یادواره شهدا
✅ بازاری مؤمن، کاسب منصف، بسیجی عارف و امدادگر شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه بروجنی فرزند مرحوم حاج نعمت ا
❤️ دلنوشته و خاطره ای در مورد شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه بروجنی (به نقل از فرزند شهید 🌷)
✅ یکی ازجمعه های تابستان سال ۱۳۶۰ بود. آنروز قرار بود گروهی از رزمندگان به جبهه اعزام شوند که یکی از رزمنده های این گروه آقاجان 🌸بود. به نظرم بار دوم بود که اعزام میشد. قرار بود همه در محل قبلی سپاه جمع شوند و بعد از شرکت در نماز جمعه اعزام بشند. اون روز با خودم گفتم سری به سپاه بزنم و از اونجا به همراه آقاجان به مسجد بریم.
سپاه حال و هوای خاصی پیدا کرده بود. رزمندها کم کم به جمع حاضر اضافه میشدند. اونها چهل پنجاه نفری میشدند که تو حیاط سپاه جمع شده بودند. از بین اونها فقط سیمای جدی و پرجذبه شهید میرصالحی به یادم مونده.توی جمع آقاجان راپیداکردم.لباس بسیجی پوشیده بودوداشت پوتینشو میپوشید.خیلی خوشحال وخندان بود.تواون لباس جذابترودوست داشتنی ترشده بود.بی اختیاردلم گرفت وبغض راه گلومو بست.انگارمتوجه حالم شد. همینطورکه توحیاط سپاه(محل فعلی درمانگاه صادقیه) روی پله نشسته بود. صدام کردوگفت:
بلدی بندپوتین ببندی؟بیاببندببینم.
رفتم جلو.نشستم روبروی آقاجان وشروع کردم به محکم کردن بندپوتینها.هنوزچندلحظه ای نگذشته بودکه طاقت نیاوردم وبلاخره بغضم شکست وبی اختیارگریم گرفت.دیگه نتونسم بمونم.بندپوتینورها کردم ورفتم یه کنارایستادم.آقاجان که این حالمودیدتوروم نیاوردوبالبخندی خودش مشغول بستن پوتینهاش شد.
یه کمی آروم شده بودم وداشتم به اقاجان نگاه میکردم که چشمم به علی اکبرعلیاری(مسئول وقت تبلیغات سپاه بروجن)افتاد.
انگاردنبال کسی میگشت.تاچشمش به من افتادسریع خوشوبه من رسوندوگفت:
تواینجایی ومن دنبالت میگردم.بجه ها الان بایدبرند مسجدحاج کرامت تونمازجمعه شرکت کنند.چیزی داری دربین راه براشون بخونی.خوب نیست همینطورساکت ازسپاه به طرف مسجدبریم.
بابی میلی گفتم :چیزآماده ای که الان ندارم .
دوباره بااصرارگفت:ببین ،هرچی باشه خوبه فقط میخوام تامسجدهمراهیشون کنی.
فکری کردم.یه دفعه یادم به سرودی افتادکه مشهد شنیده بودم .تواردوی دانش اموزی که چندوقت قبل رفته بودیم درمراسم تعدادی ازشهداکه تویکی ازصحنهای حرم برگزارشده بودسرودزیبایی اجراشدومن چندبیت ازشعرهاشوحفظ کرده بودم.
گفتم من اینوفقط توذهن دارم.
ازخداخواسته گفت خیلی عالیه.بعدبه سرعت رفت وبایه بلندگوی دستی برگشت.
برادرای رزمنده توجه کنند.به ستون دوبایستندتاقبل ازاینکه به طرف مسجدحرکت کنیم اشعاری که اقای مهدیه میخونن راچندبارتمرین کنیم وبعد حرکت کنیم.
بااین اعلام کم کم همه جمع شدندوبه ستون دوایستادن.نفراول دو ستون آقاجان و شهیدمیرصالحی که ازهمه رشیدتربودندایستادند.
وسط ستون ایستادم ،بلندگوی دستیو دستم گرفتم وشروع کردم:
خون سرخ شهیدندای قرآن دهد
درس آزادگی به هرمسلمان دهد
این شعارمن است رو سیه دشمن است
حزب حزب الله رهبرروح الله
ای خداای خدابهشتی ما چه شد....
چندباردم گیره اول راخوندم وراه افتادیم به طرف مسجدحاج کرامت.
اول یه مقداردلهره داشتم اما وقتی دیدم آقاجانم داره سینه میزنه وتکرارمیکنه بااعتمادبه نفس تومسیرادامه دادم.ازسپاه تامسجددوسه بندشعرهاروکه یادم بود چندبارتکرارمیکردم تارسیدیم مسجد.
قبل ازاینکه توصف نمازقراربگیرم علی اکبردوباره سراغم اومد وگفت:علی نصر(فرمانده وقت سپاه بروجن)میخواد بین دونمازهمین نوحه بین راه را بخونی.به دنبالش راه افتادم وصف اول نشستم.امام جمعه اون موقع بروجن حاج آقای علمی مثل همه هفته خطبه اولو بامواعظ دلنشین اخلاقی شروع وخطبه دوم راهم بابیان مناسبتهای روزوبه ویژه ترغیب مردم برای حضوردرجبهه به پایان برد.
اضطراب ودلهره ای که بعدازصحبت علیاری برای اجرای برنامه دوباره به سراغم اومده بودهرلحظه بیشترمیشد.مکبرکه اتمام نمازرااعلام کردفرمانده سپاه میکروفون را دست گرفت وطی سخنان کوتاهی ضمن تشکرازمردم بابت حمایتهایشان ازرزمندگان واعلام اعزام اون روز از رزمنده ها خواست همگی جلوبیان وجلوی جایگاه ،روبروی مردم بایستد.همه ازجمله آقاجان جلوی جایگاه ،کنارهم ایستادند طوری که عرض مسجدراکامل کردند.بعدازاینکه همه سرجایشان ایستادندبااشاره فرمانده سپاه بلندشدم وبامعرفی او(که فرزندیکی ازرزمنده هابرنامه ای داره..) ،میکروفون به دست دوباره همون نوحه روبرای مردم خوندم.بعدازاتمام اشعاردوباره میکروفون را به دست گرفت وبدون هیچ مقدمه ای گفت:
واینک پدر
میکروفون رادست آقاجان دادوآقاجان شروع به صحبت کرد.منم بلافاصله بعد ازاجرانشستم امادیگه نتونستم جلوی خودموبیگیرم گریه امانموبریده بود.سرموپایین انداختم تاصورت خیس ازاشکمو ازدیدحاج آقای علمی که بهم خیره شده بود پنهان کنم.
ازصحبتهای آقاجان چیززیادی خاطرم نیست .فقط همین قدریادمه که صحبتای آقاجان مردم رومنقلب کرده بودوآرام آرام اشک بعضیها جاری شده بود.حالادیگه تنهامن نبودم که اشک میریختم.
#فریدون_مهدیه
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
❤️ دلنوشته و خاطره ای در مورد شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه بروجنی (به نقل از فرزند شهید 🌷) ✅ یکی ازجمعه
#عکس_تاریخی
📸 عکس تاریخی و خاطره انگیز از رزمندگان شهرستان بروجن در دوران دفاع مقدس
از سمت راست 👇
1⃣ رزمنده و پاسدار پیشکسوت، مرحوم حاج حیدر رفیعیان (پدر شهید 🌷 کیومرث رفیعیان)،
2⃣ رزمنده و کاسب بسیجی، شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه،
3⃣ دانشجوی رزمنده، فرمانده بسیجی و غواص شهید 🌷 عباس قادری.
🗓 زمان
اوایل مهر ۱۳۶۱
اوایل ذیحجه ۱۴۰۲
(حدود یک ماه قبل از عملیات محرم)
📌 مکان
استان خوزستان، جاده اهواز-آبادان، شهرک دارخوین
👈 مقر تیپ (لشکر) ۱۴ امام حسین، گردان امیرالمؤمنین، گروهان ابوالفضل علیهم السلام.
#حیدر_رفیعیان
#کیومرث_رفیعیان
#فریدون_مهدیه
#عباس_قادری
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
#مستند 📝 مستند مکتوب مربوط به دانش آموز بسیجی و نوجوان شهید🌷 #حشمت_الله_یوسف_زاده بروجنی 👈 شامل خل
✅ دانش آموز بسیجی و نوجوان شهید 🌷 حشمت الله یوسف زاده بروجنی
فرزند حاج بهمن
🗓 ولادت 🌺
۱۵ تیر ۱۳۴۶
👈 دانش آموز سال سوم راهنمایی در مدرسه فارابی بروجن
👈 عضو «گروه سرود منتظران شهادت 🌷» شهرستان بروجن در اوایل انقلاب اسلامی که اکثراً در دفاع مقدس به شهادت 🌷 رسیدند.
👈 جمعی تیپ (لشکر) ۱۴ امام حسین، گردان امیرالمؤمنین، گروهان ابوالفضل (علیهم السلام)، دسته یک
👈 رزمنده نوجوان خط شکن که چندین دستگاه از تجهیزات دشمن بعثی را با نارنجک منهدم نمود.
👈 از بستگان نزدیک شهیدان 🌷🌷 مصطفی قلی و غلامرضا خدیوی
🗓 شهادت 🌷
۱۹ آبان ۱۳۶۱
🔹 اصابت مستقیم گلوله خمپاره ۶۰ به بدن
👈 مرحله سوم عملیات محرم
#محرم
📌 منطقه
استان ایلام، عین خوش، شرهانی، ارتفاعات ۱۷۵
📍 مزار
روضه الشهدای بروجن
🏴 درگذشت مادر مکرمه شهید 🌷
حاجیه خانم خدیجه (خجسته) خدیوی
🗓 عصر شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱
#حشمت_الله_یوسف_زاده
#مصطفی_قلی_خدیوی
#غلامرضا_خدیوی
👈 ادامه در صفحه بعد 👇
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
✅ دانش آموز بسیجی و نوجوان شهید 🌷 حشمت الله یوسف زاده بروجنی فرزند حاج بهمن 🗓 ولادت 🌺 ۱۵ تیر ۱۳۴۶
📸 طرح تابلوی شهید🌷 #حشمت_الله_یوسف_زاده
👈 به همت ستاد مردمی یادواره شهدای شهرستان بروجن و همکاری خانواده معظم شهید🌷
📌 بروجن، بلوار ملت، نبش کوچه شهید حشمت الله یوسف زاده 🌷
🌷🍃🌷
📝 فرازهایی از #وصیتنامه شهید🌷:
👈 سلام بر شهيدان 🌷 حق و فضیلت که از جان و مال خود گذاشتند و دگربار صحنه های کربلا را تکرار کردند و حسین وار شهید 🌷 شدند.
👈 پدر و مادر عزیزم اگر خدا لیاقت به من داد و شهید 🌷 شدم، ناراحت نشوید و شما هم باید با صبر و شکیبایی خود دشمن را شکست دهید.
👈 اگر جنازه ام نابود و تکه تکه هم شد ناراحت نشوید، چونکه فرزندتان در راه اسلام شهید 🌷 شده است.
📝 توضیح 👇
پیش بینی شهید 🌷 محقق شد و بدن نحیفش با اصابت مستقیم گلوله خمپاره، تکه تکه شد.
پدر بزرگوار و مادر مکرمه اش، به وصیت شهید 🌷 عمل نمودند و صبورانه تکه های پاره پاره بدن فرزندشان را بوسیدند و بر دستان امت حزب الله تشییع نمودند.
👈 ادامه در صفحه بعد 👇
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
📸 طرح تابلوی شهید🌷 #حشمت_الله_یوسف_زاده 👈 به همت ستاد مردمی یادواره شهدای شهرستان بروجن و همکاری خا
Yadvareh 99-08-19 Moarefi Shohada Sh YousofZadeh 1.pdf
814.9K
#مستند
📝 مستند مکتوب مربوط به دانش آموز بسیجی و نوجوان شهید🌷 #حشمت_الله_یوسف_زاده بروجنی
👈 شامل خلاصه ای از زندگینامه شهید 🌷حشمت الله یوسف زاده از ولادت 🌺 تا شهادت 🌷
➕ خاطرات
➕ شخصیت و ویژگی ها
➕ متن کامل #وصیتنامه
💾 فایل پی دی اف بسیار کم حجم (۷۹۶ کیلوبایت)
🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
امیر ارتش اسلام، سرتیپ شهید 🌷 محمدجعفر نصر اصفهانی 👈 فرمانده تیپ ۱ لشکر ۷۷ پیاده ثامن الائمه (علیه ا
✅ امیر ارتش اسلام، سرتیپ جانباز، شهید 🌷 محمدجعفر نصر اصفهانی
👈 فرمانده تیپ ۱ لشکر ۷۷ پیاده ثامن الائمه (علیه السلام)
🗓 ولادت 🌷
۱۰ شهریور ۱۳۳۹ (اصفهان، محله منارجنبان)
🗓 شهادت 🌷
۱۹ آبان ۱۳۷۵
🔹 تشدید عوارض جانبازی و شیمیایی
📍 مزار
گلستان شهدای اصفهان
#محمدجعفر_نصر
https://sahebnews.ir/184771/
www.boreshha.ir/?p=1744
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
هدایت شده از یادواره شهدا
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
✅ ذکر روز شنبه 🕌
🍃 «یا رَبَّ العالَمینَ» 🍃
«ای پروردگار جهانیان»
🔸 روز شنبه منتسب است به پیامبر عظیم الشأن اسلام
👈 «یا رسول الله» (صلوات الله و سلامه علیه) 🌺
و یا خدیجه الکبری، ام المؤمنین (سلام الله علیها) 🌺
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
✅ برخی از رویدادهای مهم مطابق تقویم هجری قمری (۲۵ بیست و پنجم ربیع الثانی). 🔹 کنارهگیری معاویه ا
✅ برخی از رویدادهای مهم
مطابق تقویم هجری قمری (۲۶ بیست و ششم ربیع الثانی).
🔹 ولادت "عین الزمان قطان مروَزی" ریاضیدان، طبیب و فیلسوف مسلمان (۴۶۵ ه.ق.).
🔹 درگذشت 《حسن صباح》داعی فرقه و بنیانگذار دولت اسماعیلیه در ایران و بانی دعوت مستقل اسماعیلیه نزاری، در اَلَموت در نزدیكی قزوین (۵۱۸ ه.ق.).
◾️ درگذشت عارف بزرگ آیت الله 《آقا نجفی قوچانی》، نویسنده کتابهای سیاحت غرب و سیاحت شرق (۱۳۶۳ ه.ق.).
📚 اطلاعات تکمیلی👇
http://lankarani.com/far/adv/view.php?ntx=001047
http://wiki.ahlolbait.com/26_ربیع_الثانی
https://fa.wikishia.net/view/26_ربیعالثانی
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.