eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
223 دنبال‌کننده
442 عکس
52 ویدیو
3 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شعر هیأت
علیهاالسلام 🔹گریۀ بی‌اختیار🔹 کنار فضّه صمیمانه کار می‌کردی به کار کردن خود افتخار می‌کردی درخت‌های بهشتی به پایت افتادند همان شبی که هوای انار می‌کردی فقیر هرچه می‌آمد اسیر برمی‌گشت تمام عالمیان را دچار می‌کردی دلیل خندۀ حیدر! چه شد که بعد پدر مدام گریۀ بی‌اختیار می‌کردی؟ چه شد محبت همسایه‌ها؟ دعایت را چه مادرانه به آن‌ها نثار می‌کردی! تمام مردم اگر کور و کر، علی دیده‌ست فدک فدک همه جا را بهار می‌کردی و شقشقیه به نهج‌البلاغه رو آورد شبی که پشت به این روزگار می‌کردی چقدر خانه مرتب شد آن شب آخر اگر مریض نبودی چکار می‌کردی؟ 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1980@ShereHeyat
علیهاالسلام دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست وگرنه مثل علی هیچ‌کس دلاور نیست بگو به آن ‌که به قصد تو با تبر آمد درخت عمر من این‌قدرها تناور نیست برای بغض علی وقت دیدنت چیزی به قدر خندۀ تلخ تو گریه‌آور نیست تویی که حضرت ایوب می‌خورد سوگند به جز تو صبر کسی با خودت برابر نیست چه زخم‌ها که پس از زخم‌ها نخواهی خورد که نیست بار نخستین و بار آخر نیست هنوز درد تو را روضه‌خوان نفهمیده‌ست تویی که فاطمه‌ای، اوج روضه‌ات در نیست @shokoohsher🌱
لحظه ی با شکوه ورود سلام الله علیها به صحنه ی محشر ➖➖➖ نه کسی قدرت سخن دارد نه کسی نای سر تکان دادن همه ی اختیارها جبر است شده وقت دوباره جان دادن روز محشر شده، زبان ها لال! جن و انس و ملک، نظر پایین! حال وقت عبور فاطمه است.. همه انداختند، سر پایین گرم تسبیح و مجمری از عود با سپاه فرشته مالامال آمده از میان جمعیت مریم و آسیه به استقبال رفته بر روی منبری از نور دور تا دور او ملک پیداست جبرئیل از خدا خبر آورد عرش تحت ولایت زهراست همه ی هستی خودش را داد حق خودش گفته وقت جبران است به تلافی بندگی هایش هرچه زهرا طلب کند آن است فاطمه در برابر خالق دستها را که میبرد بالا با سر غرق خون فرزندش روضه ای تازه میکند برپا با دلی زخم خورده میگوید که برای شکایت آمده ام داغ روی دلم گذاشته اند با غمی بی نهایت آمده ام از چه دردی کنم شکایت که همه ی لحظه هام پر دردند یوسفی داشتم که لب تشنه گرگها پاره پاره اش کردند نیمه جان روی خاکها بود و با عصا میزدند بر بدنش دل من را به درد آوردند بسکه پا میزدند بر بدنش میرسد امر خالق قهار: ظالمان را در آتش اندازید قاتلان حسین را ببرید همه شان را در آتش اندازید *** +گفت وارد شو ای حبیبه ی من پیش پایش گشود درها را -گفت هرگز نمیروم به بهشت تا نفهمند قدر زهرا را_ فاطمه خوانده ای مرا ز ازل بخدا اینچنین نخواهم رفت زودتر از همه محبانم به بهشت برین نخواهم رفت صبر کردم میان رنج و بلا تا که فصل عنایتم برسد نوکران حسین منتظرند تا به آنها شفاعتم برسد با اشارات چادر خاکی عرش را جابجا کند زهرا مثل "مرغی که دانه برچیند دوستان را جدا کند زهرا"* *مرحوم استاد مؤید @shokoohsher ☘️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا فاطر بحق فاطمه(سلام الله علیها) تا گفت السلام علی...، روضه پا گرفت قلب رئوف حضرت صاحب عزا، گرفت ازمیخ گفت و از در و دیوار و دود گفت از گرد و خاک چادر و روی کبود گفت از دست بسته‌ی یل‌خیبر، میان خلق افتادن عمامه حیدر میان خلق لرزید شانه‌های قرار و امان ما بی‌تاب شد ز گریه امام زمان ما از روضه‌خوان بخواه سخن مختصر کند آری بگو رعایت حال پسر کند از شهر غربت پدرش زود بگذرد نام مغیره را به زبان کمتر آورد ... قدری درنگ کرد و از آنجا گریز زد از فاطمه به زینب‌کبری گریز زد از کوچه‌ی مدینه گذشت و به شام رفت با کاروان به کوچه‌ی پر ازدحام رفت یابن الحسن! به خاطر مادر ظهور کن آقا تو را به زینب مضطر ظهور کن @shokoohsher✨ ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللَّه.. سلام الله علیها کوچه از درد و داغ پر شده بود، بوی یاس کبود می آمد همه جا های‌و‌هوی آتش بود، همه جای بوی دود می آمد هرچه غم بود پیش از آن کم بود، ضرب سیلی چقدر محکم بود میخ در داشت داغ‌تر می شد، داشت غم به وجود می آمد.. آهِ زهرا چنین بلند شود، و علی در نیام بند شود!؟ دو دم تیز ذوالفقار اگر، دست‌بسته نبود، می آمد! باغ گل داشت تک به تک می‌سوخت، شاخه به شاخه ی فدک می‌سوخت آه وقتی که می کشید از غم، همه جا بوی عود می آمد.. با تن زار خسته ای می خواند، چه نماز شکسته ای می خواند! اشک در افت و خیز غم هایش، با قیام و قعود می آمد آه، از درد گاه خم می شد، آه، از درد گاه می افتاد به تن ناتوان او چقدَر، این رکوع و سجود می آمد عشق اسباب خویش را دارد، گریه آداب خویش را دارد ذکر زهرا به آسمان می رفت، اشک آنجا فرود می آمد @shokoohsher ☘️
تکاند سفره‌ی افطار را... جهان این است گرفت قبضه‌ی دستاس را... زمان این است فرشته بوسه که زد رد گیوه‌هایش را اشاره کرد به خورشید: آسمان این است سه بار فاطمه گفتیم... شعر یعنی این و باز فاطمه گفتیم... [داستان این است] تو قبل خلق‌شدن امتحان شدی... وَه! وَه! بگو به آدم و حوا که امتحان این است خطاب می‌کنی و گوش می‌شود ملکوت سکوت می‌کنی و مجمع البیان این است تبارِ ماه محمد، تبارِ چشمه علی تبار باغچه زهراست... خاندان این است خریده‌ایم غمت را به سکه‌‌سکه‌ی اشک عجب بهای کمی! گنج رایگان این است شکست و ریخت زمین چای روضه، ما چه کنیم؟ در آن مقام که احوال استکان این است نشسته‌ایم _ چه خوشبخت!_ زیر بیرق تو قسم به ابر و درختان که سایبان این است @shokoohsher🍃
-_ از تراژدیک ترین صحنه‌های وداعی که در تاریخ نقل شده وداع حضرت علی و زهراست نقل است حضرت علی بر مزار بانو نشست و این ابیات را زمزمه فرمود: -نفسي علی زَفَراتها محبوسةٌ -یا لـیتها خـرجـت مـع الزَّفَـراتِ -لا خیرَ بعدكِ في الحیاةِ -و إنّما أبکي مخافةَ تـطـولَ حـیاتي -جان من با ناله هایم در سینه حبس شده. -ای کاش جانم با ناله هایم خارج می شد! -پس از تو هیچ خیری در این زندگی نیست. -و گریه ام از این است که میترسم پس از تو زیاد زنده بمانم...💔 📚 دیوان امام علی علیه السلام ج ۱، ص ۱۲۳ @shokoohsher