فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید ابوالحسن محمدآبادی ۵ دقیقه قبل از شهادت در حادثه تروریستی کرمان، درحال خدمترسانی به زوار💔
#ایران_تسلیت💔
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات💔
✅کانال "شهدارایادکنیم"
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
#جنگ_را_با_این_رزمندهها_پیروز_شدیم....
🌷هر موقع بیدار میشدیم، میدیدیم ایشون (شهید کشاورز) نماز شب داره میخونه. خصوصاً توی اهواز اردوگاه شهید بیگلو. اونجا یه جای خیلی با صفایی بود. جنگل داشت یعنی درخت و اینها داشت، که محل استقرار ما اونجا بود. بچهها معمولاٌ بیدار میشدن، میرفتن کنار گوشه همین درختا واسه خودشون جا درست میکردن نماز شب میخوندن، یکی از اونا همین شهید کشاورز بود یه جایی واسه خودش درست کرد و همونجا دل میداد.
🌷یادم میاد تو جزیرهی حورالعظیم که بودیم بعضی اوقات غذا خیلی کم میرسید چون مرزِمون آبی بود با قایق برامون غذا میآوردن بعد غذا خیلی کم میرسید. گاهی اوقات که غذا نبود بچهها مجبور میشدن میرفتن نون خشکهایی رو که دور ریخته بودن دوباره جمع میکردن میخوردن، ولی این شهید بزرگوار غذای خودشو معمولاً میداد به بچههایی که جوونتر بودن. خودش خیلی کم غذا میخورد.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز ابراهیم کشاورز
راوی: رزمنده دلاور علیاکبر خوانیغما
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
✅کانال "شهدارایادکنیم"
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
#موانع_ما....
#موانع_آنها!!
🌷نزدیک خط دشمن، وارد میدان مین شدیم. مشغول خنثی کردن مینها بودیم که ناگهان یک مین منور روشن شد. ظاهراً یکی از حیوانات منطقه روی مین رفته بود. ناچار از میدان مین خارج شدیم و به سمت خط خودی حرکت کردیم. در طول راه به موانع چند لایهی دشمن فکر میکردم.
🌷به آن همه مین و سیم خاردار و بشکههای انفجاری و.... که دشمن برای ممانعت از نفوذ ما به کار برده بود و آن را با خط خودمان مقایسه میکردم که هیچ مانعی نداشتیم. در همين موقع....
🌷....در همین موقع، پایم به سیم تلفنی گیر کرد و صدای «ترق و تروق» به هوا رفت. بچهها برای جلوگیری از نفوذ دشمن، تعدادی قوطی کنسرو و کمپوت را سوراخ کرده و با عبور سیم تلفن از میان آنها، مانع درست کرده بودند.
راوى: رزمنده دلاور عباس جعفری از تخریبچیهای دوران دفاع مقدس
❌ دست خالى دفاع كردن جلوى دشمنى كه تا بُن دندان مسلح بود، يعنى تمام غيرت....
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
✅کانال "شهدارایادکنیم"
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
#پارتی_بازی_در_بازی_مرگ!
🌷یک روز حاج قاسم سلیمانی مرا احضار کرد و درحالیکه خیلی عصبانی به نظر میرسید و ابروها را درهم کشیده و چین به پیشانی انداخته بود، گفت: «چرا بچههای تخریب را اینقدر اذیت میکنید؟!» با تعجب گفتم: «حاج آقا! من کسی را اذیت نکردم.» دستش را همراه با کاغذی که در آن بود، به طرفتم دراز کرد و گفت: «این نامه را بخوان.»
🌷تعدادی از بچههای تخریب نامهای به ایشان نوشته و شکایت کرده بودند که «شب عملیات، برادر مرتضی دوستان خودش را برای شناسایی و باز کردن معبر میفرستد و ما را که دوستان نزدیک او نیستیم، به گردانهای پشتیبانی میفرستد.» روحیه بچههای تخریب این بود؛ برای حضور در معبر و شهادت، رقابت میکردند.
راوی: رزمنده دلاور مرتضی حاج باقری
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
✅کانال "شهدارایادکنیم"
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
#جنازهاش_مرا_همراهی_میکرده!
🌷دوست پدرم تعریف می کرد: "پردهی چادر را کنار زدم. نگاهم به حسینعلی افتاد که داشت وضو میگرفت. به طرفش رفتم و احوالپرسی کردم با خوشحالی گفت: «خدا یه دختر دیگه بهم داده الآن چهل روزشه.» دستم را کشید تا به نماز جماعت برسیم بعد از خواندن نماز و کلی صحبت، خوابیدیم. وقتی برای نماز صبح بیدار شدم دیدم سرجایش نیست. سراغش را از بچهها گرفتم گفتند: «برای جمعآوری جنازهها رفته.»
🌷قرار بود به مرخصی برویم. گمان کردم تنهایم گذاشته و رفیق نیمه راه شده است. سوار هلیکوپتری شدم که شهدا را حمل میکرد. زمزمه بود که چند تا از این شهدا دامغانیاند به دامغان که رسیدم گفتند: «حسینعلی شهید شده.» خیلی متأثر شدم. بعد فهمیدم که رفیق نیمه راه نبوده و جنازهاش در هلیکوپتر مرا همراهی میکرده. گفتم: «حسینعلی دس مریزاد که رفیق بامعرفتی هستی اما کاش منو هم با خودت میبردی."
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز حسینعلی اکبرزاده
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
✅کانال "شهدارایادکنیم"
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅