eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
224 دنبال‌کننده
441 عکس
52 ویدیو
3 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاید تو را هرجای دنیا دیده باشیم در زیر باران، زیر باران، زیر باران... @shokoohsher 🌱 📚
✨شکوهِ شعر✨
شاید تو را هرجای دنیا دیده باشیم در زیر باران، زیر باران، زیر باران... @shokoohsher✨ #اعظم_سعادتمند
عج رد می کنی شاید پس از زنگ دبستان طفل کلاس اولی را از خیابان شاید که دلداری دهی راننده ای را وقتی شکایت می کند از راهبندان می آوری تا کوپه کیف مادری را که ناتوان راهی شده سوی خراسان شاید صدامان کرده ای با نام کوچک در غربت یکریز شهری نامسلمان شاید تو را یک صبح جمعه دیده باشیم که چای می ریزی برای ندبه خوانان گاهی می اندیشم در این سرما کجایی؟ شاید کنار آتش یک مرد چوپان شاید تو را هر جای دنیا دیده باشیم در زیر باران...زیر باران... زیر باران... @shokoohsher 🌱
تو در مورد دلتنگی واقعی چیزی نمی‌دانی! چون این تنها زمانی اتفاق میفتد که کسی را بیشتر از خودت دوست داشته باشی... @shokoohsher🍀
عج تو را ندیده ام اگر کنار مرد رفتگر که خستگی ز چهره‌ی تکیده ‌اش تکانده ای مرا ببخش مرا ببخش اگر غروب پنجشنبه‌ها ندبدمت نشسته‌ای به حرف‌های دردناک پیرزن میان خلوت امامزاده گوش می‌کنی ... مرا ببخش اگر که رد شدم همیشه از کنار تو تو آمدی نیامدم ولی سر قرار تو مرا ببخش اگر که روزمره ها مرا احاطه‌کرده اند اگر که نیست قلب من دچار تو... ببخش فکر من اسیر نان و آب ماند... سلام داده‌ای به من ببخش بی‌جواب ماند... @shokoohsher 🪴
صلوات‌الله‌علیه‌وآله علیهاالسلام هیچ مردی در جهان مانند پیغمبر که نیست هیچ بختی بهتر از پیوند پیغمبر که نیست همسر دلبند پیغمبر شدن سهم تو شد مثل تو هر همسری دلبند پیغمبر که نیست از مقامت، احترامت، گفت آری با قسم آیه‌ای محکم‌تر از سوگند پیغمبر که نیست هستی‌ات را دادی و داراترین بانو شدی ثروتی بالاتر از لبخند پیغمبر که نیست مادر زهرا شدی، دریا شدی، هر دامنی جایگاه فاطمه فرزند پیغمبر که نیست مادری کردی برای مرتضی با جان و دل هیچ‌کس غیر از علی مانند پیغمبر که نیست @shokoohsher 🌱
هر بار که نگاهت می‌کنم، جمله‌ای آشنا به ذهنم خطور می‌کند در این سرزمین، چیزی هست که ارزش زندگی کردن دارد! @shokoohsher🍀
بی‌رحمی است این که نخواهی ببینمت می‌دانم این که چشم به راهی ببینمت گیسوی خویش را یله کن بافه بافه کن تا ماه ‌تر میان سیاهی ببینمت در شام من ستاره‌ی دنباله‌دار باش چرخی بزن که نامتناهی ببینمت در چاه سینه‌ ای دل غافل چه می‌کنی؟ بیرون بیا کبوتر چاهی ببینمت در غرفه‌های نقش جهان چون صدا بپیچ تا در شکوه و شوکت شاهی ببینمت چندی است خو گرفته دلم با ندیدنت عمری نمانده است الهی ببینمت... @shokoohsher 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا قیامت برای گریه‌ی تو شانه دارم، چرا پریشانی..؟ @shokoohsher🍀
خویش را گم کرده‌ام بعد از تو در آوار خویش! رحم کن! می‌ترسم از تنهایی بسیار خویش شمع جانم را مسوزان بیش از این، دیگر مگو «اشک می‌ریزد برای گرمی بازار خویش» آن‌چنان سرگرم رویای تو هستم، بارها دیده‌ام خواب تو را با دیده‌ی بیدار خویش چهره‌ای دارم که پنهان در نقاب کهنه‌ای‌ست خیره در آیینه‌ام با حسرت دیدار خویش! باشد ای خورشیدِ پنهان! در حجابِ خویش باش باز هم خو می‌کنم با سایه‌ی دیوار خویش... @shokoohsher🍃
با آن صدای پر شرار و سکر آگینت مانند وهمی از خیالاتم گذر کردی نوشیدمت لاجرعه و دیگر نفهمدم تو با کدامین جرعه‌ات در من اثر کردی؟ من تکه سنگی بودم از روح زنی مرده که در نبود کودکانش چشمه می‌زایید تو رد شدی از رودهایش آب نوشیدی تو رد شدی و چشم او را چشمه‌تر‌ کردی هی رنگ دانه‌های غمگینم عوض می‌شد در پیکر من زخم‌های کهنه گل کردند از عطر تو رویید در من دختری تازه.. خواب رسوبین‌ تنم را بارور کردی.. پس ساقه های نورسی، از من دمیدند و تا قله‌های رازناک قاف رقصیدند تا خوشه‌های سالکی که خوب می‌دانند این شاخه‌ی خشکیده را تو پرثمر کردی... این شاخه‌ی خشکیده که یک روز سنگی بود آن سنگ‌چخماقی که اخگر در نهادش داشت یک روز آتش زد تمام کوهسارش را وقتی به آتشدان ِ چشمانش نظر کردی حالا مرا یاد تو دارد می‌برد با خود یاد تو که در صخره‌های دور با من بود یک تکه ام را در میان کوله‌بار تو_ جا ماندم و بردی و با خود همسفر کردی... @shokoohsher🌱