eitaa logo
میعادگاه شهدا | روشنگری
395 دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
18.8هزار ویدیو
922 فایل
🕯میعادگاه شهدای وَرجُوی 📌شهید پرور ترین روستای ایران آذربایجان شرقی ؛ ۶ کیلومتری جنوب شهرستان مراغه پایگاه شهید رجائی صاحب امتیاز: 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْائوی Www.varjovi.ir @varjovi ۰۹۳۵۴۳۲۱۲۹۴ | ارتباط با مدیر مسئول
مشاهده در ایتا
دانلود
✵ حاج احمد کاظمی تازه فرمانده‌ نيروي هوايي سپاه شده بود. ✶ یه روز به من گفت: آقاي اميني جايگاه من توي سپاه چيه؟ ✵ سئوال عجيب و غريبي بود! ولي مي‌دانستم بدون حكمت نيست. ✶ گفتم: شما فرمانده‌ي نيروي هوايي سپاه هستين سردار. ✵ به صندلي‌اش اشاره كرد. گفت: آقاي اميني، شما ممكنه هيچ وقت به اين موقعيتي كه من الان دارم، نرسي؛ ولي من كه رسيدم، ↫ به شما مي‌گم كه اين جا خبري نيست! ⭕️ شهید طهرانی مقدم خطاب به شهید سرلشگر احمد کاظمی : دوستت داریم ! ما تا بهشت با تو هستیم ...   💥قاسم سلیمانی: گفتیم خرمشهر در محاصره است چطور می‌توانیم برگردیم. همه خسته بودند چون ما چهل روز بعد از عملیات فتح المبین، عملیات بیت‌المقدس را شروع کرده بودیم. شهید کاظمی توانست با کمک شهیدخرازی آخرین مرحله عملیات آزادسازی خرمشهر را انجام دهد. ایشان نیروهای عراقی را در خرمشهر محاصره و با گرفت 11 هزار اسیر, شهر را آزاد کردند. آنها با دو لشکر خرمشهر را تصرف کردند هر کدام با پنج گردان یعنی سه هزار نفر درمقابل بیست هزار نفر دشمن، لشکرهای 8 نجف و 14 امام حسین تحت فرماندهی احمد و حسین بودند. و اینگونه بود که در همه عملیات‌ها تا پایان جنگ، شهید کاظمی بدون استثنا نقش فعال و موفقی داشت؛ وی از افراد مؤثر در آزادسازی خرمشهر بود و این شهر تا ابد، مرهون رشادت کاظمی است... ☀️حاجي را بي‌هوش و خونين رسانده بودند بيمارستان. آنهايي كه همراهش بودند، ديده بودند كه او را با سر پانسمان شده، از اتاق عمل آوردنش بيرون. مي‌گفتند: خيلي نگذشته بود كه ديديم حاجي به هوش اومد! مات و مبهوت شديم. همين كه روي تخت نشست، سرنگ سرم رو از دستش درآورد. با اصرار و با امضاي خودش، سر حال و سرزنده از بيمارستان مرخص شد. ☀️نيروها را جمع كرده بود. به‌شان گفته بود: من تا حالا شكي نداشتم كه توي اين جنگ‌، ما بر حق هستيم، ولي امروز روي تختد بيمارستان، اين موضوع رو با تمام وجودم درك كردم. هميشه دوست داشتم بدانم آن روز، روي تخت بيمارستان چه ديده است. با اين كه برادر بزرگ‌ترش بودم، ولي هيچ وقت چيزي به‌ام نگفت. بعد از شهادتش، از بعضي از دوستان دوران جنگ شنيدم كه؛ احمد آن روز، در عالم مكاشفه مشرف شده بود محضر حضرت صديقه (سلام ا... عليها). در واقع حضرت بودند كه او را شفا داده بودند، بعد هم به‌اش فرموده بودند: برگرد جبهه و كارت را ادامه بده. ☀️ارادت خاصي به حضرت صديقه طاهره (سلام ا... عليها) داشت. به نام حضرت، مجلس روضه زياد مي‌گرفت. چند تا مسجد و فاطميه هم به نام و ياد بي‌بي ساخت. توي مجالس روضه، هر بار كه ذكري از مصيبت‌هاي حضرت مي‌شد، قطرات اشك پهناي صورتش را مي‌گرفت و بر زمين مي‌ريخت. ☀️خدا رحمت كند شهيد محسن اسدي را، افسر همراه حاجي بود. براي ضبط صحبت‌هاي سردار، هميشه يك واكمن همراه خودش داشت. چند لحظه قبل از سقوط هواپيما، همان واكمن را روشن كرده بود و چند جمله راجع به اوضاع و احوال خودشان گفته بود. درست در لحظه‌هاي سقوط، صداي خونسرد و رساي حاجي بلند مي‌شود كه مي‌گويد: صلوات بفرست. همه صلوات مي‌فرستند. در آن نوار، آخرين ذكري كه از حاجي و ديگران در لحظه‌ي سقوط هواپيما شنيده مي‌شود، ذكر مقدس «يا فاطمه زهرا» است... 📚قصه‌های شهدا(ویژه نامه پرواز عرفه) 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
...!! 🌷مرحله پنجم عملیات [عملیات رمضان] شروع شد. همه‌ چیز طبق طرح پیش می‌رفت. لودر و بلدوزر‌های جهاد سازندگی و مهندسی سپاه به همراه رزمنده‌ها جلو می‌رفتند. باید روبروی دژ خاکریز می‌زدند تا عراقی‌ها، نیرو‌های پراکنده‌ شده در بیابان را نزنند. قرار شد نیرو‌های حاج همت از غرب دژ و نیرو‌های احمد از شرق آن، زدن خاکریز را شروع کنند، ادامه بدهند تا در نزدیک اولین مثلث دژ، خاکریز را به هم وصل کنند. 🌷هوا که تاریک شد رانندگان نشستند پشت فرمان و تا خود صبح تمام‌وقت کار کردند. فقط کسی از لودر پیاده می‌شد که زخمی و شهید شده باشد. صد متری در وسط دو خاکریز مانده بود که هوا روشن شد. تانک‌های عراقی در فاصله یک کیلومتری روبروی این صد متر باقی‌مانده آرایش گرفته بودند و به‌نوبت شکاف بین دو سد خاکی را می‌کوبیدند. 🌷در این یک تکه جا، گلوله جای گلوله می‌خورد. عراقی‌ها می‌دانستند اگر دو سر خاکریز وصل شود راه نفوذشان بسته می‌ماند. احمد با چشم‌هایی که مثل دو پیاله خون روی صورت خاک‌آلودش خودنمایی می‌کرد دنبال راهی بود که این فاصله را بپوشاند و آن‌قدر نخوابیده بود که موقع راه رفتن تلوتلو می‌خورد. 🌷طاقت ایستادن نداشت، با این‌حال نمی‌توانست دست روی دست بگذارد. رفت سراغ بچه‌های زرهی و مهندسی. چند راننده لودر و بلدوزر را انتخاب کرد گفت کسانی را می‌خواهد که داوطلب شهادت باشند. احمد به فرمانده زرهی گفت دو سه تا نفربر بیار جلو، روبروی عراقی‌ها با سرعت به چپ و راست حرکت کنند و گردوخاک راه بیندازند تا دید آن‌طرف کور بشه و بتونیم خاکریز رو به هم وصل کنیم. 🌷ساعتی بعد یکی از راننده‌ها که حسابی خسته بود از حال رفت و از بالای لودر نقش زمین شد. کسی نبود جای او را پر کند. بچه‌ها جمع شدند دور او و آب به صورتش زدند. بهش روحیه می‌دادند و قربان صدقه‌اش رفتند تا با همان حال‌ و روز دوباره نشست پشت فرمان. چند دقیقه بعد گلوله توپ کنار لودر خورد و آن را به آتش کشید. راننده‌ی خسته، زخمی که شد به عقب فرستادنش. بقیه زدن خاکریز را ادامه دادند. 🌷نزدیک ۱۰ کیلومتر طول کل خاکریز بود که ۹۹۰۰ متر آن را در شب، ۸ ساعته زده بودند، اما ۱۰۰ متر باقی‌مانده در روز ۵ ساعت طول کشید. با هر زحمتی بود بالاخره نزدیکی‌های ظهر دو سمت خاکریز به هم وصل شد. احمد نفس راحتی کشید و با به هم چسبیدن دو سر خاکریز جناح چپ منطقه کمی آرام شد. ، 🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید احمد کاظمی 📚 کتاب «مثل من و تو (زندگی‌نامه شهید احمد کاظمی)» به نویسندگی یحیی نیازی محقق و نویسنده مرکز اسناد و تحقیقات دفاع است که توسط نشر روایت منتشرشده است. منبع: باشگاه خبرنگاران جوان .... 🌷از صحبتش فهميدم راننده‌ی تانكر نفتكش است. داشت برای صاحب مغازه درددل می‌كرد. گفت: اگر اين احمد كاظمی رو پيدا كنم، می‌رم بهش التماس می‌كنم كه يه مدتی هم بياد طرف زابل و زاهدان! بی‌اختيار برگشتم به صورت طرف دقيق شدم. من يكی از نيروهای تحت امر سردار كاظمی بودم. گفتم: شما حاج احمد رو می‌شناسی؟ گفت: از نزديك كه نه، ولی می‌دونم آدم خيلی باحاليه!   🌷پرسيدم: چطور؟ گفت: من يه مدت كارم توی كردستان بود، با اين‌كه هيچ وقت شب‌ها توی كردستان رانندگی نمی‌کردم، ولی نشده بود كه هر چند وقت يك‌بار گرفتار گروهك‌های ضد انقلاب نشم؛ ماشينم رو می‌بردن توی بيراهه‌ها، سوختش رو خالی می‌كردن و بعد هم ولم می‌كردن.   🌷مكث كرد. ادامه داد: ولی اين احمد كاظمی كه اومد اون‌جا، خدا خيرش بده، طوری امنيت به وجود آورد كه ديگه نصف شب‌ها هم توی جاده‌ها رانندگی می‌كردم و هيچ اتفاقی برام نمی‌افتاد. آخر صحبتش گفت: حالا كارم افتاده سيستان و بلوچستان. همون بدبختی‌ها رو از دست اشرار اون‌جا هم داريم می‌كشيم و هيچ كی هم نيست كه جلوی اون نامردا قد علم كنه.... ، 🌹خاطره ای به یاد سردار سرلشکر پاسدار شهيد احمد کاظمی   📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
☀️چند بار ساواک دستگیرش کرد. یک بار، بد جوری شکنجه اش داده بودند. روزی که آزادش کردند,وقتی میخواست برود حمام, دیدم زیر پیراهنش پر از لکه های خشک شده ی خون است, اثر تازیانه ها. بعدا فهمیدم بینی اش را هم شکسته اند. خودش یک کلام راجع به بلاهایی که سرش در آورده بودند چیزی نگفت.هروقت مادر میگفت این از خدا بی خبرها چی به روزت آوردن؟ می گفت هیچی مادر. ☀️بینی اش را هم از خونهای لخته شده ای که هر روز صبح روی بالشش میدیدیم فهمیدیم شکسته. خودش میگفت: این خونا مال اینه که توی زندان سرما خوردم. اثرات آن شکستگی بینی , تا آخر عمر همراهش بود.مثل اینکه یک بار عملش کردند, ولی باز هم از تبعاتی مثل تنگی نفس رنج میبرد ☀️در حادثه بم بیش از 200 فروند هواپیما و هلیکوپتر و انواع موشک های برد بلند را سامان داد ، درساعتهای اول، شهیدکاظمی به عنوان فرمانده نیروی هوایی تمام ناوگان خودش را برای نجات مردم بم بسیج کرد.... ☀️خودش هم فرودگاه بم را آماده کرد، هر 13 دقیقه یک هواپیما و یک هلیکوپتر ، چه در شب و چه در روز پرواز می کرد30 هزار مجروح را با هواپیما و هلیکوپتر تخلیه کرد، 10 شبانه روز نخوابید.  به نقل از سردار رحیم صفوی ☀️در یکی از عملیات ها که برعلیه منافقین بود قرار شد منطقه ای را با موشک هدف قرار بدهیم. می گفت، من موشک ها را آماده کرده بودم، سوخت زده با سیستم برنامه ریزی شده ؛ موشک ها هم از آن موشک های مدرن نقطه زنی بود. ایشان از عمق عراق تماس گرفت که مقدم آماده ای؟ گفتم: بله. گفت: موشک ها چقدر می ارزد؟ گفتم مگر می خواهی بخری؟! گفت بگو چقدر می ارزد. گفتم مثلا شش هزار دلار. گفت: “مقدم نزن این ها اینقدر نمی ارزند.” ☀️خیلی بعید است شما فرمانده ای وسط عملیات گیر بیاوری که اینقدر با حساب و مدبرانه عمل کند. هرکسی دوست دارد اگر کارش تمام است تیر خلاص را بزند و بیاید با این موفقیت عکس بگیرد، ولی سردار کاظمی در کوران عملیات بیت المال و رضای خدا را در نظر داشت. می دانید چرا؟ چون مولایش امیر المومنین(ع) بود که وقتی می خواست کار دشمن را تمام کند، کمی صبر کرد نکند هوای نفس، حتی کمی غالب باشد و بعد برای رضای خدا قربتاً الی الله دشمن را نابود کرد. به نقل از شهيد سردار تهراني مقدم ☀️از شب قبل مدام نگران بودم. پرسیدم: «هوای ارومیه خرابه، چه جوری می‌خواهید بروید. احتمالاً پرواز انجام نمی‌شه». گفت:«هر چی خدا بخواهد». از او خواستم شماره تلفنی به من بدهد تا از حالش باخبرشوم. صبح دلشوره‌ام بیشتر شد. رفتم چند اسکناس برداشتم و دور عکس احمد چرخاندم و در صندوق صدقات انداختم و ولی آرام نشدم. دلم طاقت نمی‌آورد. به خاطر همین سکه‌ای را که روز نیمه شعبان به عنوان فرمانده‌ی نمونه به او هدیه داده بودند، را نذر کردم تا روز عیدغدیر برایش گوسفند بخریم و قربانی کنیم. ☀️پیش از این نیز یک بار النگوهایم را نذر مسجد لرزاده کردم و او به سلامت به خانه بازگشت. با خودم فکر کردم ان شاء الله اگر هم قرار باشد اتفاقی بیافتد، این نذر جلوی آن را می‌گیرد. ساعت ۱۱ بود که چند تن از دوستانم به دیدنم آمدند. حزن و اندوه در چهره‌هایشان نمایان بود. ☀️رفتم داخل آشپزخانه که وسایل پذیرایی را بیاورم که یکی از دوستانم به فریده [دخترم] گفت:«تلویزیون را خاموش کن». دستانم لرزید با ناراحتی پرسیدم:«برایم خبر آوردی؟» دخترانم شروع به جیغ زدن کردن و من مات و مبهوت فقط نگاه می‌کردم. همسر برادرم نیز دقایقی بعد آمد. مدام می‌گفت: «گریه کن» گفتم:«گریه‌ام نمی‌آید». با رفتن احمد کوهی از غم و غصّه بر شانه‌ام نشست. کتاب خاطرات دردناک، ناصر کاوه منبع: ویژه نامه پرواز عرفه    راوی:همسر شهید 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
🌷👈 ...در قضیه‌ی ترورهای (دانشمندان هسته‌ای)، من عقیده‌ام این است که بچه‌های تشکلهای دانشجوئی در این قضیه کوتاه آمدند؛ یعنی کم‌عملی نشان دادند. باید این قضیه را بزرگ می کردید. البته نه اینکه بزرگ کنید - چون خودش بزرگ است - همان جور که هست، منعکس می کردید. ما حتّی ندیدیم تشکل های ما پوستر این شهدا را هم چاپ کنند، منتشر کنند، پخش کنند، یادمان اینها را نگه دارند. نه، این موضوع اصلاً نباید فراموش شود؛ این کار کوچکی نیست... ۱۳۹۰/۰۵/۱۹ ...رشد شتابنده‌ی علمی و فتح قله‌های دانش که با همت و عزم جوانان مؤمن و غیور و توانائی چون مصطفای شهید رونق یافته، امروز قائم به هیچ فردی نیست، این یک جنبش تاریخی و برخاسته از یک عزم خلل‌ناپذیر ملی است... ۱۳۹۰/۱۰/۲۲ ...اگر دانشمندِ علاقه‌مند به سرنوشت کشور، آماده‌ی فداکاری در این راه - فداکاری به حسب خودش - در یک کشوری وجود داشت، آن کشور رشد می کند. چیزی که می تواند این نیرو را به وجود بیاورد، این پیشرفت را به وجود بیاورد، بهتر از همه چیز، ایمان است. اگر این ایمان بود، کشور پیشرفت می کند... ۱۳۹۰/۰۷/۱۳ , 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
(3) بمناسبت ۱۲ بهمن سالروز ورود امام خمینی (ره): آنهايی كه درخانه‌های مجلل، راحت و بی‌ درد آرميده‌اند و فارغ از همه رنج‌ها و مصيبت‌های جان فرسای ستون محكم انقلاب و پابرهنه‌های محروم، تنها ناظر حوادث بوده‌اند و حتی از دور هم دستی بر آتش نگرفته‌اند، نبايد به مسئوليت‌های كليدی تكيه كنند، كه اگر به آن جا راه پيدا كنند چه بسا انقلاب را يك شبه بفروشند، و حاصل همه زحمات ملت ايران را برباد دهند" ☀️ بیدار باشید و هوشیار که بازیگران سیاسی و سیاست مداران حرفه ای غرب و شرق زده و دستهای مرموز جنایتکاران پشت پرده لبه تیز سلاح خیانت و جنایت کارشان از هر سو و بیشتر از هر گروه متوجه به شما عزیزان است. صحیفه امام خمینی(ره) ج21 ص43 💥ما از شرّ و محمدرضا خلاص شدیم.... لکن از شرّ تربیت‏ یافتگان غرب و شرق به این‏ زودیها نجات نخواهیم یافت! اینان برپادارندگان سلطۀ ابرقدرت‌ها هستند. 📙صحیفۀ امام،ج۱۵،ص٤٤٦ 💥 خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین ما پشت کردن به دفاع از محرومین و روآوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیش تری برخوردار بشوند... صحیفه نور، ج20، ص 129 💥 در فکر مستمندان محترم محل خود باشید از متمکنین محترم و اهالی خیر خواه ملت ایران - ایدهم الله تعالی - تقاضا دارم که درهر استان یا شهرستانی هستند در فکر مستمندان محترم محل خود باشند و راضی نشوند محترمین بی بضاعت و فقرای بی پناه از سرما و سختی معاش رنج ببرند... امید است از عهده این مسوولیت بزرگ به خوبی برآیند و خداوند تعالی را که به آنها تمکن عنایت فرموده ناظر و حاضر بدانند... 💠 تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بی ‌بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلابها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم.... ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد... صحیفه امام، ج 21 ،ص 86 🔻پاسخ امام خمینی به مسئولین👇 🔹«فقرا و متدینین بی‌بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلابها هستند. ما باید تمام‌ تلاش مان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم. .. پیام قطعنامه 29تیر 67 💢به مجلس و دولت و دست‌اندرکاران توصیه می‌نمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند و جمهوری_اسلامی رهاورد آنان و با فداکاریهای آنان تحقق پیدا کرد و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید. امام خمینی (ره)؛ ۲۶ بهمن ۱۳۶۱ 🌺امام خمینی(ره): مسئولان وظیفه دارند با پابرهنه‌ها همنشین شوند 💥 همه‌ی مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا ومستمندان و پابرهنه ‏ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین، و در کنار مستمندان و پابرهنه‏‌ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگی است که نصیب اولیا شده و عملًا به شبهات و القائات خاتمه می‏دهد... صحیفه نور،ج 20،ص129 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(۱) ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔹امام خامنه‌ای : «دشمن همیشه سعی می کند خودش را در نظر شما بزرگ و قوی جلوه بدهد . سعی کنید بشناسید دشمن در چه وضعیّتی است ، چه ضعف هایی ، چه ناتوانی‌هایی دارد. دشمن را بشناسید ، نقشه‌ های دشمن را بشناسید . خیلی‌ ها در مقابل نقشه‌ی دشمن غافلگیر می شوند. [ مراقب باشید ] غافلگیر نشوید. ۱۴۰۱/۰۹/۰۵ ♦️جهاد تبیین ، جهاد این روزگار ماست ♦️لطفا نشر دهید 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
(۲) ➖➖➖🔹سردار حاجی زاده، فرمانده مقتدر نیروی هوافضای سپاه برای اینکه غافلگیر نشویم، باید حتما دشمن شناس باشیم‌ ♦️جهاد تبیین ، جهاد این روزگار ماست ♦️لطفا نشر دهید 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
🌷بمناسبت فرارسیدن میلاد با سعادت ، امام سجاد و روز آزادگان، امروز در خدمت سیدالاسرای ایران، خلبان شهید، امیر سرلشگر حسین لشگری در خدمت شما دوستان عزیز هستیم...👇 🌷همسر شهید جلسه ای میگفت خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود و…او اولین کسی بود که رفت و آخرین نفری بود که برگشت وقتی بازگشت ازاو پرسیدند این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی واو می گفت: برنامه ریزی کرده بودم وهرروز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور می کردم کردم . اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و دندان نداشت و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود… ☀️ سالها در سلول های انفرادی بوده و با کسی ارتباط نداشت، قرآن را کامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا بود.بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مساله خوشحال بودم، این را بگویم که من ۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره بودم، حسرت ۵دقیقه آفتاب را داشتم ... 18 مرداد ماه 1388 نماز که خواندند، دیدم دست شان را سه بار بلند کردند و برای تعجیل در فرج امام زمان (عج) دعا کردند. چهار ساعت بعد هم در خانه در اثر ایست قلبی، تمام کردند. ساعت دو نیمه شب بود که ایشان از پشت به زمین افتاده و حالت خفگی به ایشان دست داده بود به طوری که صورت شان کبود شده بود و اصلاً نمی‌توانستند صحبت کنند ولی به من نگاه‌های عمیقی می‌کردند.
شهید لشگری.pdf
4.46M
🌷بمناسبت فرارسیدن میلاد با سعادت ، امام سجاد و روز تحلیل از آزادگان سرفراز، امروز با کتاب سیدالاسرای ایران، خلبان شهید، امیر سرلشگر حسین لشگری به نام «» تألیف ، در خدمت شما دوستان عزیز هستیم... لطفا ضمن دانلود و مطالعه کتاب، با باز پخش و نشر مجدد آن در فضای مجازی، در ثواب این کار خیر، ما را یاری فرمایید... 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
اهل بیت4.pdf
7.03M
سلام خدمت دوستان و سروران گرامی ، انتشار کتاب شهدا و اهل بیت (ع)، در ۶ جلد، برای اولین بار و بطور رایگان، بمناسبت ۲۲ اسفند 👈 👌 لطفا ضمن مطالعه، با نشر مجدد آن در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، ما در راه بازسازی معنوی و نشر و معارف راه امام، رهبری و شهدا، یاری کنید. ارادتمند منبع/جهادتبین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
سرلشکر پاسدار شهید مهدی باکری از فرماندهان سپاه و از شهدای شاخصی بود که در دوران دفاع مقدس در بیست و پنجم بهمن۱۳۶۳ در عملیات بدر در جزایر مجنون جاویدالاثر شد. شهید مهدی باکری از سرداران هشت سال دفاع مقدس و الگویی بی نظیر برای جوانان نسل های مختلف به شمار می رود؛ جمله معروف “خدایا مرا پاکیزه بپذیر” این شهید والامقام همواره سرلوحه زندگی رهروان صدیق راه شهادت به شمار می رود... 👈 ۲۵ اسفند 👈 فرمانده لشکر ۳۳ عاشورا، روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد....باقی خاطرات را در آدرس زیر مطالعه کنید👇 https://naserkaveh.ir/ التماس دعا منبع/جهادتبین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
(۱)👇 ☀️امام خمینی و انس با قرآن 🌷انقلاب در پرتو قرآن 👈 «می دانید که نهضت و انقلاب، برای پیاده کردن احکام اسلام است. ما مقصد دیگری غیر از این نداشتیم. آخر شما که نمی خواستید قدرت کسب کنید، بلکه می خواستید قرآن را احیا کنید.»(۱) به اعتقاد امام راحل هرگاه قرآن مهجور شود، اسلام نیز مظلوم خواهد شد و دلیل مهجور بودن قرآن بی اعتنایی به احکام سیاسی اسلام است. ایشان بر حضور قرآن در تمام شئون زندگی انسان تأکید می ورزد و بر این باور است که عمل به احکام سیاسی اسلام - که در قرآن منعکس شده است- موجب سیادت مسلمانان خواهد شد و اگر دولت ها و ملت های مسلمان به جای تکیه بر قدرت های استعمارگر بر اسلام تکیه می کردند و تعالیم نورانی و رهایی بخش قرآنی را به کار می بستند، امروز اسیر تجاوزگران صهیونیستی و آمریکایی نبودند.(۲) 🌷استفاده از فرصت ها👈 امام برای کارهای روزانه خود جدولی تهیه کرده بودند که در آن، کارهایی که می بایست در همه ساعات شبانه روز انجام شود، درج شده بود.(۳) با توجه به برنامه ریزی ایشان در زندگی می توان گفت که در تمام شبانه روز حتی یک دقیقه وقت تلف شده و بدون برنامه نداشتند.(۴) هنگامی که در پاریس بود، وقتی خبرنگارها برای مصاحبه به محضرش می آمدند، معمولا حدود ده دقیقه، یا یک ربع برای آماده کردن دوربین هایشان معطل می شدند، امام در همین فرصت به تلاوت قرآن مشغول می شد. بعضی از حاضران می گفتند: خود را برای مصاحبه آماده کنید (یعنی فعلا قرآن نخوانید!) در پاسخ می فرمود: «آیا در این چند دقیقه، عمرم و وقتم ضایع شود؟»(۵) یکی از نزدیکان امام(س) می گوید: «امام در روز چند نوبت قرآن می خواند؛ بعد از نماز صبح، قبل از نماز ظهر و عصر، قبل از نماز مغرب و عشاء و یا در هر فرصت دیگر، به این عمل مستحب پای بند بود. ما بارها در طول روز که خدمت ایشان می رسیدیم، امام را مشغول خواندن قرآن می دیدیم.» (۶) 🌷سلامتی جسم برای خواندن قرآن 👈در زمانی که امام در نجف بود، از ناحیه چشم دچار ناراحتی شده بود. هنگامی که پزشک چشم، ایشان را معاینه کرد، توصیه نمود که چند روزی قرآن نخوانند و استراحت نمایند. امام لبخند زدند و فرمودند: «دکتر! من چشمم را برای خواندن قرآن می خواهم! چه فایده ای دارد اگر چشم داشته باشم و قرآن قرآن نخوانم؟ شما کاری بکنید که من بتوانم قرآن بخوانم.»(۷) 🌷سفارش به تلاوت قرآن👈 امام راحل در نامه ای خطاب فرزندش، حاج سیداحمد نوشته است: «فرزندم! با قرآن، این کتاب معرفت آشنا شو، اگرچه با قرائت آن، و راهی از آن به سوی محبوب بازکن و تصور نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان است. آخر، این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس، و نامه محبوب، محبوب است اگر چه عاشق و محب، مفاد آن را نداند و با این انگیزه، حب محبوب، که کمال مطلوب است، به سراغت آید و شاید دست گیرد.»(۸) 🌷احترام به قرآن👈 قرآن کتاب بزرگی است که عظمت آن از عظمت خداوند نشأت گرفته است؛ زیرا قرآن تجلی آشکار پروردگار است. امام علی(ع) می فرماید: «فتجلی سبحانه لهم فی کتابه من غیر ان یکونوا رأوه؛(۹) خدای سبحان در کتابش خود را آشکار کرد، بی آنکه او را ببینند.» قرآن کریم به مقتضای آسمانی و الهی بودن، شایسته احترام و تکریم است. امام(س) ضمن بزرگ شمردن قرآن همواره آن را در ظاهر و باطن حفظ می کرد؛ «گاهی به دلایلی قرآن هایی را در کیف دستی به محضر امام می بردیم. در دفعات اولیه اتفاق افتاد که بدون توجه، قرآن را نیز همراه با چیزهای دیگر از کیف بیرون آورده، روی زمین می گذاشتیم. امام که مراقب بودند، فرمودند: «قرآن را روی زمین نگذارید! » و بلافاصله دست شان را جلو آوردند، آن راگرفتند و روی میز گذاشتند.»(۱۰) 🌷مصداق کامل آیه قرآن👈 مقام معظم رهبری می فرماید: «فردای آن شبی که امام عزیز به جوار رحمت الهی پیوسته بودند، سحرگاه در حالت التهاب و حیرت، تفألی به قرآن زدم؛ آیه 88 سوره کهف آمد: «و اما من آمن و عمل صالحا فله جزاء الحسنی و سنقول له من امرنا یسراً» دیدم واقعاً مصداق کامل این آیه، همین بزرگوار است. ایمان و عمل صالح و پاداش نیکو، بهترین پاداش برای او است.»(۱۱) نمایش پی نوشت ها: 1) صحیفه نور، ج16، ص.27 2) ر.ک: صحیفه نور، ج 16، ص 39و ج 1، .186 3) حجه الاسلام انصاری کرمانی، روزنامه رسالت،97.2.3. 4) فرشته اعرابی، سیره 1، ص .19 5) مجله حوزه، شماره 96، ص .208 6) مصطفی وجدانی، سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی، ج2، ص.52 7) مجله حضور، شماره 3، فاطمه طباطبایی. 8) مجله حوزه، شماره 96، ص .225 9) نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه .147 10) سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی، ج 5 ص .69 11) حدیث ولایت، ج1، ص 6؛ قرآن کتاب زندگی درآینه نگاه رهبر انقلاب، ص .191 منبع/جهادتبین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
Shab8_Razaman1402_Mirzamohamadi_b.mp3
38.51M
استحضار، غسل، تشیع، دفن و... بهترین شیوه برای درک عقبه های فیامت، از زبان استاد میرزا محمدی که در قالب دعا و نیایش از زبان امام سجاد(ع) در دعای ابو حمزه ثمالی، آمده است 👇 🏴 السلام علیک یا اباعبدالله 🔊 الـهي اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلي مِنْكَ بِالْعَفْوِ وَ اِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ اَعْدَلُ مِنْكَ فِي الْحُكْمِ ◼️ فرازهایی از روضه حضرت سیدالشهدا علیه السلام 🎤حجت الاسلام ☑️التماس دعا منبع/جهادتبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
، بعد از جان دان و مردن، تشیع، غسل دادن، کفن کردن 👈 به مرحله قبر و کردن می رسیم. بهترین شیوه برای درک عقبه های فیامت، از زبان استاد حاج منصور ارضی که در قالب دعا و نیایش از زبان امام سجاد(ع) در دعای ابو حمزه ثمالی، آمده است 👇 🏴 السلام علیک یا اباعبدالله 🌷اَبْكي لِخُروُجِ نَفْسي👇 😰در حالي كه مرگ بال‌هاي خود را بر سرم گسترده پس چرا گريه نكنم؟ اَبْكي لِخُروُجِ نَفْسي. گريه كنم براي جان دادنم. اَبْكي لِظُلْمَةِ قَبْري اَبْكي لِضيقِ لَحَدي. گريه كنم براي تاريكي قبرم، گريه كنم براي تنگي لحدم، اَبْكي لِسُؤالِ مُنْكَر وَنَكير اِياي. گريه كنم براي سوال نكير و منكر از من، اَبْكي لِخُروُجي مِنْ قَبْري عُرْياناً ذَليلاً حامِلاً ثِقْلي عَلي ظَهْري. گريه كنم براي بيرون آمدنم از قبر برهنه و خوار كه بار سنگينم را به پشتم بار كرده و.... 🔊 فرازهایی از 🎤 ☑️التماس دعا منبع/جهادتبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
☀️لطـفا تاآخـــر بخونید و سپس نشر دهید ❤️🍃خانمی داستانی برایم گفت که نه حزب اللهی بود و نه چادری....! 🌴گفت روز ۱۳فروردین امسال طبق روال سالهای گذشته وسایل لازمه گردش را در ماشین جا بجا میکردم... پیر زن خوش رویی مقابل خانه اش در یک صندلی کوچک نشسته بود و ذکر میگفت با تسبیح...! ما همگی حرکت کردیم و رفتیم به طرف طبیعت که روز سیزده را بدر کنیم... برای اینکه به ترافیک طاقت فرسای عصر نخوریم یک ساعت به غروب مانده از پارک جنگلی به طرف خانه حرکت کردیم...! 🌸🍃وقتی که رسیدم به محله خودمان با کمال تعجب دیدم که همان پیر زن همسایه نشسته بر در خانه اش و مشغول پاک کردن برنج است... برایم عجیب بود، چون تنها روزی که هیچ کس در شهر نمی ماند، این پیرزن تنها نشسته بود و مشغول کارش بود... کنجکاو شدم و رفتم جلو و سلام کردم.. خیلی گرم سلامم را جواب داد و احوالم را پرسید... بدون مقدمه رفتم سر اصل مطلب و کنجکاوی ام را در حد یک سوال از پیر زن همسایه پرسیدم که: مادر جان چرا تنها نشستی؟ خب پاشو برو گردشی،  تفریحی چیزی!! من از صبح که رفتم شما اینجا بودی تا حالا.....!! 💐پیر زن گفت دخترم بشین....! کنارش نشستم...! از کیف پول کوچکش که در بغلش گذاشته بود عکسی در آورد که دنیا بر سرم خراب شد. عکس چهار فرزند شهیدش را به دستم داد و یکی یکی اسم شان را با تاریخ شهادت و محل شهادت گفت برایم.... ماتم برده بود... دست روی عکس آخری گذاشت و گفت این عکس رضاست که میگن تو اروند غواص بود ولی هنوز از اون خبری نیست... 🍀گفت منتظرم شاید کسی بیاد و خبری بده...! بنده خدا پدرش سه سال پیش به رحمت خدا رفت... حالا منم و خودم تو این تنهایی،  که منتظرم شاید از رضام خبری بیارن... محسن و احمد و صادق بهشت زهران ولی دلم پیش رضاست تا نیاد نمیتونم کاری کنم.. به خودم آمدم دیدم که صورتم خیس اشک هست و اصلا حواسم نبود که مادر هم مثل من غرق در اشک بود... رویش را بوسیدم و برگشتم خانه 👈و الان فهمیدم که من امنیت و عزت و تفریحم را مدیون مادرانی هستم که دست گل به آب دادند. منبع/جهادتبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
☀️از این رو رهبران بعدی سازمان مناففین خلق یعنی مسعود رجوی و موسی خیابانی عنوان می‌کردند که اقدام تقی شهرام و بهرام آرام اشتباه بوده است و آنان را اپورتونیست‌های چپ‌نما می‌دانستند؛ اما درمقابل همچنان بر مسیر مارکسیسم حرکت می‌کردند و اندیشه شریف‌واقفی برای ادامه حیات سازمان را مطلوب نمی‌دانستند. در روز ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۵۸ دومراسم همزمان و جداگانه در دانشگاه صنعتی شریف ودانشگاه تهران با عنوان بزرگداشت سالروز شهادت مجیدشریف واقفی برگزار شد. مراسم دانشگاه صنعتی شریف را سازمان منافقبن خلق برپا کرد و مراسم دانشگاه تهران را دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران برگزار کردند. سازمان منافقین خلق از قبل با عنوان "ادامه‌دهنده راه شهید مجید شریف‌واقفی" و با مرزبندی با دیگر نیروهای مذهبی که به سرزنش قاتلان وی می‌پرداختند، اعلام کرده بود که به‌جز مراسم دانشگاه شریف مراسم دیگری ندارد و بدین ترتیب به مراسم دانشگاه تهران مُهر عدم‌پذیرش زده بود. در مراسم دانشگاه شریف، موسی خیابانی ضمن یک سخنرانی مفصل، رهبران مارکسیست‌شده سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۵۴ را "اپورتونیست‌های چپ‌نما" خواند مرکزیت سازمان مجاهدین خلق پس از پیروزی انقلاب، هرچند خود را "ادامه‌دهنده راه شهید مجید شریف‌واقفی" می‌دانست، اما در عمل همچنان معتقد به مارکسیسم و مخالف با اسلام بود 😎 تقی شهرام اگر مسلمان‌های داخلی سازمان را ترور کردند، رجوی و خیابانی ۱۷۰۰۰مسلمان‌های بیرون از سازمان را هم ترور کردند و به شهادت رساندند. ☀️رجوی حتی به موسی خیابانی و اشرف ربیعی هم رحم نکرد وباعث کشته شدن آنها در خانه زعفرانیه، شد... ☀️اما ماجرای مجید شریف واقفی چه پیامی برای امروز می‌تواند داشته باشد؟ شریف قربانی التقاطی شد که مدعی بودند اسلام مکتبی کهنه است و به کار مبارزه و سیاست‌ نمی‌آید؛ بلکه برای این مهم باید از مکاتب مدرن کمک گرفت. آن روز از بین دو مکتب مدرن مارکسیسم و لیبرالیسم، مارکسیسم جذاب‌تر و رونق‌اش افزون‌تر بود و به همین دلیل سازمان مجاهدین خلق با گرایش به مارکسیسم و عبور از اسلام ابتدا منحرف و سپس مشغول تروریسم شد و از قضا تروریسم را از درون خود آغاز کرد. امروز هم برخی معتقدند اسلام محترم است اما برای سیاست و حکومت باید باز هم با چیز دیگری مخلوط و ممزوج شود. و حالا که مارکسیسم به پایان آمده و رونق از آن لیبرالیسم است،‌ معتقدند باید لیبرالیسم سیاسی را پیگیر بود. ماجرای مجید شریف واقفی این هشدار را می‌دهد که التقاط تا کجا می‌تواند خطرناک و بی‌رحم باشد! ☀️بعضی دیگر اما معتقدند که لیبرالیسم نه مانند مارکسیسم یک مکتب و ایدئولوژی، بلکه حکمرانی بی‌طرفی است که اجازه می‌دهد سایر مکاتب آزادانه و بدون خشونت در آن فعالیت داشته باشند. صرف‌نظر از کذب بودن چنین ادعایی که پیشتر در تسنیم درباره آن نوشته‌ایم و بازهم خواهیم نوشت، حتی اگر بی‌طرف بودن  ارزشی لیبرالیسم را هم بپذیریم، باز هم صاحب‌نظرانی در دنیا از جمله مایکل سندل استاد مشهور دانشگاه هاروارد معتقدند که نه تنها بی‌طرفی یک حکومت ممکن نیست بلکه به تولید رادیکالیسم هم منجر می‌شود. ☀️تولید و بازتولید تروریسمی مانند داعش از دل فرهنگ غربی و با ظاهر اسلامی نشان می‌دهد که چگونه ادعای بی‌طرفی ارزشی یک حکومت هم می‌تواند رادیکالیسم وحشتناک تولید کند. در این باره بعدها بیشتر خواهیم نوشت... ارادتمند: کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه منبع/جهادتبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
محمد طاهر رحیمی از کادرهای درجه‌یک سازمان هم در اعترافات خود نوشته است: بهرام آرام در خانه تیمی خیابان ظفر در حالی که شدیداً ناراحت بود، مطرح کرد: «از این به بعد دیگر آن‌ها (مجید شریف واقفی و مرتضی صمدیه لباف) به‌صورت دشمنان ما خواهند بود و با توجه به تعصب شدید مرتضی در مورد مذهب، ممکن است بعد از این مهمترین رسالت خود را از بین بردن افرادی دانند که سازمان را به مارکسیسم سوق دادند.» مرکزیت تصویب کرد که ، و را تصفیه فیزیکی (ترور) کنند. طبق قراری که از طریق لیلا زمردیان به شریف واقفی ابلاغ شد، وحید افراخته و او در ساعت 4 بعدازظهر روز 16 اردیبهشت ماه 1354 در سه‌راه بوذرجمهری‌نو (15 خرداد شرقی)، باید یکدیگر را می‌دیدند. قبلاً محسن سیدخاموشی و حسین سیاه‌کلاه در یکی از کوچه‌های خیابان ادیب‌الممالک مستقر شده بودند و در انتظار ورود شریف‌واقفی به‌سر می‌بردند که قرار بود علامت آن را منیژه اشرف‌زاده کرمانی بدهد. زمردیان (بی‌آنکه از جریان ترور مطلع باشد) او را تا محل ملاقاتش با وحید همراهی کرد و جدا شد. قرار بود در این ملاقات آخرین حرف‌ها زده شود و وحید (احتمالاً و صرفاً به‌لحاظ تاکتیکی جهت انحراف ذهن شریف) موافقت سازمان را به شریف‌واقفی اعلام کند... ☀️وحید او را به داخل خیابان ادیب برد و زمانی که به کوچه محل استقرار دو عضو دیگر رسیدند و خواستند از آن عبور کنند، حسین‌ سیاه‌کلاه یک گلوله از روبه‌رو به صورت شریف‌واقفی و وحید افراخته نیز گلوله‌ای از پشت‌سر به او شلیک کرد. جسد او به‌سرعت در صندوق عقب اتومبیلی که از قبل آماده بود قرار گرفت، وحید و دو نفر دیگر با رانندگی محسن خاموشی به‌سوی بیابان‌های مسگرآباد حرکت کردند. در آنجا شکم شریف‌واقفی توسط خاموشی و سیاه‌کلاه پاره شد و در آن، محلول بنزین و کلرات و شکر ریختند و آتش زدند. پس از سوزاندن جسد، آن را قطعه قطعه کردند و در چند نقطه دفن کردند. در حین سوزاندن و مثله کردن جسد، یکی از دست‌های حسین سیاه‌کلاه مقداری سوخت که در نتیجه نتوانست در برنامه بعدی که قرار بود ساعت 6 بعدازظهر اجرا شود (ترور صمدیه لباف) شرکت کند. موسی خیابانی در چهارمین سالروز ترور شریف واقفی، عاملان شهادت وی را اپورتونیست‌ها خواند و گفت: «ما بر آن نیستیم که مجید را بزرگ کنیم و از او شخصیتی خارق‌العاده و افسانه‌ای بسازیم. ☀️رهبران بعدی سازمان بر مدار ترور حذف شریف واقفی و به‌دنبال آن ترور ناکام صمدیه لباف و بازداشت او در‌‌ همان روز، شکاف میان نیروهای مذهبی و مرکزیت سازمان به‌رهبری تقی شهرام و بهرام آرام را عمیق‌تر کرد. لطف‌الله میثمی از ناباوری اولیه نیروهای سیاسی در مواجهه با خبر برادرکشی مجاهدین خلق سخن می‌گوید. «مرحوم بازرگان از اینکه سازمان مجاهدین که دست‌پرورده تفکر مذهبی خودش بود این‌طور شده به‌قدری وحشت کرد که گویی آذربایجان می‌خواهد تجزیه شود و مملکت دارد از دست می‌رود.» منبع/جهادتبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعتراف رضا بهروز متخصص مغز و اعصاب بعد از یک سال!!!🤨 📝 پاورقی 👇 (علیه السلام) فرمودند👇 جُعِلتِ الخَبائِثُ فی بَیت وَ جُعِل مِفتاحُهُ الکَذِبَ؛ در خانه ای قرار داده شده و آن است.. خلاصه شعار 👈 ارادتمند: منبع/جهادتبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
کتاب مدافعان حرم 1400 ناصرکاوه.pdf
31.62M
📗 👈 عاشقان واقعی حضرت زینب ☀️انتشار رایگان 👈 خاطراتی از ایثار و از خودگذشتگی های مدافعان حرم در عراق و سوریه ... تألیف که بمناسبت فرارسیدن ، تقدیم شما دوستان و عزیزان میشود. لطفا این کتاب را مطالعه کنید تا با حماسه و شجاعت مدافعان حرم  بیشتر آشنا شوید و برای اینکه در ثواب آن شریک باشید، بی زحمت آنرا منتشر کنید.... شادی روح امام و شهدا و علی الخصوص، شهدای مدافع حرم، صلوات مهرماه ۱۴۰۲ منبع/محبان مهدی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi