#امام_رضا علیه السلام🖤
#امامالرئوف
اگرچه زرد و پریشان و بی بها شده ام
دلم خوش است در این صحن نخ نما شده ام
منی که چند صباحی ست کنج انباری
به یاد شور جوانی غزلسرا شده ام
چقدر سرفه کنم خاطرات دیرین را ؟
خوشا به من که به خاک تو مبتلا شده ام
مرا که پاتوق گنجشک هایتان بودم
ببین چقدر در این کنج بی صدا شده ام
چقدر روضه شنیدم در این حرم آقا
و پا به پای همین داغ بوریا شده ام
مرا به خود نگذاری! ببین که در پیری
دلم گرفته و از دوری تو، تا شده ام
#
مرا که قالی پا خورده بوده ام، حالا
ببین به لطف تو مهمان قاب ها شده ام
@shokoohsher✨
#طاهره_سادات_ملکی🪴
#امام_رضا علیه السلام 🖤
#امامالرئوف
تنها به امید تو مسافر شده بود
در راه غزل خوانده و شاعر شده بود
در بقچهی نان یک دهاتی آنروز
از لطف تو یک مورچه زائر شده بود
✍️ #طاهره_سادات_ملکی 🌱
@tahere_sadat_maleki
@shokoohsher✨
#امام_رضا جان💚
#امامالرئوف
اگرچه زرد و پریشان و بیبها شدهام
دلم خوش است در این صحن نخنما شدهام
منی که چند صباحی ست کنج انباری
به یاد شور جوانی غزلسرا شدهام
چقدر سرفه کنم خاطرات دیرین را ؟
خوشا به من که به خاک تو مبتلا شدهام
مرا که پاتوق گنجشکهایتان بودم
ببین چقدر در این کنج بی صدا شدهام
چقدر روضه شنیدم در این حرم آقا
و پا به پای همین داغ بوریا شدهام
مرا به خود نگذاری! ببین که در پیری
دلم گرفته و از دوری تو، تا شدهام
#
مرا که قالی پا خورده بودهام، حالا
ببین به لطف تو مهمان قابها شدهام
@shokoohsher✨
#طاهره_سادات_ملکی🪴
برای آن روز وعده داده شده
که بر شانهها میروم و هوا پر است از "به عزت و شرف لا اله الا الله"
بعد عطر عبایی نسیم میشود و صورتم را نوازش میدهد...
و امید باران میشود بر برهوت ناامیدیها...
انشالله
دوباره ابرم و دلتنگ سوی نور می آیم
پر از بارانم و از دور دور دور می آیم
کم آوردم کم آوردم کم آوردم کم آوردم
ببین در کولهبارم قدر یک دنیا غم آوردم
به روی شانهها می آیم و دلتنگیام کم نیست
کسی جز تو پناه بیپناهیهای اشکم نيست
فراری از حصار تن جلوتر میدوم از خود
به سوی باغ آغوش تو، با سر میدوم از خود
پر از بغضم به قدر جانمازت در بیابان ها
پر از آهم به قدر روضهها وقتی که ریانها...
دوباره خاطراتم با نسیمی میرسد از راه
غمِ شادی کنارم مینشیند لحظهای کوتاه
چه شوقی میچکید از چشمهای مادرم آن روز
که میآورد با خود کودکش را تا حرم آن روز
منم، من!! کودک قنداقهپوش کنج آغوشش
همانی که کنار تو اذان گفتند در گوشش
چه شادم میدوم تا آسمانها با کبوترها
چه غمگینم از اینجا میروم با بوسه درها
و لِی لِی میرسم تا مأمن آبا و اجدادی
کنار خندهی شمشادها در صحن آزادی
چه رنج دلنشینی: گریه های آخرم اینجاست
چه اقبال بلندی: سایهبان پیکرم اینجاست
حریر روی تابوتم همیشه بر سرم بوده است
که سوغات حرم بودهست، ارث مادرم بودهست
خداحافظ نم اشکم کنار پنجره فولاد!
خداحافظ غم شیرین روضه کنج گوهرشاد!
خداحافظ بلور استکان مِی در این دربار
خداحافظ بهشت چایخانه! میروم این بار
سلام ای سرمه دان کفشداری! کیمیا داری؟
برای دیده ی تاریکم امشب توتیا داری؟
سلام ای واژه های روشن تلقینِ در گوشم
زیارتنامهی آرام آهنگینِ در گوشم!
سلام ای اولین دیدار ای شیرینی بسیار
سلام ای آخرین دیدار! آه ای لحظهی دشوار!
سلام ای "یا رضای" حک شده بر روی انگشتر
سلام ای آفتاب لحظههای ابری آخر
#
نسیمی میوزد عطر عبایی میرسد از دور
عجب صوت خوشی... دارد صدایی میرسد از دور
@shokoohsher✨
#طاهره_سادات_ملکی 🍃
#شعر_رضوی
#مرگ
@tahere_sadat_maleki