eitaa logo
شهدا و ایثارگران صفادشت
219 دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
9 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا، و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadasafadasht ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌼🌷🌼🌹🌹🌼🌷🌼🌹🌹 مزدی بودکه خدا برای مجاهدات بی شمار این بنده برگزیده اش قرارداده بود. در آبان سال ۱۳۶۳ به همراه برادرش ( كه مسئول اطلاعات و عمليات تيپ ۲ لشكر علي‌بن ابيطالب(ع) بود) جهت شناسايي منطقه عملياتي از کرمانشاه به سمت حركت مي‌كنند . در آنجا به برادران مي‌گويد : من چند ساعت پيش خواب ديدم كه و ، شديم ! موقعي كه عازم منطقه مي‌شوند، راننده‌شان را پياده كرده و مي‌گويند : خودمان مي‌رويم . حتي در مقابل درخواست يكي از برادران ، مبني بر همراه شدن با آنها ، برادر به او مي‌گويد : تو اگر بشوي ، جواب عمويت را نمي‌توانيم بدهيم ، اما ما دو اگر بشويم جواب را مي‌توانيم بدهيم . فرمانده محبوب بسيجيها ، ، سرانجام پس از ساليان طولاني دفاع در جبهه‌ها و شركت در عمليات و صحنه‌هاي افتخارآفرين ، همراه با برادرش در درگيري با ضدانقلاب شربت نوشيدند و روح بلندشان از اين جسم خاكي به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارشان ماوي گزينند . شادی روح و 🌹🌹🌼🌷🌼🌹🌹🌼🌷🌼🌹🌹 کانال شهدا و ایثارگران صفادشت @shohadasafadasht
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 پرستار به صورت رنگ پریده و لب های ترک خورده و مجروح نگاه کرد و بعد به پاهای زخمی اش و گفت : اجازه بدهید داروی بی هوشی تزریق کنم ، این طوری کمتر درد می کشید هم ناله ای کرد و گفت : نه ، بی هوشم نکن ، دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخم های عمیق تری دارند . 🌹🌹🕊🌺🕊🌹🕊🌺🕊🌹🌹 کانال شهدا و ایثارگران صفادشت ✅👉 @shohadasafadasht97
🌴🌹🕊🌷🕊🌹🌴 پرستار به صورت رنگ پریده و لب های ترک خورده و مجروح نگاه کرد و بعد به پاهای زخمی اش و گفت : اجازه بدهید داروی بی هوشی تزریق کنم ، این طوری کمتر درد می کشید . هم ناله ای کرد و گفت : نه ، بی هوشم نکن ، دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخم های عمیق تری دارند . 🌴🌹🕊🌷🕊🌹🌴 eitaa.com/shohadasafadasht
🌷🕊🥀🕊🥀🕊🌷 چگونه باور کنم رفتنت را ؟ پاشو ، مگر نمی بینی دور را گرفته اند؟ پاشو دلم رفته بین الحرمین کنار بند بند وجودم دم گرفته" ای اهل حرم و نیامد" پاشو دلمان برای برای برای آرزوهای تنگ‌ می شود پاشو هنوز زیادی باقی مانده پاشو دلم برای خم ابرویت تنگ شده برای اخم های پر صلابت برای پر صلابتت چگونه باور کنم را!؟ آنقدر در کوه ها و بیابان ها به دنبال گشتی تا آخر تو را در گرفت و حالا دورت را گرفته اند قسم به حرمت برای هر قطره باید هزینه ها بدهند . بشنو "بسم الله القاسم الجبارین" را پشت بی سیم می گویند! بر روی زمین نمی ماند . 🌷🕊🥀🕊🥀🕊🌷 eitaa.com/shohadasafadasht
3.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 خانواده‌اش را در حادثه تروریستی شاهچراغ از دست داد 🕊 بعد از انتقال حادثه تروریستی حرم به بیمارستان، در همان لحظات اولیه این ویدئو در گفتگو با یک با نام به سرعت در فضای شبکه‌های اجتماعی بازنشر شد . 🌴 حال با انتشار اعلام اسامی حادثه تروریستی ، مشخص شد که و این حادثه برای بسیار بیشتر از چیزی است که او تا به این ساعت متوجه آن نشده است . 🌹 متأسفانه ، و آرتین در این حادثه تروریستی خود را از دست داده و به رسیده‌اند .🕊 کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 مزدی بود که خدا برای مجاهدات بی شمار این بنده برگزیده اش قرارداده بود . در آبان سال ۱۳۶۳ به همراه برادرش كه مسئول اطلاعات و عمليات تيپ ۲ لشكر علي ‌بن ابيطالب (ع) بود جهت شناسايي منطقه عملياتي از مهاباد به سمت حركت مي‌كنند . در آنجا به برادران مي‌گويد : من چند ساعت پيش خواب ديدم كه و ، شديم ! موقعي كه عازم منطقه مي‌شوند، راننده‌شان را پياده كرده و مي‌گويند : خودمان مي‌رويم . حتي در مقابل درخواست يكي از برادران ، مبني بر همراه شدن با آنها ، برادر به او مي‌گويد : تو اگر بشوي ، جواب عمويت را نمي‌توانيم بدهيم ، اما ما دو اگر بشويم جواب را مي‌توانيم بدهيم . فرمانده محبوب بسيجيها ، ، سرانجام پس از ساليان طولاني دفاع در جبهه‌ها و شركت در عمليات و صحنه‌هاي افتخارآفرين ، همراه با برادرش در درگيري با ضدانقلاب ، شربت نوشيدند و روح بلندشان از اين جسم خاكي به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارشان ماوي گزينند . 🌹 🌹 شادی روح و کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 پرستار به صورت رنگ پریده و لب های ترک خورده و مجروح نگاه کرد و بعد به پاهای زخمی اش و گفت : اجازه بدهید داروی بی هوشی تزریق کنم ، این طوری کمتر درد می کشید . هم ناله ای کرد و گفت : نه ، بی هوشم نکن ، دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخم های عمیق تری دارند .
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 مزدی بود که خدا برای مجاهدات بی شمار این بندگان برگزیده‌اش قرارداده بود. در آبان سال ۱۳۶۳ به همراه برادرش كه مسئول اطلاعات و عمليات تيپ ۲ لشكر علي ‌بن ابيطالب (ع) بود جهت شناسايي منطقه عملياتي از مهاباد به سمت حركت مي‌كنند. در آنجا به برادران مي‌گويد: من چند ساعت پيش خواب ديدم كه و ، شديم! موقعي كه عازم منطقه مي‌شوند، راننده‌شان را پياده كرده و مي‌گويند: خودمان مي‌رويم. حتي در مقابل درخواست يكي از برادران، مبني بر همراه شدن با آنها، برادر به او مي‌گويد: تو اگر بشوي، جواب عمويت را نمي‌توانيم بدهيم، اما ما دو اگر بشويم جواب را مي‌توانيم بدهيم. فرمانده محبوب بسيجيها، ، سرانجام پس از ساليان طولاني دفاع در جبهه‌ها و شركت در عملیات‌های مختلف و صحنه‌هاي افتخارآفرين، همراه با برادرش در کمین با ضدانقلاب، شربت نوشيدند و روح بلندشان از اين جسم خاكي به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارشان ماوي گزينند. 🌹 🌹 شادی روح و کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 پرستار به صورت رنگ پریده و لب‌های ترک‌خورده و مجروح و به پاهای زخمی‌ نگاه کرد و گفت: اجازه بدهید داروی بی‌هوشی تزریق کنم، این طوری کمتر درد می‌کشید. هم ناله‌ای کرد و گفت: نه، بی‌هوشم نکن، دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخم‌های عمیق‌تری دارند. کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 مزدی بود که خدا برای مجاهدات بی شمار این بندگان برگزیده‌اش قرارداده بود. در آبان سال ۱۳۶۳ به همراه برادرش كه مسئول اطلاعات و عمليات تيپ ۲ لشكر علي ‌بن ابيطالب (ع) بود جهت شناسايي منطقه عملياتي از مهاباد به سمت حركت مي‌كنند. در آنجا به برادران مي‌گويد: من چند ساعت پيش خواب ديدم كه و ، شديم! موقعي كه عازم منطقه مي‌شوند، راننده‌شان را پياده كرده و مي‌گويند: خودمان مي‌رويم. حتي در مقابل درخواست يكي از برادران، مبني بر همراه شدن با آنها، برادر به او مي‌گويد: تو اگر بشوي، جواب عمويت را نمي‌توانيم بدهيم، اما ما دو اگر بشويم جواب را مي‌توانيم بدهيم. فرمانده محبوب بسيجيها، ، سرانجام پس از ساليان طولاني دفاع در جبهه‌ها و شركت در عملیات‌های مختلف و صحنه‌هاي افتخارآفرين، همراه با برادرش در کمین با ضدانقلاب، شربت نوشيدند و روح بلندشان از اين جسم خاكي به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارشان ماوي گزينند. 🌹 🌹 شادی روح و کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 پرستار به صورت رنگ پریده و لب‌های ترک‌خورده و مجروح و به پاهای زخمی‌ نگاه کرد و گفت: اجازه بدهید داروی بی‌هوشی تزریق کنم، این طوری کمتر درد می‌کشید. هم ناله‌ای کرد و گفت: نه، بی‌هوشم نکن، دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخم‌های عمیق‌تری دارند. کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht