.
🔸عنوان: #عروس_قریش
🔸پدیدآورنده: #مریم_بصیری
🔸ناشر: #انتشارات_اسم
🔸تعداد صفحات : 320 صفحه
🔸قیمت پشت جلد: ۳۸۰۰۰تومان/قیمت با تخفیف: ۳۵۰۰۰ تومان
.
📚درباره کتاب
داستانی خواندنی از کودکی حضرت آمنه (س) و ازدواج ایشان با حضرت عبدالله (ع) تا کودکی حضرت پیامبر (ص)
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🌐لینک خرید آنلاین👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/177043?ref=830y
📲خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
فروشگاه کتاب جان
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشو
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود.
نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی)
مترجم: وحید خضاب
#قسمت_ششم
#افغانستان_تا_لندنستان
یک ماه بعد رفتیم. یک روز حکیم آمد پیشم. دو تا بلیط همراهش بود. گفت فردای آن روز پرواز میکنیم. پیش از سفر، هر چیزی که به زندگی سابق مربوط میشد را نابود کرد تا بتوانم دوباره و به عنوان یک مسلمان حقیقی متولد شوم. دفترچهای داشتم که اسامی همۀ آشناهایم در مغرب (همۀ افرادی که به آنها مواد میفروختم) داخلش بود. دفترچه را برداشت و آتش زد.
البته کارش که تمام شد تازه به من خبر داد. شدیدا عصبانی شدم اما چیزی نمیتوانستم بگویم. مهمترین مسئله برای من، رفتن از مغرب بود.
در صندلی هواپیما به منظرۀ بیرون چشم دوختم، به مغرب که داشت دورتر و دورتر میشد. در اعماق قلبم چیزی میگفت دیگر هرگز بازنخواهم گشت. در دریایی از لذت غرق بودم.
از هواپیما که پیاده شدم دیدم برادر کوچکترم نبیل به استقبال آمده است. [...] با ماشین نبیل راهی خانۀ مادرم شدیم که در حومۀ بروکسل قرار داشت. رسیدیم. مادرم درب را باز کرد. خیلی از دیدنش خوشحال بودم. درست است که با هم به صورت تلفنی در تماس بودیم و برایم پول میفرستاد ولی بیش از 10 سال بود خودش را ندیده بودم. شکستهتر به نظر میرسید، ولی هنوز خیلی زیبا بود. آن شب شام را سه نفری با هم خوردیم. خیلی خوشحال بودم که به اروپا برگشتهام.
[...] دو روز بعد از رسیدن حکیم، برای اولین بار با یاسین و امین آشنا شدم. کل روز را داخل شهر بودم. شب که برگشتم دیدم برادرم در اتاق نشیمن با پنج مرد دیگر نشسته است. مادرم شام خوشمزهای درست کرده بود و همه داشتند غذا میخوردند. لباسهای خوبی و سِتشدهای به تن کرده بودند که خیلی گران قیمت به نظر میرسید. ریشهایشان را هم زده بودند و تهریش بسیار کوتاهی داشتند. حکیم با آن جلابۀ مغربی و ریش بلندش در بین آنها خیلی عجیب و غریب به نظر میرسید!
حکیم گفت پیش آنها بروم. مرا به میهمانها معرفی کرد. الجزائری بودند. فرانسوی صحبت میکردند. سن همهشان کم بود. بعضیهایشان در اوایل جوانی بودند و بعضیهایشان هم بین 20 تا 23 سال. مشخص بود یک نفرشان، یعنی امین، مسئول بقیه است. رنگ پوستش از اکثر عربها روشنتر بود. چشمهای درشتی داشت که انگار از صورتش زده بود بیرون.
به شدت اعتماد به نفس داشت. میتوانستم ببینم بقیه چه احترامی برایش قائل هستند. زیاد لبخند میزد و خیلی خودمانی با من برخورد میکرد. البته در بین صحبتها، دو تا گوشی موبایلش یکسره زنگ میخورد و جواب میداد. در سال 1993 خیلی عجیب بود که کسی حتی یک موبایل داشته باشد [تا چه رسد به دو تا]. فورا فهمیدم پولدار است.
یاسین چند سانتی از امین کوتاهتر بود. با یک هیکل تنومند و ورزشکاری. مشخص بود یاسین بیش از بقیه به امین نزدیک است. اکثرا کنار هم نشسته بودند و [گاهی هم] با صدای آرام با هم صحبت میکردند که کس دیگری نمیشنید. یک لحظه هم دیدم یاسین دارد پولی تحویل امین میدهد.
دو چیز در هر دو نفرشان باعث تعجبم میشد: زیر چشمهای هر دونفرشان هالۀ بسیار تیرهای وجود داشت و هر دو به شکل عجیب و غریبی راه میرفتند، خیلی برازنده، شبیه بالرینهای حرفهای یا گربهها. تا آن وقت ندیده بودم کسی اینطور راه برود و به همین خاطر به نظرم خیلی عجیب بود. مدتها بعد سِرّش را فهمیدم.
#قسمت_ششم
...........................
«روایتی از درون شبکههای تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود
نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی)
مترجم: وحید خضاب
#قسمت_هفتم
#افغانستان_تا_لندنستان
آن شب من خیلی صحبت نکردم. متوجه شدم درگیر یک کار مخفی هستند، شاید کاری غیرقانونی. هرچند در آن شب اول دقیقا مطمئن نبودم مشغول چه کاری هستند. فقط این را فهمیدم که کارشان هرچه هست به جنگ داخلی الجزایر ارتباط دارد.
ماجرا مربوط به اواخر سال 1993 بود. دو سال پیش از آن، وقتی حکومت نظامی الجزایر متوجه شد که «جبهۀ نجات اسلامی» برندۀ انتخابات است، انتخابات را کأن لم یکن اعلام کرد. به سرعت گروهی به نام «جماعت اسلامی مسلح» در صحنه پیدا شده و نه تنها علیه دیکتاتوری نظامی بلکه حتی علیه جبهۀ نجات اسلامی هم وارد جنگ شد. جماعت اسلامی به دنبال انتخابات جدید نبود، میخواست یک نظام دینی [با قرائت سلفی تکفیری] در کشور برپا شود.
امین و یاسین هم از همان ادبیات دینی متعصبانهای استفاده میکردند که برادرم به کار میبرد. با این تفاوت که لحن صدای این دو همیشه آرام و آرامشبخش بود، حتی وقتی دربارۀ جهاد و له کردن کفار حرف میزدند.
[...] یک هفته بعد، امین و یاسین، یک بار دیگر آمدند. البته این بار صبح. در طبقۀ پایین نشسته بودم و صبحانه میخوردم که صدای صحبتشان با حکیم را از اتاق نشیمن شنیدم. همینکه کلمۀ کلاشینکوف در بین صحبتشان به گوشم خورد، شاخکهایم تیز شد! با دقت تمام شروع کردم به گوش دادن. داشتند دربارۀ مهمات صحبت میکردند. فشنگ کلاشینکوف میخواستند. امین داشت میگفت: «نمیتونیم توی بلژیک پیدا کنیم. توی آلمان، فراوون هست ولی قیمتش خیلی بالاست.»
من هم رفتم به اتاق نشیمن. نشستم به گوش کردن. خودم از قبل به واسطۀ آن دو نفر آلمانی که میخواستند سلاح بفروشند و در مقابلش حشیش بخرند، چیزهایی دربارۀ تجارت سلاح میدانستم. میدانستم که آلمان پر شده از سلاحهایی که از شوروی سابق به آنجا آوردهاند. این را هم میدانستم که قاچاقچی سلاح [همراه با محمولۀ قاچاق] از مرز هر کشوری که بخواهد رد شود در معرض خطر دستگیری قرار دارد. و هر خطر اضافه، یعنی قیمت اضافه! در نتیجه قیمت نهایی خیلی بالا میرفت، باید 13 فرانک برای هر فشنگ میدادند.
بوی یک فرصت عالی برای پول در آوردن به شامهام میخورد. پریدم وسط بحث و گفت: «شاید بتونم براتون فشنگ جور کنم. چقدر پول میدید؟»
اول لبخندی روی لبهایشان آمد، بعد زدند زیر خنده! حکیم گفت: «تو که تازه اومدی. ده سال اینجا نبودی. هیچ سررشتهای هم از این کارا نداری.»
اشتباه میکرد، من خوب میدانستم چطور باید این کارها را انجام داد. من در خیابانهای مغرب حشیش میفروختم و خیلی خوب بلد بودم چطور آدمهایم را پیدا کنم، چه فروشندهها را، چه مشتریها را. از آن سالهایی که با ادوارد زندگی میکردم، دربارۀ تفنگ و فشنگ هم خیلی چیزها میدانستم. شکل آنها را میشناختم، قیمت هر بخشی از آنها را هم میدانستم. و از همۀ اینها گذشته، قطعا بلد بودم چطور پول دربیاورم. اگر میتوانستم هر فشنگ را با قیمتی خیلی کمتر از آنچه آنها میگفتند گیر بیاورم، آن وقت میتوانستم بخشی از پول را برای خودم بردارم.
بدون اینکه لبخند بزنم گفتم: «جدی گفتم. فکر میکنم بتونم فشنگ گیر بیارم. بگید دقیقا چی میخواید؟» خندهشان قطع شد. اما هنوز میشد تردید را به وضوح در چهرهشان دید.
یاسین سکوت را شکست و گفت: «[فشنگ] AK-47، 7.62*39. حاضریم ده و نیم فرانک هم بدیم.»
تخفیفی که میخواستند خیلی بالا بود. ترسیدم اگر این مبلغ را قبول کنم چیزی برای خودم نماند. گفتم: «حالا چرا ده و نیم فرانک؟ حتی اگه بتونم هر فشنگو 11 فرانک هم براتون پیدا کنم، بازم تو هر فشنگ دو فرانک سود کردید.»
-«نمیخوایم اینقدر پول بدهیم. وسعشو نداریم.»
-«بسیار خب. ببینم چی کار میتونم بکنم.»
طبیعتا باورشان نشد. فقط لبخند زدند.
هیچ راهی برای گیر آوردن فشنگ کلاشینکوف به ذهنم نمیرسید. آن شب وقتی داشتم میخوابیدم یاد دفترچه یادداشتم و اسامی مشتری هایم در مغرب افتادم که حکیم آتشش زده بود. کاش حداقل شمارۀ آن آلمانیها را داشتم. اگر شمارهشان را داشتم میتوانستم هرچه امین و یاسین میخواستند و حتی چیزهایی غیر آن را گیر بیاورم. ولی خب، زندگی همیشه همینطور است.
فردا صبح رفتم مرکز شهر، به محلۀ شایربیک، یک منطقۀ خیلی شلوغ بروکسل که اکثر ساکنانش از اهالی ترکیه و شمال آفریقا هستند. آدمهایی که دنبال فاحشه یا موادفروش میگشتند میآمدند آنجا.
#قسمت_هفتم
...........................
«روایتی از درون شبکههای تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
کتاب تیک تاک زندگی
تیک تاک زندگی کتابی است برای مدیریت زمان در خانواده؛ ثانیه هایی که همچون ابر بهاری درگذرند و آهنگ گذر عمر را در گوش مان می خوانند.
۲۰۸ صفحه| ۱۸۰۰۰
قیمت با ۱۰ درصد تخفیف: ۱۶۲۰۰ تومان
خرید آنلاین👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/75169?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
هدایت شده از فروشگاه کتابجان/کودک و نوجوان
کتاب ترکش ولگرد (رمان نوجوان)
🔺 «ترکش ولگرد» مجموعه داستان طنز دفاع مقدس است.
🔺 برخی از عناوین داستان های این کتاب: گودزیلای عراقی، پرسپولیس هورا، جاسم رمبو، مارادونا در سنگر دشمن و ...
208صفحه|22000 تومان
قیمت با تخفیف : 20,000تومان
توضیحات بیشتر و خرید👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/79133?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
👥 کتاب کودک و نوجوان 👇
http://eitaa.com/joinchat/2298871821C19a27eb27d
هدایت شده از فروشگاه کتابجان/کودک و نوجوان
کتاب گردان قاطرچی ها (رمان نوجوان)
" روایت شیرین رزمندگان و قاطرهای چموش!"
🔹 نویسنده در قالب اتفاقات خندهدار وقایع جنگ را به صورتی دلنشین برای نوجوانان تعریف میکند. البته با توجه به مخاطبان کتاب، تلخی و سختیهای جنگ کمتر نشان داده و بیشتر بر کمدی بودن اتفاقات تمرکز شده است.
272 صفحه| 30000تومان
قیمت با تخفیف: 27000 تومان
خرید آنلاین از طریق لینک زیر👇
http://basalam.ir/new/sahifehnoor/product/69813?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
👥محصولات فرهنگی کودک و نوجوان
http://eitaa.com/joinchat/2298871821C19a27eb27d
هدایت شده از فروشگاه کتابجان/کودک و نوجوان
کتاب خمپاره های فاسد (داستان نوجوان)
🔺 مجموعه داستان های دفاع مقدسی برای گروه سنی کودک و نوجوان به صورت طنز
🔺 مجموعه داستان «خمپاره های فاسد» دارای 20 داستان با عناوینی نظیر «اسیر خودی»، «پلک های نیمه بسته»، «خمپاره های فاسد»، «صدای خوش در سرزمین عجیب»، «دزدان توالت»، «ستون پنجمی»، «شارلاتان»، «عروسی به صرف شام و فاتحه»، «مداح فراری»، «من آنم که رستم بود پهلوان» و ... می باشد.
🔺 زبان به کار گرفته شده در کتاب، زبان عامیانه است که همراهی آن با ماجراهای طنز کتاب، باعث جذاب شدن اثر شده است. همچنین استفاده از تصویرهای متنوع و جذاب در هر داستان، «خمپاره های فاسد» را تبدیل به کتابی دلنشین کرده است.
212صفحه|22000تومان
قیمت با تخفیف: 20,000 تومان
توضیحات بیشتر و خرید👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/83157?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
👥 مرجع تهیه کتاب کودک و نوجوان
http://eitaa.com/joinchat/2298871821C19a27eb27d
هدایت شده از فروشگاه کتابجان/کودک و نوجوان
کتاب کودکستان آقا مرسل( رمان نوجوان)
💫 اتفاقات خندهدار وقایع جنگ را به صورتی دلنشین برای نوجوانان
🔹 این رمان که در واقع جلد دوم رمان «گردان قاطرچی ها» است ماجراهای آن حول محور همان رمان می گذرد و برخی شصخیت های این رمان در «کودکستان آقا مرسل» حضور دارند و رمان با آنها پیش رفته است.
گزیده کتاب
قاطرها که آسوده در حال استراحت و یا خوردن علف و نان خشک بودند، یک آن وحشی شدند. سیاوش دوید طرف کوسه جنوب و یک لگد به شکم او زد و هوایی شلیک کرد. کوسه جنوب هم نه گذاشت و نه برداشت و یک جفتک سهمگین درست به تخت سینه سیاوش شلیک کرد! سیاوش شوت شد و هنوز در هوا بود که قزمیت هم او را مهمان جفتک خود کرد. سیاوش به طرف دیگر پرت شد و باز هم در هوا پیکان یک کله جانانه به شکم سیاوش کوبید. سیاوش قبل از این که روی زمین پر از سرگین و خیس ادرار و علف های خیس بو گرفته سقوط کند، از هوش رفته بود!
خرید آنلاین👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/79132?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
مرجع تهیه کتاب کودک و نوجوان👇
http://eitaa.com/joinchat/2298871821C19a27eb27d
مسافر:
#پویش_ترویج_کتاب_سالم
"والد سوم"
💠 اولین اثر مکتوب استاد تراشیون در زمینه تربیت فرزند و تاثیرات رسانه ها بر آن.
💠 استاد تراشیون در این کتاب با هدف افزایش سواد رسانه در والدین، تاثیرات مخرف رسانه های دیجیتال و خصوصا تلویزیون را بر رشد فکری و تربیتی کودکان یادآور می شوند و راهکارهای مقابله با این تاثیرات و سرگرمیهای جایگزین تلویزیون را به پدرها و مادرها معرفی می کنند.
💠 رویکرد استاد در این کتاب نفی مطلق استفاده از رسانه های نوین نیست بلکه تمرکز اصلی ایشان بر استفاده روشمند و سودمندانه از رسانه است.
🎁 همراه با مسابقه بزرگ کتابخوانی با جوایز ارزنده
💰 قیمت پشت جلد: 15 هزار تومان
🎁 قیمت ویژه مسابقه: 13 هزار تومان
آیدی جهت سفارش کتاب👇
@mosafer1979
دریافت سوالات و شرکت در قرعه کشی👇
@ketabesalem
🔻نابودی ۱۳هزار جلد کتاب در آتش جهل آشوبطلبان
🔹️ در جریان سوء استفاده عناصر آشوبگر از اعتراضات مردمی در شنبه شب، «کتابخانه تفکر» شهرستان شهریار به دست آشوبگران به آتش کشیده شد و حدود ۱۳۰۰۰ جلد کتاب در آتش جهل و کینه سوخت.
🔹️ خسارت وارده به این کتابخانه در حدود ۲۰ میلیارد ریال ارزیابی می شود.
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
کتاب رهنمای طریق
🔺توصیه های اخلاقی آیت الله جاودان به جوانان
🔺 مشتمل بر ۵۸۰ سوال پرسیده شده از آیت الله جاودان و پاسخ های ایشان
🔺 کتاب تقریظ شده توسط حضرت آیت الله خامنه ای
🔺 رهبر انقلاب: بخش عمدهئی از کتاب مطالعه شد، مطالب سودمند بسیاری در آن هست که برای جوانان دانستن آنها لازم یا راهگشا است.
۵۸۰صفحه|45,500 تومان
قیمت با 12درصد تخفیف:40,000تومان
خرید آنلاین👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/66235?ref=830y
ارتباط با ما: @milad_m25
مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
هدایت شده از فروشگاه کتابجان/کودک و نوجوان
کتاب دو جلدی زندگی و زیارت حضرت معصومه(س)
هم ظاهرش قشنگه، هم محتواش عالیه
مجموعه دو جلدی زندگی و زیارت حضرت معصومه(س) شامل زندگینامه حضرت فاطمه معصومه و یک داستان جذاب درباره زیارت ایشونه. این کتاب مناسب سنین ابتداییه و در یک کیف شکیل مقوایی ارائه شده و میتونه یه هدیه دوستداشتنی باشه.
قیمت این کتاب با تخفیف ۱۶۰۰۰ تومنه👇👇👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/129239?ref=830y
👥 محصولات فرهنگی کودک و نوجوان👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2298871821C19a27eb27d
فروشگاه کتاب جان
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشو
قسمت هفتم کتاب از افغانستان تا لندنستان👆👆
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود.
نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی)
مترجم: وحید خضاب
#قسمت_هشتم
#افغانستان_تا_لندنستان
در یک کافه که صندلیهایش داخل پیادهرو بود نشستم و یک نوشیدنی سفارش دادم. دستکم یک ساعت آنجا نشسته بودم و رهگذرها را میپاییدم. درست همان کاری که در مغرب میکردم. با این تفاوت که در مغرب دنبال مشتری میگشتم، اما اینجا دنبال فروشنده بودم.
خیلی سریع یک نفر نظرم را جلب کرد، یک جوان عرب که در پیادهروی آن سمت خیابان ایستاده بود. خیلی خوشتیپ بود. یک کفش خیلی نوی ورزشی نایک داشت. دائما هم موبایلش زنگ میخورد و جواب میداد. زمانی طولانی زیر نظر گرفتمش. هر از چندگاهی بعضی از ماشینها به او که میرسیدند سرعتشان را کم میکردند. او هم سوار موتورسیکلت کاوازاکی بزرگش میشد و راه میافتاد و ماشین هم دنبالش میرفت. مدتی بعد دوباره برمیگشت و میآمد سرجای اولش در پیادهرو میایستاد.
قبلا هم اینطور آدمها را دیده بودم. حسّم میگفت این همان کسی است که میتواند مرا به هدفم، به فشنگها برساند. اما این را هم میفهمیدم که این آدم توی کار تجهیزات نظامی نیست و اگر بروم و صریحا خواستهام را مطرح کنم [و پیشنهاد تجارت مهمات را بگویم،] رد میکند.
معلوم بود این جوان از موادفروشی کلی پول به جیب میزند و حاضر نیست به هیچ وجه تجارت پرسودش را به خطر بیندازد.
باید احتیاط میکردم.
رفتم آن سوی خیابان. گفتم: «السلام علیکم!»
«علیکم السلام.» ادامه داد: «چیزی میخواستی؟»
اشاره کردم همراهم بیاید. موقعی که داشتیم کنار هم راه میرفتیم و نگاهمان به سمت روبرو بود گفتم: «میخواهم یک سوال بپرسم ولی نمیخواهم فورا جواب بدهی. فقط تا آخر صحبتم گوش بده و هیچ چیز نگو.» یک مقدار سکوت کردم و بعد ادامه دادم: «دنبال فشنگ کلاشینکوف میگردم.»
همان جا که بود خشکش زد. برگشت به سمتم و گفت: «میخواهی ...»
صحبتش را قطع کردم، زل زدم توی چشمش و گفتم: «جدی گفتم. نمیخواهم الان پاسخ بدهی. فقط گوش کن ببین چه میگویم و به حرفم فکر کن. دوباره پیشت میآیم. اگر حاضر نبودی کاری در این باره بکنی، خب چیزی نشده، هر کداممان راه خودش را میگیرد و میرود. الان فقط میخواهم گوش کنی.»
به نشانۀ تایید سرش را تکان داد.
صحبتم را از سر گرفتم و گفتم: «دنبال فشنگ کلاشینکوف میگردم. میدانم تو از این چیزها نمیفروشی. اما بالاخره ممکن است کسی را بشناسی که توی این کارها باشد. من دنبال حجم بالای مهماتم.
از این فشنگها هم برای زدن بانک یا دزدی مسلحانه از جای دیگری استفاده نمیکنم. همۀ این مهمات خیلی سریع به خارج اروپا ارسال خواهد شد. قول میدهم.» خودم را به او نزدیکتر کردم و با صدای آرام و لحن کسانی که دارند یک طرح پنهانی میچینند به حالت پچپچ گفتم: «اینها را برای امت اسلامی میخواهم. بله، برای امت اسلامی، برای جهاد.»
یک لحظه چشمهایش برق زد. فهمیدم که افتاد توی تله! از این جور آدمها در همه جای دنیا پیدا میشوند: مشروب میخورند، همهجور دخانیات میکشند، کوکائین مصرف میکنند و در یک کلام از نظر مسلمانهای حقیقی، یک کافر صد در صدیاند. اما به محض اینکه دو کلمۀ امت و جهاد به گوششان میخورد، دوباره از نو، نوعی ارتباط با اسلام در دلشان زنده میشود. فکر میکنم این پدیده در اروپا شدیدا مصداق دارد.
در اینجا جوانها[ی مسلمان] از همه چیز دور دورند. از سرزمین اسلامی کاملا دور افتادهاند. جهاد برای آنها یک چیز دستنیافتنی است، یک چیز خیالی. اما در عین حال برایشان خیلی هم مهم محسوب میشود [و دوست دارند هر طور شده در جهاد مشارکت کنند.]
گفتم: «فقط به موضوع فکر کن. فردا دوباره میام.»
#قسمت_هشتم
...........................
«روایتی از درون شبکههای تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود.
نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی)
مترجم: وحید خضاب
#قسمت_نهم
#افغانستان_تا_لندنستان
روز بعد دوباره برگشتم. طرف درست همانجای قبلی ایستاده بود. همینکه مرا دید لبخندی زد و دست تکان داد. گفت: «یه نفرو میشناسم که فکر میکنم میتونه کمکت کنه. دوستمه. بهش کوکائین میفروشم. یه جورایی تو کار سلاحه. میتونی ساعت 10 شب برگردی؟»
ساعت 10 شب که برگشتم سرجای همیشگی نبود. منتظرش شدم. چند دقیقه بعد با موتورش آمد. گفت: «این رفیقم یه کم عصبیه. نمیتونم هیچ قولی بدم. تا چند دقیقۀ دیگه قراره دوستش از اینجا رد شه. میخوات وراندازت کنه، اگر به نظرش مناسب رسیدی، اون وقت تو رو به رفیقم وصل میکنه.»
نیم ساعت بعد دیدم ماشینی به سمتمان میآید، یک رنوی آبی. ماشین جلوی ما ایستاد. راننده، شیشه را پایین کشید. جوان مواد فروش جلو رفت و با صدای آرام با راننده صحبت کرد.
در صندلی عقب یک مرد چاق میانسال نشسته بود. دکمههای لباسش باز بود و میشد موی سینهاش را با آن صلیب طلایی که به گردنبندش وصل بود دید. البته نتوانستم خوب نگاهش کنم چون موادفروش خیلی زود سوار ماشین شد و ماشین راه افتاد و رفت.
چند دقیقه بعد برگشتند. موادفروش پیاده شد و ماشین رفت. گفت: «ببخشید، باید چیزی [مواد] تحویلش میدادم.» چند لحظه سکوت کرد، با دقت زل زد به من و گفت: «راستش این که دیدی، خود دوستم بود که دربارهاش صحبت کرده بودیم. حالا میخواد تو رو ببینه.»
پرسیدم: «کِی و کجا؟»
جواب داد: «همینجا، فردا شب که بیایی همین جاییم.»
فردا شب که برگشتم، جوان موادفروش همانجا منتظرم بود. خیلی نگذشته بود که ماشین هم آمد. این بار راننده اشاره کرد که من هم سوار شوم. نشستم صندلی عقب و واسطهمان (همان جوان موادفروش) نشست جلو.
راننده چرخید به سمت من و خودش را معرفی کرد: «لوران هستم.» بعد پرسید چه میخواهم. گفتم: «دنبال فشنگ کلاشینکوفم، تعداد خیلی بالا.» سری تکان داد.
لوران را خوب ورانداز کردم. یک بورژوای فرانسوی ایدهآل به نظر میآمد. فکر میکنم بیش از 45 سال نداشت. اما چهرهاش پیرتر به نظر میرسید. صورتش پر از چین و چروک بود و روی پیشانیاش هم چروکهای عمیقی داشت. چشمهایش دائما میچرخید.
راه که افتادیم همچنان او را زیر نظر گرفته بودم. یک چیز خیلی عجیب در او بود، چیزی که تا آن زمان نمونهاش را ندیده بودم. بدنش اصلا آرامش نداشت، مدام پیچ و تاب میخورد. در کل زندگیام ندیده بودم کسی اینقدر به اطرافش دقت کند. حواسش کاملا به جزئیات بود. دائم آینۀ عقب را نگاه میکرد. میدیدم که چشمش هم با سرعت زیاد میچرخد [تا طرفهای دیگر را هم زیر نظر داشته باشد].
حدود 20 دقیقه با ماشین حرکت کردیم. لوران با واسطه صحبت میکرد ولی من در صندلی عقب ساکت نشسته بودم. قبل از رسیدن به محل مهمات، باید این دو نفر را خوب ورانداز میکردم. شاید لوران پلیس بود، یا شاید خبرچین. گرچه حسم میگفت هردوشان واقعا این کارهاند.
به یک منطقۀ صنعتی در یکی از محلات بروکسل که تا آن زمان ندیده بودمش رسیدیم. ماشین سرعتش را کم کرد. لوران رفت داخل یک پارکینگ طبقاتی. چند طبقه بالا رفت و ایستاد. هر سه پیاده شدیم. من و واسطه یک گوشه ایستادیم. لوران صندوق عقب را باز کرد. یک کیسۀ خواب داخلش بود. کیسه را بیرون آورد و باز کرد. 5 تا کلت اتوماتیک CZ داخلش بود. ساکت ایستادم.
لوران شروع کرد به توضیح دادن: «قرار بود اینا رو تحویل یک مشتری دیگه بدم. اما دیگه هم خبری ازش نشد. نمیدانم کجا غیبش زده.»
نگاهی به موادفروش انداختم. به نظر میرسید از دیدن تفنگها کلی ذوق کرده است. خم شد، یکیشان را برداشت و کلی توی دستش این طررف و آن طرف کرد. من همانطور آن پشت ساکت ایستادم.
میدانستم دارند امتحانم میکنند. هر دو نفرشان میخواستند مطمئن شوند واقعا در بحث جهاد جدیام یا اینکه یک مجرم خردهپا هستم که میخواهم بانک بزنم. ضمنا لوران میخواست ببیند حرفهای هستم یا نه. به همین خاطر مثل آن مواد فروش به تفنگها دست نزدم. فقط بچهها اینطور تفنگ را برمیدارند و اثر انگشتشان را همهجای آن میگذارند.
کل داستان، نمایش بود، یک جور امتحان. همۀ این ماجراهای سه روز، هم فقط یک سری آزمایش پشت سر هم بود. اینکه موادفروش خواسته بود دوباره و سه باره و چهارباره بیایم، هر بار داشته امتحانم میکرده، میخواسته ببینند واقعا کی هستم. شاید پلیس بودم، شاید خل و چل بودم. باید مطمئن میشدند دنبال کارهای بیخودی نیستم!
.
#قسمت_نهم
...........................
«روایتی از درون شبکههای تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
1_132333801.pdf
2.14M
#یک_لقمه_کتاب
اخیرا کتاب فوق العاده مفید و جامعی از بیانات مقام معظم رهبری پیرامون امام علی علیه السلام با نام " نقشِ نگار" منتشر شده است که توصیه می کنم حتما همه بزرگواران آن را مطالعه بفرمایند چرا که در فهم زمانه و شرایط مرتبط با بیانات حضرت بسیار موثر است. جهت سهولت مطالعه شما نسخه الکترونیکی ان را که دارای مجوز نشر از موسسه نشر آثار ایشان است، تقدیم می شود. نسخه چاپی و کاغذی این کتاب هم میتوانید از طریق ایدی زیر خریداری کنید
@milad_m25
کتاب خوب راهگشاست👇
@sn_shop
.
🔸عنوان: #گفتم_اعتماد_نکنید
🔸پدیدآورنده: #دفتر_مطالعات_انقلاب_اسلامی
🔸تعدادصفحات: 416 صفحه
🔸قیمت پشت جلد: ۳۵۰۰۰تومان
🔹قیمت با #تخفیف: ۳۰۰۰۰ تومان
.
📚درباره کتاب
گفتم اعتماد نکنید؛ سرانجام 6 سال اعتماد به امریکا «گفتم اعتماد نکنید؛ بازخوانی مستند و جامع تدابیر، بیانات و نقدهای مقام معظم رهبری درباره مذاکرات هستهای دولت اعتدال» میباشد.
این کتاب تنها گردآوری ساده بیانات مقام معظم رهبری نیست، بلکه کوشیده شده که در آن منطق مواجهه رهبری با مسئله هستهای را به تصویر بکشد. علاوه بر این بیانات معظم له بر اساس رویدادهای تاریخی در سیر پرونده هستهای، مستندسازی شده است. با گردآوری برخی مستندات، به نوعی شرح و تبیین بیانات صورت گرفته است. این بخشها با عنوان «درنگ» از نظر خوانندگان خواهد گذشت که در واقع نوعی زمینه شناسی و بسترهای تاریخی – سیاسی ایراد بیانات مقام معظم رهبری به شمار میآیند. مستندسازی بیانات رهبری در طول مذاکرات هستهای، به نوعی تاریخنگاری پرونده مذاکرات هستهای در دولت یازدهم است.
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
🛍لینک خرید آنلاین:
https://basalam.com/sahifehnoor/product/167596?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@Milad_m25
📲مرکز پخش
۰۹۳۵۱۵۳۹۳۰۵
.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
.
مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
گزیده ای از کتاب رهنمای طریق
🔺توصیه های اخلاقی آیت الله جاودان به جوانان
🔺 مشتمل بر ۵۸۰ سوال پرسیده شده از آیت الله جاودان و پاسخ های ایشان
🔺 کتاب تقریظ شده توسط حضرت آیت الله خامنه ای
🔺 رهبر انقلاب: بخش عمدهئی از کتاب مطالعه شد، مطالب سودمند بسیاری در آن هست که برای جوانان دانستن آنها لازم یا راهگشا است.
۵۸۰صفحه|45,500 تومان
قیمت با تخفیف: 43500 تومان
خرید آنلاین از طریق لینک زیر👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/66235?ref=830y
ارتباط با ما: @milad_m25
مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
گزیده ای از کتاب رهنمای طریق
🔺توصیه های اخلاقی آیت الله جاودان به جوانان
🔺 مشتمل بر ۵۸۰ سوال پرسیده شده از آیت الله جاودان و پاسخ های ایشان
🔺 کتاب تقریظ شده توسط حضرت آیت الله خامنه ای
🔺 رهبر انقلاب: بخش عمدهئی از کتاب مطالعه شد، مطالب سودمند بسیاری در آن هست که برای جوانان دانستن آنها لازم یا راهگشا است.
۵۸۰صفحه|45,500 تومان
قیمت با تخفیف: 43500 تومان
خرید آنلاین از طریق لینک زیر👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/66235?ref=830y
ارتباط با ما: @milad_m25
مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
کتاب جُندی مکلَّف
🔺 خاطرات یک محافظ که بیش از چهار سال با هویتی جعلی در اردوگاه های اسرا در خاک عراق زندگی کرده است
۲۶۸ صفحه|24500تومان
قیمت با تخفیف: 21900تومان
توضیحات بیشتر و خرید👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/78976?ref=830y
ارتباط با ما: @milad_m25
مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
کتاب مجید بربری
🔺 زندگی داستانی حر مدافعان حرم؛ جوان دهه هفتادی شهید مجید قربان خانی
🔺بخش اول زندگی او، بخش تاریک و خاکستری آن است. او در یافت آباد تهران قهوه خانه دار بوده، و زندگی او سرشار از مواردی است که این جور آدم ها با آن درگیر هستند. از درگیری و دعواهای هر روزه تا به رخ کشیدن آمار قلیانهای قهوه خانه اش.
🔺 اما بخش دوم زندگی او، عنایتی است که به او می شود و مسیر زندگی اش عوض می شود و مهر حر مدافعان حرم بر پیشانی او نقش می بندد و او گر چه تک پسر خانواده است و قرار نیست که آنها به سوریه اعزام شوند، ولی عنایت بی بی او را به سوریه می کشاند و می شود مدافع حرم.
🔺 مجید قصه ما گرچه ناراحت خالکوبی های بر بازوهای خویش است، اما سرنوشتش این طور می شود تا در خانطومان از بدنش هیچی برنگردد تا نه نشانی از خودش باشد نه خالکوبی هایش.
۱۵۲صفحه| 14000تومان
توضیحات بیشتر و خرید آنلاین👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/106885?ref=830y
خرید از طریق ایتا : @milad_m25
کتاب خوب راهگشاست👇
@sn_shop
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود.
نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی)
مترجم: وحید خضاب
#قسمت_دهم
#افغانستان_تا_لندنستان
لوران نگاهی به تفنگهای داخل کیسه انداخت بعد سرش را بالا آورد و گفت: «خوشت اومد؟»
جواب دادم: «نه، گفته بودم که چی میخوام، فشنگ. فشنگ کلاشینکوف. هیچ چیز دیگه هم نمیخوام.»
سرش را به نشانۀ تایید تکان داد. برگشتیم و سوار ماشین شدیم و از پارکینگ زدیم بیرون. دوباره برگشتیم به همان مرکز شهر.
در امتحان موفق شده بودم.
با ماشین لوران برگشتیم داخل شهر. موادفروش را وسط راه پیاده کردیم ولی من و لوران حدود یک ساعت دیگر در خیابانها چرخیدیم. باز کردن سرِ صحبت کار سختی بود. به همین خاطر دربارۀ همان موادفروش صحبت میکردیم، این تنها موضوع مشترک بین ما دو نفر بود.
لوران چندین دقیقه دربارۀ او حرف زد. میگفت نمیشود به او اعتماد کرد، بعضی وقتها کوکائینی که میفروشد خوب است، ولی همیشه اینطور نیست.
البته این بحثها هیچکدام جذابیتی نداشت. تنها هدف ما این بود که یکدیگر را بشناسیم و تا حدی به اعتماد متقابل برسیم.
مدتی که گذشت شروع کردیم به صحبت دربارۀ فشنگها. برایش گفتم که فشنگ کلاشینکوف میخواهم، شاید چند هزار تا. اصلا به نظر نمیرسید تعجب کرده باشد. گفت فکر میکند که بتواند فشنگها را به قیمت فشنگی 12 فرانک تهیه کند.
گفتم: «نمیتونم این قدر پول بدم. فقط ده و نیم فرانک برایم مقدوره، نه بیشتر.»
پوزخندی زد و گفت: «غیرممکنه. این از قیمت تمومشدۀ ساخت فشنگ هم کمتر میشه!»
میدانستم دارد دروغ میگوید. میدانستم قیمت تمامشدۀ ساخت چقدر است. ضمنا موقعی که گفتم چند هزار فشنگ میخواهم غافلگیر نشد، پس معلوم بود حجم بالایی فشنگ برای فروش دارد [و همین هم قیمت تمامشده را برایش کمتر میکند].
روی حرف خودم پافشاری کردم: «ده و نیم فرانک. حتی یک ذره هم بالاتر نمیشه. اگر با این قیمت نمیتونی، یه نفر دیگه رو پیدا میکنم.» مطمئن بودم قبول میکند. بلژیک تقریبا بیش از همۀ کشورهای دیگر دنیا سلاح و مهمات تولید میکرد. میدانستم که فشنگ کلاشینکوف در اینجا وجود دارد و من هم میتوانم پیدایش کنم. من توانسته بودم فقط ظرف سه روز به لوران برسم. و مطمئن بودم یک بار دیگر هم میتوانم موفق شوم.
نرم شد. گفت: «شاید بتونم فشنگا رو یک مقدار پایینتر از اون قیمت که گفتم پیدا کنم. باید با دوستم حزف بزنم. شاید بتوام تا یازده فرانک و هشتاد سنتهم پایین بیام.»
فهمیدم خودش هم تشنه است، میخواهد این معامله پا بگیرد. دنبال مشتری جدید میگشت. این را هم فهمیدم که تقریبا جوجهتاجر است. چون هیچ تاجر بزرگ سلاحی سوار رنو نمیشد. او هم این را میفهمید که وقتی من در دفعۀ اول این تعداد فشنگ میخواهم، حتما بازهم برای گرفتن تعداد بیشتری خواهم آمد.
خود من هم میخواستم معامله هرطور شده پا بگیرد، حتی اگر سود زیادی برای خودم نداشته باشد. اگر میتوانستم تبدیل به واسطۀ بین لوران و یاسین بشوم، در آینده میتوانستم از این قضیه به نفع خودم استفاده کنم.
دست آخر به قیمت 11 فرانک و 25 سنت برای هر فشنگ رسیدیم. به لوران گفتم باید این قیمت را با رئیسم قطعی کنم. میخواستم به یاسین قیمت 11 فرانک و 50 سنت را بگویم. و مطمئن بودم که این قیمت را قبول میکند چون با این رقم، یک و نیم فرانک در هر فشنگ سود میکرد بدون اینکه خطرات قاچاق از آن طرف مرز را هم به جان بخرد. من هم میتوانستم از هر فشنگ 25 سنت به جیب بزنم.
آن شب لوران در یکی از ایستگاههای اتوبوس پیادهام کرد. پیش از پیاده شدن، شمارۀ تلفن همراهش را نوشت و گفت ظرف دو روز آینده با او تماس بگیرم....
............................
«روایتی از درون شبکههای تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
کتاب جاودانه تاریخ
💯 شخصیت امیر المومنین علی (علیهالسّلام) در بیان حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدّظلّهالعالی)
💫 این کتاب در بیست و شش فصل با توجّه به تبیین ابعاد متعدّد شخصیّت حضرت علی(علیهالسّلام) در بیانات مقام معظّم رهبری تنظیم شده است.
۳۵۸ صفحه| ۳۰۰۰۰ تومان
قیمت با تخفیف: ۲۸۰۰۰ تومان
خرید آنلاین👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/181415?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
مرجع تهیه کتاب های خوب👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
کتاب فواره گنجشکها
" زندگی داستانی امام جعفر صادق (علیهالسلام) "
🔺 فواره گنجشکها با سی دو داستان کوتاه به قلم محمود پوروهاب بر اساس روایات مستند بصورت پیوسته زندگانی آن امام همام را معرفی مینماید.
136 صفحه| 15000 تومان
خرید آنلاین👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/181549?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇
@milad_m25
مرجع تهیه کتاب های خوب👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
دوره سه جلدی کتاب قرآن بر فراز منبر
قرآن بر فراز منبر، ۱۱۹جلسه قرآن محور
🔺 گلچینی از چهار تفسیر معاصر: تسنیم، نور، المیزان، نمونه، در قالبی جدید،
🔺 قابل استفاده برای وعاظ، خطبا و عموم مردم.
قیمت دوره ۳ جلدی : 32000 تومان
توضیحات بیشتر و خرید آنلاین 👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/10575339
ارتباط با ما: @milad_m25
@sn_shop
.🔸عنوان: #ماه_در_آینه
🔸تعداد صفحات: 272 صفحه
🔸قیمت پشت جلد: ۳۰۰۰۰تومان / قیمت با ۱۰ درصد تخفیف: ۲۷۰۰۰ تومان
.
📚ماه در آینه؛ نگاهی به سیره و سلوک فردی و اجتماعی رهبر معظم انقلاب
شاید به جرأت بتوان گفت این کتاب یکی از بهترین، جذاب ترین و جوان پسندترین آثاری است که در خصوص زندگی مقام معظّم رهبری نگارش شده. از این حیث که در آن به ذکر وقایعی ناب و کمتر شنیده شده در خصوص زندگی فردی و اجتماعی ایشان پرداخته است.
این کتاب به رغم حجم نسبتاً ناچیزش از حیث تنوع کم نظیر است. برخی از موضوعاتی که در کتاب به شکل بدیع به آن پرداخته شده عبارتند از: نظر امام (ره) در خصوص آقای خامنه ای (حفظه الله) و رهبری ایشان؛ مقام معظّم رهبری از منظر بزرگان؛ عملکرد حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله) در دوران دفاع مقدس، زندگی شخصی و ساده زیستی ایشان؛ ارتباط ایشان با اقشار مختلف جامعه؛ کتاب ها دوستان تنهایی رهبری؛ نظر سیاست مداران بزرگ جهان در خصوص رهبری.
خرید آنلاین👇👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/171963?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇👇
@milad_m25
مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇
http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530