eitaa logo
شهدا و ایثارگران صفادشت
217 دنبال‌کننده
21.8هزار عکس
4.9هزار ویدیو
9 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا، و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadasafadasht ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 پنج عملیات کربلای ۵ نام عملیاتی تهاجمی از جانب نیروهای نظامی ایران علیه نیروهای نظامی عراق در جریان جنگ ایران و عراق می‌باشد. این عملیات ششمین عملیات نیروهای مسلح ایران برای فتح بصره محسوب می‌شود. نیروهای ایرانی عملیات را با رمز «یا زهرا (س)» در محور شلمچه - کانال ماهی به صورت گسترده در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۶۵ با فرماندهی سپاه آغاز نمودند. عملیات کربلای ۵ با ۱۵ روز فاصله در پی عملیات کربلای ۴ انجام شد. این عملیات پر هزینه‌ترین و پر تلفات‌ترین عملیات جنگ بود و از آن به عنوان آغازی بر پایان جنگ ایران و عراق یاد می‌کنند. در نتیجه این عملیات نیروهای نظامی ایران اگرچه از دستیابی به هدف اصلی عملیات، یعنی تسخیر شهر بصره، بازماندند با این حال توانستند حدود ۱۵۰ کیلومتر از منطقه اشغالی شلمچه را آزاد و قسمت‌هایی از جنوب عراق در تصرف خود درآورند. در انتهای عملیات خطوط پدافندی ایران در نزدیکی پتروشیمی عراق ایجاد گردد. از این عملیات به عنوان عملیات محاصره بصره نیز نام می برند. 🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 eitaa.com/shohadasafadasht
سیدالشهداء_علیه_السلام از آنجا که ارتفاعات مرزی# قلاویزان به ویژه در تثبیت 1 و مناطق آزاد شده نقش حساس و استراتژیکی داشت لذا فرماندهان بر آن شدند تا با تصرف کامل ارتفاعات قلاویزان و قله 223 بر منطقه عملیاتی کربلای 1 (منطقه عمومی مهران) و و عراق اشراف کامل یافته و تثبیت عملیات نمایند. لذا این مرحله در سحرگاه 16/4/65 با حمله هماهنگ لشکرهای 10 (ع) و 27 آغاز شد. گردان (ع) از لشکر 10 سید الشهداء با سرعت عمل و عبور از استحکامات و موانع دشمن و دو یال چپ ارتفاع 223 آخرین ارتفاعات قلاویزان را به تصرف در آوردند. گردان‌های(ع) و از لشکر 10 سید الشهداء (ع) باقیمانده یال‌های 223 در غرب این قله را تصرف کردند. در جریان این عملیات قرارگاه تاکتیکی تیپ 24 مکانیزه لشکر 10 دشمن منهدم و تعدادی از عناصر آن از جمله به اسارت در آمد. شادی ارواح طیبه همه شهدا بویژه شهدای عملیات کربلای یک و آزادسازی مهران صلوات کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🌹 شهادت : 31 مرداد 1367 محل شهادت: جاده بوکان مهاباد ✅ اخلاص توی وجودش موج می زد . یک جوان صاف و ساده و با همه وجود مهربان بود. هر کاری به او می گفتی نه نمی گفت. بعد از یک بود که به (ع) اومد. و در همون روزهای اول به علت سبقتش در کمک به دیگران معروف شد. بسیجی شهید فقط برای بندگی خدا جبهه اومد و بس.... و هرکجا شیرینی بنده گی خدا رو می چشید راضی بود و با هیچ چیزی عوض نمی کرد. اصغر یک نوجوان قبراق و نترس بود و جوون می داد برای شکافتن میدان های مین و شکستن ابهت موانع دشمن... روحش شاد باشه 🔴 تصویر برای بهمن 65 و حین و پشت خاکریز در غرب کانال ماهی است و این ها هم مامور به گردان لشگر10هستند.از سمت راست... ... علی اکبر جعفری .... سید هادی موسوی کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
4 دیماه 1365 راوی: ماموریت که به گردان ها مامور می‌شدند علاوه بر . ماموریت انفجار در طول مسیر عبور گردان ها رو هم داشتند. به جهت اینکه ماموریت (ع) عبور از حد ثارالله و حمله به بود باید از منطقه‌ای رد می‌شدند که نخلستان‌های پر حجم و آبراه های عریض و طویل وجود داشت و تدبیر شده بود که برای سریع رد شدن نیروها، با انفجار نخل ها پلی رو آبراه ها قرار بگیرد و قبل از اینکه دشمن خودش رو پیدا کند به او حمله کنیم. تیم‌های مامور شده به گردانها رو حمل می‌کردند که داخل آن با پودرآذر پر شده بود و در موقع نیاز باید مواد رو دور نخل می بستند و منفجر می کردند. برای عملیات کربلای۴ آمادگی خوبی کسب کرده بودند و از همه جهت توجیه شده بودند. قبل از مامور شدن تیم های تخریب به گردان ها فرمانده تخریب لشکر 10 همه مسوول تیم‌ها رو در زیر پل "هفتی هشتی" جمع کرد و آخرین مطالب رو یادآوری نمود و روی که روی زمین پهن بود نقطه‌ای را توی عراق نشون داد. ظاهر منبع آب بود و فرمود فردا صبح اونهایی که زنده و سالم موندن در این نقطه همدیگه رو می‌بینیم و تعهد شرعی از بچه ها گرفت که بعد از انجام ماموریت واگذار شده دنبال درگیری با دشمن نروند و در محل مورد نظر حضور پیدا کنند. کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🌹🌹 🌹 10 شهریورماه 1365 از اوائل اردیبهشت سال 1365 و بعد از خروج لشکر 10 از و دو ماه درگیری نفس‌گیر، ماموریت مقابله با دشمن در به لشکر 10 واگذار شد. دشمن در بهار سال 1365 به تلافی شکست و از دست دادن شهر فاو به تحرک افتاده بود و از و و و تا و به مواضع ما حمله نمود و در همه‌ی این ماموریت ها لشکر ۱۰ سیدالشهداء(ع) را به کارگرفتند و گردان ها بعد از ماموریت سخت و بیش از یکماه درگیری نزدیک با دشمن در اوائل مردادماه اجازه مرخصی و تجدید قوا پیدا کردند. تعدادی از فرماندهان گردان ها و واحدها توفیق تشرف به حج پیدا کردند و فرمانده لشکر هم از این فرصت برای ادامه درمان استفاده کرد و چشمانش را که در بر اثر ترکش آسیب دیده بود به تیغ جراحی سپرد. هنوز چند روزی از حضور بچه های لشکر۱۰ در تهران نگذشته بود که ابلاغ ماموریت جدید در منطقه عمومی پیرانشهر رسید. و از حاج آقا فضلی خواسته بودند که با تمام توان در ماموریت جدید ظاهر شود البته باید متذکر شد که از روحیه ولایت پذیری فرمانده لشگر10 نیروی زمینی سپاه در عملیاتها حسن‌استفاده را نمودند. و در این ماموریت هم لشگر10 فرماندهان قرارگاه را مایوس نکرد. با توجه به اینکه فرمانده لشکر زیر تیغ جراحی بود جانشین او هم به علت مجروحیت شدید امکان حضور در منطقه را نداشت و ، فرمانده عملیات، که در این شرایط باید لشکر را اداره کند هم به زیارت خانه خدا مشرف شده بودند و قرعه فال به جانشین ایشان برادر تقی دلیلی افتاد و به عنوان سرپرست لشگر10 برای معرفی شدند. و لشگر10 سیدالشهدا(ع) با 3 گردان رزمی یعنی به فرماندهی مهدی قندیل و گردان به فرماندهی عباس قهرودی و به فرماندهی و به کارگیری واحدهای پشتیبانی رزم در حضور پیدا کرد. کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
4 دیماه 1365 راوی: ماموریت که به گردان ها مامور می‌شدند علاوه بر . ماموریت انفجار در طول مسیر عبور گردان ها رو هم داشتند. به جهت اینکه ماموریت (ع) عبور از حد ثارالله و حمله به بود باید از منطقه‌ای رد می‌شدند که نخلستان‌های پر حجم و آبراه های عریض و طویل وجود داشت و تدبیر شده بود که برای سریع رد شدن نیروها، با انفجار نخل ها پلی رو آبراه ها قرار بگیرد و قبل از اینکه دشمن خودش رو پیدا کند به او حمله کنیم. تیم‌های مامور شده به گردانها رو حمل می‌کردند که داخل آن با پودرآذر پر شده بود و در موقع نیاز باید مواد رو دور نخل می بستند و منفجر می کردند. برای عملیات کربلای۴ آمادگی خوبی کسب کرده بودند و از همه جهت توجیه شده بودند. قبل از مامور شدن تیم های تخریب به گردان ها فرمانده تخریب لشکر 10 همه مسوول تیم‌ها رو در زیر پل "هفتی هشتی" جمع کرد و آخرین مطالب رو یادآوری نمود و روی که روی زمین پهن بود نقطه‌ای را توی عراق نشون داد. ظاهر منبع آب بود و فرمود فردا صبح اونهایی که زنده و سالم موندن در این نقطه همدیگه رو می‌بینیم و تعهد شرعی از بچه ها گرفت که بعد از انجام ماموریت واگذار شده دنبال درگیری با دشمن نروند و در محل مورد نظر حضور پیدا کنند. کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
🔹اردیبهشت سال 63 بود که برای کارکردن بچه های گردان در واقعی به اردوگاه شهدای تخریب در جاده آبادان رفتیم... میدان مین آموزشی وسیعی داشتند همه مین ها هم واقعی بود... مثلا مین والمرا داری چاشنی اشتعالی بود و درصورت بی توجهی عمل می‌کرد و مین به هوا پرتاب می‌شد... این میدان مین آموزشی چند کانال دو یا سه متری داشت که باید از اون رد می‌شدیم.... شب مانور یک ستون 15 نفری بودیم که مشغول زدن معبر شدیم و بچه ها به نوبت جاشون رو با هم عوض می‌کردند که همه، زدن معبر در تاریکی شب رو تمرین کنند... اون شب به کانال اول رسیدیم باید یکی از بچه ها که قدرت بدنی بالاتری داشت از کانال رد می‌شد و اونطرف کانال می ایستاد و کمک می‌کرد که بقیه هم بالا بیایند... از کانال اول رد شدیم و میدون مین دوم رو هم معبر زدیم و به کانال دوم رسیدیم. یکی از بچه ها که قد بلندتری داشت از کانال رد شد و دست ماها رو گرفت و بالا اومدیم ... بعد از من یکی از بچه ها بالا اومد... هنوز ده نفری مونده بودند که از کانال رد بشند که ما مشغول معبر زدن در میدون مین سوم شدیم و هرچه منتظر موندیم بقیه نیومدند... برگشتیم سمت کانال و دیدیم صدای قهقهه‌شون از داخل کانال میاد... وقتی سوال کردیم یکی از بچه ها گفت که اومدم گلی رو از کانال بالا بکشم که یه چیزی گفت و هر دوی ما خنده‌مون گرفت و توی کانال افتادیم.... گلی همیشه آماده شهادت بود... گلی عملیاتهای سختی رو با تخریب رفته بود اما شهادت سراغش نیومده بود و خودش هم می‌گفت من توی تخریب چیزیم نمیشه.... باید جایی برم که کسی من رو نشناسه.... گلی بعد از در تیرماه 1365 از گردان تخریب تسویه گرفت و رفت کرج و باز به جبهه برگشت ولی این‌بار دیگه به تخریب نیومد یادم نیست کدوم گردان و واحد لشگر ده رفت... اما گلی برای شهادت نشون شده بود... اسماعیل بعد از 4 سال حضور در جبهه در عملیات کربلای 5 و در معراج شلمچه در روز 22 دیماه 65 در سن 23 سالگی با سینه شکسته و پهلوی پاره شده از ترکش کینه دشمن بعثی در حالیکه یا زهرا (س) می‌گفت عروج کرد و خلاصه اینکه اسماعیل فرزند ابراهیم گل‌محمدی به مقصد شهادت رسید.... (راوی: جعفرطهماسبی) کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht