ماجرای انگشتر حاج قاسم:
شب تاسوعا ورودے بیت _رهبرے داشتم انگشتر میفروختم،بچه ها به حاج_قاسم گفتند:این انگشترای خوبی داره
حاج_قاسم اومد بهم گفت:یه انگشتری به من بده که شهادت نصیبم بشه!
بهش گفتم:این انگشتری که میخوای دارم ولی قیمتش خیلی بالاست!
تبرکِ آقاست...
حاج_قاسم گفت:بده قبول
ولی الان پول ندارم
پولشو میدم به محافظم بهت بده یا بعد از مراسم میدم نگهبان شهرک بهت بده.
به شوخی گفتم : شهادت قسطی نمیشه ولی انگشترو بهت هدیه میدم به شرطیکه هروقت رفتی حضرت_رقیه دعا کنی دختر مرحومم یه شب بیاد به خوابم.
وقتے توفضای مجازی همون انگشتر رو هنگام_شهادت توی دستِ حاج_قاسم دیدم،دبوانه بودم،دیوانه تر شدم
#خاطرات_سرداردلها
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
#خاطره
✍به وسیله یک فروند هواپیما C_130 از کرمانشاه به کرمان منتقل شدیم. حالا دیگر آسمان کرمان، پرنده های مهاجرش را در برگرفته بود... زمانی که هواپیما به فرودگاه رسید، شوق دیدار وجودم را فرا گرفت. قلبم تندتند می زد. قرار بود با کسانی رو به رو شوم که دوستشان داشتم و عاشقشان بودم.
وقتی پایم را از هواپیما روی زمین گذاشتم، حاج قاسم را دیدم که کنار هواپیما ایستاده بود و با همان چشمان نافذ و نگاه مهربان همیشگی اش اطراف را نگاه می کرد، گویی دنبال گمشده ای می گردد. حاجی بعد از سلام و احوالپرسی با بچه ها مرتب از آنها میپرسید: پس معروفی کجاست، معروفی کجاست؟
حاج قاسم دنبال من میگشت و من مات و مبهوت روبه روی او ایستاده بودم، ولی او مرا نمیشناخت، انگار برایش غریبه بودم! انگار معروفی دیگری شده بودم! نزدیک حاجی رفتم. درحالی که اشک شوق گونه هایم را خیس کرده بود، صدا زدم: حاجی! من معروفی ام!
یک لحظه جا خورد. شاید آنچه را که می دید باورش نمی شد. همدیگر را در آغوش گرفتیم. حاجی مثل ابر بهار اشک میریخت. حسابی شرمنده شده بودم. عطر محبت او مشام جانم را نوازش میداد. خیلی دلم دلم برایش تنگ شده بود. دلممیخواست ساعت ها سر بر شانه اش بگذارم و بگریم تا آرام شوم. میدانستم که حاجی هم خیلی رنج کشیده است. چهره او حکایت از درد و رنج عمیقی داشت که این سالها در فراق همرزمانش کشیده بود.
📚کتاب "بچههای حاج قاسم" خاطرات فرمانده جانباز و آزاده سپاه کرمان سردار حسین معروفی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی حاج قاسم سلیمانی: الا یا اهل عالم، من حسین(ع) را دوست دارم💔
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
🔺شرّ اسرائیل را از این جهان
کم میکند؛
دست سردار حسین☝️
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
دستی
تـو را از شاخه ام
چید و نمی دانست!
گل ها
پس از پرپر شدن
هم عطرشان باقی ست...
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
#یادشهداباصلوات
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور
هدایت شده از کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🏴🖤عاشورای حسینی تسلیت
🏴✨خدایا
🏴✨به حق حسین (ع)
🏴✨به حرمت چشم های خیس
🏴✨امروز حاجت همه رو
🏴✨برآورده کن و
🏴✨دلهای دوستانم را پاک
🏴✨مشکلاتشان را آسان و
🏴✨عاقبت بخیرشان کن
🏴🖤عزاداریتون قبول سیدالشهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم دیدهنشده از «سلام» حاج قاسم سلیمانی به امام حسین علیه السلام در آخرین سخنرانی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#کانال_بسیجی_بمانیم
#قرارگاه_بسوی_ظهور