eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
975 دنبال‌کننده
127 عکس
28 ویدیو
6 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
جوهر نه! جواز رد شدن از نیل است انگشت نه! خار چشم اسرائیل است از قدرت انتخاب ما می‌ترسند هر برگه‌ی رأی، موشک سجیل است دعوت و پویش
اگر رأی بدهیم، سلطان دین (ضامن آهو) شادمان می‌گردد، واگر رأی ندهیم، شیطان زمین (نتانیاهو) خوشحال می‌شود. ، نه بازنشسته دعوت و پویش
در جبههٔ حق؛ مثلِ شهیدان باشیم سردار سلیمانیِ ایران باشیم امروز قسم به شهدا، نوبت ماست با دادنِ رأی باشیم! دعوت و پویش
دوباره حماسه، دوباره وطن دوباره به پاخیزم از جان و تن دوباره حضور یه قوم بزرگ میشه نیزه توو قلب هر اَهرِمن بیا هموطن دست تو دست هم بزن نقش انگشتُ پای وطن بیا و دوباره امیدُ بکار تو قلب جوونای هر انجمن بکش با حضورت یه خط بزرگ رو دلواپسی‌های هر مرد و زن واسه حفظ این مملکت عُمریه چه گلها که از باغمون پر زدن هنوز سنگرای جنوب خونیه چقد لاله سبزه تو دشت و دمن برای وطن، رأی دادن که هیچ اگه لازمه جون میدیم بی‌کفن دوباره میام پای صندوق رأی اگه دُشمنا پامُ هم بشکنن بیا پر بزن بین پروانه‌ها بیا هم‌صدا باش با یاسمن بیا برفهای زمستونی رو یه رودخونه کن پای سرو چمن دعوت و پویش
یکباره آشیانه‌ی شب را خراب کرد صبحی که التماس هوس را جواب کرد هر نقشه‌ای که در دل شب قد کشیده بود خورشیدِ صبح آمد و نقشِ بر آب کرد باد آن‌قدَر به گوشِ زمین از جوانه گفت تا دشتِ مُرده را به شکفتن مجاب کرد ما از تبار موج خروشان و سرکشیم موجی که در سکوت کویر، انقلاب کرد ما قطره قطره در پیِ دریا روانه‌ایم ما را زمانه، سیل خروشان خطاب کرد در راه عشق، خنده به لب، بر جهان و جان باید که پشت پازد و پا در رکاب کرد آری بهار ماند و زمستان روانه شد سهم زمین شد آنچه خودش انتخاب کرد نوبت به انتخاب من و تو رسیده است باید به پاس خون شهیدان شتاب کرد... دعوت و پویش
من به انتخاب رأی میدهم پرچمت بلند خاک سرخ! سرزمین سبز! موی و روی تو سپید باد میهن مهین مهربان من! انتخاب من تویی، وطن! گرچه از عبور گهگدار گله‌ی گراز خسته‌ای از هجوم دار و دسته‌ی ملخ از ش-کاف ها و گاف-ها و یا-و-ها، از ف-صاد های ح-ف-نون و غ-ر و الخ.. شرحه شرحه‌ای، ولی؛ پاره‌ی تنم! ریشه مقاوم کهن! انتخاب من تویی وطن! تویی که وارث کمان آرشی جلوه‌ی نجابت سیاوشی جمع آب و خاک و باد و آتشی مهد مردمان مرد سرزمین من! مادرم! شیرزن! تا همیشه انتخاب من تویی وطن! معنی دقیق سرزمین! آب و خاک بهترین! من به قله‌های قاف تو به سروهای سربلند به رودهای سر به زیر به تک تک ستاره‌های این مسیر من به توده‌های ناگزیر رأی می‌دهم؛ بین این همه سؤال بی‌جواب من به انتخاب، رأی می‌دهم. ما درخت باوریم وارثان قول قیصریم: «ریشه‌های ما به آب، شاخه‌های ما به آفتاب می‌رسد» من به ریشه‌های سرخ من به شاخه‌های سبز من به اعتبار روشن سپیده‌دم به ائتلاف آب و آفتاب رأی می‌دهم. دعوت و پویش @ayateghamze
دریای وطن یک برگهٔ رأی و یک قلم در دستم چون قطره به دریای وطن پیوستم با برگهٔ رأی خود به دنیا گفتم: من آمده‌ام رأی دهم، پس هستم! ✍🏻 دعوت و پویش 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عشق را انتخاب خواهم کرد روزهای قشنگ در راه است سست هرگز نمی‌شوم وقتی رأی من قربةً الی الله است نقشه‌ی دشمنان ایران را باز نقشِ بر آب خواهم کرد این که فردا چگونه باشد را من خودم انتخاب خواهم کرد جای سردار قلبها خالی مثل او پای عشق می‌میرم جمعه‌ای انتقام دستش را پای صندوق رأی می‌گیرم جای دست بریده‌ی سردار رأی خود را به نور خواهم داد دل به لبخند رهبرم بستم پس به قلبش سرور خواهم داد رأی من سهم انقلابی‌هاست هر که غمخوار آب و آینه‌ایست هر که با مکتب سلیمانیست هر که جانش امام خامنه‌ایست دعوت و پویش
برای دیدن لبخند توست آمدنم نمی‌توانم از آثار عشق دل بکَنم تویی توانِ تنفس میان دود و غبار چرا میان هوای تو بال و پر نزنم؟! زنم که زندگی‌ام توی قابِ آزادی است همین که ساکن آیینه‌ام، تویی وطنم تو را خدا به زمین داده تا امیر شوی مرا برای «به امر شما فدا شدنم» اگر هجوم جهنم، منم که دخترِ نخل منم که در وزش تندباد، کوه‌زنم هزار بختِ دگر دست داد می‌آیم برای دیدن لبخند توست آمدنم تو جزء نامزدان نیستی ولی هر بار به هر که رأی دهم، نام توست در دهنم دعوت و پویش
معیارهای نامزد اصلح بر اساس نظرات و لی فقیه و رهبر معظّم انقلاب اسلامی سؤال: از نظر معظّم له، معیارهای نامزد اصلح چه مواردی است؟ پاسخ: با وجود شرایط قانونی، اهم معیارهای اصلح، به شرح زیر است: * تدیّن؛ * تعهّد و خوش‌نامی؛ * وفاداری به انقلاب و ایستادگی در راه آن؛ * عزم، اراده و نفوذ ناپذیری در مقابل دشمن و افراد ناصالح؛ * دارای برنامه و کفایت لازم؛ * مرعوب نشدن در مقابل دشمنان؛ * ساده‌زیستی و دوری خود و بستگان از اشرافی‌گری؛ * مردمی و آشنا به درد مردم، خدمتگزاری؛ * اعتقاد واقعی به راه امام راحل (ره)؛ * تقیّد به مسائل اخلاقی، نظیر: توجه به منافع طبقات محروم جامعه، پرهیز از معامله‌‌گری، رشوه و توصیه‌پذیری؛ * تثبیت مواضع عزت‌آفرین، صحیح، عاقلانه و حکیمانه‌ی انقلاب و نظام؛ * پرهیز از اسراف یا هزینه از بیت المال یا اموال شبهه‌ناک در تبلیغات و غیر آن؛ * پرهیز از طرح اموری که در اختیار آنها نیست؛ * شناخت اولویتها و فوریتهای نظام و مردم و پرداختن به آنها.
رها نمی کنم دمی امام و انقلاب را به عشق می سرایم این شکوه بی حساب را حماسه های ما همه، نشان سرفرازی اند نشان بده به عالمی، دوام انقلاب را هنوز صبح و روشنی در این دیار زنده است به شب بگو نظاره کن ثبات آفتاب را به رنگ سرنوشت مان، به رنگ آبی حضور پر از نشاط و زندگی است، خط بزن سراب را برای میهنت بگو چگونه ایستاده ای؟ همیشه داده ایم با، صلابت این جواب را در این حضور پر ثمر، که فتنه بی ثمر شده جهان نظاره می کند، شکوه انتخاب را
(١) با تکیه به «لاتخف» ندا خواهم داد پیغام به هرچه آشنا خواهم داد چون در پی تکلیف، همه خون دادند من رأی به خون شهدا خواهم داد... (٢) حالا من و تو در التهابی دیگر در پاسخ منکران، جوابی دیگر دنبال طلوع آفتاب عدلیم پس جمعه عهد و انقلابی دیگر دعوت و پویش
حیف است که قطره قطره دریا نشویم آماده ی انتخاب فردا نشویم هرچند گلایه از کمی‌ها داریم با دشمن خود بیا هم‌آوا نشویم دعوت و پویش
هدایت شده از شعر هیأت
🔹به یاد این همه شهید🔹 بگو که وارث شکوه نخل‌های بی‌سری نشان بده که از تبار لاله‌های پرپری نشان بده که از تمام صخره‌ها، صبورتر نشان بده که از تمام قلّه‌ها فراتری اگر شب از هزار سو به قصد هجمه آمده‌ست نشان بده تو بار نور را به شانه می‌بری نشان بده که حرف‌های پوچ و پر فریب را هر آن‌قدَر گران؛ به یک پشیز هم نمی‌خری به یاد «حاج قاسم» و «ابوعلی» و «صابری» به یاد این همه شهید «کشوری» و «لشکری» بایست مثل نخل در مصاف تندبادها نشان بده که پای کار این نظام و رهبری 📝 @ShereHeyat
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
رسیده نقطهٔ حساس ماجرا که تو باشی گره به کار نیفتد گره‌گشا که تو باشی میان همهمه‌ها می‌رسی حماسی و محکم چگونه گوش ندادن به این صدا که تو باشی؟ همه کنار هم اما سلیقه‌ها متفاوت غریبه نیست در این جمع، آشنا که تو باشی مباد خسته شویم و مباد در وسط راه رها کنیم غرور قبیله را که تو باشی وصیت تو حرم بود و عشق بود و علم بود خوشا مسیر حقیقت جهت‌نما که تو باشی به روز واقعه اثبات می‌کنیم چه عهدی‌ست میان ما و علمدار خیمه‌ها که تو باشی هزار برگ بهار و هزار غنچه می‌آیند به سرسلامتی رأی سبز ما که تو باشی 🇮🇷 @fatemeh_arefnejad
هدایت شده از شعر انقلاب
گل‌های شهید من رأی به سرو می‌دهم، سرو رشید من رأی به یاس می‌دهم، یاس سفید بر برگهٔ رأی می‌نویسم با خون جمهوری اسلامی گل‌های شهید ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ایران، دل مردم تو دریا باشد آمیخته با شکوه والا باشد من رأی به سرفرازی‌ات خواهم داد تا پرچم تو هميشه بالا باشد دعوت و پویش
دچار من است و دچارش منم قرار من است و قرارش منم مرا پرورش داده چون مرد جنگ بیا و ببین نسل آرش منم که در جاده‌های پر از سنگلاخ حماسی‌ترین تک سوارش منم اگر گاه‌گاهی خزانی شده چه غم، سبزی نوبهارش منم سرانگشت من باز گل کرده است در این روزها برگ و بارش منم شهیدی اگر رفت در فصل سرد بگو آفتاب مزارش منم وطن می‍‌رود؟ نه، وطن ماندنی‌است به عالم بگو، پاسدارش منم چه ترسی‌است از سختی امتحان کنار من است و کنارش منم بخوان! شعر تازه، برایش بخوان به ایران بگو شهریارش منم دعوت و پویش
قلب شکسته‌ی تو به دنبال چاره نیست‌؟ آن روح خسته، منتظر یک اشاره نیست؟ فرمود رهبرم به تمام مُرَدَّدان «در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست» دعوت و پویش
هر چند که اوضاع گل و بلبل نیست گاهی به امید غنچه‌ای باید زیست برخیز تو هم به شوق صبحی دیگر با عشق دوباره در صف رأی بایست دعوت و پویش
رأی می‌دهم اکنون به وقتِ صبحِ حرم رأی می‌دهم با عاشقان قدم‌به‌قدم رأی می‌دهم جمهوریِ محمّدیِ ماست چون حرم مثلِ مدافعانِ حرم رأی می‌دهم گردن نمی‌نهم به طنابِ خوارجی با حکمت علی به حکم رأی می‌دهم در این مصاف، محو رجزهای حیدرم با چرخ چرخ تیغِ دو دَم رأی می‌دهم مَشک و عَلَم به دستِ ابوالفضل‌ هاست آی! با اشک و خون، به مَشک و عَلَم رأی می‌دهم اینجا شهید شاهچراغ است هر گلی جامه‌دران به باغ ارم رأی می‌دهم مردان آفتابی ما رأیمی‌دهند من هم به آفتاب قسم! رأی می‌دهم مانده‌ست پشت معرکه هر سو کلاه خصم در گیر و دارِ حادثه هم رأی می‌دهم تا پُر شود تمام دلم از سپیده دَم تا پلک زد سپیده به هم رأی می‌دهم دیروز با تمامِ دلم ساده زیستم... امروز با تمامِ دلم رأی می‌دهم تا بشکند به دستِ شما ناکسان قلم تا دست می‌رسد به قلم رأی می‌دهم هر چند جایِ زخمِ زبان‌هاست بر دلم از این همه کنایه چه غم، رأی می‌دهم دعوت و پویش . https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
خوش آن گروه که مست بیان یکدیگرند ز جوش فکر، می ارغوان یکدگرند... (صائب) با سپاس از همه‌ی شاعران گرامی، که در این پویش مردمی شرکت کردند. دعوت و پویش @smahdihoseinir
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
زخم‌ها زخم‌ها تازه تازه سینهٔ کوه‌ها پرگدازه چشم‌ها چشم‌ها اشکِ جاری رودها رودها خونِ تازه هی کبوتر کبوتر پرِ سرخ هی عروسک عروسک جنازه هرکجا خانه‌ای ساخت خورشید ابر شد میهمان بی‌اجازه آه… نابود شد هرچه لانه آه… آوار شد هرچه سازه آی دنیای غم! شادی‌ات را می‌خری از کدامین مغازه؟ می‌کُشند و از این مرگ خونین زنده‌تر می‌شود انتفاضه @fatemeh_arefnejad
🔹نسیمِ نیایش🔹 سحر دمیده و بر شیشه می‌زند باران هوا مسیح‌نفس شد، به مقدم رمضان جوانه‌ها همه دست دعا به شاخه بلند شکوفه‌های بهاری به ذکر الرحمان وضو گرفته شقایق به جرعه‌ای شبنم نسیم غرق نیایش، درخت محو اذان گل محمدی و نغمۀ خوش صلوات نگاه نرگس سرمست همچنان نگران خوشا تلاوت قرآن به وقت آمدنت خوشا دعای سحر در نمازخانۀ جان اگرچه زخمی صد داغ کهنه است زمین نگاه لطف تو کافی‌ست تا بگیرد جان سلام بر تو که اصل سلام دیدن توست سلام بر سحرستان اول رمضان 📝 🌐shereheyat.ir/node/5455@ShereHeyat
سین هشتم هفت‌سین، هفت بند دلتنگی نذر کردم برای سال جدید کاشکی عاقبت به خیر شوم مثل پاییز که رسید به عید سیب را از جزیرۀ مجنون سبزه را از طلاییه چیدم در خیالات خود، دم نوروز داشتم باز سفره می‌چیدم قاب عکس کنار آیینه حرف می‌زد، کمی دقیق شدم آینه گفت: پیرتر شده‌ای عکس می‌گفت: بی‌رفیق شدم عکس و آیینه زل زدند به من چشم‌هایم پر از شکایت بود در دل قاب و آینه، چشمم دربه‌در، در پی شهادت بود ماهی کوچکی که از دریا در دل تَنگ تُنگ مانده منم او که با یاد دوستان خود را پای این هفت‌سین کشانده منم یاد آن سفره‌های ساده به خیر چفیه‌ها خالی از تجمل بود تیر و ترکش اگرچه می‌خوردیم زخم‌ها قابل تحمل بود هفت‌سین دلم پر از درد است از علی التیام می‌خواهم سین هشتم سلام بر شهدا «من علیک السلام می‌خواهم» ✍🏻 🏷 | | یاد خاطره شهدای عملیات والفجر ۱۰ گرامی باد. یاد آن روزهای خوب بخیر.... سال ۱۳۶۷ را با همسنگرانی آغاز کردیم که به «احسن الحال» رسیدند. نام و یاد و خاطراتشان تا همیشه، چراغ راه‌مان باد. 🇮🇷 @Shere_Enghelab