eitaa logo
شهدا و ایثارگران صفادشت
201 دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
5 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا، و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadasafadasht ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختر شهید صدرزاده : من نمی‌تونم شب بخوابم، چون دلم برای بابا تنگ میشه!😔 کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🌹🇮🇷🕊🇮🇷🌹 *🍀 السلام علیک یا اباصالح المهدی عج🍀* 🌹 🌹* فَاقْرَءُوا مَا تَيسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ (مزمل/ ۲۰) 📖 امروز صفحه ۶۰۱ قرآن کریم عزیزانی که برنامه جزء خوانی دارند، 📖 امروز جزء ۶ قرآن کریم 🌹 🌹 ان شاءالله در دنیا با قرآن مانوس و در آخرت با قرآن محشور شوید. 🌺🍃🌸🍃🌺 کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨             🍃🌸    🌸🍃 🍃🌹  🌹🍃 و من كلام له (علیه السلام) كلّم به طلحة و الزبير بعد بيعته بالخلافة و قد عَتَبا عليه من ترك مشورتهما، و الاستعانة في الأمور بهما: لَقَدْ نَقَمْتُمَا يَسِيراً وَ أَرْجَأْتُمَا كَثِيراً؛ أَلَا تُخْبِرَانِي أَيُّ شَيْءٍ كَانَ لَكُمَا فِيهِ حَقٌّ دَفَعْتُكُمَا عَنْهُ، أَمْ أَيُّ قَسْمٍ اسْتَأْثَرْتُ عَلَيْكُمَا بِهِ، أَمْ [أَوْ] أَيُّ حَقٍّ رَفَعَهُ إِلَيَّ أَحَدٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ضَعُفْتُ عَنْهُ، أَمْ جَهِلْتُهُ أَمْ أَخْطَأْتُ بَابَهُ؟ وَ اللَّهِ مَا كَانَتْ لِي فِي الْخِلَافَةِ رَغْبَةٌ وَ لَا فِي الْوِلَايَةِ إِرْبَةٌ، وَ لَكِنَّكُمْ دَعَوْتُمُونِي إِلَيْهَا وَ حَمَلْتُمُونِي عَلَيْهَا، فَلَمَّا أَفْضَتْ إِلَيَّ نَظَرْتُ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ مَا وَضَعَ لَنَا وَ أَمَرَنَا بِالْحُكْمِ بِهِ فَاتَّبَعْتُهُ وَ مَا اسْتَنَّ النَّبِيُّ (صلی الله علیه وآله) فَاقْتَدَيْتُهُ، فَلَمْ أَحْتَجْ فِي ذَلِكَ إِلَى رَأْيِكُمَا وَ لَا رَأْيِ غَيْرِكُمَا، وَ لَا وَقَعَ حُكْمٌ جَهِلْتُهُ فَأَسْتَشِيرَكُمَا وَ إِخْوَانِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ، وَ لَوْ كَانَ ذَلِكَ لَمْ أَرْغَبْ عَنْكُمَا وَ لَا عَنْ غَيْرِكُمَا. وَ أَمَّا مَا ذَكَرْتُمَا مِنْ أَمْرِ الْأُسْوَةِ، فَإِنَّ ذَلِكَ أَمْرٌ لَمْ أَحْكُمْ أَنَا فِيهِ بِرَأْيِي وَ لَا وَلِيتُهُ هَوًى مِنِّي، بَلْ وَجَدْتُ أَنَا وَ أَنْتُمَا مَا جَاءَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) قَدْ فُرِغَ مِنْهُ، فَلَمْ أَحْتَجْ إِلَيْكُمَا فِيمَا قَدْ فَرَغَ اللَّهُ مِنْ قَسْمِهِ وَ أَمْضَى فِيهِ حُكْمَهُ، فَلَيْسَ لَكُمَا وَ اللَّهِ عِنْدِي وَ لَا لِغَيْرِكُمَا فِي هَذَا عُتْبَى. أَخَذَ اللَّهُ بِقُلُوبِنَا وَ قُلُوبِكُمْ إِلَى الْحَقِّ وَ أَلْهَمَنَا وَ إِيَّاكُمُ الصَّبْرَ. ثم قال (علیه السلام) رَحِمَ اللَّهُ رَجُلًا رَأَى حَقّاً فَأَعَانَ عَلَيْهِ، أَوْ رَأَى جَوْراً فَرَدَّهُ وَ كَانَ عَوْناً بِالْحَقِّ عَلَى صَاحِبِهِ. 🌹 🌹 (طلحه و زبير پس از بيعت با امام عليه السّلام اعتراض كردند كه چرا در امور كشور با آنان مشورت نكرده و از آنها كمك نگرفته است.) برخورد قاطعانه با سران ناكثين (طلحه و زبير): به اندك چيزى خشمناك شديد، و خوبى هاى فراوان را از ياد برديد ممكن است به من خبر دهيد كه كدام حقّى را از شما باز داشته ام يا كدام سهم را براى خود برداشته ام. و بر شما ستم كردم و كدام شكايت حقّى پيش من آورده شده كه ضعف نشان دادم و كدام فرمان الهى را آگاه نبوده و راه آن را به اشتباه پيموده ام. به خدا سوگند، من به خلافت رغبتى نداشته، و به ولايت بر شما علاقه اى نشان نمى دادم، و اين شما بوديد كه مرا به آن دعوت كرديد، و آن را بر من تحميل كرديد. روزى كه خلافت به من رسيد در قرآن نظر افكندم، هر دستورى كه داده، و هر فرمانى كه فرموده پيروى كردم، به راه و رسم پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اقتدا كردم. پس هيچ نيازى به حكم و رأى شما و ديگران ندارم، هنوز چيزى پيش نيامده كه حكم آن را ندانم، و نياز به مشورت شما و ديگر برادران مسلمان داشته باشم، اگر چنين بود از شما و ديگران روى گردان نبودم. و امّا اعتراض شما كه چرا با همه به تساوى رفتار كردم: اين روشى نبود كه به رأى خود، و يا با خواسته دل خود انجام داده باشم، بلكه من و شما اين گونه رفتار را از دستور العمل هاى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آموختيم، كه چه حكمى آورد و چگونه آن را اجرا فرمود. پس در تقسيمى كه خدا به آن فرمان داد به شما نيازى نداشتم. سوگند به خدا، نه شما، و نه ديگران را بر من حقّى نيست كه زبان به اعتراض گشايند. خداوند قلب هاى شما و ما را به سوى حق هدايت فرمايد، و شكيبايى و استقامت را به ما و شما الهام كند. (سپس فرمود) خدا رحمت كند آن كس را كه حقّى را بنگرد و يارى كند، يا ستمى مشاهده كرده آن را نابود سازد، و حق را يارى داده تا به صاحبش باز گردد. کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🌹🇮🇷❤️🇮🇷🌹 🌹✨ فرازهایی از وصیتنامه شهید والامقام 🌹 🌹🇮🇷 علی اصغر صحراپور 🕊 بسم الله الرحمن الرحيم پس از ستایش خداوند تبارک و تعالی و سلام و صلوات بر رسول خدا و ائمه طاهرین و درود بر روان تابناک شهیدان و با درود و سلام فراوان بر امام امت، بنیانگذار جمهوری اسلامی و نایب بر حق حجت بن الحسن (عج) و با سلام به امت غیور و مسلمان ایران. بارالها! توفيق بندگی و عبادت را از تو می‌خواهم و از شر شیطان رجیم و انحرافات این دنیای فانی به تو پناه می‌برم و از تو قدرت انجام وظیفه می‌خواهم و در راه و برای رضای تو به صحنه پیکار با دشمنانت می‌شتابم تا به یاری تو در راه نابود کردن کفر سهمی داشته باشم و کمی از دین خود را به شهدا و اسلام عزیز ادا کرده و کمی از گناهانم کاسته شود و بار سنگین مسوولیت از دوشم برداشته تا هرچه سبک‌تر از گناه به سویت بشتابم. و شما، ای کسانی که قرآن می‌خوانید و ادعای مسلمانی می‌کنید و می‌گویید که ما خدا را شناخته‌ایم و وظیفه‌مان را انجام داده‌ایم؛ وقتی خدا را خواهید شناخت که در راه خدا و برای خدا جهاد کنید و به جبهه‌ها بیایید و با حق تعالی ارتباط پیدا کنید تا خداگونه شوید. انسان وقتی به بزرگترین درجه کمال رسید، به لقاالله می‌رسد و در نزد خدا روزی می‌خورد. هان، ای کسانی که هنوز در خواب غفلت هستید؛ اندکی به خود آیید و احساس مسوولیت کنید که دیگر زندگی خفت بار بس است. ای منافقین و کوردلان، بدانید که من آگاهانه راهم را انتخاب کرده‌ام و خود به سوی جبهه شتافتم که خط سرخ شهادت، خط آل محمد و على است. ای امام عزیز، سوگند به خون مقدس شهدا که حاضرم چندبار کشته شوم و دوباره زنده گردم و دوباره کشته شوم تا خاطر تو آسوده باشد و شاید به ندای حسین گونه‌ات پاسخ گفته باشم که تو بودی که مرا از قعر دوزخ به قله‌های جنت صعود دادی و تو ما را با انقلاب حسین گونه‌ات از سیاه چال گمراهی نجات دادی. ای مادرم، گرچه می‌دانم که قلب تو نازک است و طاقت دوری مرا نداری؛ ولی چه کنم که مکتبم، دینم، ایمانم و وجدانم به من اجازه نداد که در پشت جبهه در رختخواب نرم بخوابم و در آخرت نزد شهدا روسیاه باشم؛ ولی دوست دارم که پس از خبر شهادتم دست‌ها را به سوی آسمان بلند کنی و خدا را شکر کنی، که تو هم در نزد خدا ثوابی بس عالی داری و این امانت را چه زیبا به صاحبش پس دادی و از خداوند طلب صبر برای خودت و طلب مغفرت برای من کنی. پدر جانم، امیدوارم که مرا حلال کنی و پس از شهادتم ایمانت قوی‌تر گردد و در مقابل ضد انقلاب مستحکم باشی و هیچ خوف و هراسی به دلت راه ندهی؛ چرا که خواست خدا در این است. و شما ای خواهر و برادرم که زندگی تازه‌ای را آغاز کرده‌اید. امیدوارم که در کارهایتان همیشه به یاد خدا باشید و پایبند به این دنیا نباشید که منزل ما جای دیگر است و امیدوارم که با تربیت فرزندانی خوب در راه به ثمر رسیدن این انقلاب نقشی داشته باشید و ان شاالله که در زندگی‌تان موفق و پیروز باشید و از تمام کسانی که بر گردن من حقی دارند، رضایت و حلالیت می‌طلبم. کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
به بهانه سالروز شهادت حاج اسدالله لاجوردی از یاران روایت امام خامنه ای از مظلومیت شهید لاجوردی رهبر انقلاب اسلامی در خطبه‌های نماز جمعه تاسوعای ۱۳۷۹ این‌گونه ‌فرمودند که: «من این درد درونی خودم را فراموش نمی‌کنم که در یک‌سال‌ونیم پیش، وقتی که شهید عالی‌مقام و سیدعزیز و بزرگوار، شهید لاجوردی به شهادت رسید - کسی که چهره بسیار درخشانی بود و بسیار کسان از مجاهدات او در دوران مبارزات و در دوران اختناق خبر ندارند که این مرد چه کرد و کجاها بود و چگونه زندگی کرد، چه زندان‌هایی کشید و چه زحمت‌هایی متحمل شد. بعد از انقلاب نیز بی‌تظاهرترین کارها را که سخت‌ترین هم بود، بر دوش گرفت و آخر هم شهید شد- یکی از روزنامه‌های آلمان نوشت ترور لاجوردی، ترور نیست! یعنی آنها عنوان ترور را هم عوض کردند. چرا؟ چون به‌وسیله ناراضیان داخلی انجام گرفته است! تبلیغات رسانه‌های دنیا این است.» کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🌹 🔷 جانباز شهید فرمانده گروهان بعثت گردان زهیر شهادت: اول شهریور 1367 مصادف با عصر روز عاشورا محل شهادت: ارتفاعات مشرف به جاده بوکان مهاباد در آخرین ماموریت لشگر10 در دفاع مقدس: مقابله با ضد انقلاب ✅ علی شکاری در گردان زهیر جایگاه ویژه ای داشت.. علی در عین ابهت و صلابت به نهایت رئوف و مهربان بود اون هایی که علی رو ندیده و نمی شناسند کافیست به عکسش زول بزنند و محبت و رفاقت با علی رو در وجودشون حس کنند. چهره مهربان و نگاه نافذش خیلی ها رو شکار کرد و چون پروانه گرد شمع وجودش جمع شدن.. این تعارف نیست... کلمات و جملات گنجایش توصیف علی رو ندارند... علی از شاگردان ممتاز فرمانده گردان زهیر(ع) بود علی ابهت و دلاوری رو در محضر حاج داوود آموخته بود بود که پنجه در پنچه دشمن انداخت و مچ دست راستش در افتاد.. کمتر علی رو با آستین خالی می دیدی... سعی می کرد با دست مصنوعی آستین رو پر کنه... علی برادر دو شهید بود و جانبازی هم می تونست بهانه ای باشه که بیشتر در خدمت مادرش باشه.. اما علی جبهه بود و جبهه بود.... علی رفیق های خوبی داشت که همه شون شهید شدن.. یک ماه قبل از شهادت ، داغ رفیقی دیگر بر دلش نشست... سید حمید متولیان رزمنده گردان زهیر ، شوهر خواهر علی بود او جزء نیروهای امنیت پرواز بود سید حمید روز 12 تیرماه 1367 اسمش در لیست پرواز هواپیمای ارباس بود... اون هواپیما با موشک ناو وینسنس آمریکایی در خلیج فارس سقوط کرد و سید حمید هم آسمانی شد... کسی نمیدونه به علی چه گذشت در اون 15 روزی که پیکر سید حمید در میان امواج خلیج فارس گرفتار بود... بعد از 15 روز خبر رسید پیکری متلاشی شده در بندر لنگه روئیت شده و کارت شناسایی همراهش نشانی از سید حمید متولیان می داد. روزهای آخر تیرماه پیکر سید حمید بعد از تشییع در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) آرمید و علی هم بعد از مراسمات سید حمید با مادر و خواهر داغدیده اش که طفلی از سید حمید را در آغوش داشت خداحافظی کرد و راهی جبهه شد... لشگر 10 سیدالشهداء(ع) در نیمه اول مرداد 67 نبرد سختی را پشت سر گذاشت ... تازه آتش بس اعلام شده بود و قرار بود نیروهای UN در مرز مستقر شوند... خبر رسید ضد انقلاب از فرصت آتش بس سوء استفاده کرده و ارتفاعات مشرف به جاده بوکان و مهاباد را تصرف کرده... بخشی از رزمندگان لشگر10 از جنوب با هواپیما اومدند و بخشی از نیروهای لشگر از مقر میاندوآب راهی منطقه نبرد شدند... علی شکاری هم با نیروهای گروهانش به منطقه درگیری عازم شد ..... روزهای تاسوعا و عاشورا سال 1367 روزهای درگیری با ضد انقلاب بود... ظاهرا جنگ رسما تمام شده بود اما درب باغ شهادت بسته نشده بود روز عاشورا گروهان بعث راهی شد برای ضربه زدن به ضد انقلاب و عصر روز عاشورا بود که تیری که از اسلحه دشمن رها شد سر علی شکاری را نشانه رفت و علی شکاری همزمان با شهادت اربابش اباعبدالله الحسین ندای ارجعی را لبیک گفت.... شهید علی شکاری در زمره آخرین شهدای دفتر شهادت شهیدان لشگر10 سیدالشهداء(ع) است... علی مزدش را گرفت و به برادران شهیدش ملحق شد و پیکر مطهرش در گلزار شهدای بهشت زهراء سلام الله علیها میهمان خاک شد. روحش شاد... و مجالست با اربابش اباالفضل العباس نوش جانش باد جامانده از شهدا(جعفرطهماسبی) کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🌹 شهادت : 31 مرداد 1367 محل شهادت: جاده بوکان مهاباد ✅ اخلاص توی وجودش موج می زد . یک جوان صاف و ساده و با همه وجود مهربان بود. هر کاری به او می گفتی نه نمی گفت. بعد از یک بود که به (ع) اومد. و در همون روزهای اول به علت سبقتش در کمک به دیگران معروف شد. بسیجی شهید فقط برای بندگی خدا جبهه اومد و بس.... و هرکجا شیرینی بنده گی خدا رو می چشید راضی بود و با هیچ چیزی عوض نمی کرد. اصغر یک نوجوان قبراق و نترس بود و جوون می داد برای شکافتن میدان های مین و شکستن ابهت موانع دشمن... روحش شاد باشه 🔴 تصویر برای بهمن 65 و حین و پشت خاکریز در غرب کانال ماهی است و این ها هم مامور به گردان لشگر10هستند.از سمت راست... ... علی اکبر جعفری .... سید هادی موسوی کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht