✨شکوهِ شعر✨
شاید تو را هرجای دنیا دیده باشیم در زیر باران، زیر باران، زیر باران... @shokoohsher✨ #اعظم_سعادتمند
#یامهدی عج
رد می کنی شاید پس از زنگ دبستان
طفل کلاس اولی را از خیابان
شاید که دلداری دهی راننده ای را
وقتی شکایت می کند از راهبندان
می آوری تا کوپه کیف مادری را
که ناتوان راهی شده سوی خراسان
شاید صدامان کرده ای با نام کوچک
در غربت یکریز شهری نامسلمان
شاید تو را یک صبح جمعه دیده باشیم
که چای می ریزی برای ندبه خوانان
گاهی می اندیشم در این سرما کجایی؟
شاید کنار آتش یک مرد چوپان
شاید تو را هر جای دنیا دیده باشیم
در زیر باران...زیر باران... زیر باران...
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند 🌱
به یمن قدوم مبارک #حضرت_معصومه(س) به #قم
ای صدای قدمت نمنم باران بهشت!
شد نمکزار قم از آمدنت، خوان بهشت
ما به یُمن قدمت، خوانده و ناخوانده، شدیم
یکبهیک،لایق و نالایق،مهمان بهشت
از همان روز که خاکت گل و گلدسته نداشت
کوچ کردند به این ناحیه مرغان بهشت
میرود سمت خیابان ارم باز اگر
دلِ آدم بشود تنگِ خیابان بهشت
کودک و پیر و جوان در حرمت حس کردهاست
بازگشتهاست به امنیت دامان بهشت
تو به هر پنجره لبخند رضایت بزنی
میشود باز نگاهش به خراسان بهشت
*
شعر گفته است در اوصاف تو ای آینهجان!
این غباری که نشستهاست بر ایوان بهشت
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند🪴
میکِشی روح مرا چون نقش یک ایوان کاشی
آبیام، سبزم، سپیدم، تا تویی نقّاش باشی
شمع سقّاخانهها تو، گلّۀ پروانهها من
قصّهای هستیم با هم بیتکلّف، بیحواشی
در محبّت تازهکارم، حرفهایی ساده دارم
میسرایم از تو امّا مثل شاعرهای ناشی
تا که بنویسی به من، ای خوشنویس! از مطرب و می
یک نیستان آرزو را عاشقانه میتراشی
مینشینم روبهرویت، خندهرو از گفتوگویت
#حافظت کو تا غزل را باصفاتر چیده باشی؟
#اعظم_سعادتمند☘️
پن:برای ما هر روز بزرگداشت #حافظ است
@azam_saadatmand
@shokoohsher✨
#شهید_یحیی_سنوار
هر قدر هم شب باشد و شب ماه، زنده است
آن چشم بیدار شهادتخواه زنده است
میزاید از نو قطرهقطره، لالهزاری
خونِ روان بر سنگ قربانگاه،زنده است
دارد چه رازی مرگ در میدان،که هر کس
سر میگذارد در کف این راه،زنده است
مسرور باش ای چاکچاک از خنجر داغ
قلبی که دارد در بساطش آه، زنده است
با آرزوهای شهیدان شریفش
تا عرش حق بر پاست،حزبالله زنده است
#اعظم_سعادتمند
@azam_saadatmand
با رفتگرهای سحرخیز خیابانت
با شور و شوق هفتِ صبح دور میدانت
با حرفهای رادیو در تاکسیهایت
با قبضهای آب و برقت،قیمت نانت
کیف و کتاب و دفتر و نان و پنیر و سیب
با خنده های راه خانه تا دبستانت
با کارگرهای نجیب سخت مشغولت
در هرم تابستان و سرمای زمستانت
از روزهای سختِ با قصد فراموشی
هی راه رفتن راه رفتن زیر بارانت
از لحن میزی که نباید فاصله میشد
در بین دست گرم مردم با وزیرانت
با عینک تحلیلگرهای سیاسی که
گویا خبر دارند از پیدا و پنهانت
با این سرود ملی در بادها افشان،
با جلوۀ سبز و سپید و سرخ طوفانت
با رزم سرداران همواره کفن پوشت
در جنگل و دریا و در کوه و بیابانت
من میشناسم راه و رسم و خلق و خویت را
بیش از همه اما وطن جان، با شهیدانت...
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند☘️
#ایران_من
طاقت بیاور این زمستان نیز خواهد رفت
سمت بهارانی که در راه است باید رفت
یادت میآید دردهایی را که طی کردیم؟
یادت میآید: آن اَبَر رنجی که آمد... رفت
یادت میآید چشم مادر لحظهی آخر
با آرزوی یک زیارت سوی مشهد رفت
هر آمدن هرچند روزی رفتنی دارد
اما بدونِ زندگی کردن نباید رفت
باید غمش را در دلت محکم نگه داری
تا دلبری داری، از این دنیا نشاید رفت...
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند 🪴
#یافاطمةالزهرا
#السلام_علیک_ایتها_الصدیقة_الشهیدة
بردم پناه از شب سرما به #فاطمه
از درهی درندهی دنیا به فاطمه
آویختم به رشتهی نوری که میرسید
از چار سو به ساقهی طوبی به فاطمه
رازی که هیچوقت نگفتم به هیچکس..
آهی شدم که بسپرم آن را به فاطمه
من، ابرسنگ ساکت تنها، گریختم
از کوه و دشت و جنگل و دریا به فاطمه
افتاد دانه دانهی اشکم به دامنش
نزدیک بودم این همه آیا به فاطمه؟
*
آنقدر روشن است و درخشان که دادهای
ای عشق نام نامی زهرا به فاطمه
"من سردم است" در ته این ظلمت نمور
دست مرا بگیر خدایا به فاطمه...
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند ☘️
#حضرت_امالبنین سلاماللهعلیها
#یا_حضرت_امالبنین
این زن که می بینی نگاهی خاص دارد
در چشمهایش معدن الماس دارد
او عاشق شاهی است که جای زر و سیم
تنها دو تا پیراهن کرباس دارد
هنگام گندم آرد کردن گفتگوها،
با خاطرات نیلی دستاس دارد
با بچه های فاطمه چون همنشین است
بر دامنش عطر گلاب و یاس دارد
فانوس حاجات جهانی روشن است از
لطفی که نور چشم او _عباس_دارد
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند☘️
@azam_saadatmand
#یافاطمةالزهرا 💚
هوا خوب شد خشکسالی سر آمد
به صحرای سوزنده نخلِ تر آمد
به گلزارها،سرخِ پر جنب و جوشی
به جوبارها،آبیِ جوهر آمد
پرستو پرستو پرستو پرستو
بهاری به پاییز هر دفتر آمد
من آوردهام مژده،کشتینشینان!
به دریای شب کوکبی دیگر آمد
یتیمی که آزرده و خسته بودی!
به غمخواریات باز یک مادر آمد
رسولی که دلتنگ عطر بهشتی!
بهپاخیز عطر خدا از در آمد
بخوان کو به کو سورهی تازهات را
که ای تشنگان! تشنگان! #کوثر آمد
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند 🍃
#امام_هادی_سلاماللهعلیه
به رغم ظلمت هوچیگرِ بیرحمِ هرجایی
به جا مانده است از چشمت احادیثی تماشایی
به نقش شیر روی پرده جان دادی و رو کردی
برای دلقک جادوگر اعجازی مسیحایی
و در بزم شراب ظالمان خواندی چنان شعری
که غرق اشک شد کاخ از هراس مرگ و تنهایی
و ای درّندگان کوه و جنگل رام لبخندت!
نشد از شرّ آن انساننما یک آن بیاسایی
برای مردمان روزگاران تا ابد گفتی
میان حرفحرف جامعه از نور و زیبایی
به استقبال رهگُمکردگان در ظلمت دنیا
هنوز ای مهربان بیوقفه با فانوس میآیی
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند ☘️
@azam_saadatmand
#یا_جوادالائمه 💚
این غزل را با الهام از حکایتی از زندگی
#امام_جواد علیهالسلام نوشتهام:
قنوت شاخههای بی برش را بال و پر دادی
به انبوه دعاهای کهنسالش اثر دادی
امانش دادی از آن ارّه که یکریز میخندید
نجاتش از غم زخم زبانهای تبر دادی
میان سایهی سنگین و سرد عابران گم بود
به او چتری که باشد بر سر هر رهگذر دادی
فقط با قطرهای آب وضویت حضرت دریا!
درخت شوربختی را قیامی شعلهور دادی
به مشتی چوب خشک لایق در آتش افتادن
چطور از هر گیاهی سرنوشتی سبزتر دادی؟
*
کبوتر در کبوتر میرسد هر صبح تا مشهد
سلامی که به قصد بوسه بر دست پدر دادی
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند ☘️
#حسین_جان💚
#یاحسین
نامت دلیل محکم مرگ و حیات من
مِهرت ثبات داده به اضلاع ذات من
باران دوست داشتنت بی مضایقه
بخشیده است جان به جماد و نبات من
محتاج عشق هیچ کسی جز تو نیستم
شش گوشهی غمت همهی کائنات من
در این شب قدیمیِ هر لحظه بیم موج
نورت همیشه آمده بهر نجات من
در راه کربلای تو افتاده اتفاق
ای مهربان! عزیزترین خاطرات من
هیمینویسم از تو و هی سبز میشوم
چشمت چه ریخته است مگر در دوات من
با یاد جمعهی حرمت جور دیگریست
اشک دعای ندبه و آه سمات من
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند ☘️