eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
981 دنبال‌کننده
129 عکس
28 ویدیو
6 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
نکته‌ی سوم اگرچه نسل امروز، از فقط اجرای سبک مطالبه داشته است و دارد، اما شناخت مناجات و اجرا در ، مهارت در روایت تاریخ در قالب مرثیه (روضه‌خوانی) به جای «مرثیه‌خوانی» با شعر، از دیگر توانایی‌های فنی او و برخی دیگر از مداحان هم‌نسل اوست؛ که در این برنامه، جلوه‌گر شد؛ این میراث معنوی، (روایت تاریخ در قالب مرثیه، یا روضه‌خوانی) متأسفانه امروزه در این غوغای سبک‌بازی بسیار مغفول مانده است و بیم آن می‌رود که به فراموشی سپرده شود...
نکته‌ی پایانی یکی از اصول مهم در ، (مثل روضه‌خوانی) حال معنوی خود است که باید خالی تصنع و تکلّف، به دور از فن‌زدن(!) و نیز پرهیز از کاربرد شگردها و فنون اجرا برای گرفتن مجلس و تغییر حال مستمع و مخاطب باشد. این رسم و راه معنوی به‌خوبی در این اجرای مشهود است. وقتی مخاطب جوان، اشک را در هنگام اجرا ببیند، باور می‌کند که آن‌چه می‌خواند، از دل می‌خیزد، لاجرم بر دل خواهد نشست. این همان فرهنگ‌سازی است که بایستی به آن توجه تام داشت. از مداحان جوان انتظار می‌رود که این حال معنوی را در خود بیابند و به مخاطب خود در القاء کنند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا پروا كنيد و سخن درست و استوار گوييد! (سوره احزاب؛ آیه 70) بازتاب موضوع کفن حضرت خدیجه سلام‌الله علیها در برخی اشعار نمونه یکم: نمانده هیچ برایت كه یك كفن بخری(!) عبای ختم رُسُل بر تو ارمغان بانو فقط به بی كفنِ كربلا گریزی نیست حسینِ بی كفنم را تویی نشان بانو نمونه دوم: چه ایمانی، چه اخلاصی که بین بسترِ مرگش خدیجه از رسول الله احساس خجالت داشت کفن برتن نکرد(!) و با لباس پاره‌ای پَر زد! عجب این لحظه‌ی آخر به اربابم شباهت داشت نمونه سوم: با چنین شأن و مقامی در زمان احتضار غیر زهرای سه ساله(؟) کس به بالینت نبود بی کفن بودی(!) عبای همسرت را خواستی آهِ پیغمبر زدل برخاست تا رب ودود نمونه چهارم: مادر بزرگ بی کفن‌ها! لحظه آخر جای کفن، دنبال یک تکه عبا بودی موضوع کفن حضرت خدیجه سلام الله علیها به روایت تاریخ حضرت خدیجه (سلام‌الله علیها)، پس از بیست و پنج سال زندگی مشترک با پیامبر اکرم (صلّی‌الله علیه وآله) و در پنج سالگی حضرت زهرا (سلام‌الله علیها)، از دنیا رحلت کرد. هنگامی که روح ملکوتی حضرت خدیجه(سلام‌الله علیها)، به بهشت صعود کرد، پیامبر(صلّی‌الله علیه وآله) ایشان را غسل دادند و حنوط کردند و وقتی خواستند حضرت را در همان عبای مخصوص کفن کنند جبرئیل (سلام‌الله علیه)،نازل شد و عرض کرد: «یا محمد يا محمد! اِنَّ كَفنَ خَدِيجةَ مِن عِندِنا فَاِنَّها بَذَلَت مَا لُها فِي سَبِيلِنا فَجَاء جِبرِئيلُ بِكَفَنٍ وَقَال يَا رَسُولَ اللهُ هَذا كَفنُ خَديِجَةُ وَهُوَ مِن اَكفانِ الجَنةِ اَهدَيَ اللهُ اِلَيهَا...؛» ای محمد! همانا كفن خديجه، از سوي ماست؛ زيرا او مالش را در راه ما صرف كرد. پس، جبرئيل (سلام‌الله علیه)،كفني آورد و گفت: اي رسول خدا! اين، كفن خديجه (سلام‌الله علیها)،است و اين كفن، از كفن هاي بهشتي است كه خداوند آن را به خديجه هديه داده است... ( رياحين الشريعه ؛ ذبیح الله محلاتي، ج 2، ص 412)
(٣) راز عاشق دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت تا چو خورشید نبینند به هر بام و درت ...بارها گفته‌ام این روی، به هر کس منمای! تا تأمل نکند دیده‌ی هر بی‌بصَرت بازگویم نه که این صورت و معنی که تو راست نتواند که ببیند مگر اهل نظرت ...آن چنان سخت نیاید سرِ من گر برود نازنینا که پریشانیِ مویی ز سرت غم آن نیست که بر خاک نشیند سعدی زحمت خویش نمی‌خواهد بر رهگذرت... مستوری و پنهان‌بودن محبوب، از آیین‌ها و سنن «اسلامی- ایرانی» و نیز خواسته‌‌ی عاشق غیور است. یکی از دغدغه‌های «سعدی »در این غزل، این است که با زبان نرم (بیت نخست)، همچنین طرح استدلال‌های منطقی (بیت دوم تا چهارم) و حتی دلیل‌تراشی شاعرانه (بیت آخر) معشوق را قانع کند تا با مستوری و درپرده نشینی، نعمت جمال را با زیور کمال پیوند دهد.
(۴) ✔️سه عرصه مهم هنرِ شاعر متعهد، در آفرینش شعر مطلوب و قابل دفاع، در سه عرصه متجلّی می‌شود: ۱. نگرش و بینش 2. موضع و واکنش عاطفی 3. پردازش هنری و شیوه بیان شاعرانه. در تبیین سه اصل یاد شده، توجه به این نکات ضرورت دارد. سطح نخست: دیدگاه و نگرش شاعر درباره یک موضوع، دیدگاه و اندیشه خود را مرور می‌کند. به عنوان مثال، در مواجهه با بدحجابی یا بی‌حجابی، می‌تواند یکی از این دیدگاه‌ها را داشته باشد: الف) برخورد تنبیهی همراه با خشونت ب) برخورد ملاطفت‌آمیز و تبیینی سطح دوم: واکنش عاطفی در این عرصه، شاعر با محور تاثیر و تاثرات فرهنگی‌-اجتماعی، موضع عاطفی و واکنش خود را در قبال موضوعات مذکور در شعر نشان می‌دهد. به عنوان مثال، اگر شاعر معتقد به این موضوع باشد که: «بسیاری از بدحجابان یا بی‌حجاب‌ها افرادی ناآگاهند و اگر بدانند پشت‌پرده موضوع بدحجابی یا بی‌حجابی چه کسانی هستند، مطمئناً راه خود را از آنان جدا می‌کنند...» با این‌حساب، شاعر به جای انتخاب برخوردی خشن و توبیخ‌آمیز، عکس‌العملی مهربانانه، همراه با انعطاف انتخاب می‌کند. سطح سوم: پردازش شاعرانه در این بخش، نوع روایت زبان و شیوه بیان شاعر، قابل رصد و ارزیابی است. این که شاعر در ارائه نگرش و واکنش‌های خود، زبان و بیان سالمی را به کار بسته است؟ آیا این شیوه بیان، جذاب است؟ آیا این شیوه بیان، غیرمستقیم و شاعرانه است یا شعاری و موعظه‌محور؟ و.... شاعر واقعی دیدگاه خود را در لایه‌های درونی شعر پنهان می‌سازد و آن‌چه در رویهٔ شعر آشکار است، بیان عاطفی و شاعرانه اوست رعایت این اصول شعری، جذابیت، تغییر حال و باور مخاطب را رقم می‌زند. جمع‌بندی عیار هنریِ شعر تبیینی، با مرور سطوح یاد شده تعیین می‌شود: ١. غنای فکر و نگرش عمیق، ٢. موضع و واکنش عاطفیِ اثرگذار ٣. پردازش شاعرانه و بیان غیر مستقیم نمونه مثال شعری: در این شعر، موضع عاطفی شاعر در نوع بیان (حسی-عاطفی، لیّن، تبیینی) از دیدگاه انعطاف‌آمیز او حکایت دارد. دیدگاهی که در لایه‌های درونی شعر گنجانده شده تا شعر، از تهمت شعار و بیانیه‌سرایی مصون بماند.... ما گردی از تو را به صبا هم نمی‌دهیم! هستیم همچو کوه بر این نکته پای‌بند زلفی ز دختران تو از شانه عفاف بیرون مباد! تا که پلشتان به هم زنند... ایران بی شهید و شهادت چه ظلمتی است یعنی تو را ز وحشت و ظلمت بیاکنند؟ شمعی ز مهر فاطمه در من شکفت و گفت: ایرانیان پاک....(*)، پروانه منند گفتم: ولی گروهی از اینان...، اشاره کرد محتاج توبه‌اند ولی پاک‌دامنند... (*شعر از نظر وزنی مخدوش است؛ شاعر محترم، دچار خطا در قرائت شعر شده است)
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
#جهاد_تبیین #شعر_تبیینی(۴) #رحماءُبینهم ✔️سه عرصه مهم #شعر_تبیینی هنرِ شاعر متعهد، در آفرینش شعر
(۵) دامن حُسن تو از دیده ما پاک‌ترست گل شبنم‌زده در عرصه گلزار تو نیست خوب کردی که رخ از آینه پنهان کردی هر پریشان‌نظری لایق دیدار تو نیست! در این دو بیت، که از یک غزل صائب تبریزی انتخاب شده است، می‌توان دیدگاه تبیینی و در عین حال شاعرانهٔ صائب تبریزی را در قالب «واکنش عاطفی» به‌راحتی رصَد کرد.
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
#جهاد_تبیین #شعر_تبیینی(۵) #رحماءُبینهم دامن حُسن تو از دیده ما پاک‌ترست گل شبنم‌زده در عرصه گلزار
(۶) بخش‌هایی از یک شعر ... ما همان مردمیم که یک عمر پای ناموس خویش جان دادیم زیر تابوت قهرمان آن‌روز غیرت خویش را نشان دادیم قهرمان را خدا بیامرزد بارها گفت این وطن، حرم است دین و آئین ماست این تعبیر در حرم هر که هست، محترم است مغرب و مشرق و شمال و جنوب خاک این سرزمین، برای همه‌است هرکه با هر مرام و اندیشه حرم اهل بیت جای همه‌است همه یک خانواده‌ایم رفیق مذهبی، غیر مذهبی، چپ و راست! قهرمان گفت یادمان نرود دختر کم‌حجاب، دختر ماست خورد هر کس فریب وسوسه را یا که در دام تفرقه افتاد، چاره باتوم نیست، تبیین است دل به پیر طریق باید داد... با مرور این شعر می‌توان گفت: نوع تبیین در این شعر با نمونه‌های شعر تبیینی(۴) و(۵) اندکی متفاوت است. دلیل آن را باید در نوع پردازش شاعرانه جست‌وجو کرد. با تکیه بر اصل «پردازش شاعرانه»، به‌راحتی می‌توان «شعار» و «تبیین شاعرانه» را از هم تفکیک کرد.
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
#جهاد_تبیین #شعر_تبیینی(۶) #رحماءُبینهم بخش‌هایی از یک شعر ... ما همان مردمیم که یک عمر پای ناموس
(٧) نمونه شعر تبیینی، که سه اصل یاد شده(نگرش، واکنش و پردازش هنری)، به ظرافت در آن بازتاب هنری یافته است: قصۀ کرب‌وبلا را دختری تغییر داد کاخ‌ها ویرانه شد، ویرانه‌اش شد بارگاه چادرش دست نوازش بر سر صحرا کشید سبز شد خارِ مغیلان و فدک شد هر گیاه دختر این قوم، تکلیف حجابش روشن است چادرِ او تار و پودی دارد از خورشید و ماه شاعر در این ابیات، اصول مهم عزت نفس، ذلت‌ناپذیری و نیز نتایج اثرگذار آه مظلوم را به بیانی شاعرانه با محوریت دو اصل تبیین نموده است: الف) نگاه حسی- عاطفی ب) بیان استعاره‌محور که در دو بیت پایانی، نمود عینی خاصی یافته است. 🔶 برجسته‌سازی چادر دخترکی سه‌ساله که تار و پودش از خورشید و ماه است، 🔶 تبیین تاثیر گذاری آن در بحران اسارت از نکات مهم این شعر تبیینی است. 🔹نقش اثرگذار نگاه حسی، 🔹دغدغه تبیین محتوای غیر مستقیم 🔹بیان شاعرانه برای این شعر تبیینی، فرجامی خوش رقم زده است.
علیه‌السلام 🔹صدای مولا باش🔹 دل من! در هوای مولا باش یار بی‌ادعای مولا باش گر نشد یاورش شوی همه عمر گاه گاهی برای مولا باش به گدایی تو هر کجا رفتی یک سحر هم گدای مولا باش دست من! دست‌گیر مردم باش پینهٔ دست‌های مولا باش پهن کن سفره‌ای برای یتیم مستمند دعای مولا باش پا به پایش اگر نشد بروی لاأقل ردپای مولا باش جان من! تا که در بدن هستی باش اما فدای مولا باش ای نَفَس! می‌روی به سینه برو چون برآیی صدای مولا باش از یمن، از دمشق و غزه بگو شیعهٔ زخم‌های مولا باش خار در چشم‌های مولا بود چشم من! در عزای مولا باش... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1464@ShereHeyat
🔹ارث صالحین🔹 چه سال‌ها در انتظار ذوالفقار حیدری تویی که در احاطۀ یهودیان خیبری چو قلعه‌ای چو قلّه‌ای که حتمی است فتح آن همیشه فکر و‌ ذکر ما، همیشه در برابری کبوتران صلح در هوای تو فدا شدند تو در همیشۀ جهان، برای عشق سنگری رواق توست سجده‌گاه خلوت پیمبران و از گلاب اشک‌های انبیا معطری تو دیده‌ای شکوه بی‌مثال مُلک عشق را ولی بر آن شکوه هم، تو زینتی، تو زیوری چه منزلی! چه خانه‌ای! چه بیت عاشقانه‌ای! که دم به دم، نفس نفس دل از مسیح می‌بری میان طعنه‌های خلق، جان‌پناه مریمی برای هجرتی عظیم، تکیه‌گاه هاجری نماز روی فرش تو عروج می‌کند به عرش بُراق شاهد است از تمام آسمان سری خدا به جبهۀ زمین نوشته‌: «ارث صالحین» تو از زبور قصه را شنیده‌ای و از بری تو حسن مطلعی چنین، تو حسن مقطعی چنان تو قبله‌گاه اولی، تویی که فتح آخری 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5512@ShereHeyat