eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.3هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ❇️ و در سحرگاه‌ها آمرزش گناهانشان را از خدا مى‌خواستند. الذاریات-18 🌙 در ماه مبارک رمضان، هر شب دو ساعت قبل از اذان صبح بیدار می‌شدند و نافله، قرآن و دعای سحر را می‌خواندند و به سجده طولانی می‌رفتند و استغفار می‌کردند. ❤️ سرداردلها 🌷🌿🌷🌿🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
بیست و ششمین مرحله عج و شهدا 🌿🌿🌿🌿🌿 امام خامنه ای : *همه کمک کنند نهضت کمک مومنانه به برسد (رمضان ۱۴۰۰)* 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 تهیه بسته های مواد غذایی و معیشتی و توزیع بین نیازمندان در ایام ماه مبارک رمضان 🔹🔸🔹🔸🔹 شماره کارت جهت مشارکت(دریافت نذورات و صدقات و...) 👇👇 6037997950252222 *بانک ملی . بنام مرکز نیکوکاری شهدای گمنام* 🌱🌹🌱🌹 تحویل حضوری کالا( شامل برنج ، گوشت ، مرغ ، حبوبات ، رب و ماکارانی و....) تلفن هماهنگی: ۰۹۰۲۴۱۶۸۹۸۸ ⬇️⬇️⬇️⬇️ مراسم میهمانی لاله های زهرایی عصر هر پنجشنبه. دارالرحمه شیراز . قطعه شهدای گمنام 🔺🔺🔺🔺🔺 * شیراز*
اساس‌ِ ٺخریبـــــ تخریبـــــ نـفس‌ استـــــ وراه رسیـدن به معشــوق ټهذیبـــــ نـفس... تـخریبچے نـفسِ‌ خود بـاش...🌿 ' 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @golzarshohadashiraz
🔰 دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان 🌹 🔸 اللهمّ قوّنی فیهِ علی إقامَةِ أمْرِکَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وسِتْرِکَ یـا أبْصَرَ النّاظرین. 🔸 خدایا، در این ماه برای برپا داشتن امرت نیرومند ساز مرا و شیرینی ذکرت را به من بچشان و ادای شکرت را به من الهام فرما و به نگهداری و پرده پوشی خودت ای بیناترین بینایان. ╔═ 🍃🌺🍃 ═══ ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz ╚═══ 🍃🌼🍃 ═╝
.... 🌷صدام حسین برای تحقیر کردن خلبانان ایرانی در تلوزیون عراق گفت:به هر جوجه کلاغ (خلبان ) ایرانی که بتواند به ۵۰ مایلی نیروگاه بصره نزدیک شود حقوق یک سال نیروی هوایی عراق را جایزه خواهم داد. تنها ۱۵۰ دقیقه پس از این مصاحبه صدام،علی به همراه شهید عباس دوران و شهید علیرضا یاسینی نیروگاه بصره را بمباران کردند! در یک مستند جنگی، معاون نیروی هوایی امریکا خطاب به صدام گفت: آسمان ایران عقابهایی همچون علی خسروی و عباس دوران دارند باید خیلی مواظب بود! 🌹 🌷🥀🌷🥀 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
🌹🌹🌹🌹🌹: *داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * * زیر بغل هایش را گرفته بودند و از حرم بیرونش می‌آوردند. از حال رفته بود آبی به صورتش زدند. سرش یله می شد هر طرف.گیجآویج دم در حرم روی کول یحیی محمدمهدی را شناخت. محو بود پشت لایه زلالی از اشک.ولی می دید یا حس می کرد دارد نگاهش می کند. زوری داد و رهاند خودش را از دست های دو طرفش است.تلو تلو خوران پیشرفت و روی سینه یحیی پاهای پسرک را گرفت در دستانش و سر گذاشت به مچ پاهایش. هق‌هق که زد سربالا کرد. سربالا تر کرده و لحنش واگشت. _«عامو ممّد.» محمدمهدی صورت سبزه اش را پیش تر دیده بود و لابد برافروختگی و سرخی حالایش او را ترساند که به گریه افتاد. فرامرز مویید. _شرمنده آقا یحیی دست خودم نیست. آقایحیی غریبانه سری تکان داد انگار که قبلا ندیده باشد ش و چرخید که محمد را بیرون ببرد و آرام کند. «تاپ» صدای افتادن ناگهانی چیزی بر زمین چرخید و فرامرز را دید ؛پهن کف حرم! چند نفر به طرفش می‌دویدند لیوان پلاستیکی قرمز ای به او تعارف شد آب خنک بود تا به حرف بیاید بلکه بیاید بیرون از این بهت رنج آور. فرامرز اما به بازی گرفته بود کاشی‌های حیاط حرم را. لیوان را دم دهان گرفت .دستش رعشه داشت.چند نفری که به هوشش آورده بودند نمی‌دانستند که او حالا در حاشیه کوچه های بهمن ماه ۶۹ تند و تند گام برمی‌دارد. منصور را می‌بیند آن طرف کوچه که همزمان با او سربالا کرده و یک لحظه نگاه در نگاه شده‌اند. فرامرز خودش هم می‌داند چقدر عوض شده منصور سرپایین دارد. برای لحظاتی انگار به لایه‌های زیرین مغز برگشته تا به خاطر آوردش. اما خودش بود با آن ریشهای بور و بلند و ریز خند محکم و نظامی.با این همه مثل روزهای جنگ که به آشنا و ناآشنا و گاه کسانی که نه اسمی از آنها می‌دانست و نه قیافه شان را درست و حسابی به خاطر می آورد_سلام می کرد_گرم سلام میکند. فرامرز به آن سوی خیابان بال در می آورد .پایش لبه جوی آب می‌خورد وکیف دستی سیاهش آسفالت می‌افتد. بی اعتنا میپرد در بغلش آنقدر عجول که دندانش به پیشانی او می خورد. بوی شانه های منصور بی هیچ تغییری را به سالهای قبل می برد. همچنان سفت و سخت می چلاندش. فرامرز می‌خواهد خود را رها کند که منصور همینطور که در آغوش دارد او را از زمین بلند می کند.انگار چیزی از او به تکان دو ،سه بار در هوا تکان تکانش می دهد و بعد پاهای فرامرز به زمین میرسد. _جوونم جوونای قدیم !خب چطوری پیرمرد؟! _چاکرم !انگار هنوز تو سپاه هستین !بابا دست بردارین دیگه. _سپاه دست بردار ما نیست! فرامرز غرق در لبخندهای لذت دیدار بعد از سالها. _نه خدا وکیلی این چه وضعی شماها درست کردین. خب بابا جنگ دیگه تموم شد. ملت بیچاره چه گناهی کردند که هی بهشون فشار میارین؟! _عجب!! راستی بسیجی بودی دیگه! ادامه دارد ... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗣🌱 ________________ دروغ گفتیم که شهدا دوستتون داریم... خاطرخواه ما هستند 🌷🌱🌷🌱🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
: (به مناسبت روز ارتش) ﻫﻤﺴﺮاﻧﻪ✍: آن لحظه استرس شدیدی گرفته بودم. سینی چای را به خاله برگرداندم و گفتم: من اصلا نمی توانم... شما چای را ببرید. شیرینی را برداشتم و آرام وارد اتاق شدم. پس از پذیرایی در کنار مادرش نشستم. پس از دقیقه ای پدر اجازه داد تا چند کلمه را با یکدیگر صحبت کنیم. وقتی صحبت را شروع کردیم. اولین موردی که اشاره کرد، بود او گفت: "من یک هستم ماموریت های زیادی می روم و ." برایم عجیب بود که چرا روز اول از شهادت صحبت می کند ✍ دستنوشته شهید مجتبی ذوالفقارنسب در روز 13 فروردین (ﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺷﻬﺎﺩﺕ)/سوریه: امیدوارم سالی همراه با تغییر و دگرگونی در درون و احوال ما به سمت و سوی احسن الحال خداوند رقم بزند. عاقبت هم ختم به خیر شود و جمیع شیعیان و محبین حضرت علی علیه السلام در مورد آمرزش و مغفرت قرار گیرد و نهایت عمر من هم به در راه خدا رقم بخورد. 🌹 🌷🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
وقتی را به جرم فروختن نوار غیر مجاز😔 به کمیته آوردند و نوار هایش📼 را از بین بردند، دلش برای آن جوان سوخت.😳 به مقدار نوار هایش به پسرک پول داد 😞 تا کاسبی جدیدی را برای خود راه بیاندازد. ☺️ این گونه، هم مال به دست می آورد، هم صدای حرام و مبتذل نمی فروخت.👌 او یاد داد که باید این گونه مبارزه کرد . هم را از بین برد هم شخص را بیکار نکرد.😍 •برگرفتھ‌از‌کتاب‌خدای‌خوب‌ابراهیم📚 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
اگر ارتش تنها وتنها یک مرد داشت وآن توبودی، همین کافی بود تا به احترام نام ارتش تمام قد بایستیم! 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @golzarshohadashiraz
هدایت شده از سربندهای گمشده
🔰 دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان 🌹 🔸 اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ واجْعَلْنی فیهِ من عِبادَکَ الصّالحینَ القانِتین واجْعَلْنی فیهِ من اوْلیائِکَ المُقَرّبینَ بِرَأفَتِکَ یا ارْحَمَ الرّاحِمین. 🔸 خدایا، قرار ده مرا در این ماه از آمرزش جویان و از بندگان شایسته فرمان بردار و از اولیای مقرّبت ( دوستان نزدیکت )،به مهربانی خودت ای مهربان ترین مهربانان. ╔═ 🍃🌺🍃 ═══ ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz ╚═══ 🍃🌼🍃 ═╝
امروز نه آن زماني است كه حسرت در دل مانده باشد و نه حكايت از آن نبرد حق عليه باطل, بلكه امروز ايران خود نيز سرزمين كربلاست و روزهاي تاريخ نيز عاشوراست. كل يوم عاشورا كل ارض كربلا و هر فرد مسلماني به وزنه آگاهي و شناخت مكتبي, داراي وظيفه‌اي هست و مسئوليني كه بايد به توانايي و قدرت خويش گوشه‌اي از مسئوليت‌هاي اين حكومت خدايي را بر كول نهد. و من نيز با همه التهاب دروني‌ام و برنامه‌هاي تنظيم شده زندگيم و سرگرداني همسر منتخب يك هفته‌ايم, كه سراسر وجودم و بودنم در اوست, همه و همه را در يك جمله و آنهم معاوضه مي‌‌كنم. و امروز پس از يك هفته از آغاز زندگي مشترك پوتين‌هايم را مي‌پوشم و لباس رزم برتن مي‌كنم و ساكم بر مي‌دارم و به ميدان نبرد مي‌روم. اما طبق عادت کسی که به صحنه نبرد حركت مي‌كند وصيت و سفارشي دارد و من نيز به همه كسانم و شما رزمندگان خوب اسلام اين سفارش را دارم كه مبادا امام را تنها بگذاريد چون تنها گذاشتن امام برخلاف رضاي خداست و تنها گذاشتن امام نه تنها يعني به بند كشيدن مستضعفين ايران, بلكه تمام مستضعفان جهان. من هيچگونه وحشت و نگراني در وجودم احساس نمي‌كنم بلكه خيلي مسرورم كه اين آگاهي را دريافته‌ام كه مي‌توانم بفهمم فرمان امام بلادرنگ اجرا شدني است و با رضايت كامل مجري آن هستم. اكنون كه من عازم ميدان نبرد هستم, را كاملاً در وجودم لمس مي‌كنم و ذره‌اي ترديد بر من مسوولي نيست... 🌷🌾🌷 ☘🌹☘🌹 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * * _ها..نکنه هنوز ما را.... _چرا خوب میدونی چند سال پیش بود؟! حالا کجا هستی چه کار می کنی؟! _در خدمتیم فعلاً دارم تک و دو می کنم بلکه خدای محمد کرد دست ما هم به دهنمون رسید. هرچی میدوم نمیشه.پارتی میخواد همش همین خودشونیا می‌خورن. آشنا ندارین کار ما جور بشه!؟ نگاه منصور در امتداد گردن فرامرز به دوردست هاست. خنده ای در صورتش خشکیده.دو دندان بالایش روی لبه پایین چسبیده به همین نمی گزارد لبانش کشیده تر شود. _حالا من باید برم کار واجبی دارم ولی واجب شده حتماً بیای خونه باهات کار دارم. راستی ازدواج کردی! نکردی؟ _نه والا با این خرجا مگه ... قلاب آخر لیوان پلاستیکی قرمز را هم سر کشید و هن هن زد ‌. جماعت ایستاده در حیاط حرم ساکت بودند و نزدیکیهای تا بود کسی سخنرانی می‌کرد پرشور و هیجان. شخصیت های آشنا و مقامات لشکری و کشوری استان همراه با بقیه سرپا ایستاده بودند. صدای از بلندگو میخورد به دیواره ها و پژواک در حرف های بعدی محو می شد. «اما امروز هم مثل گذشته پشت سر... ‌ و به تمام بسیجیان عزیز تبریک و تسلیت....‌ شهادت در این کشور بسته نخواهد شد...‌ مجلسی از طرف دفتر...» عده برگ هایی را بین مردم تقسیم میکردند. باش تا برگ ها را می دادند و از او درد می شدند. به نشست ها در کنار سکو حیاط هم دادند. تصویری از منصور بود که چفیه دور گردنش محو شده بود. در سه تانک ردیف هم. زیر تانک ها نوشته بود. «برفرس تندرو هرکه تو را دید گفت برگ گل سرخ را باد کجا میبرد» لیوان را روی سکو گذاشت زانوها را ستون دو آرنج کردو پنجه به موهایش راند .صداها گریه ها عکس و اعلامیه‌ای مراسم. _حالا من نمیدونم کی به دردم میخوره. چه جوری باید باشه. ولی هرچی باهم سنی سالهای خودم نمیتونم. یعنی میدونی مطمعنم درکم نمیکنه. حداقل باید چند سال از خودم بزرگتر باشه.جای تعریف نباشه ها ولی خوب همیشه از سن خودم بیشتر فکر کردم.حداقل سعی کردم حالا یه دختر ۲۰ ساله چی ازم نمی فهمه که بخواد باهام زندگی کنه. _نه عزیزم این جوری هم که شما میگی نیست. همه چی که فلسفه و عرفان و سواد نیست. آدم جوان نیاز های دیگه ای هم داره. گیرم طرفت ۵ سال ۱۰ سال از خودت بزرگتر بود. من سال دیگه بهت پیش میاد یه سری از احساسات... _مگه حضرت محمد ص ۱۵ سال از حضرت خدیجه... _حالا شما همه چیز مثل حضرت محمد باشه ..بعدا.. راضیه خانم چای آماده ان ؟!بیام بیارم؟! _خلاصه منصورآقا خدا رحمت کنه اونایی که رفتن خوش به حالشون.اونای رفتن حالا به جا شون چه کسایی اومده سواد درست و حسابی...و نه یه...پریروزا تو خیابون داشتم با خانواده میرفتم چندتاشون اومد جلوم گرفتن. من که دیگه هیچ کدامشان اعتقاد ندارم. نه اینکه پشیمون باشم از این چهار پنج روزی که جبهه بود ما. نه! ولی خوباشون رفتن حالا یه مشت... دستتون درد نکنه من چای نمیخورم. ادامه دارد ... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎐 l 🎥 انیمیشن عقیق 💠 چون رهند از دست خود دستی زنند 💠 چون جهند از نقص خود رقصی کنند 🔹تهیه شده توسط مرکز متنا سازمان فضای مجازی بسیج 🔰 نشر دهید 🌷🌹🌹🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
... 🌹از نظر اخلاقی و انسان دوستی، شهید اشراف فردی با خصوصیات انسانی والا و شایسته بود که با تمام وجود به میهن خود و مردمانش عشق می‌ورزید. 🌹«روزی در دوران کودکی، صبح زود برای رفتن به مدرسه بیدار شده بودم که مشاهده کردم پدرم تعداد زیادی، حدود ۸۰-۷۰ جفت، کفش زمستانی بچگانه تهیه کرده است. از او پرسیدم اینها چیست؟ 🌹پدرم گفت ‌:که برای بچه‌های تنها و یتیم تهیه کرده‌ام. با مشاهده این اعمال، پدر نزد من مردی بسیار رئوف و مهربان و غم‌خوار زیردستان جلوه کرد.» 🌷 ﻛﺮﻳﻢ : ﺷﻴﺮاﺯ : ﺗﻬﺮاﻥ, ﺑﻬﺸﺖ ﺯﻫﺮا 🌷🌷🌷🌷🌷 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | حاج قاسم سلیمانی: این را دقت کنید؛ غرور، تکبر، نخوت؛ آفت هرگونه اثر تربیتی و اخلاقی و هرگونه مسئولیتی است. 🌙 مجموعه توصیه‌های اخلاقی به‌مناسبت ماه مبارک رمضان 🌷🌱🌷🌱 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
خورشیدم از نگاهِ تـــو هر صبح می دمد ؛ چشم وا ڪنی ، صبحِ من آغاز می‌شود ... 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @golzarshohadashiraz
هدایت شده از سربندهای گمشده
🔰 دعای روز ششم ماه مبارک رمضان 🌹 🔸 اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصیِتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهی رَغْبـةَ الرّاغبینَ. 🔸 خدایا، مرا در این ماه به خاطر نزدیک شدن به نافرمانی ات وامگذار و با تازیانه های انتقامت عذاب مکن و از موجبات خشمت دورم بدار،بحق احسان ونعمتهای بی شمار تو ای حد نهایی علاقه واشتیاق مشتاقان. ╔═ 🍃🌺🍃 ═══ ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz ╚═══ 🍃🌼🍃 ═╝
🔻 | 🔰 حاج قاسم گفت : کارگردان خداست، ما بازیگریم 📍سردار حجازی جانشین فرمانده نیروی قدس در گفتگو با سایت رهبری: به ایشان گفتیم آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ ها خیلی تهدید می‌کنند، مراقب باشید. نقش شما در این جبهه منحصر به‌ فرد است، اگر به شهادت برسید این جبهه ضربه می‌خورد. ایشان گفت همه این کارهایی که شده کار خداست. کارگردان اوست، ما بازیگریم. با آمدن و رفتن ما هم چیزی عوض نمی‌شود. شادی روح صلوات 🌷🌱🌷🌱 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * * _میوه که نخوردی .. لااقل چای.... نگاه کن جناب آقای مهندس! من صد بار دیگه هم به بچه هایی که از این حرف ها می زنند گفتم. شما نباید توقع داشته باشی آدمی که از اول جوانیش گذاشته رفته تو جبهه, حتماً متخصص باشه. سوادش بالا باشه. خوب اینها احتیاج به زمان داره. جنگ تازه دو سال تمام شده. حالا من نمیگم همه پسر پیغمبرند. بعضی ها هم یه سری مشکلات دارند. کارشون درست نیست ‌.ولی خوب ما که نباید چوب چلفته کاری بقیه را بخوریم. حالا یه بنده خدایی اشتباهی ازش سر میزنه،ما باید هی تو سر و پاکال هم بزنیم!!؟نه آخه توی کجای دنیا اگه همسایه آدم دزدی کرد،آدم با خانواده خودش بحثش میشه. ؟!مسئله از این حرف‌ها بالاتر ه.این حرفا مال بچه هایی که موقع جنگ داشتن یه قل دو قل و هفت سنگ بازی می کردند،نه مال من و تو. یادته؟حاج مجید سپاسی! یادته حاج شیر علی سلطانی! و بقیه بچه ها؟! پس خون این ها کجای دنیا می مونه؟! ها کجای دنیا؟! به همین راحتی پس زدیم؟! _آخه نه !من نمی تونم تحمل کنم. اعصابم به هم میریزه . تو بیست و چهار سالگی مثل پیرمردهای ۷۰ ساله سردرد میگیرم وقتی ای چیا رو میبینم. _بشین تو خلوت خودت گریه کن .سبک بشو. اصلاً فلسفه روضه برای امام حسین و اهل بیت همینه. آدم به یاد اونا به حال خودش گریه میکنه. احساساتش نمیمیره. خیلی از مشکلات روانیش رو حل می‌کنه. _چقدر گریه ؟!هشت سال صبح تا پسین تو ای مملکت گریه بوده .بس نیست؟! _خداوکیلی ما میگیم ملت نخندند؟! مخالفیم؟! ولی من و تو چی؟! من و تو بعد از «اسلامی نسب »بعد از «عبدالحمید حسینی» میتونیم گریه نکنیم؟! ببخشید من صدام بلند شدا.. چای سرد شد. راستی هنوزم به شعر علاقه داری؟! اشتباه که نمیکنم اون وقتا یه چیزی هم برام نوشتی؟! نه ؟! حالا بذار یه شعری بیارم برات بخونم ای دنیا هیچ ارزشی نداره! «یاس بوی مهربانی میدهد..‌ بوی ایام جوانی می دهد» دست و پات جمع کن یه دختر خوبی هم برات پیدا کنیم اینا همش مال مجردیه. پژواک صداها در حیاط تمام شد. باز به شانه‌ها برگشت. موج می خورد دست به دست می شد. یله می شد اما گم نمی شد . از شاه چراغ بیرون زدند .فرامرز هم مثل بقیه می دوید و تقلا می کرد دستی به جلوی تابوت برساند. همانجایی که عکسی را چسبانده بودند.گاه کف چهار انگشت را به زحمت می رساند به تکه فلزی تابوت که از پارچه رویش بیرون زده بود و سردی مور مور کننده تری داشت از هوای بیرون،نمی توانست بپذیرد که صاحب این عکس،در این جعبه فلزی پیچیده در پرچم سرخ و سفید و سبز،روانه بیرحمی خاک است. ادامه دارد ... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
✍بخشی از دست نوشته عباس دوران در تاریح هشتم تیرماه سال 60 👇👇 🌸...دلم نمی خواهد از سختی ها با همسرم حرفی بزنم. دلم می خواهد وقتی خانه می روم جز شادی و خنده چیزی با خودم نبرم؛ نه کسل باشم، نه بی حوصله و خواب آلود تا دل همسرم هم شاد شود. اما چه کنم؟ نسبت به همه چیز حساسیت پیدا کرده ام. معده ام درد می کند. دکتر می گوید فقط ضعف اعصاب است. چطور می توانم عصبانی نشوم؟ آن روز وقتی بلوار نزدیک پایگاه هوایی شیراز را به نام من کردند، غرور و شادی را در چشم های همسرم دیدم. خانواده خودم هم خوشحال بودند. حواله زمین را که دادند دستم، من فقط به خاطر دل همسرم گرفتم و به خاطر او و مردم که این همه محبت دارند و خوبند پشت تریبون رفتم. ولی همین که پایم به خانه رسید، دیگر طاقت نیاوردم. حواله زمین راپاره کردم، ریختم زمین. یعنی فکر می کنند ما پرواز می کنیم و می جنگیم تا شجاعت های ما را ببینند و به ما حواله خانه و زمین بدهند؟😔 باید بازبان خوش قانعش کنم که انتقال به تهران، یعنی مرگ من...😞 چون پشت میزنشینی و دستور دادن برای من مثل مردن است... 🌺☘🌺☘🌺 🌷 🌺🌹🌺🌹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 بدون تعارف با جانشین 🔺 ناگفته هایی از شب شهادت حاج قاسم از زبان سردار حجازی 🌷 جانباز شهید سردار حجازی، خار چشم دشمنان که عصر دیروز به دیدار یاران شهیدش شتافت، چند ماه پیش در گفتگو با برنامه بدون تعارف، از روابط نزدیکش با سردار دلها گفت... 🌹 روحش شاد و راهش پر رهرو باد. ╔═ 🍃🌺🍃 ═══╗ http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷 عملیات محرم بود. یک گروه از بچه ها در محاصره افتاده بودند. حاج نبی رودکی فرمانده تیپ امام سجاد(ع) به من گفت: خادم، برو ببین می شه این بچه ها را آزاد کنی برگردن! به هر سختی بود خودم را رساندم به آنها که گیر افتاده بودند. گفتم: من آتش می ریزم، شما از این مسیر که من آمدم به عقب برگردید! یکی از آن بچه ها، امرالله بانشی بود. گفت: آقای خادم، نگران نباش، برای ما هیچ اتفاقی نمی افتد. گفتم چه طور؟ گفت: در این جمع فقط من شهید می شوم، می دانم فردا صبح ساعت 11 هم شهید می شوم! گفتم: مطمئنی؟ گفت: آره، بگذار، امشب را اینجا خوش باشیم. آن شب را کنارش ماندم. مرتب وصیت می کرد. گفت: به من گفتند شهادت می خواهی یا یک همسر. من هم شهادت را انتخاب کردم. بقیه آن جمع هم همان جور بودند و تا صبح شوخی کردند. یکی از بچه ها را از همان مسیری که آماده بودم، عقب فرستادم تا به حاج نبی خبر بدهد که این ها امشب بر نمی گردند. صبح هم خودم به عقب برگشتم. ساعت 11 خبر دادند امرالله، روی تپه 175 شهید شده است. وقتی رفتیم تا او را برگردانیم، عراقی ها تپه را گرفتند. جنازه اش تا سال ها همان جا ماند. امرالله بانشی 🌷🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
دل من تنگ‌ همین یڪ لبخند... و تو در خنده مستانہ خود میگذرے! نوش جانت اما...✨ گاه گاهے بہ دل خسته ما هم‌ نظرے !! 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @golzarshohadashiraz
هدایت شده از سربندهای گمشده
🔰 دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان 🌹 🔸 اللهمّ اعنّی فیهِ علی صِیامِهِ وقیامِهِ وجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ بتوفیقِکَ یا هادیَ المُضِلّین. 🔸 خدایا یاری کن مرا در این روز بر روزه گرفتن و شب زنده داری و از لغزش ها و گناهانش دورم بدار و ذکرت را همواره روزی ام کن، به توفیقت ای راهنمای گمراهان. ╔═ 🍃🌺🍃 ═══╗ ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz ╚═══ 🍃🌼🍃 ═╝