😅به یاد شکارچی لبخند😅
🌷یک شب من و حسن قبل از عملیات والفجر10و ظاهرا به دستور حاج نبی (بنا به گفته خود حسن)عازم شلمچه شدیم. چند روزی حسن ماند و به مرخصی برگشت. نیمه های یه شب حسن با سر و صدای زیاد در حالیکه بلند بلند می خندید وارد سنگر شد. اولش فکر کردم موج خورده و راستش کمی هم ترسیدم. ولی خوب که دقت کردم دیدم نه بابا مشکلی نداره بهش گفتم چته حسن چرا میخندی؟
با خنده و در حالی که دیگه بی حال شده بود قضیه خودش و حاج هاشمی را این جوری گفت:
وقتی رسیدم دیدم حاج هاشمی تو سجده است، رفتم پشت پرده ای که اویزان بود و با تغییر صدا و ملکوتی کردن آن گفتم حاج هاشمییی!!!!؟
حاجی هم بنده خدا در حالی که سجده بود وسرش هم از سجده بر نداشت وگفت بعله!!؟
بهش گفتم من امام زمانتم!!!!؟
حاجی با یه حالت تضرع امد سر بلند کنه، گفتم منی که امام زمانتم دوست دارم تو همین حالت سجده باشی!! و ازش خواستم حوایج خودشو بگه!!
بنده خدا شروع کرد به گفتن حوایج و یه خواسته هم برای شمس الدین گفت که دیگه تحمل نیاوردم و زدم زیر خنده!!!!؟
یهو سرشو بلند کرد و من هم دیدم هوا پسه پا گذاشتم به فرار؟!!
حسن می گفت حاجی دنبالم می دوید ومی گفت حسن یه روز به عمرم مونده باشه خونتو می ریزم؟؟
👆به روایت دکتر سید هادی موسوی
🌷🌹🌷
#شهیدﺟﺎﻭﻳﺪاﻻﺛﺮ حسن حق نگهدار
#شهدای_فارس
🌷🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
بارها شنیده بودم که ابرهیم، از این حرف که می گفتند: فقط میریم جبهه برای شهید شدن و... اصلا خوشش نمی آمد .
به دوستانش میگفت: همیشه بگید ما تا لحظه آخر تا جایی که نفس داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم، اگر خدا خواست و نمره ی ما بیست شد آن وقت شهید شویم
ولی تا اون لحظه ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم
میگفت باید اینقدر با این بدن کار کنیم ، اینقدر در راه خدا فعالیت کنیم که وقتی خودش صلاح دید، پای کارنامه ما را امضا کند و شهید شویم .
اما ممکن هم هست که لیاقت شهید شدن را با رفتار یا کردار بد از ما گرفته شود .
🌷شهید #ابراهیم_هادی🌷
یاد شهدا با صلوات
🌷 🌷🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
https://chat.whatsapp.com/FOxgd1bun2J88glqKT6oVh
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
در اثر تصادف قطع نخاع و فلج شدم.
حبیب ان سال #ماه_رمضان در بیمارستان نمازی معتکف شد و علاوه بر من از سایر بیماران قطع نخاعی پرستاری می کرد. پس از ترخیص هم کنارم بود. تا روزی که عازم جبهه بود.
گفت :من به جبهه می روم, اگر شهید شدم, اولین چیزی که از خدا می خواهم شفای توست…
مدتی بعد حس کردم انگشت پایم تکان می خورد. به پزشکم نشان دادم گفت: غیر ممکن است. اما به مرور بهبود پیدا کردم…
بعد ها دیدم ان روز که انگشت پایم تکان خورد روز #شهادت حبیب بود
*#شهیدحبیب_روزیطلب* 🌷
#شهدای_فارس 🌹
🌹
🌷🌹🌷🌹🌷🌹
*ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ*
..,...........
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔸روزه ام !
امّـا ...
هر روز حسرت مےخـورم
حسرت اخـلاص پاڪتان را
حسرت دل آسمانےتان را
وجـودم آنقدر پر شده
از هـواے زمین
ڪہ با دیدن هوای شما
هوایے می شوم گاهے...
📎جبهه ، انس با خاڪ و قرآن
🍁🍁
#ﺭﻭﺯﺗﺎﻥﺷﻬﺪاﻳﻲ 🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
حضـرت رسـول (ص) :
قـرض بگــیرید و قربانی کنیــد ؛ زیرا آن قرضی است ادا شدنى اســت ( این قرض را خـداوند سبحــان ادا مى کند)
🌷🌹🌷
با توجہ به توزیع حدود ۶۵۰ بسته معیشتے و بهداشتے در ماههاے رجب و شعبان و رمضــان ، به عنــایت حضرت زهــرا (س) ، قصد این را داریم در پایان ماه مبارک و عید سعید فطر اقدام به قربانے و ذبــح گوسفند، جهت رفع بلا و بیمارے ، نماییم
👇👇
شاید بتوانــیم در این روزهاے سخت مقدارے گوشت به دســت خانواده هایے برسانیــم که مدت هــاست رنگ گوشت را ندیده اند
🔽🔽🔽🔽
باز #به_نیابـت_شهدا و #نذرظــهورمنجےموعـود ، و به دستور رهـبرمان ، پاے غصہ هاے مردم نیازمند شهرمان هستیــم ....
👇👇
ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ:
6362141080601017
بانك آينده بــنام محمد پولادي
🔺▫️🔺▫️
*هییت شهداے گمنام شـــیراز*
🌹🌷🌹🌷🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
لطفا به دیگـران هم اطلاع بدهید
#زندگینامه_شهید_احسان_حدائق
#نویسنده_مریم_شیدا
#روایت_پنجاهم
#براساس_کتاب_میاندار
۱۳۶۱/۲/۳۱
از وقتی حاج محمود گفته بود احسان توی جاده تصادف کرده ،دل توی دلش نبود میترسید برایش اتفاقی افتاده باشد. آن هم توی جاده باریک که اگر یک ماشین تند می رفت گرد و خاکی بلند می شد که دید جلو نداشتی! سریع سوار ماشین شد و راه افتاد. در راه همه حواسش پیشِ احسان بود با خودش می گفت :حتماً تصادف بدی کرده که پیغام داده برویم دنبالش.
زیر لب همه اش دعا میکرد و ذکر می گفت تا رسید به جاده از سرعت کم کرد تا گرد و غبار بلند نشود .یک دفعه چشمش افتاد به احسان که کنار جاده به ماشین تکیه داده بود. هراسان از ماشین پیاده شد. خوب سرتاپای احسان را برانداز کرد روی صورتش گرد و غبار نشسته بود. کلاه روی سرش به رنگ خاک شده بود .وقتی دید چهار ستون بدنش سالم است نفس راحتی کشید .بعد به ذهنش آمد که نکند ماشین طوری شده! دور تا دور ماشین چرخید .اما ماشین هم سالم بود. مات و متحیر بود که دوباره فکر دیگری به ذهنش آمد. حتماً یک جایی از بدنش آسیب دیده میخواد مثل همیشه بی اهمیت جلوه داده و به روی خودش نیاره.
دستی به شانه احسان زد و گفت :«احسان یک پری بخور»
احسان دستهایش را بالا آورد و چرخی زد وقتی دید سالم است دوباره پرسید:« چی شده که پیغام دادی بیام دنبالت؟!»
آهی کشید. رفت جلوی ماشین و کاپوت را بالا زد. ته دودی از رادیاتور بلند شد و گفت« از اهواز برمی گشتم تو جاده غبار بود .جلومو ندیدم .خوردم به ماشین جلویی، رادیاتور ماشین سوراخ شد. آب قمقمه ام را داخل رادیاتور ریختم.»
_خدا خیرت بده این همه دنگ و فنگ که نداشت !یک کم آب میریختی داخل درست میشد زهره ما را هم بردی.
_ترسیدم تا منطقه آب رادیاتور خالی بشه و موتورش بسوزه!
اندوه در نگاهش موج میزد. در کاپوت را باز و مشغول بوکسل کردن ماشین شد شدند پرسید.:«حالا برای چی رفته بود اهواز»
در جواب احسان فقط سکوت کرد و چیزی نگفت(بعدها فهمیدم مسئول تدارکات نزدیک عملیات آزاد سازی خرمشهر از احسان خواسته بود که برای گرفتن خمپاره ۱۲۰ به اهواز برود اما دست خالی برگشت آن زمان چون نزدیکه عملیات بود خواسته بودند لام تا کام با کسی راجع به این مسئله صحبت نکند چون ممکن بود دهان به دهان شود و عملیات لو برود)
در راه برگشت احسان شروع کرد به سینه زدن و مداحی کردن در غم فراق شهید بهشتی روضه میخواند اشک صورتش را خیس کرده بود
_«چیه احسان؟! چرا اینقدر پکری؟!»
بغض راه گلویش احسان را بسته بود اشک هنوز روی گونه هایش می دوید.
_نکنه بخاطر ماشین ناراحتی !؟بابا چیزیش نشده. فقط یکم رادیاتور سوراخ شده این هم بچهها پیاده میکنند یک خال جوش بهش میزنن درست میشه!
_خاک تو سر من که ماشین بیتالمال را خراب کردم!
_خیلی به خودت سخت میگیری چیزی که نشده ،اینارا دولت و مردم برای استفاده بسیجی ها می دهند. این وسط هم ممکنه هر اتفاقی بیفته!
آهی کشید و سرش را از ماشین بیرون داد و گفت :«من که بسیجی نیستم! من که لیاقتش رو ندارم اسممو بزارن بسیجی!؟»
در واتس آپ 👇
https://chat.whatsapp.com/FOxgd1bun2J88glqKT6oVh
در ایتا 👇
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
مدتی بود که تعدادی از ضد انقلاب شروع به خشکاندن نخل های منطقه ما کرده بودند.
در پای نخل ها نفت می ریختند و باعث خشکیدن آنها می شدند. هر چه مأمور های انتظامی و اطلاعاتی پیگیری می کردند، نتوانستند رد آنها را بزنند و این موضوع واقعاً مسئله ساز شده بود.
ماه رمضان بود.
پدر گفت: مرا ببرید گلزار شهدا تا به باقر و اصغر متوسل بشوم!
مانع شدیم، اما می گفت من باید بروم. سحری که خورد راه افتاد.
بعد از طلوع آفتاب بود که دنبالش رفتیم. کنار مزار باقر و اصغر نشسته بود و دعا می خواند، او را برگردانیم.
افطار همان روز شخصی به در خانه ما آمد و خواست با پدر تنها صحبت کند.
آن شخص رو به عکس باقر و اصغر کرد و گفت: من به خاطر این دو نفر آمده ام که اعتراف کنم.
با اینکه خودش هم دستگیر شد اما اطلاعاتش باعث شد که آن گروه منافق لو برود!
🌸🌷🌸
#شهیدان_اصغر_و_باقر_سلیمانی
#شهدای_فارس ☘
#ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ ﺑﺎ ﺻﻠﻮاﺕ 🌹
🌷🌷🌹🌹🌷🌷
ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ
..,...........
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#مادر_شهید:
+ دیگه سفارش نکنم ها!
- از بر شدم #مامان..
😞😞
+ باز بگو دلم آروم شه
- سعی کنم #تیر نخورم
+ دیگه..؟
- اگه خوردم #شهید نشم..
+ دیگه..؟
- اگه شدم #پلاکمو گم نکنم
+ﭘﺲ ﺑﺮﻭ... دست علی به همراهت..
😔
ﻭﻟﻲ ﺑﭽﻪ ست ﺩﻳﮕﻪ ...
ﺑﺮﺧﻲ ﻣﻮاﻗﻊ ﺑﺎﺯﻳﮕﻮﺵ ﻣﻴﺸﻪ ...
ﺣﺮﻓﺎﻱ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭا ﻓﺮاﻣﻮﺵ ﻣﻴﻜﻨﻪ
🌹🌹
#شهدای_گمنام، به فدای دل مادراتون💔😭
🌺🌹🌺🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
🍃🌹🍃🌹
🔰 لوح | سردار سلیمانی
مهرماه سال گذشته در جواب به نامهی #ابوخالد، فرمانده کل گردانهای عزالدین قسام فلسطین:
👈 هر کس #ندای شما را بشنود و به یاری شما نشتابد #مسلمان_نیست❌❌
📆مهرماه ۱۳۹۸
#وفاء_لشهید_القدس
#قدس_خونبهایت
🌹🍃🌹🍃
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
#سیــره_شهـــدا
شبهــاے ســرد زمستــان گاهے دیرتر از بچــه ها به خــانه می آمــد؛ بعــد شهادتش فهـــمیدیم که شبــها هیزم هـــایی را پشـــت درب خانــه نیازمندان جهت استفاده گرمایشی می گذاشته و نیازمنـــدان صبـــح متوجه هیــــزم می شدنــد. ..
🌷🌹
#شهیدســیروس_ممنــون
#شهــدای_فــارس
🌷🌹🌹🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬــﺪاﻱ_ﻏـــﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ خالصانه
و عــاقلانــه وارد
رزمایش مواسات شویم...
💯 توفیـق بدانیـــم
در ایـن ماه مبـارڪــ رمضـان
در رزمایش مواسات سنگ تمام بگذاریم!
‼️ اگر از دستمان برود
مثل آنهایی که دفاع مقدّس
بودنــــد و از دستشــــان رفتــــ ،
حسرت و داغش تا ابد خنڪ نخواهد شد...
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
#ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩﺩاﻧﻠﻮﺩ
#استغاثه_جهانی_طلب_منجی
🌷🌹🌹🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
دور نیست اون روزے که
آهنگران بخواند
"قاسم" نبودے ببینی
#قدس_آزاد_گشته
خون یارانت❣
پر ثمر گشته
#ﺁﺯاﺩﻱقدس , ﺧﻮﻧﺒﻬﺎﻱ ﺣﺎﺝ ﻗﺎﺳﻢ
🌹🍃🌹🍃
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻫﻴﻴـــﺖ_ﺗﻌﻂﻴـــﻞ_ﻧﻤﻴﺸـــﻮﺩ....
👇👇👇👇
پنجشــبه 1 ﺧﺮﺩاﺩ / ساعــت ۱۸
آنلاین شوید
از دور #زیارت_شهـــدا انجام دهید/ زیارت عاشورا دستہ جمعے بخوانیـــم
🌷🌹🌷
پخش زنده در صفحه 👇:
https://instagram.com/shohadaye_shiraz?igshid=18bw34gt43xwk
مبلغ باشـــیدلطفا
🌹🌹🌹
#هییــت_شهداے_گمنـــام_شیــراز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻟﻂﻔﺎ ﻣﺒﻠﻎ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﻬﺪا ﺑﺎﺷﻴﺪ
🌹🌷🌹🌷
یک ماهی می شد که بازنشسته شده بود. گفت درخواست اعزام به سوریه داده ام. ساکم را آماده بگذار ، هر ساعت ممکنه احضارم کنند.
یکی دو روز بعد اعتکاف بود. آماده شد ، برود. کار جدیدی به او پیشنهاد شده بود. گفت : خوب دیگه ، از امروز برم سر کار.
رفت ، ساعت ٩:٣٠ زنگ زد ، گفت ساکم را آماده کن . باید برم...ظهر نشده فرودگاه بود. قبل از رفتن کارت پاسداری اش را در اورد ، به پسرش داد و گفت این دیگه به درد من نمیخوره!
پسرش گفت به در من هم نمی خوره!
حاجی با خنده گفت بلاخره یادگاریه.
عصر همان روز یکی از دوستانش زنگ زد و گفت: حاج عبدالله چی شد ، یه دفعه از وسط جلسه مفقود شد!!!
مفقود که گفت دلم ریخت.
ساعت ١٦:٣٠ از فرودگاه امام تهران پیام داد:با توكل بر خدا من پریدم!
#سردار_شهيد_عبدالله_اسكندري
#شهداي_فارس
#ﺳﺎﻟﺮﻭﺯﺷﻬﺎﺩﺕ
🌹🌹🌹🌹
ڪانــالــ_ﺷﻬـــﺪاے_غــریــبـــ_ﺷﻴــﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻓﺮﻫﻨﮓﺷﻬﺪاﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ
https://chat.whatsapp.com/FOxgd1bun2J88glqKT6oVh
•دلت که گرفت💔
•با رفیقی درد و دل کن
⇜که #آسمانی باشد
•این زمینیـ🌎ها
•در کارِ #خود مانده اند
#رفیق_شهید 🌷
#شهداگاهےنگاهے😔
🌹🍃🌹🍃
ﻫﺮﻛﺲ ﺩﻟﺶ ﺑﺮاﻱ ﺭﻓﻴﻖ ﺷﻬﻴﺪﺵ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ اﺯ ﺳﺎﻋﺖ 18 ﺁﻧﻼﻳﻦ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺷﻬﺪا اﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ:
👇👇
https://instagram.com/shohadaye_shiraz?igshid=18bw34gt43xwk
ﺗﺎﺩﻗﺎﻳﻘﻲ ﺩﻳﮕﺮ ...
ﺁﻧﻼﻳﻦ ﺷﻮﻳﺪ ....
ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺷﻬﺪا اﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻴﺪ
ﺑﺎ ﻫﻢ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻋﺎﺷﻮﺭا ﺑﺨﻮاﻧﻴﻢ
👇👇👇
https://instagram.com/shohadaye_shiraz?igshid=18bw34gt43xwk
هر وقت بچه ها را مسجد می برد، می گفت: برای پدرتان دعا کنید، پدرتان هنوز منتظر شهادت است.
خبر شهادت حاج عبدالله آن هم با آن کیفیت و از همه بدتر تصاویر شهادتش ابتداً خیلی برای بچه ها سخت بود و بی تابی می کردند. برای من هم شنیدن خبر قطعی شهادت حاج عبدالله سخت بود. می گویند دعایی که با دل شکسته بیان شود، به اجابت می رسد. همان لحظه متوسل شدم به حضرت زینب و از حضرت زینب کمک خواستم و گفتم: خدایا یک صبر زینبی به من بده!
بلافاصله یک آرامش خاصی در وجودم احساس کردم، انگار نه انگار که پاره تنم را در غربت با آن وضعیت شهید کردند و سر از بدن . هنوز که هنوز است هیچ احساس نبودش را نمی کنم. این که نیست ، قبری ندارد...
یک بار خواب ایشان را دیدم. می دانستم شهید شده است. گفتم: حاجی تو را به خدا به من بگید چی بر شما گذشت؟
می دانست تا جواب نگیرم رهایش نمی کنم. فقط یک کلمه گفت: فبشر الصابرین...[به صبر کنندگان بشارت بدهید.]
دو هفته از شهادت حاج عبدالله می گذشت. یکی از همرزمانش زنگ زد. گفت: دنبال پیکر حاج عبدالله هستیم. تکفیری ها گفتند در قبال پیکر حاج عبدالله یا باید پول بدهید یا اسیر.
دیدم بچه ها رفتند در اتاق. چند دقیقه بعد پسرم آمد و گفت: مادر از طرف ما به همکار بابا بگو، بابای ما حاضر نیست یک ریال از پول بیت المال را برای جنازه او به تکفیری ها بدن، یا اسیری را آزاد کنند. اگر ما پولی به آنها بدهیم، در واقع برای جنایات آنها کمک مالی کرده ایم.
بلاخره این موضوع برای ما حل شد که دیگر حتی جنازه ایشان هم بر نمی گردد.
منبع: همین نزدیکی![دیدار هایی با خانواده شهدا]
💐🌾
#شهیدحاج_عبدالله_اسکندری
#ﺷﻬﺪاﻱ ﻓاﺭﺱ
#شـبهای_جمعه
زندگی مان وقف #حســین❣ است
ما بی حســین
شوق #شهـادت نداشتیم❌
#شهید_مهدی_زین_الدین:
💢هرگاه شهدا🌷رادر شب جمعه یاد کردید، آنها شمارا نزد #اباعبدالله الحسین (ع) یاد می کنند😍
🌷🌹🌷🌹
ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪا, ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺷﻬﻴد ﺑﻲ ﺳﺮ ﻣﺪاﻓﻊ ﺣﺮﻡ ﺷﻬﻴﺪ ﺑﺰﺭﮒ اﺳﻼﻡ ﺳﺮﺩاﺭ ﺷﻬﻴﺪ ﻋﺒﺪاﻟﻠﻪ اﺳﻜﻨﺪﺭﻱ #صلوات🌺
🍃🌹🍃🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🕊🍁♥️🍁🕊
🥀تا اول و آخر سفر #باختن است
✨دربازی عشق♥️برد درباختن است
🥀از پیکر #بی_سـرم تعجـب نکنید
✨ #سرباز شدن برای سر باختن است
#شهید_عبداله_اسكندری🌷
#سردار_سر_به_نيزہ(جاویدالاثر)
#سالروز_شهادت
🌹🍃🌹🍃
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
#سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی : به یاری خداوند طلوع صبح پیروزی نزدیک است و زنگ مرگ صهیونیست های متجاوز به صدا درآمده است. مهرماه۹۸
🏷 #قدس_خونبهایت
#وفاء_لشهید_القدس
#ﻣﺮﮒ ﺑﺮ اﺳﺮاﻳﻴﻞ
🌷🌹🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
زمانی که شهید اسکندری با گروهی از همراهان سوری برای شناسایی مناطق تحت تصرف داعش رفته بودند، با یک گروه داعشی روبرو شدند و مجبور به درگیری میشوند.
در همین زمان است که شهید اسکندری از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و به شهادت میرسد. همراهان شهید اسکندری میگویند به علت آتشباری زیاد، پیکر شهید اسکندری جامانده است و به دست داعشیها افتاده است.
زمانی که خبر شهادت سردار اسکندری در رسانهها دستبهدست میشد، داعش، شهید اسکندری را شناسایی کرد و سر مبارک سردار را از بدن جدا کرد.
اولین روزی که خبر شهادت همسرم به ما رسید خیلی شرایط سخت بود. زمانی که تصویر سربریده همسرم در صفحههای مجازی ثبت شد هنوز من آن تصاویر را ندیده بودم که دیدم فرزندان درصدد هستند اینترنت خانه را قطع کنند، دلیل این کار را جویا شدم، هیچ جواب قانعکنندهای نیافتم.
دیدم فرزندانم با رایانه شخصی خود تصاویری را نگاه میکنند؛ دیگر نتوانستم صبر کنم و به هر ترتیبی که بود برای اولین بار عکسهای پیکر و سربریده شده همسرم شهید اسکندری را دیدم. در این لحظه بود که صحنه کربلا پیش رویم زنده شد، فرمایش حضرت زینب (س) را به یاد آوردم که فرمودند؛ در صحنه کربلا چیزی جز زیبایی ندیدم؛ لذا با تأسی به حضرت زینب (س) میگویم زمانی که سربریده همسرم را دیدم تمام آرزوی همسرم را دیدم که به اجابت رسیده است.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#سردارشهید_عبدالله_اسکندری🌷
شهادت : ۱۳۹۳/۳/۱ سوریه
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
🌷🌹🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
🔺️سخنرانی زنده رهبر انقلاب ،امروز ساعت ۱۲
🔹️ با توجه به عدم برگزاری راهپیمایی روز جهانی قدس به دلیل محدودیتهای ناشی از ویروس کرونا و ضرورت پاسداشت موضوع فلسطین به عنوان مسأله اول جهان اسلام، امسال، رهبر انقلاب اسلامی به صورت زنده با مردم سخن خواهند گفت.
🔺️ امروز ،جمعه ۲ خرداد۱۳۹۹ ساعت ۱۲
✋ﻣﻨﺘﻆﺮ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻟﻲ اﻣﺮ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﻫﺴﺘﻴﻢ ✅
➖▪️➖▪️➖
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ:
https://chat.whatsapp.com/FOxgd1bun2J88glqKT6oVh
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
#زندگینامه_شهید_احسان_حدائق
#نویسنده_مریم_شیدا
#روایت_پنجاه_ویکم
#براساس_کتاب_میاندار
۱۳۶۱/۳/۱
از وقتی حاج محمود گفته بود احسان توی جاده تصادف کرده ،دل توی دلش نبود میترسید برایش اتفاقی افتاده باشد. آن هم توی جاده باریک که اگر یک ماشین تند می رفت گرد و خاکی بلند می شد که دید جلو نداشتی! سریع سوار ماشین شد و راه افتاد. در راه همه حواسش پیشِ احسان بود با خودش می گفت :حتماً تصادف بدی کرده که پیغام داده برویم دنبالش.
زیر لب همه اش دعا میکرد و ذکر می گفت تا رسید به جاده از سرعت کم کرد تا گرد و غبار بلند نشود .یک دفعه چشمش افتاد به احسان که کنار جاده به ماشین تکیه داده بود. هراسان از ماشین پیاده شد. خوب سرتاپای احسان را برانداز کرد روی صورتش گرد و غبار نشسته بود. کلاه روی سرش به رنگ خاک شده بود .وقتی دید چهار ستون بدنش سالم است نفس راحتی کشید .بعد به ذهنش آمد که نکند ماشین طوری شده! دور تا دور ماشین چرخید .اما ماشین هم سالم بود. مات و متحیر بود که دوباره فکر دیگری به ذهنش آمد. حتماً یک جایی از بدنش آسیب دیده میخواد مثل همیشه بی اهمیت جلوه داده و به روی خودش نیاره.
دستی به شانه احسان زد و گفت :«احسان یک پری بخور»
احسان دستهایش را بالا آورد و چرخی زد وقتی دید سالم است دوباره پرسید:« چی شده که پیغام دادی بیام دنبالت؟!»
آهی کشید. رفت جلوی ماشین و کاپوت را بالا زد. ته دودی از رادیاتور بلند شد و گفت« از اهواز برمی گشتم تو جاده غبار بود .جلومو ندیدم .خوردم به ماشین جلویی، رادیاتور ماشین سوراخ شد. آب قمقمه ام را داخل رادیاتور ریختم.»
_خدا خیرت بده این همه دنگ و فنگ که نداشت !یک کم آب میریختی داخل درست میشد زهره ما را هم بردی.
_ترسیدم تا منطقه آب رادیاتور خالی بشه و موتورش بسوزه!
اندوه در نگاهش موج میزد. در کاپوت را باز و مشغول بوکسل کردن ماشین شد شدند پرسید.:«حالا برای چی رفته بود اهواز»
در جواب احسان فقط سکوت کرد و چیزی نگفت(بعدها فهمیدم مسئول تدارکات نزدیک عملیات آزاد سازی خرمشهر از احسان خواسته بود که برای گرفتن خمپاره ۱۲۰ به اهواز برود اما دست خالی برگشت آن زمان چون نزدیکه عملیات بود خواسته بودند لام تا کام با کسی راجع به این مسئله صحبت نکند چون ممکن بود دهان به دهان شود و عملیات لو برود)
در راه برگشت احسان شروع کرد به سینه زدن و مداحی کردن در غم فراق شهید بهشتی روضه میخواند اشک صورتش را خیس کرده بود
_«چیه احسان؟! چرا اینقدر پکری؟!»
بغض راه گلویش احسان را بسته بود اشک هنوز روی گونه هایش می دوید.
_نکنه بخاطر ماشین ناراحتی !؟بابا چیزیش نشده. فقط یکم رادیاتور سوراخ شده این هم بچهها پیاده میکنند یک خال جوش بهش میزنن درست میشه!
_خاک تو سر من که ماشین بیتالمال را خراب کردم!
_خیلی به خودت سخت میگیری چیزی که نشده ،اینارا دولت و مردم برای استفاده بسیجی ها می دهند. این وسط هم ممکنه هر اتفاقی بیفته!
آهی کشید و سرش را از ماشین بیرون داد و گفت :«من که بسیجی نیستم! من که لیاقتش رو ندارم اسممو بزارن بسیجی!؟»
در واتس آپ 👇
https://chat.whatsapp.com/FOxgd1bun2J88glqKT6oVh
در ایتا 👇
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺑﺴﻢ ﺭﺏ ﺷﻬﺪا
ﺩﺭ ﺗﻮﺯﻳﻊ ﺑﺴﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﻌﻴﺸﺘﻲ , ﺩﺭ اﻳﺎﻡ ﻣﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺭﻣﻀﺎﻥ, ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ اﻱ ﺑﻲ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺑﺎ ﺩﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺩﺭﻳﻜﻲ اﺯ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﺷﻴﺮاﺯ اﺟﺎﺭﻩ ﻧﺸﻴﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭ اﻳﻦ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺩﺭ اﻳﺎﻡ ﻗﺒﻞ ﻛﺮﻭﻧﺎ, ﺑﻪ ﻋﻨﻮاﻥ ﺧﺪﻣﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﻲ ﻣﻨﺎﺯﻝ, ﺑﻪ ﻧﻆﺎﻓﺖ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻮﺩﻩ و ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺭا ﻛﺴﺐ ﻣﻴﻜﺮﺩﻩ اﺳﺖ
اﻣﺎ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺩﺭ اﻳﻦ اﻳﺎﻡ ﺑﻴﻜﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﭘﺲ اﺯ اﻳﻨﻜﻪ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ اﻳﺸﺎﻥ 3 ﻣﺎﻩ اﺟﺎﺭﻩ 500 ﻫﺰاﺭ ﺗﻮﻣﺎﻧﻲ ﺧﻮﺩ ﺭا ﻧﺘﻮاﻧﺴﺘﻪ ﭘﺮﺩاﺧﺖ ﻛﻨﺪ و ﺻﺤﺖ ﺳﻨﺠﻲ ﻻﺯﻡ ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺖ, ﭘﺲ اﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺑﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﺎﻧﻪ و ﻟﻂﻒ اﻳﺸﺎﻥ ﻣﺒﻠﻎ اﺟﺎﺭﻩ ﻳﻚ ﻣﺎﻩ اﻳﺸﺎﻥ ﺑﺨﺸﻴﺪﻩ ﺷﺪ👏
و ﻣﺒﻠﻎ 1 ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﺑﺎﺑﺖ اﺟﺎﺭﻩ 2 ﻣﺎﻩ اﻳﺸﺎﻥ ﺗﻮﺳﻄ ﺧﺎﺩﻣﻴﻦ ﺷﻬﺪا و ﺑﻪ ﻧﻴﺎﺑﺖ ﺷﻬﺪا و ﺑﺎﻧﻴﺎﻥ ﺧﻴﺮ ﭘﺮﺩاﺧﺖ ﺷﺪ🙂🙂
🌸🌷
ﺧﺪاﻭﻧﺪ اﺯ ﻫﻤﻪ ﻗﺒﻮﻝ ﻛﻨﺪ
🌸🌸
ﻧﺬﺭﻇﻬﻮﺭ ﻣﻬﺪﻱ ﻓﺎﻃﻤﻪ ع و ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﻣﺸﻜﻼﺕ, ﺻﻠﻮاﺕ
🌷▫️🌷
ﻫﻴﻴﺖ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ
شب با چهار نفر از همرزمان به خاکريز آمديم
اسم شب را پرسیدند ولی هیچ یک از ما اسم شب را نمی دانستیم. احسان به پشت خاکريز رفت ، وقتي برگشت اسم شب را گفت. از احسان پرسیدم اسم شب را از کجا میدانستی؟ گفت يک نفر به من اطلاع داد. شب را به صبح رساندیم احسان را ناراحت دیدم که با خود زمزمه میکرد و می گفت قرار بود دیشب به مهمانی آقا بروم... چند لحظه بعد احسان شهید شد.
🌷
#شهیداحسان_حدایق
#شهدای_فارس
#سالگرد_شهادت
🌹🌹🌷🌹🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
🌷چند شب قبل آزاد سازی خرمشهر بود. گفت: مسعود، احتمالاً بعد این عملیات دیگه من نیستم.
گفتم: انقدر از خودت مطمئن هستی؟ فکر نکنم!
با خنده گفت: حالا اگر شهید شدم. دوست دارم فلان جای شاهچراغ [ جایی وسط شاهچراغ] دفنم کنید.
گفتم: این کارهات هم بچه بازیه. می خواهی بعد از امامزاده کامبیز، امام زاده احسان هم درست کنی، بیان بهت چی آویزون کنند؟ اگر شهید شدی، مثل همه قطعه شهدا خاکت می کنیم، دیگه جایگاه ویژه می خواهی چی کار!
گفت: به قولاً... اصلاً ولش کن جنازه ام هر جا می خواهد برود، خودش بره. اصلاً یه روز می شینیم با هم به این حرف های من می خندیم. [بعد از شهادتش این جریان را برای مرحوم آشیخ محمدرضا حدائق تعریف کردم. ایشان با تعجب گفت اینجایی که ایشان آدرس داده است بسیاری از علما و عارفان شیراز دفن هستند و جایی نیست که همه بدانند و یا اجازه بدهند کسی دفن شود.]
... پدرش از شهادت احسان خیلی ناراحت بود. گفت: اگر می شود، حداقل در شاهچراغ دفنش کنید. جا خوردم.. به برادرش امید گفتم: یادت میاد در مسجد عین خوش می گفت من را در صحن شاهچراغ دفن کنید...
با پیگیری آقای دستغیب احسان را زیر گلذسته شاهچراغ دفن کردیم. چند روز بعد برای فاتحه رفتم کنار مزارش. یک خانم آمد و گفت: خواب دیدم کسی که در این قبر هست، خاک هایش را بیرون می ریزد!
هم زمان یک خانم دیگر آمد و با تعجب گفت: این قبر من بوده خودم خریدم برای بعد از فوتم، چرا کسی را در آن خاک کردید.
فهمیدم آمدن هم زمان این دو زن بی حکمت نبوده است. آن صاحب قبر را با دادن یک قبر دیگر در همان نزدیکی راضی کردیم..
برشی از کتاب #قلب_های_آرام
🌷🌹🌷
#طلبه شهید احسان حدائق
#شهدای_فارس
🌷🌷🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
#صبحتون_شهدایی
پرده از چشمهایت ڪنار بزن
تا خورشید بار دیگر
در جغرافیاے من طلوع ڪند
صبح من
با چشمهاے تو
بخیر مےشود اے شهید 🌞
#یادشهداباصلوات
#ﺳﺎﻟﺮﻭﺯﺁﺯاﺩﺳﺎﺯﻱ_ﺧﺮﻣﺸﻬﺮﻣﺒﺎﺭﻙ🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #کلیپ
سالروز آزادی #خرمشهر
مبارک🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ