خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود.
نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی)
مترجم: وحید خضاب
#قسمت_بیست_و_سوم
#افغانستان_تا_لندنستان
حرفهای ژیل اثر خودش را گذاشت. او در صحبتش از کلمۀ فرانسوی «غوپونتیغ» استفاده کرد ولی من میتوانستم از مضمون صحبتش بفهمم که دارد به عبارت عربی «توبه الی الله» اشاره میکند. سریع متوجه شدم که ژیل متخصص مباحث اسلامی است و با ادبیات بنیادگراها آشناست.
«اما من 25 هزار فرانک ازشون دزدیدهام، همهاش رو هم خرج کردهام. نمیتونم پولو برگردانم.»
«مشکلی نیست. پولو برات میآرم. اما یه هفتهای وقت میبره. امشب برگرد خانه و خیلی زود پولو جور میکنی. فقط یه توجیه و بهانهای بتراش.»
در همان گفتگو چیزهای زیادی دربارۀ ژیل فهمیدم. متوجه شدم در دستگاه DGSE صاحب نفوذ است، چون بدون هماهنگ کردن با کس دیگری گفت پول را فراهم خواهد کرد. و مطمئن بودم پول را خواهد آورد، اگر نمیتوانست این پول را فراهم کند به من نمیگفت دفعۀ بعد با 25 هزار فرانک میآید.
این را هم فهمیدم که ژیل خیلی بیش از آنکه نشان میداد، میداند. حتما از قبل چیزهای زیاده میدانسته وگرنه متوجه نمیشد اطلاعاتی که من دارم چقدر میتواند ارزشمند باشد. او فقط چیزهایی که الان میتوانستم در اختیار DGSE بگذارم را نمیخواست، دنبال این بود که در آینده اطلاعات بیشتری به آنها بدهم. میخواست تبدیل شوم به «جاسوس».
و به این ترتیب بود که من تبدیل شدم به جاسوس دستگاه اطلاعات خارجی فرانسه. بالاخره من هم در تله افتادم. حالا آنها مرا میشناختند، خانوادهام را میشناختند، محل اقامتم را میدانستند. ولی به عنوان جاسوس، دستکم تا حدی میتوانستم روی آنها نفوذ داشته باشم.
من به خاطر تمایل به مبارزه با جماعت اسلامی مسلح این کار را نپذیرفتم، چنین چیزی بعدا به وجود آمد، ولی قطعا در دیدار اول چنین انگیزهای مطرح نبود. در حقیقت تنها چیزی که در آن دیدار میخواستم این بود که از من و اعضای خانوادهام محافظت شود.
اما پیش از هر چیز باید حواسم به یک قضیۀ دیگر میبود. به ژیل گفتم : «باید یه تلفن بزنم»
-میخوای به کی زنگ بزنی؟
-نمیتوانم بهت بگم.
«ما باید بدونیم.» ژیل، این را با لحنی قاطع گفت. تسلیم شدم: «باید به برادرم زنگ بزنم. ببین، بهش گفته اگه تا ساعت یک زنگ نزدم همۀ تفنگا رو ببره بریزه توی کانال آب.»
ژیل ابروهایش را بالا انداخت و پرسید: «چرا اینطور گفته بودی؟»
«چون نمیدونستم چه واکنشی نشون میدید. خب میدونی، ممکن بود [به جای گوش کردن به حرفام] فقط بازداشتم کنید. اون وقت همه چیزو تو خونمون پیدا میکردید و بعدش من رو هم کنار بقیه کلی سال میانداختید گوشۀ زندون.»
ژیل درحالیکه میخندید گفت: «چه تیز!»
من و ژیل اصلا به هم اعتماد کامل نداشتیم، حداقل به این زودی. ولی یخ رابطهمان داشت کمکم آب میشد. ژیل همراهم تا کیوسک تلفن عمومی داخل خیابان آمد. به برادرم زنگ زدم و گفتم کاری با تفنگها نداشته باشد.
بعد برگشتیم به اتاق هتل. دستور داد بادیگارد برود. بعد شمارهای روی یک تکه کاغذ نوشت و به دستم داد. گفت هر وقت لازم بود او را پیدا کنم به این شماره زنگ بزنم. باید زنگ میزدم، پیام میگذاشتم و میگفتم کجا هستم تا او خودش فورا به من زنگ بزند.
بعد دست کرد در جیب اورکتش و یک پاکت آورد بیرون. پاکت را گرفت سمتم و گفت: «پول اونا رو هفتۀ دیگه برات میارم. فعلا این یه مقدار پول واسۀ خودت.»
سریع پاکت را به سمت خودش برگرداندم. گفتم: «چیزی نمیخواهم. من دنبال پول شما نیستم. گفتم که فقط میخوام از ما محافظت کنید.» این حرف را جدی گفتم. میخواستم برای ژیل و دستگاهش اطلاعات بیاورم ولی ابدا نمیخواستم بگذارم که کنترلم را به دست بگیرند. اگر قرار بود برای آنها کار کنم، باید این کار طبق قواعد من انجام شود.
............................
«روایتی از درون شبکههای تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
🌺40میلیون تومان جوایز ارزنده🌺
✅مسابقه کتابخوانی وقف اهل بیت علیهم السلام به همراه شرکت در #سومین مرحله سیر مطالعاتی آثار #علامه_عسکری
📚 دوره نقش ائمه در احیای دین 📚
📬با ارسال عبارت #وقف_اهل_بیت_ع به آی دی مسئول برگزاری دوره:
@mahdiyareazizam12
☎️کسب اطلاعات بیشتر:09102080885
⛔️مهلت تهیه جلد دوم تا ۲۵ ام آذرماه⛔️
🔰کانال وقف اهل بیت علیهم السلام
http://eitaa.com/joinchat/2424700941Cb8df097bbc
هدایت شده از فروشگاه کتاب جان
کتاب زایو (رمان)
🔺زایو ایده جسورانه مدیریت جمهوری اسلامی بر جهان است .این رمان در آینده و سال 1420 شمسی میگذرد.
🔺زمانی که رژیم صیونیستی از هم پاشیده شده است و جمهوری اسلامی فلسطین تشکیل شده است. جایی که ایران مدیر جهان است
🔺در این رمان ویروسی در جهان همه گیر شده است که علاج این ویروس در دستان دانشمندی ایرانی است
292صفحه|29000تومان
قیمت با تخفیف: 27000تومان
توضیحات بیشتر و خرید آنلاین👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/78966?ref=830y
ارتباط با ما: @milad_m25
مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
کتاب سلوک با همسر
" نه حرف من، نه حرف تو، حرف خدا "
🔺 این کتاب راهی جلوی پای ما قرار می دهد تا به خدا نزدیکتر شویم اما از راهی متفاوت که شاید خیلی حواسمان به آن نبوده است!!
312صفحه|جلد سخت|30000تومان
(قیمت چاپ جدید ۵۰۰۰۰ تومان شده)
توضیحات بیشتر و خرید آنلاین👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/96469?ref=830y
خرید از طریق ایتا: @milad_m25
مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
فروشگاه کتاب جان
کتاب سلوک با همسر " نه حرف من، نه حرف تو، حرف خدا " 🔺 این کتاب راهی جلوی پای ما قرار می دهد تا به
معرفی کتاب سلوک با همسر👆
کدام یک از ما از داشتن نسخه ای کارگشا برای سیر و سلوک بدمان می آید؟
حالا اینکه چقدر همت و اراده برای عمل کردن به اینجور نسخه ها داریم به کنار، اما آن چیزی که نمی توان انکارش کرد، علاقه فطری ما به قرب الهی و البته بدست آوردن دستورالعملی برای رسیدن به این هدف است.
احتمالا همین میل فطری هم هست که هر روز یک نفر علم عرفان و طریقت بلند می کند و جمعی از مردم را گرد خود جمع می نماید.
حالا شاید ما با خواندن این چند خط منتظر باشیم تا اینبار هم دستورالعمل هایی شامل چند ذکر و عمل مستحبی در اوقات و مکان های خاص پیشنهاد داده شود. اما دستورالعملی که قرار است اینجا داده شود کمی متفاوت است.
کتاب «سلوک با همسر» راهی جلوی پای ما قرار می دهد تا به خدا نزدیکتر شویم اما از راهی متفاوت که شاید خیلی حواسمان به آن نبوده است. برای مایی که معمولاً دنبال نسخه های عجیب و غریب با توصیه هایی سخت و غیرطبیعی می گردیم، اینکه کسی بهترین راه نیل به تقرب را دقت در رفتارهای خانوادگی معرفی کند شاید عجیب باشد.
سلوک با همسر با زیر عنوان «نه حرف من، نه حرف تو، حرف خدا» به من و شما تذکر می دهد که آب در کوزه است و ما تشنه لبان می گردیم
لینک خرید👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/96469?ref=830y
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📚صحیفه نور 📚 @sn_shop
کتاب سلوک با فرزند
" نه حرف من ، نه حرف تو، حرف خدا"
این کتاب در جایگاه یک منبع تربیتی مناسب، کاربردی و دینی قرار می دهد که به همه موضوعات مبتلابه رابطه والدین و مربیان با فرزندان پرداخته است.
408 صفحه| جلد سخت| 35000 تومان
(قیمت چاپ جدید این کتاب ۵۴۰۰۰ تومان شده)
خرید آنلاین از طریق سایت👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/193465?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
فروشگاه کتاب جان
کتاب سلوک با فرزند " نه حرف من ، نه حرف تو، حرف خدا" این کتاب در جایگاه یک منبع تربیتی مناسب، کارب
💢 معرفی کتاب سلوک با فرزند👆
این کتاب در ابتدا با بیان نکات مبنایی و نگرشی در حوزه تربیت فرزند آغاز می شود: «پدر و مادر باید بدانند که بنده خلق شده اند و باید بندگی کنند و در تربیت فرزندشان جلوه های عبودیت را آشکار سازند و هر توصیه ای را که نتیجه اش خروج از ذی عبودیت است مردود بشمارند.
بعد کم کم نوبت به نکات کاربردی می رسد؛ نکاتی که می تواند پاسخ سوالهایی باشد از جنس همان سوالهایی که در ابتدای این مطلب خواندید. سوالهایی که در طی روز و شب هر پدر و مادری با آنها روبرو می شود. اما به این سوالها بر اساس آیات و روایات، و همچنین سیره و توصیه های اخلاقی علما جواب داده می شود. هم نشینی آیات و روایت با نکات عقلی و خاطرات و حکایات تاریخی و دینی باعث شده تا کتاب شیرین و خواندنی شود.
از نظر سیر زمانی، سلوک با فرزند از دوران پیش از بارداری شروع می شود و توصیه های تربیتی که پدر و مادر باید قبل از فرزند دار شدن به آنها توجه داشته باشند ذکر می گردد. بعد نوبت به زمان بارداری و تولد و... می رسد و تا جوانی و مسائل مرتبط با ازدواج و اشتغال فرزندان ادامه پیدا می کند. نکات تربیتی هم متناسب با همین سیر زمانی در دل کتاب گنجانده شده اند.
همانطور که گفته شد بسیاری از ما والدین نه تنها به جواب درست برای همه سوالهای تربیتی خود دست پیدا نمی کنیم، که بعضاً به اهمیت و ضرورت خیلی از سوالهای مهم هم توجه نداریم. برای مثال چقدر به اهمیت توجه به مالکیت فردی فرزندانمان در خانه فکر کرده ایم و حدود آن را مورد توجه قرار داده ایم؟ یا چند بار وقتی به فرزندمان قولی داده ایم، متوجه آثار سوء عهدشکنی خود بوده ایم؟ این نکات برخی از فصلهای کتاب است که در ابتدا ما را با برخی مسائل بسیار مهم که تاثیرات شگرفی بر تربیت فرزندان دارد آشنا می کند و سپس پاسخ های محکم و کاربردی درباره آن مسائل ارائه می دهد.
نویسنده بعد از اینکه این نکته مهم و غالبا مغفول در امر تربیت را بیان می کند، راه حلی هم برای تاثیرگذار شدن نصیحت در فرزندان ارائه می دهد. و این در اغلب بخشهای کتاب وجود دارد. یکی از مزیتهای کتاب علاوه بر کاربردی بودن آن، واقع نگر بودن کتاب است. نویسنده در خلاء و برای پدر و مادران فرضی نسخه نپیچیده است. او پدر و مادران واقعی را که در دنیای واقعی امروز ما با امر تربیت مشغول هستند مد نظر داشته است. بنابراین وقتی به نکته ای مثل فضای مجازی و اینترنت می رسد واقع بینانه با موضوع برخورد می کند و در کنار بیان این نکته که نمی توان با تکلیف و امر و نهی فرزندان را از اینترنت جدا کرد، راهکارهایی برای نحوه مدیریت ارتباطهای مجازی فرزندان ارائه می کند.
موضوعاتی مانند نهادهای آموزشی، مراقبت در شوخی ها، شیر مادر، نظافت، نشاط در دوران بارداری، حریم والدین، محرومیت عاطفی، حق پذیری، برایش ارزش قائل شو، قهر کردن، دین گریزی، قصه گویی، خرید اسباب بازی و... از جمله موضوعاتی هستند که عناوین بخشهای مختلف کتاب را به خود اختصاص داده اند و نشان دهنده جامعیت کتاب هستند.
همه آنچه گفته شد «سلوک با فرزند» را مانند کتاب قبلی یعنی «سلوک با همسر» در جایگاه یک منبع تربیتی مناسب، کاربردی و دینی قرار می دهد که به همه موضوعات مبتلابه رابطه والدین و مربیان با فرزندان پرداخته است.
.........................
خرید آنلاین از طریق سایت👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/193465?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530م
📗 از دریچه 1318 به خاطرات رهبر معظم انقلاب بنگرید
✅جهت تهيه ي كتاب "١٣١٨" خاطراتي از رهبر معظم انقلاب، مي توانيد به سايت باسلام مراجعه نمائيد
قیمت: ۲۷۰۰۰ تومان
خرید آنلاین از سایت باسلام 👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/45449?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
کتاب خوب راهگشاست👇
@sn_shop
📕 کتاب ۱۳۱۸
" خاطراتی از رهبر انقلاب از ۱۳۱۸ تا بهار ۱۳۹۵"
💯 عنوان این کتاب «1318» است که وجه تسمیه آن سال ولادت مقام معظم رهبری است و خاطراتی که در این کتاب آمده از سال 1358 تا بهار سال 1395 را شامل می شود. این خاطرات، به اقتضای سخن در مجال های مختلف بر لسان مبارکشان جاری شده است.
🔹 فصل اول کتاب "خاطرات٬کودکی٬ نوجوانی و جوانی٬ تحصیلات" رهبر معظم انقلاب اسلامی را روایت می کند.
🔸 فصل دوم کتاب مربوط به خاطرات رهبر معظم انقلاب از امام خمینی (ره) است.
🔹 فصل سوم با عنوان اوضاع خانواده
🔸فصل چهارم با عنوان "پای درس استاد" مربوط به خاطرات ایشان در دوران طلبگی است.
🔹 فصل پنجم کتاب با عنوان "مبارزات" فعالیت های مبارزاتی مقام معظم رهبری را روایت کرده است.
🔹فصل ششم کتاب خاطرات رهبر معظم انقلاب از دوران ریاست جمهوری است
🔹 فصل هفتم با عنوان "رهبری و مرجعیت"
🔸 فصل هشتم با عنوان "شخصیت ها"
🔸فصل نهم کتاب هم با عنوان "روایت" نام گذاری شده است.
۵۲۴ صفحه|جلد سخت| ۲۷۰۰۰ تومان
خرید آنلاین👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/45449?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
کتاب خوب راهگشاست👇
@sn_shop
فروشگاه کتاب جان
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشو
قسمت بیست و سوم داستان امنیتی از افغانستان تا لندنستان👆👆👆
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود.
نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی)
مترجم: وحید خضاب
#قسمت_بیست_و_چهارم
#افغانستان_تا_لندنستان
که داشتم موضعم را توضیح میدادم، ژیل با تعجب نگاهم میکرد. بعد با لحنی آرام گفت: «نگران نباش. این حقوق نیست. فقط فکر میکنم باید این پولو بابت همین اطلاعاتی که تا اینجا بهمون گفتی، بگیری. ببین، من میدونم پول لازم داری.»
پاکت را از دستش گرفتم.
آن شب که به خانه که برگشتم، حکیم در را باز کرد. خیره شدم توی چشمهایش و گفتم: «برادر، به خاطر کاری که کردم متاسفم. پولو من برداشتم ولی الان واقعا پشیمونم. از ته دل توبه کردهام. دعا کردم که [به دل تو و بقیه برادرا بندازه که] منو ببخشید.»
احساس خیلی بدی داشتم. حکیم کارهای وحشتناکی کرده بود، حتی دربارۀ کشتن من صحبت کرده بود. اما در هر حال هنوز برادرم بود و از اینکه مجبور بودم به او دروغ بگویم حالم به هم میخورد. از این متنفر بودم که باید جاسوسی او را بکنم. اما هیچ گزینۀ دیگری نداشتم.
ادامه دادم: «به خاطر کاری که کردم روی دیدنتون رو ندارم. پولو از جا جور میکنم برمیگردونم. فقط یه چند روز به من فرصت بده. الان فقط میخوام برگردم سمت خدا.»
حکیم یک دقیقه همینطور زل زده بود به من. مشخص بود که دارد عمیقا فکر میکند. گمانم چیزی به دهنش آمد که بگوید، اما بدون اینکه حرفی بزند چرخید و رفت داخل خانه و درب را پشت سرش باز گذاشت.
موقعی که پشت سرش رفتم داخل، فهمیدم که بخشیده شدم. اینکه حکیم قانع شده بود یا نه مسئلۀ دیگری بود، اما اهمیتی نداشت. او کار دیگری نمیتوانست بکند. او خیلی بیشتر از من با شریعت اسلام آشنا بود و میدانست وقتی گفتم میخواهم به سمت خدا برگردم حق چون و چرا ندارد و نمیتواند دربارۀ نیت من مشغول حدس و گمان شود. وقتی میگفتم توبه کردهام، راهی نداشت جز اینکه حرفم را قبول کند.
در هر حال اگر هم دروغ گفته بودم و بار دیگر خطایی میکردم، آن موقع هم میتوانست مرا بکشد!
یک هفته بعد دوباره با ژیل قرار گذاشتم. به همان شمارهای که داده بود زنگ زدم و پیغام گذاشتم. بعد خودش زنگ زد و محل قرار را مشخص کرد. همان برنامۀ دفعۀ اول را تکرار کردیم: به مدت تقریبا نیم ساعت در فاصلۀ 30 متریاش در خیابانها راه رفتم و دوباره هر چندصد متر یکبار همان چهرههایی که چند دقیقه قبل دیده بودم را مجددا میدیدم. و باز هم مثل دفعۀ اول دست آخر رسیدیم به هتلی در نزدیکی میدان غُژی، البته آن هتل قبلی نه. و این بار نفر سومی هم در اتاق نبود.
وقتی نشستیم به ژیل گفتم میدانم که آدمهایش داشتند تعقیبم میکردند. با خنده جواب داد: «مسخره نباش!» دنبالۀ بحث را نگرفتم اما مطمئن بودم که حرفم درست است.
#قسمت_بیست_و_چهارم
خرید آنلاین کتاب ازافغانستان تا لندنستان👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/98583?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
............................
«روایتی از درون شبکههای تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود.
نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی)
مترجم: وحید خضاب
#قسمت_بیست_و_پنجم
#افغانستان_تا_لندنستان
شروع به صحبت کرد و گفت: «خبرای خوبی برات دارم. پولا همراهمه. میخوام توی همون خونه بمونی و بدون جلب توجه به کارت ادامه بدی. دوباره اعتمادشون رو به دست بیار تا بعدا بتونیم چیزهای بیشتری بفهمیم.»
25 هزار فرانک را تحویلم داد. چند دقیقۀ دیگر هم صحبت کردیم و بعد آمدم بیرون. مدتها بعد یک بار ژیل گفت بعد از آن دیدار دوم وقتی از هم جدا شدیم مطمئن نبوده پول را به جای تحویل دادن به طارق، برای خودم برندارم! با این حرفش انگار یک سطل آب یخ ریخت روی سرم.
همینکه به خانه رسیدم پول را به حکیم دادم تا به طارق برگرداند. دیگر نگران این نبودم که بخواهند مرا بکشند اما مطمئن بودم دیگر به من اعتماد هم ندارند.
در عمل، میزانی که امین و یاسین در خانۀ ما میماندند مدام کمتر و کمتر شد. خود طارق را هم از روزی که پولها را برداشتم دیگر ندیده بودم.
سه روز بعد از برگردادن پول، [صبح] که از اتاقم آمدم پایین، دیدم حکیم و امین و یاسین پشت میز آشپزخانه نشستهاند. تا آنها را دیدم درب را بستم تا با با هم روبرو نشویم. اما یاسین مرا دید. صدایم کرد تا بروم داخل آشپزخانه. رفتم داخل و روبروی او و امین ایستادم. سرم را پایین انداختم و از آن دو هم عذرخواهی کردم.
چند ثانیه با سردی نگاهم کردند بعد امین شروع کرد به صحبت کردن و گفت: «ما میبخشیمت و قبول میکنیم که برگردی. معلومه که شیطون یه مدت گولت زده بوده، اما خوشحالیم که تصمیم گرفتهای برگردی به سمت خدا.»
اگر بحث شریعت اسلامی را هم در نظر نگیریم، امین و یاسین برای بخشیدن من دلیل دیگری هم داشتند: آنها نیازمند آن سلاحها بودند. چند روز پیش از ارتباط گرفتن با دستگاه اطلاعات خارجی فرانسه، به لوران سفارش چند قبضه مسلسل یوزی داده بودم و یاسین الان مسلسلها را میخواست.
اما طبیعتا روابطمان حالا تغییر کرده بود. دیگر به من اعتماد نداشتند.
چند هفته بعد دوباره سر و کلۀ طارق پیدا شد. و کمی بعد از آن، به مرور صندوقها و کارتنها و وسایل از خانه بیرون رفت. حتی دستگاه فتوکپی را هم از آنجا بردند. مشخص بود که دیگر [اینجا] در کنار من احساس امنیت نمیکنند. جای دیگری برای اقامت و زندگی پیدا کرده بودند.
پیش از رفتنشان، چندتا از برگههایی که داخل آشپزخانه توی کارتن بود را برداشتم تا به ژیل نشان دهم. رسیدهای فکس را هم همچنان برمیداشتم. موقع دریافت فکس، امین و یاسین همیشه کنار دستاه میایستادند [ولی رسیدها را برنمیداشتند].
اما بعد از جابهجایی هم امین و یاسین به همان میزان قبل، به خانۀ ما رفت و آمد میکردند. تعداد زیادی آدم هم همچنان در مسیر حرکت به جبهه به خانۀ ما میآمدند. اما طارق به ندرت میآمد. کما اینکه کمال را هم دیگر اصلا ندیدم.
همچنان درخواستهای یاسین را به لوران میرساندم و همچنان بسیاری از همان چیزها را میخریدم: فشنگ، بعضا تفنگ و دوربینهای دید در شب.
مدتی که گذشت یاسین کلی تجهیزات الکترونیکی را هم به درخواستهایش اضافه کرد: بیسیمهای رادیویی، فرستنده و چیزهایی شبیه این. شرایط کمکم داشت عادی میشد. یا دستکم شبیه دورانی که هنوز طارق به خانۀ ما نیامده بود.
ژیل را هم هر دو هفته یک بار میدیدم. هر بار هم همان برنامه را تکرار میکردیم. من به شمارهای که داده بود زنگ میزدم. و [او تماس میگرفت] و جایی که میتوانستم پیدایش کنم را مشخص میکرد. بعد مدتی دنبالش راه میرفتم و دست آخر در یک هتل مجلل مینشستیم و صحبت میکردیم، معمولا هم جایی نزدیک میدان غوژی. هر بار هم در انتهای دیدار حدود 8 هزار فرانک، برای اطلاعاتی که تحویلش داده بودم، پول به من میداد، گاهی هم مقداری بیشتر. در این زمینه واقعا قابل اتّکا بود. حتی یک بار هم لازم نشد در مورد پول به او یادآوری یا از او درخواست کنم.
البته در جنبههای دیگری کمتر میشد به او اعتماد کرد، فضا در آن اوایل مقداری «ناساز» بود. ژیل روحیۀ دیکتاتورمآبانه داشت، میخواست همیشه در کنترلش باشی.
#قسمت_بیست_و_پنجم
خرید آنلاین کتاب ازافغانستان تا لندنستان👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/98583?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
............................
«روایتی از درون شبکههای تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود.
نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی)
مترجم: وحید خضاب
#قسمت_بیست_و_ششم
#افغانستان_تا_لندنستان
میخواست به من یاد بدهد چه کار باید بکنم و چه حرفی باید به امین و یاسین و طارق بزنم. مدام میخواست فشار میآورد که به «حلقۀ داخلی» آنها نفوذ کنم و میخواست یادم بدهد چطور. اما قدرت در دست من بود -اطلاعاتی که او احتیاج داشت را من داشتم- و خوشم نمیآمد که به من دستور بدهد. بارها و بارها این را [صریحا] به او گفتم و میدانستم که این عصبانیاش میکند.
اما من هم عصبانی بودم. میدانستم اگر به او اجازه بدهم، همه چیز مرا میگیرد. آن وقت به جای اینکه یک «گنج» برای او باشم، تبدیل میشدم به یک دردسر برای او. و آن وقت نیاز پیدا میکند تا از دست من خلاص شوم. بعد میتواند مرا به زندان بیندازد، یا حتی بلای بدتری سرم بیاورد. نمیخواستم اجازه دهم چنین اتفاقی بیفتد.
با گذشت زمان به نوعی «مصالحۀ اجباری» رسیدیم. به صورت کلی، او دیگر دربارۀ چیز مشخصی سوالی نمیپرسید. فقط میگفت: «چه خبر؟» من هم چیزهایی که دیده بودم را برایش تعریف میکردم. بعضی وقتها هم برخی چیزهای ملموس را تحویلش میدادم، مثل رسیدهای فکس یا آن برگههایی که از آشپزخانه برداشته بودم. به صورت ویژه از دیدن این برگهها ذوقزده شد، تعجب کردم. من خودم نگاهی به برگهها انداخته بودم، چیزی نبود جز یک فهرست طولانی از آدرسهایی در فرانسه و تونس. از نظر من چیز هیجانانگیزی نبود، ولی ژیل را بسیار خوشحال کرد و و گفت کار مهمی کردهام.
ژیل توجه خاصی به نشریه انصار داشت. میخواست دربارۀ مهری که در دست طارق دیده بودم بیشتر بداند. گفت آیا این مهر یا شبیه آن را در دست کس دیگری هم دیدهام، و من هم برایش گفتم که ندیدهام. پرسید نشریه را به کجاها میفرستیم، من هم گفتم که به سراسر جهان ارسال میشوند، نه فقط به اروپا یا آفریقا یا خاورمیانه، بلکه حتی به آمریکا و کانادا و برزیل و آرژانتین و روسیه و آفریقای جنوبی و استرالیا، به همه جا.
ژیل دربارۀ همۀ اینها با دقت یادداشت برمیداشت و میتوانم بگویم این موضوع واقعا برایش مهم بود.
اغلب وقتها هم با هم عکس میدیدیم. در ظرف چند ماه، هزارها عکس دیدیم. یک دسته عکس روی میز میگذاشت و از من میپرسید کدامشان را میشناسم. در ابتدا فقط چند نفرشان را میشناختم: امین، یاسین، طارق و حکیم. ولی به مرور، تعداد کسانی که میشناختم بیشتر شد: برخیهایشان به خانۀ ما آمده و شامی خورده بودند، برخیهایشان آمده و ماشینی را پارک کرده یا ماشینی را سوار شده و رفته بودند. برخیها هم در مسیر رفتن به جبههها یا برگشتن از جبههها به خانۀ ما آمده بودند.
معلوم بود خود ژیل چیزهای زیادی دربارۀ برخی از آنها میداند، اسامی خیلی از آنها را میدانست. اغلب اطلاعات بیشتری میخواست، مثلا اینکه کی با کی حرف زد، هر کدام از کجا میآمدند و به کجا میرفتند، به چه زبانی حرف میزدند و کدام یکی مسئول بودند. میخواست روش کار این شبکه را متوجه شود. ماموریت من این بود که حفرههایی که در اطلاعات قبلی او وجود داشت را پر کنم.
عکسها فقط مربوط به بلژیک نبود. خیلی وقتها عکسهایی از کسانی که میشناختم، خصوصا طارق، را جلویم میگذاشت که در کشورهای دیگر گرفته شده بود. عکسهایی از فرانسه، اسپانیا، هلند و انگلیس. متوجه شدم هر وقت کسی را در بین عکسها شناسایی میکنم، دستگاه اطلاعات خارجی فرانسه او را تحت نظر میگیرد.
در نتیجۀ همۀ این چیزها، به مرور چیزهای بیشتری دربارۀ جماعت اسلامی مسلح متوجه شدم. متوجه شدم که امین، مسئول عملیات سیاسی هستۀ جماعت اسلامی در بروکسل است. یاسین هم مدیر شاخۀ نظامی آن [هسته] بود، مسئولیت تهیۀ مهمات و فعالیتهای پشتیبانی برای جابهجایی این مهمات از جایی به جای دیگر را او بر عهده داشت.
#قسمت_بیست_و_ششم
خرید آنلاین کتاب ازافغانستان تا لندنستان👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/98583?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
............................
«روایتی از درون شبکههای تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 مسابقه بزرگ کتابخوانی
🔸با محوریت کتاب
🔹تنها زیر باران
🔸روایت زندگی شهید مهدی زین الدین
▪️ از ۱۳ آبان تا ۱۲ بهمن ۹۸
▫️ با اهدای جوایز ارزنده...
#مسابقه
#تنها_زیر_باران
#شهید_مهدی_زین_الدین
@sn_shop
فروشگاه کتاب جان
📚 مسابقه بزرگ کتابخوانی 🔸با محوریت کتاب 🔹تنها زیر باران 🔸روایت زندگی شهید مهدی زین الدین ▪️ از ۱۳
مسابقه بزرگ کتابخوانی 🌹
🌷با محوریت کتاب : تنها زیر باران؛ روایت زندگی شهید مهدی زین الدین
👈زمان برگزاری :
13 آبان 1398 لغایت 12 بهمن 1398
👌جوایز:
🌱سی میلیون ریال کمک هزینه نقدی سفر کربلا برای 3 نفر اول
🌱سی میلیون ریال کمک هزینه نقدی سفر مشهد برای 10 نفر
🌱پنجاه کارت هدیه یک میلیون ریالی برای پنجاه نفر
👈روش های تهیه کتاب:
🌴خرید حضوری از کتابفروشی های سراسر کشور
🌴 خرید آنلاین از طریق سایت👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/67684?ref=830y
🌴 خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
#مسابقه
#تنها_زیر_باران
#شهید_مهدی_زین_الدین
@sn_shop
مسابقه بزرگ کتابخوانی 🌹
🌷با محوریت کتاب : تنها زیر باران؛ روایت زندگی شهید مهدی زین الدین
👈زمان برگزاری :
13 آبان 1398 لغایت 12 بهمن 1398
👌جوایز:
🌱سی میلیون ریال کمک هزینه نقدی سفر کربلا برای 3 نفر اول
🌱سی میلیون ریال کمک هزینه نقدی سفر مشهد برای 10 نفر
🌱پنجاه کارت هدیه یک میلیون ریالی برای پنجاه نفر
👈روش های تهیه کتاب:
🌴خرید حضوری از کتابفروشی های سراسر کشور
🌴 خرید آنلاین از طریق سایت👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/67684?ref=830y
🌴 خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
#مسابقه
#تنها_زیر_باران
#شهید_مهدی_زین_الدین
@sn_shop
کتاب خون دلی که لعل شد
🔺 کتاب «خون دلی که لعل شد» حاوی خاطرات حضرت آیتالله العظمی سیّد علی خامنهای (مدّظلّهالعالی) از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی است.
🔺 این کتاب ترجمهی فارسی کتاب «انّ مع الصّبر نصراً» است که پیش از این به زبان عربی در بیروت منتشر و توسط سیّد حسن نصرالله معرّفی شد.
🔺 آنچه کتاب حاضر را از کتابهای مشابه متمایز میکند، بیان حکمتها، درسها و عبرتهایی است که به فراخور بحثها بیان شده و هر کدام از آنها میتواند چراغ راهی برای آشنایی مخاطب کتاب بویژه جوانان عزیز با فجایع رژیم منحوس پهلوی، و همچنین سختیها، مرارتها و رنجهای مبارزان و در مقابل پایمردیها، مقاومتها، خلوص و ایمان انقلابیون باشد.
🔺 زندگینامه خودنوشتِ معظّمٌله، تصاویر مرتبط، و نمایههای مختلف از دیگر بخشهای این کتاب است
434صفحه|35000تومان
قیمت با 10 درصد تخفیف: 31500تومان
خرید آنلاین از طریق لینک زیر👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/94347?ref=830y
خرید از طریق ایتا: @milad_m25
مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
هدایت شده از فروشگاه کتاب جان
📕 کتاب ۱۳۱۸
" خاطراتی از رهبر انقلاب از ۱۳۱۸ تا بهار ۱۳۹۵"
💯 عنوان این کتاب «1318» است که وجه تسمیه آن سال ولادت مقام معظم رهبری است و خاطراتی که در این کتاب آمده از سال 1358 تا بهار سال 1395 را شامل می شود. این خاطرات، به اقتضای سخن در مجال های مختلف بر لسان مبارکشان جاری شده است.
🔹 فصل اول کتاب "خاطرات٬کودکی٬ نوجوانی و جوانی٬ تحصیلات" رهبر معظم انقلاب اسلامی را روایت می کند.
🔸 فصل دوم کتاب مربوط به خاطرات رهبر معظم انقلاب از امام خمینی (ره) است.
🔹 فصل سوم با عنوان اوضاع خانواده
🔸فصل چهارم با عنوان "پای درس استاد" مربوط به خاطرات ایشان در دوران طلبگی است.
🔹 فصل پنجم کتاب با عنوان "مبارزات" فعالیت های مبارزاتی مقام معظم رهبری را روایت کرده است.
🔹فصل ششم کتاب خاطرات رهبر معظم انقلاب از دوران ریاست جمهوری است
🔹 فصل هفتم با عنوان "رهبری و مرجعیت"
🔸 فصل هشتم با عنوان "شخصیت ها"
🔸فصل نهم کتاب هم با عنوان "روایت" نام گذاری شده است.
۵۲۴ صفحه|جلد سخت| ۲۷۰۰۰ تومان
خرید آنلاین👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/45449?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
کتاب خوب راهگشاست👇
@sn_shop
✅ علامه سید مرتضی عسکری ره:
فرزند حضرت زهرا علیها السلام نیستم اگر ایشان را یاری نکنم.
💠 چاپ یازدهم کتاب سقیفه، از چاپ خارج شد.
✅ کتابی کم نظیر درباره بررسی نحوه شکل گیری حکومت پس از نبی اکرم صل الله علیه و آله و سلم
📚 کتاب ؛ سقیفه
مولف: علامه سید مرتضی عسکری ره
چاپ یازدهم ؛ پاییز ۱۳۹۸
🔺قیمت؛ ۲۱ هزار تومان.
✅ باتخفیف ؛ ۱۵ هزار تومان.
✅ تهیه کتاب هماهنگی با
@mahdiyareazizam12
هدایت شده از فروشگاه کتاب جان
.
🔸عنوان: #صلح_امام_حسن 🔸
پدیدآورنده: آیت الله شیخ راضی آل یاسین
🔸ترجمه: حضرت آیت الله العظمی خامنه ای
🔸تعداد صفحات: 468 صفحه
🔸قیمت : ۴۲۰۰۰تومان همراه با ۱۵ هزار تومن #تخفیف برای خرید اولی ها از سایت
📚درباره کتاب
کتاب با گفتاری نسبتاً مفصل از علامه عبدالحسن شرفالدین، رهبر شیعیان لبنان در نیمه دوم قرن گذشته هجری قمری و پیشگفتار کوتاه نویسنده درباره تحقیق و کتابش آغاز میشود و پس از پرداختی کوتاه به زندگینامه و سیره و سیمای حضرت امام حسن علیهالسّلام به سراغ محور اصلی بحث یعنی زندگی سیاسی پرفراز و نشیب ایشان میرود.
در بخشهای دوم و سوم که پیکره اصلی تحقیق را شکل میدهند، سخن از موقعیت سیاسی ویژه آن روزگار و چرایی و چگونگی صلح و پیامدهای آن است؛ نویسنده با نگاهی ژرف به تحلیل دادههای تاریخی و مدارک و اسناد معتبر پرداخته و تصویر روشن و منسجمی از موضوع ارائه نموده است.
در بخش پایانی نیز مقایسهای کوتاه و فشرده میان شرایط زمانه امام حسن با روزگار امام حسین علیهماالسلام صورت گرفته است.
خرید آنلاین👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/54276?ref=830y
مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
کتاب ماجرای فکری آوینی
" گفتارهایی در شناخت مفاهیم بنیادی تفکر شهید مرتضی آوینی به قلم وحید یامینپور "
۲۶۰صفحه| ۳۰۰۰۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۲۷۰۰۰ تومان
توضیحات بیشتر و خرید آنلاین👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/108993?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
.......................
مخاطبان اصلی این کتاب جوانانی هستند که در آغاز راه مطالعات فرهنگی و تمدنی هستند و غالبا دغدغه این را دارند که فهم و تحلیل رخدادها و تحولات سیاسی، تاریخی و تمدنی را از چه نقطه ای باید آغاز کنند.
مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530