eitaa logo
بهشت شهید شرکایی (محله دیلم)
385 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
118 فایل
وصیت نامه شهید بزرگوار شهید جلال شرکایی بسم الله الرحمن الرحیم امام را تنها نگذارید و دعا به امام بکنید، نماز شبتان ترک نشوددعای توسل.کمیل رافراموش نکنید که این دعاهاانقلاب راپیروز کرده ارتباط با ادمین کانال : @Behjatiaz
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸در عشق... 🔁اگرچه منزل آخر است... تکلیف اول است شهیدانه زیستن... ‌ 💢حاج‌قاسم: شرط شدن، شهید بودن است... @shohadayeshahed
⭕️ حسرتِ هفده ساله روایت سمیه هاتفی خواهر شهید محمدعلی هاتفی از حادثه‌ی تروریستی شاهچراغ قسمت اول قرار بود با خانواده‌ی برادرشوهرم دو روز، تفریحی بریم یاسوج و برگردیم. به دلم افتاد حالا که نزدیک شیرازیم یک سر بریم زیارت حرم شاهچراغ. تا اسم شاهچراغ را بردم، زینب؛ دخترم گفت: نه مامان نریم، اونجا با اسلحه می‌زننمون! همسرم؛ محمدجواد بلافاصله گفت: نه دخترم حرم دیگه امنه، پلیسا مواظبن. به اصرار من دو روز دیگر به سفرمان اضافه شد. مقصد بعدی به جای اردکان، شد حرم حضرت شاهچراغ. حوالی ساعت 11ظهر رسیدیم شیراز، سوییتی نزدیک حرم اجاره کردیم. تا وارد شدیم بچه‌ها بدو بدو رفتند جلوی پنجره و با شور و شوق گنبد و گلدسته حرم را به هم نشان می‌دادند. اولین‌بار بود که می‌آوردیم‌شان شیراز. هفده‌سال قبل من و همسرم، دوتایی آمده بودیم پابوس حضرت، از آن زمان حسرت زیارت دوباره‌ی آقا روی دلم مانده بود. دم‌دمای غروب از باب‌المهدی وارد حرم شدیم. ایستادیم جلوی گنبد و چندتا عکس انداختیم. بعد رفتیم داخل حرم زیارت کردیم و دوباره برگشتیم توی صحن. نزدیک سقاخانه نشستیم و مشغول خواندن زیارت‌نامه شدیم. بچه‌ها هم توی صحن چرخ می‌زدند و اطراف را می‌گشتند. آدم‌های زیادی روی فرش‌های دوروبرمان نشسته بودند. خادمی به سمت‌مان آمد و با صدای بلند و لهجه قشنگ شیرازی گفت: نماز جماعت توی شبستان خونده میشه. همسرم، حسن و حسین را با خودش به شبستان برد و قرارشد نیم‌‌ساعت دیگر دوباره همین‌جا جمع شویم. من، زینب، جاری‌ام و دخترش رفتیم قسمت خواهران. توی صفِ سومِ نماز نشستیم و گرم صحبت شدیم، زینب هم محو تماشای آیینه‌کاری‌ها شده بود و با گوشی‌ش مدام از جابه‌جای حرم عکس می‌گرفت. ده دقیقه‌ای گذشت که صدای جیغ و فریاد توی گوشم پیچید. صورتم را که برگرداندم، دیدم جمعیت زیادی وارد شبستان شدند. خانمی با ترس داد زد: تیراندازی شده، فرار کنید! فرار کنید! غوغایی به پا شد. همه به سمت درب دیگر شبستان دویدند. شوکه شده بودم، توی یک لحظه آرامش و شادیمان جایش را به وحشت و گریه داد. پابرهنه دویدم بیرون. توی جمعیت زینب را دیدم. دستش را محکم گرفتم و همراه مردم دوان دوان از حرم بیرون رفتیم. درب ورودی حرم را بستند. هرچه اطرافم را گشتم، جاری‌ام و دخترش را پیدا نکردم. مغازه‌دارها از مغازه‌‌هایشان بیرون آمده بودند. چندتا از زائران مثل ابر بهار اشک می‌ریختند و دنبال فرزند و همسرشان می‌گشتند، خانمی پایش آسیب دیده بود و گوشه پیاده‌رو نشسته بود و چندنفری هم غش کرده بودند. زینب از ترس به خودش می‌لرزید و زار زار اشک می‌ریخت. هرکاری می‌کردم نمی‌توانستم آرامش کنم. پشت‌سرهم به گوشی همسرم زنگ زدم اما آنتن نمی‌داد... @Tarikh_SHafahi_Ardakan ࿐჻ᭂ🌸💚🌸჻ᭂhttps://eitaa.com/shohadayeshahed
⭕️ حسرتِ هفده‌ساله روایت سمیه هاتفی؛ خواهر شهید محمدعلی هاتفی از حادثه‌ی تروریستی شاهچراغ قسمت دوم یک ساعتی می‌شد که با جانمازِ توی دستم و پابرهنه گوشه‌ی خیابان منتظر بودیم. دلم مثل سیر و سرکه می‌جوشید. خدا خدا می‌کردم یکبار دیگر بتوانم همسرم و پسرانم را ببینم. همهمه بین زائران و مردمِ ایستاده پشت درب حرم زیاد بود. هرکسی چیزی می‌گفت: +چهارتا زخمی توی صحن افتادن. +تا الان چندتا شهید شدن. +هنوز نتونستن تروریستا رو بگیرن. +یه تروریست بوده، همون اول گرفتن. از ترس ده دقیقه‌ای رفتیم داخل مغازه‌ای اطراف حرم پناه گرفتیم. تازه داشتم درک می‌کردم توی حادثه‌ی پارسال، زائران چه حس و حالی داشتند؛ آن‌روزها مدام ذهنم درگیر آرتین و شهادت مادر و پدرش بود. وقتی خبر اعدام تروریست‌ها را شنیدم خیلی خوشحال شدم. فکر نمی‌کردم دیگر جرأت کنند روی مردم بی‌دفاع اسلحه بکشند. بالاخره تلفن محمدجواد آنتن داد و بعد از چندتا تماس بی‌پاسخ، جواب داد. +محمدجواد کجایی؟ خوبی؟ چرا جواب تلفنت رو نمیدی؟ حسن و حسین کنارتن؟ حالشون خوبه؟ +خیلی عادی جواب داد: آره ما خوبیم. چیزی شده؟ +با تعجب پرسیدم: چیزی شده! نصف جون شدم! مگه توی شبستان نبودی؟ اونجا تیراندازی نشده؟ +آره ما توی شبستانیم. ولی اینجا خبری نیست! با بچه‌ها نمازمون رو خوندیم. آنتن نداشتم که زنگت بزنم. در شبستان رو هم بستن. فکر کردم مانوره! آخه دوروبرمون نیروهای امنیتی زیادن. برای اینکه جلوی اشک‌های دخترم را بگیرم، تلفن را بلافاصله دادم دستش. بیا با بابا حرف بزن. هیچ‌کدوم چیزیشون نشده. ولی زینب گوشش بدهکار نبود. حتی بعد از نیم‌ساعت که توانستیم توی صحن، همدیگر را پیدا کنیم و با راهنمایی نیروهای امنیتی‌ به سوییت برگردیم هم حالش بهتر نشد. تا صبح می‌لرزید و گریه می‌کرد. تا به محل اسکان برسیم، گوشی من و همسرم پشت سرهم زنگ می‌خورد؛ اقوام بودند که جویای احوالمان می‌شدند. مدام خودم را سرزنش می‌کردم که چرا روی آمدن به شیراز پافشاری کردم. با خودم فکر می‌کردم که اگر دخترم خوب نشود، چی کار کنم. اذان صبح همسرم و پسر بزرگم برای نماز به حرم رفتند؛ زینب اصرار داشت دیگر هیچ‌کدام به حرم نرویم و زود به خانه برگردیم. محمدجواد نشست کنارش و بهش گفت: بابا اونا می‌خوان حرم رو ناامن کنن تا کسی نیاد ولی تو که نباید بترسی. آقا خودش مواظبمونه. از نماز که برگشتیم، میریم خونمون. زینب کمی با حرف‌های پدرش آرام شد و توانست بخوابد. من هم شروع کردم به جمع کردن وسایل تا به اردکان برگردیم اما دل‌ توی دلم نبود، به خودم می‌گفتم‌: سمیه دیدی چی شد! دوباره باید چند سال دیگه حسرتِ یه زیارت دلچسبِ حضرت رو دلت بمونه! نمی‌توانستم با حضرت از پنجره‌ی اتاق خداحافظی کنم. دلم را به دریا زدم. دخترم را به جاری‌ام سپردم و دوباره به حرم رفتم. وارد صحن که شدم صوت قرآن از تمام بلندگوها پخش می‌شد. آرامش عجیبی گرفتم؛ همان آرامشی که شب قبلش با ورود به حرم حسش کرده بودم. از چادرها و کفش‌های جامانده، کالسکه‌های رها شده و خوراکی له شده‌ی دیشب توی صحن خبری نبود. کفش‌هایمان را از کفشداری حرم تحویل گرفتم؛تمام وسایل به جامانده از حادثه دیشب را توی کفشداری جمع کرده بودند. به مسجد بالاسر رفتم. نزدیک مقتل شهدای حادثه‌ی تروریستی پارسال نشستم. آنجا بود که بغضم ترکید و یک دلِ سیر زیارت کردم. https://eitaa.com/shohadayeshahed
💠 تصاویر شهدایی که در جریان حوادث سال گذشته ترور و یا جهت تامین مردم به فیض عظیم نائل آمدند. همه این چهره‌ها در دفاع از عفت، حیا و حریم به شهادت رسیدند. ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ   https://eitaa.com/shohadayeshahed
28.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠بازدید از گنجینه ایثار و شهادت اردکان در ایام نوروز 🗓️از دوم الی سیزدهم فروردین ماه 🟥ساعت بازدید: 🔻 🕘 صبح: از ۹ الی ۱۲ 🕑 ظهر: از ۱۴ الی ۱۷ 🕗 شب: از ۲۰ الی ۲۲ 📞 09137742844 🌐 www.ganjine-420.ir 📲 @Ganjinemedia https://eitaa.com/shohadayeshahed
خدایا بعد حاج قاسم ؛ دل نداریم بازهم اشک های سیدعلی را ببینیم...😭 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج🍃 https://eitaa.com/shohadayeshahed
🌼منتظران ظهور ✨بسم‌الله الرحمن الرحیم ✨و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد ✅سلام علیکم جمیعا عرض ادب و احترام دارم خدمت همه شما عزیزان 🔴یادتونه گفتم که شهادت آقای درسته خیلی بود ولیکن خواهد داشت 🔴در واقع آقای تموم شد ولیکن شهید شده 🔴 در ایشان به قدری کار کرده بود که خیلی از ها هم اون رو چه پ داشتیم از همین دوستانی که بودن از از او ولی از متوجه شدن که چه کردن 🔴اگر میماند تا -بلایی میآوردن که تو دوره بعد بیاره 🔴 با به او داد تا که برای ولی انجام شد، بر باد بره -رفت رفت تا کارهای این را در مقام به درست مثل 🔴و اما با رفتنش و 🔴اولین_سیلی شهید به بود که میکرد با این همه دیگه ولی شهید به که و هر چه تا برای شدن از کردن 🔴 رو به زد آنهایی که ولی این نشان داد که هنوز پشت هستند 🔴 رو زد که بودن که این چند تا و به ، هستند که رو بودن ولی دیدن چگونه پای ایستادن و این نشان داد که اون که یا میکنند، و این فقط یک ای است ✅ادامه دارد... 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 https://eitaa.com/shohadayeshahed
ای برای ...🖤 می دانی سید ، دلم خیلی برایت تنگ شده😭😭 حتی شاید بیشتر از حاج قاسم اون روز ها ته ته ته دل مان خبر داشت که بالاخره یک روز صبح از خواب بیدار می شویم و خبر سردارمان را از تلویزیون خواهیم شنید. اما تو فرق داشتی. اینقدر به بودنت عادت کرده بودیم که حتی فکرش را هم نمی کردیم که یک روز صبح قرار است ما از خواب بیدار شویم و ما برای همیشه بیدار نشود😭 "برای همین است که رفتن حاج قاسم را باور کردم ولی رفتن تو را نه" او زندگی اش حماسه بود و حماسی رفت. تو اما مظلوم بودی. مظلومانه هم رفتی😭😭 یک جای دور، خیلی دور ، در هوایی مه گرفته با خودت خلوت کردی تا مزد اخلاصت را بگیری. به دور از هیاهوی مقام و شلوغ کاری میز و صندلی ریاست. فکر ما را نکردی با معرفت؟ نگفتی بعد سال ها داریم از دیدن رئیس جمهورمان کیف می کنیم؟ تو شوق ما را وقتی کنار آقا می نشستی ندیدی؟ شعف صدای آقا را وقتی از شما تعریف می کرد نشنیدی؟😭😭 "معرفت ات را شکر سید" ما را درگیر خودت کردی و خودت را رها از ما؟ واقعیت اش را بخواهی هنوز رفتنت را باور نمیکنم. هنوز منتظرم فردا در خبر ها بشنوم " ریاست محترم جمهور حجه الاسلام رئیسی در دیداری صمیمانه پای صحبت کارگران معدن فلان نقطه دور افتاده نشست" . . اما باید بپذیرم. سید و بی تکلف ما، از پیش ما رفته است. برای همیشه. دلم برایت تنگ می شود سید😭😭😭 خیلی زیاد. برای لبخند مهربانت.😭😭😭 برای اضطرابی که در لحظه تنفیذ در چهره ات موج می زد که همان اضطراب دل ما را قرص کرد که کار به دست مرد خدا افتاده. دلم برای تقوایت در مناظره تنگ می شود.😭😭😭 آن جا که به تو گفتند سندرم پست بیقرار داری و تو جواب ندادی. چرا به آنها نگفتی سید؟ چرا نگفتی که پست بعدی ات معراجِ شهدای تبریز است؟ کاش جواب می دادی تا دلمان برای جواب ندادنت این همه تنگ نمی شد. وقتی نگرانی ات برای خوردن کارگران را تمسخر کردند، تو دنیای کوچک شان را به روی شان نیاوردی. مثل همیشه لبخند زدی و از کنارشان گذشتی . تو با خدا عهدی داشتی و خدا امروز عزیزت کرد. عزیز ایران.😭😭😭 بیش از این خسته ات نکنم "سید جان" می دانم خسته ای. چند سال است درست نخوابیده ای. حالا دیگر استراحت کن. بی آن که نگران فردا باشی. برای ما هم دعا کن. دوری ات سخت است. ما سید خوش اخلاقِ صبور خودمان را می خواهیم اما چه کنیم که خدای ما هم خوش سلیقه است و تو را برای خودش خواسته. التماس دعا شهید خستگی ناپذیر؛ رئیسی عزیز https://eitaa.com/shohadayeshahed
دوفراز نقطه زن از وصیت نامه شهید حججی مرورش تو این روزا خالی از لطف نیست : ✅"از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنه‌ای نائب بر حق امام زمان است."...... ✅..."خودتان را برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و جنگ با کفار بخصوص «اسرائیل» آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است..!" 🌹۱۸ مرداد سالروز شهید حججی 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج🍃 https://eitaa.com/shohadayeshahed
17.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️سخنرانی عجیب آیت‌ الله شهید رئیسی درخصوص رسیدن به جایگاه (به تاریخ هایی که اشاره میکنند دقت کنید! ) https://eitaa.com/shohadayeshahed
محفل زیارت عاشورا دهه دوم محرم ( سخنرانی و قرائت زیارت ) 🔸از شنبه 21 تیرماه الی پنجشنبه 26 تیرماه 🔹ساعت 6 صبح 🔸گنجینه ایثار و شهادت اردکان ( خیابان آیت الله حائری ، روبروی درمانگاه امام سجاد علیه السلام ) 🔹مراسم عمومی می‌باشد ( آقایان_بانوان) 📞 09137742844 https://eitaa.com/shohadayeshahed
محفل زیارت عاشورا دهه دوم محرم ( سخنرانی و قرائت زیارت ) 🔸از شنبه 21 تیرماه الی پنجشنبه 26 تیرماه 🔹ساعت 6 صبح 🔸گنجینه ایثار و شهادت اردکان ( خیابان آیت الله حائری ، روبروی درمانگاه امام سجاد علیه السلام ) 🔹مراسم عمومی می‌باشد ( آقایان_بانوان) 📞 09137742844 https://eitaa.com/shohadayeshahed