eitaa logo
🇮🇷صبح بخیر شب بخیر
14.3هزار دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
20هزار ویدیو
138 فایل
سلام صبح بخیر صبح بخیر ،روز بخیر ،ظهر بخیر ،عصر بخیر ، شب بخیر استیکر مناسبتی مذهبی کانالی برای خانواده کپی برای مخاطبین حلال با ذکر صلوات برای تعجیل در ظهور حضرت مهدی صاحب الزمان عج به غیر از کانال هم نام 💚💚💚 ارسال نظرات @HOSEYN9496
مشاهده در ایتا
دانلود
📣مژده به مشتاقان و 🔻اگر به و سیره حاج سید هاشم حداد و مباحث و علاقه دارید: 🖇 https://t.me/joinchat/AAAAAEM7nhoP2A0kBASRuA کانال زیر را در ایتا دنبال کنید: 👇👇👇👇👇👇👇👇 👉 https://eitaa.com/joinchat/413007888Cd847e5dcec 🍀🌸🍀🙏🍀🌸🍀🙏🍀
🌸🍃🌸🍃 : 2⃣1⃣ : ✍جلال الدین آشتیانی در کتاب مدیریت نه حکومت می گوید:گرچه به ظاهر گفته می‌شود فراعنه ی دارای قدرت بی‌بدیلی بودند و مردم همچون خدایان آنها را می پرستیدند،اما در واقع فراعنه سخت وابسته به کاهنان و عامل برنامه های ایشان بودند و گاهی حتی قربانی برنامه‌های کاهنان می‌شدند. کاهنان با استفاده از دین و سیاست هم بر مردم و هم بر حکومت می کردند.۱ 🧪عمده دانش آن روز که پزشکی بود و همچنین علوم خفیه به شکل انحصاری در اختیار کاهنان بود.آنها با استفاده از علوم مختلفی چون نجوم، ریاضیات، هندسه،، جادوگری، و علم حروف، بالاترین طبقه اجتماعی را در مصر به خود اختصاص داده بودند. در واقع فقط وظیفه دینی نداشت و معبد می توانست یک طبیعی دان یا ریاضیدان یا مورخ هم تربیت کند.  اما بازهم این همه قصه نیست و دانش و قدرت کاهنان مصری در این ها خلاصه نمی شود.در بیشتر جوامع سِری،عرفان و قدرت با هم همراه هستند.در مصر باستان هم اینچنین بود.کاهنان از عرفانی به نام کابالا پیروی می کردند که عرفانی بسیار پیچیده و راز آلود بود. تشکیلات کاهنان معبد آمون بسیار سری بود و سلسله مراتب بسیار پیچیده‌ داشت تا بتواند با تمام وجود از ماهیت و حقیقت کابالا دفاع کند. به همین دلیل ما هرگز نمی توانیم بفهمیم کابالا واقعا چه بوده است. 🗞محمد عبدالله عنان در کتاب تاریخ جمعیت های سری و جنبش های تخریبی مینویسد: کاهنان معبد آمون از مناسک و عقایدی خاص پیروی می کردند.آنان از صمیم قلب سوگند یاد می گردند که تعلیمات خود را از سایر مردم مخفی نگه دارند کاهنان به قدری در حفظ اسرار دقت داشتند که ما از شعائر و اعتقادات دقیق ایشان کمتر اطلاعاتی در دست داریم. آنان در این مسئله به حدی جدی بودند که دانشمندان دیگر کشور ها هم هراس داشتند در مورد این خبری گزارش دهند. در مورد اسرار آمیز کاهنان مصری می‌نویسد:من به واقعیت آنها آشنا هستم ولی مایلم امنیت خود را حفظ کنم. 📚منابع: مستند فرقه های سری، قسمت دوم 〰〰🌸 🌞 🌸〰〰 @sobhbekheyrshabbekheyr 〰〰🌸 🌝 🌸〰〰
🌸🍃🌸🍃 قصه_شصت_و_ششم: تاریخ_جادوگری: 2⃣1⃣ قسمت_دوازدهم _کابالا: ✍جلال الدین آشتیانی در کتاب مدیریت نه حکومت می گوید:گرچه به ظاهر گفته می‌شود فراعنه ی دارای قدرت بی‌بدیلی بودند و مردم همچون خدایان آنها را می پرستیدند،اما در واقع فراعنه سخت وابسته به کاهنان و عامل برنامه های ایشان بودند و گاهی حتی قربانی برنامه‌های کاهنان می‌شدند. کاهنان با استفاده از دین و سیاست هم بر مردم و هم بر حکومت می کردند.۱ 🧪عمده دانش آن روز که پزشکی بود و همچنین علوم خفیه به شکل انحصاری در اختیار کاهنان بود.آنها با استفاده از علوم مختلفی چون نجوم، ریاضیات، هندسه،، جادوگری، و علم حروف، بالاترین طبقه اجتماعی را در مصر به خود اختصاص داده بودند. در واقع فقط وظیفه دینی نداشت و معبد می توانست یک طبیعی دان یا ریاضیدان یا مورخ هم تربیت کند.  اما بازهم این همه قصه نیست و دانش و قدرت کاهنان مصری در این ها خلاصه نمی شود.در بیشتر جوامع سِری،عرفان و قدرت با هم همراه هستند.در مصر باستان هم اینچنین بود.کاهنان از عرفانی به نام کابالا پیروی می کردند که عرفانی بسیار پیچیده و راز آلود بود. تشکیلات کاهنان معبد آمون بسیار سری بود و سلسله مراتب بسیار پیچیده‌ داشت تا بتواند با تمام وجود از ماهیت و حقیقت کابالا دفاع کند. به همین دلیل ما هرگز نمی توانیم بفهمیم کابالا واقعا چه بوده است. 🗞محمد عبدالله عنان در کتاب تاریخ جمعیت های سری و جنبش های تخریبی مینویسد: کاهنان معبد آمون از مناسک و عقایدی خاص پیروی می کردند.آنان از صمیم قلب سوگند یاد می گردند که تعلیمات خود را از سایر مردم مخفی نگه دارند کاهنان به قدری در حفظ اسرار دقت داشتند که ما از شعائر و اعتقادات دقیق ایشان کمتر اطلاعاتی در دست داریم. آنان در این مسئله به حدی جدی بودند که دانشمندان دیگر کشور ها هم هراس داشتند در مورد این خبری گزارش دهند. در مورد اسرار آمیز کاهنان مصری می‌نویسد:من به واقعیت آنها آشنا هستم ولی مایلم امنیت خود را حفظ کنم. 📚منابع: مستند فرقه های سری، قسمت دوم 〰〰🌸 🌞 🌸〰〰 @sobhbekheyrshabbekheyr 〰〰🌸 🌝 🌸〰〰
🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س. 🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور 🌴 🐎 🌴قسمت اما چگونه؟... با این قامت شکسته که نمى توان خیمه وجود حسین را شد. با این دل گداخته که نمى توان بر جگر حسین گذاشت. اکنون صاحب عزا تویى.... چگونه به تسلاى حسین برخیزى ؟ نیازى نیست زینب! این را هم حسین خوب مى فهمد. وقتى به نزدیکى خیمه ها مى رسد. و وقتى تو شیون کنان و صیحه زنان خودت را از خیمه بیرون مى اندازى ، وقتى به پهناى صورت اشک مى ریزى و روى به ناخن مى خراشى ، وقتى تا رسیدن به پیکر على ، چند بار زمین مى خورى و برمى خیزى ، وقتى خودت را به روى پیکر على اکبر مى اندازى ، فریاد مى زند که : _✨زینب را دریابید... حسینى که خود قامتش در این عزا شکسته است و پشتش دوتا شده است . حسینى که بر دلش نشسته است وجهان ، پیش چشمان اشکبارش تیره و تار شده است . حسینى که خود بر بلندترین نقطه عزا ایستاده است ، فقط حال توست و به دیگران مى زند که : _✨زینب را دریابید. هم الان است که قالب تهى کند و کبوتر جان از نفس تنش بگریزد. 🏴پرتو ششم🏴 خانمى شده بودى تمام و . و بى مثل و نظیر. آوازه و کمال و و و و و تو در تمام عالم اسلام پیچیده بود. آنقدر که نام ✨ ✨ از شدت اشتهار، مکتوم مانده بود و اختصاص و انحصار لقبها بود که تو را معرفى مى کرد. لزومى نداشت نام زینب را کسى بر زبان بیاورد... اگر کسى مى گفت: عالمه ، اگر کسى مى گفت عارفه ، اگر کسى مى گفت فاضله ، اگر کسى مى گفت کامله ، همه ذهنها را نشان مى کرد... و چشم همه دلها به سوى تو برمى گشت. تجلى گونه گون صفتهاى تو چون ، گوهر ذاتت را در میان گرفته بود و پوشانده بود. کسى نمى گفت ✨زینب.... ✨ همه مى گفتند: ، ، ، ، ، ، ، ، ، . این برازنده هیچ کس جز تو نبود که هیچ کس واجد این صفات ، در حد و اندازه تو نبود.... نظیر نداشتى و دست هیچ معرفتى به کنه ذات تو نمى رسید. القابى مثل : ✨محبوبۀ المصطفى و نائبۀ الزهرا،✨ اتصال تو را به خاندان وحى تاکید مى کرد،... اما صفات دیگر، جز تو مجرا و مجلایى نمى یافتند. ✨امینۀ الله را جز تو کسى دیگر نمى توانست حمل کند. بعد از شهادت زهرا، تشریف (ولیه االله ) جز تو برازنده قامت دیگرى نبود.... ندیده بودند مردم... در و پیشینه و مخیله خود هم کسى مثل تو را نمى یافتند... جز که تو بود و تو. از این روى ، تو را مى گفتند و ... که فاصله و منزلت میان معلم و شاگرد، مادر و دختر و باغبان و گل ، معلوم باشد و محفوظ بماند. اما در میان همه این القاب و کنیه ها و صفات ، اشتهار تو به و ، بیشتر بود... که تو عزیز خاندان خود بودى و هیچ دخترى به پاى عزت تو نمى رسید. و چنین یوسفى را اگر از شرق تا غرب عالم ، خواستار و طالب نباشند، غیر طبیعى است... و طبیعى است اگر طالبان وخواستگاران ، به بضاعت وجودى خویش ننگرند و فقط چشم به مطلوب بدوزند. مى آمدند، مردم مى آمدند،... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓