eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
1.2هزار دنبال‌کننده
151 عکس
30 ویدیو
7 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم خوش است به روزی که جاودانه شوی زمین نخورده رها از غم زمانه شوی پدر هوای رسیدن به آسمان را داشت نخواست دل خوش و درگیر آب و دانه شوی شبی که پشت سرش را ندید و گریه نکرد امید داشت تو یک روز مرد خانه شوی نه مثل من که گل زرد بی بهارم... نه! درست مثل خودش مرد چارشانه شوی اگرچه زندگی ات رنگ و بوی جنگ گرفت خدا کند که پر از شعر عاشقانه شوی مهدیه اکبری
السلام علیک یا فاطمه الزهرا جلسه هفتگی مشکات نقد شعر ولایی ویژه برادران سه شنبه بیست و چهارم دی ماه98 ساعت ۱۶ همراه با اقامه نماز مغرب و عشا مکان: قم. میدان پلیس دل آذر 9 پلاک 25 - در سمت چپ
ببین که صبح غرور و شب پریشانی‌ست ببین که حال و هوایم دوباره بارانی‌ست ببین که جای قدم‌های سست بینش تان نه روی فرش، که بر نعش‌های کرمانی‌ست ................... اگرچه صعب، اگرچه صعود تدریجی‌ست اگرچه غم زده‌ایم و سقوطمان آنی‌ست ولی بگو به سگ زرد، گربه‌ی وطنم، میان حادثه‌ها بی‌پناه و تنها نیست بگو هنوز هم اینجا کنام شیران است اگر که پارس کند، آخرش پشیمانی‌ست بگو به دشمن ایران، به رغم این همه غم هنوز خاتم انگشترم سلیمانی‌ست محمدعلی علمی
رها کردند پشت آسمان زلف رهایت را خدا حتما شنید آن لحظه ی آخر دعایت را هواپیمای تو در آن شب تاریک، آتش شد و تو پروانه ای که باز کردی بالهایت را عروسک ها رسیدند و تو را گریان صدا کردند تو اما پشت لالایی شب بردی صدایت را عزیزم! دشمن ما راه را بر آسمانت بست نه اینکه من ندیدم خنده های آشنایت را... نشستم پشت مانیتور و تو از چشم من رفتی و روی صفحه رادار دیدم ردپایت را... من از دیروز رخت جنگ پوشیدم‌ به عشق تو که تا امروز و فردا داشته باشم هوایت را ..... عزیز من! فدای دستهای کوچکت! هرگز ز تن بیرون نمی آرم سیاهی عزایت را .... عزیزم! دخترم! من دختری دارم شبیه تو که می بینم میان خنده هایش خنده هایت را حامد اهور
مقدّر است پریدن برای بال و پرت پرنده‌ای و می‌افتد به آسمان گذرت نگفتی از سفر خود چرا به دریاها؟ که رود رود بریزند، آب، پشت سرت بلند مرتبه‌ای آن قَدَر که حتی کوه شبیه نقطه‌ی کوری شده‌ست در نظرت چشید مزه‌ی لبخند را بهشت برین رسید تا که به گوش بهشتیان خبرت طلوع کرده از انگشتر تو نور امشب ستاره ها همه را جمع کرده دور و برت چقدر خوب که انگشترت نشد غارت و باز شد به جمال حسین چشم ترت علی گلی حسین آبادی.
حلقه شعر ولایی فرات جلسه 148 دوشنبه ۳۰دی۹۸ ساعت ۱۸الی ۲۰ تهران خ وحدت اسلامی کوچه خندان حسینیه سادات 🔸حلقه شعر ولایی فرات @foratpoem
حلقه ادبی فرات مجال دیدن خورشید؛شب میسر نیست چنان که رویت تو تا ابد مقدر نیست چگونه از تو بگویم؟ همیشه می مانم که شعر پیش تو جز واژه های ابتر نیست چه خانه ای که محل ِ نزول آیات است مکان آمدن وحی که محقّر نیست نسیم وار سزایش همیشه در به دری ست کسی که بر سر و رویش غبار این در نیست چه بوسه ها که پیمبر به دست تو میزد چه بوسه ای و چه دستی شگفت آور نیست تو ماورای تصور ؛ تو سرّ لولاکی که شان قدسی تو با کسی برابر نیست به رغم آن همه غم فکر این و آن بودی چرا که هیچکسی از تو مهربانتر نیست چه روضه ای بشود خانه ی علی وقتی که بچه ها همه هستند -آه- مادر نیست
السلام علیک یا فاطمه الزهرا جلسه هفتگی مشکات نقد شعر ولایی ویژه برادران سه شنبه یکم بهمن ماه98 ساعت ۱۶ همراه با اقامه نماز مغرب و عشا مکان: قم. میدان پلیس دل آذر 9 پلاک 25 - در سمت چپ
دهمین جلسه از دور جدید سلسله جلسات نقد شعر ویژه بانوان یکشنبه ششم بهمن ماه از ساعت ۱۶ قم خیابان عمایاسر، پشت مجتمع تجاری زمزم، حوزه هنری استان قم
شعر_خواهران هرکه می افتد به چاهی لاجرم گمراه نیست در مسیر عشق گاهی راه غیر از چاه نیست باز گو با من از احوال برادر داشتن خاصِ در چاهی که در راه توقفگاه نیست هر زمان افتاده ام نام خدا را خوانده ام آه، نام خالق من بی گمان جز آه نیست دور بودم از تو اما تا تو بالا آمدم هست خرما بر نخیل و دست من کوتاه نیست روی از من برنگردان و از آغوشم نرو پاسخِ این هیت لک دیگر معاذ الله نیست زهرا سادات ضرّابی
در قلب زمانه جاودان شد سردار اسطوره تاریخ جهان شد سردار کشتند که از خاطره ها پاک شود لالایی خواب کودکان شد سردار زینب غلامی
تقدیم به سردار دل ها ای باغبان سبز،بهار نهال ها با رفتنت شکست غرور محال ها برگرد و با دو دست علمداری ات بده پایان به این معامله ها، قیل و قال ها جبر زمین و خواب زمان را به هم بزن دلگیرم از تلاطم این احتمال ها در کوه و دشت دفتر من واژه ها رهاست دستی بکش به روی سر این غزال ها بغضی گلوی ثانیه ها را گرفته است نه تازه نیست، زنده شده بعد سال ها دیگر غروب جمعه غم انگیز تر شده حافظ کلافه است ز تفسیر فال ها گنجشک های عاطفه ام زخمی غم اند شوقی ببخش بر تن این خسته بال ها سردار، عاشقانه شهادت مبارکت حالا مدال توست، شکوه مدال ها فائزه امجدیان