.
.
دست کم از آن زمان که وسائل و امکانات برای بهرهگیری از فواید حمل و نقل بین المللی فراهم بود، به سفر جز به دیده وسیلهای برای حفظ سلامت ننگریسته بود، وسیلهای که برخلاف میل و نظر شخصی گنگاه میبایست مورد استفاده قرار گیرد. بیش از آن به انجام وظایفی که خویشتن او و روح فرهنگ اروپا بر عهدهاش گذاشته بود، مشغول بود. بیش از آن بار التزام به کار نوشتن را بردوش میکشید، و بیش از آن از استراحت بیزار بود، که بتواند از مشتاقان جلوه های دیگرگونه سرزمین های دور به حساب آید، پس کاملا به برداشتی که هرکس، بدون آنکه از منطقه خود چندان دور شود، می تواند از شکل رویه زمین به دست آورد دل خوش کرده بود و هرگز حتی وسوسه اش را هم حس نکرده بود، که از اروپا گامی فراتر گذارد.
📚 مرگ در ونیز/ 🖊 #تومان_مان
ترجمه حسن نکوروح
#کافه_نوول
@skybook_soha
آسمانِ "هنر و اندیشه"
. . 📚 امپراطور بازی امپراطور/ 🖊 ریشارد کاپوشچینسکی 📇 نشر ماهی @skybook_soha
.
ما که جنگ را از سر گذراندیم میدانیم فهماندن حقیقت جنگ به کسانی که، از بخت نیک، این تجربه را نداشتند، چه اندازه دشوار است. میدانیم که زبان از عهده برنمی آید، ناتوانی اغلب غلبه می کند و، سرانجام، می بینیم که این تجربه ای انتقال ناپذیر است.
#ریشارد_کاپوشچینسکی
@skybook_soha
.
.
به هوای تو رنج می کشید و با این حال تونیو خوشبخت بود. چون با خود میگفت خوشبختی آن نیست که تو را دوست داشته باشند.
خوشبختی اقناء توأم با اکراه خودپسندی است. خوشبختی این است که تو دوست داشته باشی و از آن چه دوستش داری گاه وصالی مختصر و دروغین نصیب ببری.
و تونیو این اندیشه را در دل خود یادداشت میکرد، به شرح و شکافت آن میپرداخت و میکوشید تا به عمق ریشهی آن برسد.
با خود میگفت اصل وفاداری است! من میخواهم به تو وفادار بمانم و دوستت داشته باشم، اینگه، آن هم تا آخر عمر!
📚 تریستان و تونیوکروگر/ 🖊 #توماس_مان
#کافه_نوول
@skybook_soha