#جنازهاش_مرا_همراهی_میکرده!
🌷دوست پدرم تعریف می کرد: "پردهی چادر را کنار زدم. نگاهم به حسینعلی افتاد که داشت وضو میگرفت. به طرفش رفتم و احوالپرسی کردم با خوشحالی گفت: «خدا یه دختر دیگه بهم داده الآن چهل روزشه.» دستم را کشید تا به نماز جماعت برسیم بعد از خواندن نماز و کلی صحبت، خوابیدیم. وقتی برای نماز صبح بیدار شدم دیدم سرجایش نیست. سراغش را از بچهها گرفتم گفتند: «برای جمعآوری جنازهها رفته.»
🌷قرار بود به مرخصی برویم. گمان کردم تنهایم گذاشته و رفیق نیمه راه شده است. سوار هلیکوپتری شدم که شهدا را حمل میکرد. زمزمه بود که چند تا از این شهدا دامغانیاند به دامغان که رسیدم گفتند: «حسینعلی شهید شده.» خیلی متأثر شدم. بعد فهمیدم که رفیق نیمه راه نبوده و جنازهاش در هلیکوپتر مرا همراهی میکرده. گفتم: «حسینعلی دس مریزاد که رفیق بامعرفتی هستی اما کاش منو هم با خودت میبردی."
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز حسینعلی اکبرزاده
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
✅کانال "شهدارایادکنیم"
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅