🌹در نماز آخرش حال دیگری داشت ...
👤 یڪی از برادرها به شوخی گفت:
نماز جعفرطیار میخواندی؟
خندید و گفت :
به جنگ آمریکا میرویم، شاید نماز آخرمان باشد...
🗓 سال #روز شهادت شهید محمد منتظرقائم
در طبس
#ظرفیت_حلال_زادگی
#حلال_زادگی_حاصل_برنامه_ریزی
🌹 #شهداء_ومهدویت
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
2512870.mp3
24.9M
سالها فکر من این است که تو الزاماً
از دعای چه کسی این همه خوبی با من
لحظه به لحظه دقیقه به دقیقه هر آن
لطف بی حد توشد شامل من اما من
جرم کردم عوضش فضل تو را میطلبم
نرخ تعیین کنم اینجا وسط دعوا من
#دعای_افتتاح
#سماواتی
#التماس_دعا
#شهداء_ومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
#ملاقات_با_امام_زمان_عج
❤️نجات شهید ثانی در بیابان توسّط امام زمان علیهالسلام
شهید ثانی به همراه کاروانی در حال سفر بود. در بین راه به جایی به نام رمله رسیدند. شهید خواست به مسجدی که معروف است به جامع ابیض برود، بخاطر زیارت کردن انبیایی که در آنجا مدفون هستند. پس دید که در، قفل است و در مسجد هیچ کسی نیست.
پس دستش را بر روی قفل گذاشت و کشید. به اعجاز الهی در باز شد. او داخل شد و در آنجا مشغول به نماز و دعا گردید و بخاطر توجّه وی بسوی خداوند متعال، متوجّه حرکت کاروان نشد و از قافله جا ماند.
پس متوجّه شد که کاروان رفته و هیچ کسی از آنها نمانده است. نمی دانست چه کار باید بکند و در مورد رسیدن به آنها فکر می کرد، با توجّه به اینکه وسایل او نیز بار شتر بوده و همراه کاروان رفته است.
بنابراین شروع کرد پیاده به دنبال کاروان راه رفتن تا اینکه از پیاده راه رفتن خسته شد و به آنها نرسید و از دور هم آنها را ندید.
وقتی در آن وضعیّت سخت و دشوار گرفتار شده بود ناگهان مردی را دید که به طرف او می آمد، و آن مرد بر سوار استری بود. وقتی آن سوار به او رسید گفت: «پُشت سر من سوار شو.»
پس شهید ثانی را پشت خود سوار کرد و مثل برق در مدّت کوتاهی او را به کاروان رساند و او را از استر پیاده کرد و فرمود: «پیش دوستانت برو.» و او وارد کاروان شد.
شهید می گوید: «در جستجوی آن بودم که در بین راه او را ببینم ولی اصلاً او را ندیدم و قبل از آن هم ندیده بودم.»
(- نجم الثّاقب)
❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
من مسئول زندگیم هستم و همیشه از قدرت لازم برای مفید بودن و لذت بردن برخوردار خواهم بود.- قدرت
جمله ی امروز 👆👆
🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃
دعای روز نهم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
االلهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِکَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ وخُذْ بناصیتی الی مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین.
خدایا قرار بده برایم در آن بهره ای از رحمت فراوانـت وراهنمائیم کن در آن به برهان وراههای درخشانت وبگیر عنانم به سوی رضایت همه جانبه ات بدوستی خود ای آرزوی مشتاقان.
❤️❤️🍃🍃🍃
🌹 #شهداء_ومهدویت
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
💢کاش ریگی را من می گرفتم
🔹سال ۸۸ که برای کنکور می خواند، سالی بود که ریگی را دستگیر کردند. اخبار، راجع به این موضوع و اتفاق هایی که در سیستان و بلوچستان می افتاد، صحبت می کرد. پدرش هم نظامی بود و بعضی وقتها یک چیزهایی تعریف می کرد. مهران توی این فضا بزرگ شد.
🔹وقتی اخباری از ریگی پخش می شد می گفت: من میخوام برم توی نیروی انتظامی و ریگی رو دستگیر کنم و شرشون رو از سر مردم بکَنم. بهش گفتم: غلط کردی! من کم سختی کشیدم که زن تو هم بخواد مثل من بشه؟ اعتراض کرد گفت: یکی مثل خودتون برای من هم پیدا کنید.
🔹شهید مهران اقرع از مرزبانان ناجا در منطقه نگور سیستان و بلوچستان هفدهم فروردین ۹۴ در درگیری با تروریست ها به شهادت رسید.
🔹برگرفته از کتاب مهران می خندد
➥ @shohadanaja
➥ @shohada_vamahdawiat
#در_قصر_تنهائی
#صفحه_ببست_سوم
ما در شهر مدائن هستيم، حتماً نام ايوان مدائن يا طاق كسرى را شنيده اى ؟
گوش كن !
دو نفر از ياران واقعى امام دارند با هم سخن مى گويند :
ــ مى بينيد كه چگونه جان امام در خطر است، ما بايد فكرى بكنيم .
ــ مى گويى چه كنيم ؟
ــ بايد با امام، سخن بگوييم و از ايشان بخواهيم به قصر كسرى (ايوان مدائن) بروند .
ــ من فكر نمى كنم كه امام قبول كند، آخر امام حسن(ع) و قصر نشينى !
ــ چاره اى نيست، جان امام در خطر است، هر لحظه ممكن است عدّه اى به امام حمله كنند .
امير مدائن هم با اين پيشنهاد موافق است، براى اينكه امنيّت قصر، خيلى بهتر از اينجاست .
سرانجام قرار مى شود تا اين موضوع با امام حسن(ع) مطرح شود، خود امير مدائن به نزد امام مى رود و با او سخن مى گويد .
نگاه كن !
امير مدائن با خوشحالى به سوى ما مى آيد، مثل اينكه امام با پيشنهاد او موافقت كرده است .
امام همراه با تعداد كمى از ياران خود به سوى قصر كسرى مى رود .
بيا من و تو هم همراه آنها برويم .
آرى، امام با اين كه از زندگى كردن در قصر راضى نيست ; امّا به دليل بىوفايى سپاهيانش، مجبور است مدّتى در اين قصر بماند .
آرى، اينجا قصر تنهايى امام است، امروز در مدائن فقط بيست نفر به امام وفادار مانده اند .
اكنون، امام اين پيام را براى مردم مى فرستد :
اى مردم ! به خدا قسم ، معاويه به وعده هايى كه به شما در مقابل كشتن من داده است وفا نخواهد نمود .
آرى، معاويه تلاش مى كند تا امام حسن(ع) به وسيله ياران خودش كشته شود.
#امام_حسن
#مظلوم_تاریخ
#شهداء_ومهدویت
🌷🌷🌷🌷🌷🍃🍃🍃🍃
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
#علی__از_زبان_علی_علیه_السلام
10. پدرم در عین فقر و ناداری، آقا بود و تا آن روز شنیده نشد که فقیری بدان پایه از آقایی رسیده باشد.
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
animation.gif
349.4K
اَمّن یجیبُ المُضطّر
اِذادعاهُ ویَکشِفُ السوء
درلحظات افطار برای تمام
گرفتاران، مریض داران و
حاجت داران دعا ڪنیم
خدا دراین لحظات به
گوش است
التماس دعا 🌹
➥ @shohada_vamahdawiat
🌷مهدی شناسی ۳۶🌷
💠امام کهف حصین ماست و مثل پدر و مادری که به طور دائم،مستقیم و غیر مستقیم،دنبال فرزندشان هستند و از او جدا نمی شوند،پیوسته در پی ماست.
💠همیشه و در همه حال با مولایمان حرف بزنیم.چون او مجرای ما برای رسیدن به خداست.
💠"من اَرادَ الله بَدَاَ بِکم"
هر که خدا را بخواهد،از شما و با شما آغاز می کند.
💠ما در زندگی خود می بینیم که هر وقت دستمان را به بزرگ ترها داده ایم،حتی اگر هم افتاده باشیم،آن ها ما را گرفته و بلند کرده اند.
💠بیاییم وجودمان را به دست پدر و علت وجودمان بدهیم و همیشه با او باشیم.
💠دست در دست او به خیابان برویم و خرید کنیم؛دست در دست او رانندگی کنیم؛دست در دست او به خواستگاری برویم و عروسی بگیریم و...
💠در همه چیز با عشق و یاد او باشیم؛منتها در وجود و جانمان،نه در زبان!
💠بزرگان فرموده اند که البته از سوی دیگر هم از خود غافل نشویم،همیشه روی خودمان کار کنیم و تزکیه ی نفس داشته باشیم.
💠مبادا شیطان القا کند که:"هر کاری خواستی انجام بده،آقایت دستت را می گیرد!"
💠این مطالب را به خود تلقین کنیم.اگر یادمان رفت،دوباره و دوباره تمرین کنیم؛آن قدر به نفسمان بگوییم تا برایمان ملکه شود.
💠آن وقت دیگر خودمان نیستیم و اینجاست که اتصال با حضرت برقرار می شود.
#مهدی_شناسی
#قسمت_36
#شهداء_ومهدویت
🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59