را از تو بگيرد؟ 🌹🌹🍃🍃🏴🏴 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
سلام بر مهدی عج برای آقایم می نویسم آقا بیا ترسم که شعر سنگ مزارم این شود : " او جمال یوسف زهرا ندید و رفت " "اللهم عجل لو لیك الفرج" ======👇====== @shohada_vamahdawiat ======🌹======
💢تشویق به نماز جماعت 🔹فرمانده بود ولی عبوس و متکبر نبود. اقتدار در او موج می زد اما موقع نماز خاکی بود... هروقت اذان می گفتند، به درب همه اتاق ها و آسایشگاه سربازان می رفت و همه رابرای نماز جماعت تشویق می کرد. بعد از نماز، خودش آخرین نفری بود که از نمازخانه بیرون می آمد. 🔹شهید سیدنورخدا موسوی فرد پانزدهم آبان 97 به علت اثرات جانبازی ده ساله اصابت گلوله، به شهادت رسید. ➥ @shohadanaja@shohada_vamahdawiat
آقا جان پیر شدیم از دوری ات روزهای آخر .. پیامبر در بستر بیماری افتاده بودند .. اطرافیان نگران بودند ، دخترش فاطمه علیها السلام از همه نگران تر .. دست خودش نبود ، حال پدر را که می دید ، اشک هایش دانه دانه می چکید روی صورتش .. پیامبر نگاهش کرد : - فاطمه جان ! خدا به ما اهل بیت چیز هایی داده که به هیچ کس نداده ، نه پیش از ما نه پس از ما .. برترین انبیاء ، پدر توست ؛ بهترین اوصیاء ،شوهرت .. کم کم لبخند نشست روی لب های فاطمه علیها السلام .. پدر خوشحالی دخترش را بیشتر از این می خواست.. - به خدایی که جانم در دست اوست ، این امت یک مهدی دارد و به خدا قسم آن مهدی از نسل توست .. * * بحار الانوار ، ج 37 ، ص 41-42 🏴🏴 ======👇====== eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59 ======❤️======
اسٺ سَلام همۂ نوڪرها بہ ڪرب وبَلا پادشہِ و بگویید بہ ڪه مهمان دارد بہ قدمِ مادرتو مادرها 💚✨ ♥️ 🌹✨ @shohada_vamahdawiat✨🌹
آقاجانم.... گـــرنیایي.... آسمان بی ماه می ماند و.. زمین بی خورشید.... مـاه شب چهاردهمم چــه نذرت كنم بیایی؟😔 بیا که دلها بدجوری هوای عاشقی کرده اند.... بیا وثابت کن عشق به تو ازعشقای دنیا زیباتراست.... بیاو بگو که چقدراشک ریختی ازآن صبح تاحالا... بیاو بگو چقدر دلت راشکستیم... 😭😭😭😭 مولا جانم.... ایام فاطمیه است می گوینداگربه پسری اسم مادربگویند هرچه ازش بخواهی قبول میکند.... مولایم قسمت میدهم به چادرخاکی مادرت این بندگان روسیاه راحلال کن، ببخش که بزرگی، گناهمان راندیده بگیربه حق زهرا ♡س♡.... @shohada_vamahdawiat
سلام آقا.... من انتظارت را می کِشم … و در عوض انتظارت دارد می کُشد مرا … و چه معامله ی شعف آلودی! ======👇====== @shohada_vamahdawiat ======🌹======
📊 💠 ضمن عرض سلام و ارادت خدمت اعضای کانال از شما عزیزان درخواست میکنم در نظرسنجی کانال شهداء و مهدویت شرکت کنید.... https://EitaaBot.ir/poll/n8cfu?eitaafly https://EitaaBot.ir/poll/n8cfu?eitaafly https://EitaaBot.ir/poll/n8cfu?eitaafly با نقطه نظرات خودتون مارو در بهتر شدن کانال شهداء و مهدویت یاری کنید. 🌹🌹🌹🌹 @KolanafadakaYazeynab2
السّلام علیک یا بقیّه الله فی اَرضِه با نیامدنت «آن کتاب» بی‌تأویل و تفسیر ماند که هیچ مهجور شد زینت کتاب‌خانه‌ها و طاقچه‌ها و سفره‌های عقد و هفت‌سین... نمی‌خواستم بگویم اما تو که دیدی صفحه‌هاش را هم به آتش... آه  یعنی می‌آید آن روز که بیایی و بالای آن منبر بنشینی و تفسیر بگویی برایمان؟! ای که آمدن‌ت، ظهورت، قیام‌ت، انقلاب‌ت، حضورت، ولایت‌ت، تأویلِ «آن کتاب» است! اَینَ المؤمّل لاِحیاء الکِتاب؟! 🌹🌹🌹🍃🍃🍃 ======👇====== eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59 ======❤️======