eitaa logo
شهدای شهرستان مبارکه
405 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
847 ویدیو
16 فایل
#این کانال جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت ومعرفی شهدای شهرستان مبارکه در تاریخ ۱۵شهریور ۱۳۹۵ درتلگرام،ایجاد شده است ⚘️ شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴عصبانیت رئیس کنست رژیم صهیونیستی از اقدام شجاعانه و افشاگری دکتر قالیباف ⬅️ بعد از آن‌که دکتر قالیباف، رژیم صهیونیستی را خواند و تصاویر شهید ایرانی و غزه‌ای را در جلسه جهانی ژنو نشان داد، رئیس کنست به‌شدت عصبانی شد. ⬅️ وی غزه شد و بدون اشاره به گزارش‌های رسمی سازمان ملل، رسانه آمریکایی نیویورک‌تایمز را به خاطر انتشار یکی از این تصاویر، زیر سوال برد. شهدای شهرستان مبارکه
15.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ربوده شدن زائرین اربعین توسط موکب داران .... شهدای شهرستان مبارکه
3.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این روزا عطرِ اقاقیا می‌خوام... 🌱 شهدای شهرستان مبارکه
🔴از اعتراف دشمن به اصابت حداقل ۶۵ درصد موشک‌ها تا شاهکار موشکی ایران در پالایشگاه «بازان» حمیدرضا مقدم‌فر در نشست «بررسی وضعیت جنگ ۱۲ روزه و دوران پساجنگ»: 🔹 فرمانده کل قوا بر تمام مراحل دفاع تاریخی ایران در برابر حمله نظامی اسرائیل مدیریت مستقیم داشتند. 🔹 ایران نه با اسرائیل، بلکه تقریبا با کل ناتو جنگید و آنها را شکست داد و در آخرین روز جنگ نیز چشم آمریکا در منطقه را با هدف قرار دادن پایگاه هوایی العدید و منهدم کردن رادار آن، کور کرد. 🔹 ایران به طور قطع پیروز جنگ ۱۲ روزه علیه رژیم صهیونیستی است و هرچه زمان جلوتر می‌رود، نشانه‌ها و حجت‌های این پیروزی بیش از پیش برای جهانیان آشکار می‌شود. 🔹 اخیراً یک موسسه یهودی در حوزه امنیت، با عنوان اختصاصی جینسا (JINSA) اذعان کرده است‌ که حداقل ۶۵ درصد از موشکهای ایرانی از سد پدافند اسرائیل و آمریکا عبور‌ کرده و به اهداف خود در سرزمین‌های اشغالی اصابت کرده است. 🔹 «سی ان ان» هم اعتراف کرده است که در جنگ ۱۲ روزه، حدود یک چهارم از کل ذخایر موشک پدافندی تاد آمریکا از بین رفته است! 🔹 علیرغم سانسور شدید کشته‌ها در رژیم صهیونیستی، اطلاعات قطعی وجود دارد که کشته‌های صهیونیستها چند صد نفر است که بین آنها چندین افسر برجسته صهیونیستی هم وجود داشته‌اند. 🔹 اسرائیل با حمله به فاز ۱۴ پارس جنوبی و انبار نفت در تهران دنبال پیگیری پروژه‌ از بین بردن زیرساختهای انرژی در ایران بود؛ ایران هم با یک اقدام شجاعانه و راهبردی درس پشیمان‌کننده‌ای به آنها داد. 🔹 در دو نوبت، به پالایشگاه بازان که تنها پالایشگاه فعال این ماه‌های رژیم است حمله کرد و آن را به تعطیلی کامل کشاند. این پالایشگاه هنوز تقریباً تعطیل است و اگر ذخایر قبلی رژیم در حوزه بنزین و گازوییل و … نبود این رژیم هم اکنون در خاموشی کامل بود. 🔹 البته خودشان اعلام کردند تا مهرماه هم توان ترمیم این وضعیت را ندارد! این یکی از شاهکارهای ایران در «تصمیم»، «اقدام» و «دقت» بود. که باعث شد رژیم از ادامه تلاش برای از بین بردن زیرساختهای انرژی ایران منصرف شود. 🔹 «تداوم و تعمیق روایت فتح» و «حراست از ارکان فتح» وظیفه نخبگان و‌ رسانه‌ها و دانشگاهیان است. «انسجام سیاسی اجتماعی» یکی از ارکان اصلی این فتح بزرگ برای ملت بود و جریان «عقلانیت انقلابی» باید از این رکن مهم در میانه جدالهای غلط دو‌ گروه «استحاله‌طلبان» و «ستیزه جویان» محافظت کند. شهدای شهرستان مبارکه
🔸خاطرات حاج ابراهیم باقری بر اساس کتاب اروند در آتش نوشته قاسمعلی درویشی 🔸قسمت پانزدهم درپنجم آذرسال 58 به دستور امام (ره) بسیج تشکیل شد، مرحوم محمّد شفیعی دستگردی ازطرف سپاه مبارکه به عنوان رئیس بسیج خواهران منصوب شد و پدرم را معاون او گذاشتند. پدرم به دلیل ریش سفیدی ومورد اعتماد بودن، هم نگهبان بسیج خواهران بود وهم معاون آن. وجالب اینجاست که چون خانم های بسیجی را خوب می شناخت و ازطرفی بیشترِ برادران سپاه هم مجرّد بودند، واسطه ازدواج خیلی از آنها با هم شد. وفات مادر وپدرم دراوایل سال 1358 من وارد سپاه شدم. برادرانم نیزهرکدام به دنبال کارخود رفتند ویا درس می خواندند. پدرم درکارکشاورزی دست تنها شد. ازطرف دیگر بخاطر مشغله زیاد دربسیج و امورفرهنگی به کشت وکارش درصحرا نمی رسید. هزینه های مالی زیادی هم قبل وبعد از انقلاب ازجیب خودش کرده بود. حدود هشتاد گوسفند برایش مانده بود. چون کسی نبود درنگهداری گله به اوکمک کند، آنها را فروخته وازپول آن برای حجّ واجب خودش ومادرم ثبت نام کرد. بعدازآن پدرم بیشترمشغول کشاورزی شد. با شنیدن خبر رحلت حضرت امام بخاطرعلاقه شدیدی که به ایشان داشت، از لحاظ روحی خیلی متأثّر شد. یادم هست آن زمان من مسئول خودکفایی سپاه بودم. درپادگان امام علی(ع) مشغول برنج کاری وسه روز بود به منزل نرفته بودم. ازهمه جا هم بی خبر.درحال کارکردن دیدم موتورسواری شتابان به طرف بالای پادگان می آید. نزدیک که شد دیدم پدرم وشبانعلی مرادی است. پدرم درحال گریه بود. ترسیدم.گفتم چه شده؟ گفت حضرت امام رحلت کرده. گریه امانش رابریده بود. من هم ازشدّت ناراحتی زانوانم سست وروی زمین نشستم. پدرم به تهران رفت ودرتشیع جنازه امام(ره) شرکت کرد. پس ازآن مجلس ترحیم و بزرگداشتی درمسجد روستا برای امام(ره) برگزارنمود. مادرمبارز وانقلابی ام درتاریخ 8/1/1378 بعد ازیک دوره بیماری سخت ولاعلاج، روح پاکش به عرش اعلا پروازکرد. وپدرم یاردیرین و باوفای خود را ازدست داد. سختی فراق وهجران یار، براو سنگین آمد.بعد ازتنهایی دچارافسردگی وخانه نشینی شد. زمین هایش را بین فرزندان تقسیم ودرهمان خانه قدیمی خودش تنها زندگی می کرد. ما فرزندان هم به او سر می زدیم وهر کاری ازدستمان برمی آمد برایش انجام می دادیم.گاهی هم به منازل فرزندان خود سرمی زد وچند روزی درمنزل هرکدام می ماند. من بخاطربردن وسایل کشاورزی ازخانه پدرم هرروزهم به اوسرمی زدم. درسوّم اردیبهشت سال 1389 بعد ازعمری تلاش و خدمت مخلصانه، دارفانی را وداع گفت و به رحمت حق پیوست. دعای مستجاب ونصیحت مهم وبه یادماندنی پدرم ادامه دارد... @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad به معروف و نهی از منکر 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون وابستگان و بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
🔸 جنگ عراق و ایران از دیدگاه فرماندهان صدام ● سپهبد عبيد محمد الكعبي ترجمه: عبدالمجید حیدری ▪︎ وودز: خطوط دفاعی ایرانیان شبیه خطوط استتار (Screen Lines) نیروی زمینی بود. برای آغاز عملیات، ابتدا باید این خطوط را می‌شکستید تا بتوانید از ام‌القصر خارج شوید، درست است؟ کعبی: بله، و این کار بسیار دشوار بود. در همین دوره، ایرانیان به پایانه شمالی خور الامیه حمله کرده و آن را برای مدت کوتاهی اشغال کردند، اما پایانه جنوبی همچنان در اختیار ما باقی ماند. البته پایانه شمالی نیز تنها ۴۸ ساعت در اشغال آنان بود و ما موفق به بازپس‌گیری آن شدیم. وودز: خطوط استتاری ایرانیان عمدتاً از قایق‌ها و کرجی‌های کوچک مجهز به راکت‌های آرپی‌جی و تیربار تشکیل شده بود. آیا تاکتیکی خاص برای شکستن این خطوط داشتید؟ کعبی: تنها راه عبور از این موانع، جنگیدن بود. چاره‌ای جز غلبه بر آن‌ها نداشتیم. وودز: پیش از تسخیر فاو توسط ایرانیان در سال ۱۹۸۶ (اواخر ۱۳۶۴)، آیا نیروی دریایی شما عملیات‌های کوماندویی و تکاوری در امتداد ساحل عراق برای اختلال در گشتی‌ها و ایستگاه‌های راداری ایران انجام می‌داد؟ کعبی: در آن دوره، بیشتر به بالگردها و موشک‌های کرم ابریشم وابسته بودیم که پوشش مناسبی برای منطقه فراهم می‌کردند. وودز: آیا نیروهای غواص یا تفنگداران دریایی‌تان را به سواحل شمالی ایران اعزام می‌کردید؟ کعبی: خیر. وودز: آیا ایرانیان در ام‌القصر نیز تلاش‌هایی برای اجرای عملیات نفوذی یا حملات کوماندویی دریایی داشتند؟ کعبی: خیر، هیچ‌گونه عملیات از این نوع انجام ندادند. تلفات ناوگان ایرانی در حمله به فاو شامل یک ناو محافظ، چهار ناوچه، یک ناو پشتیبانی آمادی، ۱۵ فروند مین‌روب و قایق گشتی، شش فروند هواناو (هاورکرافت) و چندین ناو پشتیبانی کوچک بود. مورای: اما شما پایگاه موشکی کرم ابریشم و سامانه‌های راداری‌تان را در شبه‌جزیره فاو از دست دادید. کعبی: خیر، ما موفق شدیم پایگاه موشکی کرم ابریشم را به ام‌القصر منتقل کنیم. گرچه برد عملیاتی آن کاهش یافت، اما همچنان بخشی از منطقه اولیه را پوشش می‌داد. وودز: برخی فرماندهان نیروی زمینی عراق گفته‌اند که فرماندهی عالی کشور از عملیات فاو غافلگیر شده بود. شما چگونه آن را پیش‌بینی کرده و موشک‌های کرم ابریشم را از فاو خارج کردید؟ کعبی: ما تمرینات آموزشی ماهیانه‌ای داشتیم که بر اساس احتمال حمله ایرانیان به شبه‌جزیره فاو طراحی شده بود. نیروها و کارشناسان ما کاملاً آموزش‌دیده بودند. وودز: یعنی طرح تخلیه تجهیزات را به‌طور کامل تمرین کرده بودند؟ کعبی: دقیقاً. به فرمانده منطقه گفتم که در صورت حمله دشمن، باید تجهیزات را عقب بکشد—even اگر مشخص شود که منطقه‌اش هدف عملیات نیست، باز هم باید تمرین تخلیه را انجام دهد. وودز: و این توصیه کاملاً مؤثر واقع شد، درست است؟ کعبی: بله، جز سیم‌های رابط موشک‌های کرم ابریشم، هیچ‌یک از تجهیزات را از دست ندادیم. سیم‌ها زیر زمین کار گذاشته شده بودند و بیرون آوردنشان دشوار بود، اما یدک آن‌ها را در انبارها داشتیم. مورای: حملات عراق به جزیره خارک و کشتی‌های ایرانی در جنوب خلیج فارس نشان می‌دهد که همکاری نیروی هوایی با شما آغاز شده بود. کعبی: در آن مقطع، عراق هواپیماهای میراژ F1 را دریافت کرده بود که به موشک‌های اگزوسه مجهز بودند. این هواپیماها در حمله به نفتکش‌ها مشارکت داشتند، اما به سامانه‌های کشف راداری ما وابسته بودند. پس از کشف هدف، ابتدا طرح حمله تهیه می‌شد و موقعیت بعدی کشتی برآورد می‌گردید. سپس هواپیماهای میراژ، هدف را در موقعیت تقریبی‌اش مورد حمله قرار می‌دادند. @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆👆 @mobsetad به معروف و نهی از منکر 👆 @setad_mobarakeh👈 کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه کانون وابستگان و بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان مبارکه👇👇👇 @pishkesvatanemobarakeh شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه # دفتر ثبت خاطرات دفاع مقدس شهرستان مبارکه
📣اطلاعیه 👇 قابل توجه ایثارگران گرامی به اطلاع می‌رساند با پیگیری‌های صورت‌گرفته، امکان دریافت خدمات تخصصی چشم‌پزشکی برای بیمه‌شدگان عزیز ایثارگر، در سه مرکز درمانی زیر فراهم گردیده است: 🔹 بیمارستان فوق تخصصی عسکریه 🔹 چشم‌پزشکی بیمارستان میلاد 🔹 چشم‌پزشکی بیمارستان مهرگان لذا خواهشمند است در اطلاع‌رسانی به خانواده‌های محترم ایثارگران و ارجاع بیمه‌شدگان به این مراکز نهایت همکاری مبذول فرمایید. همچنین علیرغم تلاش‌های مکرر جهت عقد قرارداد با مراکز درمانی آبان، صدرا و پارسیان، متأسفانه مدیریت این مراکز همکاری لازم را نداشته و آمادگی انعقاد قرارداد را اعلام نکرده‌اند. از اینرو، خدمات چشم‌پزشکی در حال حاضر صرفاً در مراکز یادشده (عسکریه، میلاد و مهرگان) قابل ارائه می‌باشد. لطفا بیمه‌شدگان محترم راهنمایی شوند تا جهت جلوگیری از هرگونه سردرگمی، به مراکز فوق مراجعه نمایند. البته درصورت مراجعه بیمه شدگان محترم به مراکز آبان ، صدرا و پارسیان ، کلیه هزینه ها درقالب هزینه های مستقیم به حساب بیمه شدگان واریز خواهد گردید تمامی خدمات با بهترین پزشکان اصفهان در این مراکز ارائه میشود . البته در مورد خدمت لیزیک ، بیمه شده میبایست حتما هزینه را پرداخت نموده و پس از ارائه مدارک ، هزینه به حساب ایشان واریز گردد. الله توفیق شهدای شهرستان مبارکه
🍂 سلام.. سلام.. سلام.. 👋وقت بخیر خصوصا وقتِ اونایی که چند سالی از عمرشون رو گذروندن تو دخمه‌های اسارت ..و یادش بخیر، نماز جماعت های یواشکی روزیکه بچه ها مشغول نماز جماعت بودند و افسر اردوگاه سر رسید. وقتی دید همه به نماز ایستادن رو به من کرد و گفت: ماجد!، مگه دستور رو نشنیدی که نماز جماعت ممنوعه؟ حالا دیگه از دستور ما امتناع می کنی؟ مانده بودم چی بگم، خدا به زبانم گذاشت که: سیدی! اینکه می‌بینی نماز جماعت نیست! درسته که چند نفر کنار هم تو یه صف پشت سر یه نفر دیگه ایستادن و نماز می خونن، ولی اسم این نماز، "نماز متابعه" هست نه نماز جماعت!😂 و بعد پیرامون لغت متابعه شروع به تحلیل و تفسیر کردم و افسر عراقی هم که سعی می کرد خود را مسلمان نشان بدهد، گفت: - اگه نماز متابعه است اشکالی ندارد، اما اگر نماز جماعت بخونید، وای به حالتان!😁 و رفت. و ما موندیم و نماز جماعتی پرصفا و دلی شاد از حماقت و نادانی افسر بعثی اردوگاه. شهدای شهرستان مبارکه
🔸طنز دفاع مقدس 🔸 میگ و دیگ صدای میگ اومد. همه دویدن تو سنگر. آشپز گفت: «اگه میگ بخواد حمله کنه، من با همین دیگ جلوی موتورشو می‌گیرم!» بچه‌ها خندیدن. یکی گفت: «دیگه لازم نیست پدافند بیاد، فقط دیگ رو شارژ نگه دار.» از اون روز، دیگ تبدیل شد به نماد دفاع هوایی. حتی اسم رمز گروهان شد: دیگ شماره‌ی سه، آماده‌ی مقابله با پرنده‌ی متخاصم! شهدای شهرستان مبارکه
🇮🇷نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِیبٌ 🔥 🔹ما برای رسیدن به بیت المقدس، سالیان سال است که مبارزه میکنیم، می جنگیم، جهاد میکنیم و خون میدهیم ... اما شاید به توان گفت هیچ زمانی مثل امروز آن فتح نهایی را قریب نمیدانیم. شهدای شهرستان مبارکه
🌹 دیروز، رو در رو امروز دوشادوش در مسیر اهل بیت "ع" دیدار در مشایه ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ دیدار آزاده سرافراز ایرانی «آقا ابراهیم فخاری» با اسیر عراقی « سید عبدالعالی» در مسیر پیاده روی اربعین (طریق الجنه) «عمود ۴۵۷» موکب حوراء زینب سلام الله علیها شهدای شهرستان مبارکه
📚 اروند در آتش خاطرات حاج ابراهیم باقری 🔸 قسمت ۱۷ درآن چند روزکمیته منحل ومقدّمات تشکیل سپاه شهرآماده و شروع به کار وجذب نیرو کرد. بعد از آن بخاطر اهمیّت امنیت کارخانه ذوب آهن، مخصوصاً در آن زمان که تحرّک گروهک ها درآنجا زیاد بود، ازطرف سپاه استان تصمیم گرفتند که درکارخانه ذوب آهن هم پایگاهی تشکیل شود. برای همین منظورمدّتی من و تعدادی از برادران سپاه مبارکه درکارخانه مستقر وبا ماشینی که دراختیارما گذاشته شد، مشغول گشت زنی درکارخانه ونگهبانی ازمراکزمهمّ وحسّاس آن شدیم. تا اینکه یکی ازنیروهای سپاه زرین شهربه نام آقای مؤمنی را به عنوان مسئول پایگاه کارخانه معرفی کردند و ازکارکنان ذوب آهن شروع به جذب نیرو برای حفاظت ازآن کردند. مأموریت بعدی ما کمک به تشکیل پایگاه بسیج فولادشهربود. درساختمان ساواک سابق آنجا مستقرشدیم. مدتّی برای تأمین امنیت در آنجا ماندیم تا یکی از برادران عضوسپاه زرّین شهر به نام آقای طغیانی به عنوان مسئول معرفّی و پایگاه فولاد شهر هم تشکیل و شروع به کار کرد. صنایع دفاع چهارمین جائی بود که بعد از سپاه زرّین شهر، پایگاههای ذوب آهن وفولاد شهر، راه اندازی شد. درآنجا هم من ودیگربرادران سپاه مبارکه به مسئولیت آقای عبدالله جلالی، مدتّی را به نگهبانی وحفاظت از آن گذراندیم تا شهید شاهمرادی به عنوان مسئول آن پایگاه آن تعیین شد. درواقع در طی حدود 25 روزتلاش، بامساعدت وهمکاری سپاه مبارکه، سپاه زرّین شهروسه پایگاه دیگرکه بعداً زیرنظرسپاه زرّین شهرقرارگرفت، درسه نقطه منطقه راه اندازی و شروع به کار کرد. نقطه دیگر کارخانه قند مبارکه بود که به دلیل حسّاسیت کارخانه واطراف آن ازنظرامنیّتی ، سپاه شهید پرویز کریمی را به عنوان مسئول پایگاه کارخانه قند معرفی کرد و من هم معاونش شدم. مدّت نزدیک دو ماه هم درپایگاه کارخانه قند خدمت کردم. وضعیت امکاناتی سپاه مبارکه در ابتدا، سپاه مبارکه اصلاً ازنظرمادّی وتدارکاتی وضعیت خوبی نداشت. به علّت تازه تأسیس بودن سپاه درکلّ کشور ونداشتن بودجه، تا حدود چند ماه به اعضای سپاه حقوق داده نشد. بعد ازاختصاص بودجه ، به اعضای مجرّد سپاه مبلغ 300 تومان(3000 ریال)وبه افراد متأهّل 600 تومان(6000ریال) حقوق دادند. البتّه بچّه های انقلابی سپاه با اجبارحقوق را قبول می کردند. می گفتند:«ما آمده ایم انقلاب را حفظ کنیم. نباید حقوق بگیریم».علیرغم اینکه شبانه روزدرسپاه بودند وبرای گذران زندگی خود وخانواده نیازبه حقوق داشتند. درآن اوایل سپاه با کمک های مردمی گذران می کرد. مثلاً بعضی از انقلابیون درخانه نان پخته وبه سپاه می آوردند. گاهی کسانی کشاورزی داشتند چند پلاستیک خیار، بعضی ماست وپنیر یا شیر می آوردند. همه مردم خود را برای حفظ انقلاب مسئول می دانستند. تنگناها وسختی های زیادی برای اداره سپاه وجود داشت. ولی مسئله مهمّ که تحمّل این مشکلات را آسان می کرد، اخلاص وصمیمیّتی بود که بین برادران سپاه به چشم می خورد. درکنارنگهبانی وگشتی که داشتند، شب ها در آسایشگاه محفل گپ وگفت و شوخی و...برپا بود. گاهی می شد با وجود نزدیک بودن منزل، چند شبانه روزبه خانه نمی رفتند. خاطره جالب ازایثاربچّه های سپاه مبارکه یادم می آید آن زمان شهید محمّدعلی ابراهیمی سهروفیروزانی، مسئول روابط عمومی سپاه، دوسال بود با همسرش عقد بودند. امّا پول ومسکن برای ازدواج نداشت. بعدازچند ماه انتظار، سپاه هفت هزارتومان وام برای سروسامان دادن زندگی اش به اوداد.همان روزیکی ازبرادران سپاهی دربین بچّه ها گفته بود:«چند شب است که خواب حرم امام رضا علیه السلام را می بینم. خیلی دلم می خواست پول داشتم به زیارت می رفتم». همان شب شهید ابراهیمی بدون اینکه چیزی بگوید، پولی را که به عنوان وام گرفته بود یواشکی در جیب اوگذاشته بود. بعد ازاینکه آن برادرمتوجّه شد به شهید محمّدعلی گفت:«توخودت بیشتربه این پول احتیاج داری». شهید ابراهیمی گفته بود:«امام رضا ترا طلبیده برو. خدای من هم بزرگ است».بعدازسه چهارماه آن برادرحقوق خود را که گرفت بدهی اش را به شهید ابراهیمی برگرداند واو ازدواج کرد. ازفراخوان آموزش تا نگهبانی ازلانه جاسوسی آمریکا در اواخر آبان سال 58 به درخواست تهران،28 نفر برای آموزش نظامی به تهران اعزام شدیم. شب را درپادگان ولی عصر، عشرت آباد سابق خوابیدیم و صبح ما را با اتوبوس به پادگان امام حسین(ع) بردند. چون اولین دوره آموزش عمومی سپاه بود، ازهمه جای ایران درپادگان نیرو بود. پادگان امام حسین(ع) در زمان شاه، کاخ جوانان بود که درآن پیشاهنگی دانش آموزان انجام می شد. روز اوّل را به نظافت محوطه واتاق ها پرداختیم. فردا که معلوم شد چه آموزشی می خواهند بدهند، من وحسین شرافت وعلی مراد کریمی و شهیدعلی شکر گزار، نزد فرمانده پادگان رفته وگفتیم ما این دوره آموزش را در اصفهان دیده ایم. وقتی فرمانده پادگان مطمئن شد، ما را به پادگان ولی عصربرگرداند. ادامه دارد... شهدا