eitaa logo
صبح حسینی
475 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
گودال قتلگاه … گل و بوی پیرهن در جست وجوی یوسف زیبای بی کفن پیداست آه … منظری از ماه چاک چاک خورشید رنگ باخته و تکّه تکّه تن گرگی نشسته بر تن خورشید و می درد شال و عبا و پیرهن سرخ آن بدن گفتند : رستخیز عظیمی است نی نوا … نه … رستخیز گوشه ای از نی نوای زن تاریک می شود همه جا … بی کس و غریب سخت است هم علی شدن و هم حسن شدن ای ماه سرخ! سر بزن از پشت نیزه ها ای چاک چاک ماه! کجایی حسین من؟ قرآن بخوان که بشنوم آوای هفت بند ای آیه مقطعه ، با آن لب و دهن افتاده عکس ماه ، لب گودی و زنی در جست وجوی یوسف زهرای بی کفن … علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
تو را آورده ام اینجا که مهمان خودم باشی شب آخر روي زلف پریشان خودم باشی من ازتاریکی شب هاي این ویرانه می ترسم تو را آورده ام خورشید تابان خودم باشی فراقت گرچه نابینام کرده بازمی ارزد که یوسف باشی و در راه کنعان خودم باشی پدرنزدیک بود امشب کنیزخانه اي باشم به توحق می دهم پاره گریبان خودم باشی اگرچه عمه دلتنگ است اما عمه هم راضی ست که تو این چند ساعت را به دامان خودم باشی ازاین پنجاه سال تو سه سالش قسمت ما شد یک امشب را نمیخواهی پدرجانِ خودم باشی سرت افتاد و دستی از محاسن ها بلندت کرد بیا خب میهمان کنج ویران خودم باشی سرت را وقت قرآن خواندنت برطشت کوبیدند تو باید بعد از این قاري قرآن خودم باشی کنار تو که از انگشتر و خلخال صحبت کرد فقط می خواستم امشب پریشان خودم باشی اگرچه این لبی که ریخته بوسیدنش سخت است تقلامی کنم یک بوسه مهمان خودم باشی   علی اکبر لطیفیان سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
پربسته بود و وقت پریدن توان نداشت مرغی که بال داشت ولی آسمان نداشت خوکرده بود با غم زندان خود ولی دیگر توان صبر در آن آشیان نداشت جز آه زخم های دهن باز کرده اش در چارچوب تنگ قفس همزبان نداشت آنقدر زخمی غل و زنجیر بود که اندازه ی کشیدن یک آه جان نداشت زیر لگد صداش به جایی نمیرسید زیر لگد شکست و توان فغان نداشت با تازیانه ساخت که دشنام نشنود دیگر ولی تحمل زخم زبان نداشت هرچند میزبان تنش تخته پاره شد هرچند روی پل بدنش سایبان نداشت دیگر تنش اسیر سم اسب ها نشد دیگر سرش به خانۀ نیزه مکان نداشت علی اکبر لطیفیان علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
272696_618.mp3
1.92M
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 عید مبارک 👏🌸👏🌸 🎵 سرود صلی الله آل محمد صلی الله آل نبی ♦️ با نوای سید مهدی میرداماد https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
شعرم شده سرشار شمیم حرم تو با خاطره‌ها دلخوشم و با کرم تو با خاطره‌هایی که شده دار و ندارم دارد همه‌ کودکیم بوی غم تو انگار که از کوچه‌ ما می‌گذرد باز سنج و کتل و پرچم و طبل و علم تو این بوی خوش کندر و اسفند و گلاب است از آه دم دسته‌ لبریز دم تو‌ ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حرم سید و سالار نیامد رد شد همه‌ی دسته از این کوچه و انگار یک عمر شدم عاشق  و بیمار و گرفتار بر سینه زنان، مویه کنان رد شد و کارم  افتاد به دستان ابالفضلِ علمدار غیر از من و هم دین من و ایل و تبارم عالم همه محتاج نگاهش شده بسیار دیوار حسینیه شده محتشم او اصلاً شده انگار طنین در و دیوار:‌ ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حرم سید و سالار نیامد گلواژه‌ی اشعار خدا بود ابالفضل اسطوره‌ی احسان و وفا بود ابالفضل چشمان نجیبش حرم پاک دلان شد شاه ادب و حجب و حیا بود ابالفضل میدان همه در سیطرۀ چشم علی بود در کشمکش معرکه تا بود ابالفضل وقتی که پدر آمد و دستش به کمر بود در قلب حرم هروله‌ها بود ابالفضل‌ ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حرم سید و سالار نیامد دریا شده دیوانه و محو ادب او‌ ای جان به فدای ترک روی لب او فهمیده ام از شور همه ارمنیان که افتاده به دل‌های جهان تاب و تب او فرزندِ علی، جانِ علی، ماهِ قبیله پنهان شده در برق نگاهش نَسَب او شرمنده شد و دخترکی... آه بمیرم آب آوریش کاش نمی‌شد لقب او‌ ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حرم سید و سالار نیامد این آخر دلدادگی و آخر دین است یک مشک و دوتا دست که بر روی زمین است حالا همه‌ی دشت شده قبضه‌ی عباس یک دشت که نه، قبضه‌ی او عرش برین است حالا منم و نیمه شب و دفتر شعرم شعری که اگر خوب، اگر بد همه این است حالا منم و نیمه شب و عطر گل یاس حالا منم و نم نم باران که چنین است‌ ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حرم سید و سالار نیامد محسن کاویانی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
هوای عشق به سر دارم و دلی شیدا و چشمهای پر از شوق رو به خدا هوای این دل مجنون چقدر طوفانیست چقدر شور تلاطم گرفته چون دریا از آسمان خدا بوی سیب می آید که برده هوش تمام اهالی دنیا زمین شهر مدینه چو عرش اعلاء شد ز ازدحام ملائک به شادی آنها نگاه خیره ی بالا به سمت خانه ی عشق میان خانه دلی پر کشیده تا بالا ببین دلی پدرانه تپید و شیدا شد و مادرانه کسی گرم گفتن لالا از آسمان خدا نور عشق تابیده به روی دامن مادر، حسین خوابیده علی دوباره در آغوش خود قمر دارد میان خانه ی خود دلبری دگر دارد کرامت قدم نو رسیده باعث شد که باز فطرس پر بسته بال و پر دارد پیمبر از لب او شهد عشق می نوشد نمی تواند از این جام چشم بر دارد ز ازدحام گدایان مجال حرکت نیست شنیده اند دوباره علی پسر دارد برای سوره ی کوثر شکوه فجر آمد فقط خدا ز دل فاطمه خبر دارد کنار مهد حسین آمده حسن امشب شبی که نخل امید دلش ثمر دارد ز بوی سیب ، زمین ِخدا معطر شد به آب،کشتی اربابمان شناور شد پریده ایم به شوقی که آسمان باشی و قطره ما و تو دریای بی کران باشی مگر نگفته پیمبر حسین و مِنّی ، پس تو باید اشهد ربانی اذان باشی بعید نیست که اصلا حسین باشی و بعد خدایگان دل بیقرارمان باشی تو آفریده شدی این و آن گرفتارت تو آفریده شدی عشق این و آن باشی قسم به کعبه ی شش گوشه ای که تو داری مدار شش جهتِ هفت آسمان باشی تو سیدالشهدایی امام عاشورا بعید نیست خداگونه جاودان باشی امام کرب و بلایی و مثل مهتابی خوشا به حال دل من که نعم الاربابی تويي كه جا به دلِ بي قرار ما داري هزار عاشق و مجنون و مبتلا داري تمام عرش خدا زير پاي تو چون كه به روي دوش پيمبر هميشه جا داري و بايد اين همه مجنون كنار تو باشد چرا كه حضرت عشقي و كربلا داري تو خلق ميكني و جان تازه ميبخشي تو اختيار خدا گونه از خدا داري فقط به عشق نگاه تو ميزنم نفسي تو اختيار نفسهاي سينه را داري زلال اشك دمت آب زندگاني شد تويي كه كشته ي اشكي و چشمه ها داري قسم به عشق ز عشق تو دل خدايي شد به يك اشاره ي چشم تو كربلايي شد مسعود اصلاني علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
باز از عرش غزل های مرا آوردند شیشه ناب عسلهای مرا آوردند باز آغوش در آغوش دلم را بردند طعم شیرین بغل های مرا آوردند باز "هم هیئتیان "من و جشن ارباب باز هم بچه محل های مرا آوردند باز هم کرببلا ، عشق ، زیارت ، ارباب باز هم خیر العمل ها ی مرا آوردند آنطرف وسعت من عرش حسین است ولی این طرف حداقل های مرا آوردند وسعت روز مرا روز جزا می آرند چون مرا از سفر کرببلا می آرند ناز این آینه پنج تنت کشته مرا ناز زهرا و علی و حسنت کشته مرا از عقیق یمنت زیر زبانم بگذار جلوه ي سرخ عقیق یمنت کشته مرا سجده بر نیزه تو روح مرا بالا برد بخدا شیوه عاشق شدنت کشته مرا دلبری کرده مرا پیرهن سبز حسن منتها سرخی این پیرهنت کشته مرا تو همان اشک منی؛ می روی و می آیی که همین رفتن و این آمدنت کشته مرا تو همان کشته ي عشقی که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست بین اسماء خدا اسم شما شیرین تر با شما خواندن اسماء خدا شیرین تر چهارده چشمه شیرین شفا هست ولی بخدا دست شما هست شفا شیرین تر آی حاجی به غم زمزم ما لب تر کن که به والله بود زمزم ما شیرین تر سعی در کعبه شش گوشه نمودم اما نچشیدم به جز این سعی و صفا شیرین تر مانده ا م تا که در خانه اتان پیر شوم چون بود میوه این کرببلا شیرین تر میوه کرببلا خون شهید است شهید عشق یک عالمه مدیون شهید است شهید تو که یک گوشه ي چشمت غم عالم را برد نم اشکت گنه حضرت آدم را برد از بهشت تو چه گوییم که از روز ازل روضه ات را که خدا خواند؛ جهنم را برد شیشه عطر شما در دل آدم که شکست عطر انفاس بهشتت دل آدم را برد هر که از کرببلا رفت محرم را باخت هر که در کرببلا ماند محرم را برد زمزم کعبه پس از کرببلا شیرین شد اشک ششماهه تو شوری زمزم را برد تو که رفتی بخدا چادر خیمه افتاد و سپس باد جفا معجر مریم را برد کینه های عرب از بدر و حنین و احدت ساربانی شد و انگشتر خاتم را برد آه انگشتر تو دست جسارت افتاد بعد از آن پیرهنت نیز به غارت افتاد رحمان نوازني علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
چه کربلاست که آدم به هوش می آید هنوز ناله زینب به گوش می آید چه کربلاست کز آن بوی سیب می آید صدای ناله ی مردی غریب می آید چه کربلاست کز او بوی مشک می آید هنوز ناله زلب های خشک می آید چه کربلاست که بوی گلاب می آید صدای گریه طفل رباب می آید چه کربلاست که بوی عبیر می آید صدای کودک نا خورده شیر می آید چه کربلاست که بانگ صفیر می آید هنوز ناله طفل صغیر می آید چه کربلاست از آن ناله ی رباب آید صدای ناله لالایی علی بخواب آید جواب طفلک ششماه داده شد باتیر عدو به تیر جفا داده بود او را شیر چرا نگفته کسی آب مهر مادر اوست برای چیست که عطشان علی اصغر اوست چه کربلاست که سقای آن شده بی دست عدو زکینه سرش با عمود کین بشکست چه کربلاست که آبش به قیمت جان است به گوش جان همه جا ناله های طفلان است مگر به کرببلا آب قیمت جان است چرا نگفته کسی این حسین مهمان است چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد چه کربلاست علی اکبر ارباً اربا شد شهید کینه به پیش دو چشم بابا شد چه کربلاست که چون نام کربلا ببرند فلک به ناله ملک در خروش می آید علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
چشم ِ تو حیثیتِ دریا و جیحون ریخته بس که جذابیّتِ از این رویِ گلگون ریخته   با ظرافت، لحظه يِ خلق ِ تو دستان خدا هر هنر که داشته از چنته بیرون ریخته   احتیاجی نیست بر شمشیر ِ لیلازاده را چند لشگر دور تا دور ِ تو مجنون ریخته   اولین قربانی ِ اهل ِ حرم بودی علی وعده ابراهیم کرد اما حسین خون ریخته   ارباً ارباً آسمان رویِ زمین تصویر شد تکه‌های آینه بر خاکِ هامون ریخته   صورتی که شبه احمد بود، پاشیده ز هم قامتی که مثل زهرا بود، اکنون ریخته   قطعه قطعه، بند بند از هم جدا شد پیکرت شاعران! بر خاک ها دریایِ مضمون ریخته! محمد رسولي علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
دل حرم میشود سحر گاهی که شود صحن دیده تر گاهی قطره ي آب در مرور زمان میکند در حجر اثر گاهی دل من سخت تر زسنگ که نیست امتحان کن بر این جگر گاهی ای خریدار بر رضای خدا جنس پس مانده را بخر گاهی یعنی آنقدر بی بها هستم نیستم لایق نظر گاهی بین سجاده دیده بر راهم نیمه شب میشود خبر گاهی بنده ای راکه دست وپا گیر است همرهت تا خدا ببر گاهی قتلگاهی به پا کنی با ناز گر از اینجا کنی گذر گاهی پسری که کریم زاده بُوَد میکند جلوه ي پدر گاهی تاج اصحاب یا علی اکبر یابن ارباب یا علی اکبر تو مطهر شدی زهر چه بدی تابگويی ز نسل لم یلدی صدو ده بار هو کشم زجگر که تو با کعبه زاده هم عددی همه دلگرمی ام محبت توست یابن لیلا «علیک معتمدی» گرتو شاگرد مجتبی هستی دست خالی نمی رود احدی ناز تو فاطمی تر از همه است راه دل بردن از علی بلدی نوه ي ارشد دو دریایی موجی از عشق،گاه جذر و مدی جای مادر بزرگ تو خالی زود پر زد به وادی ابدی تو ز هر پنج تن نشان داری تو حدیث کسای مستندی جز برای دلِ ابوفاضل پرده از روی خویش پس نزدی تا خدا پرده ازرخ توکشید چشم عباس مصطفی را دید تا که بابا تو را صدا میکرد محشری در حرم به پا میکرد با نگاهی به قد و بالایت یاد پیغمبر خدا میکرد تو که هستی که پیر میخانه با مناجات تو صفا میکرد ای دل آرام خوش صدای حجاز مأذنه بر تو اقتدا میکرد آتش روی بام خانه ي تو کوچه ها را پر از گدا میکرد هرکسی داشت نذر پیغمبر به در خانه ات ادا میکرد بسکه با غمزه راه میرفتی پدرت پشت سر دعا میکرد دور از چشم شور مردم شهر از رخ تو نقاب وا میکرد بوسه ای از لب تو هر دردِ پدری پیر را دوا میکرد گوشه ای مینشست و با زینب نظری سوی مجتبی می کرد بعد میگفت این پسر غوغاست چقدر شکل مادرم زهراست تو ز اجداد خود چه کم داری نسبی پاک و محترم داری وارث آدم و کلیم و مسیح بهر احیای مرده دم داری گشته شش گوشه این حرم یعنی تو جدا گانه یک حرم داری که زیارات کامل و متقن همچونان سایر اُمَم داری تو ز پایین پا ولایت بر کرسی و نون و والقلم داری ما به نام تو سینه زن شده ایم حق شاهی تو بر عجم داری تو که باب الحوائجی بی شک بسکه آقایی و کرم داری یک قدم تو عقب تر از عباس برسر دوش خود علم داری شانه هایت ز بس مودب بود دومین تکیه گاه زینب بود خیز و شمشیر مرتضی بردار بزن ای شیر بردل کفار زره مصطفی بپوش علی در رکاب عقاب پا بگذار نعره ای زن منم علی اکبر نوه ي حق حیدر کرار همچو شیری بزن به قلب سپاه تا بریزی به هم یمین و یسار ضجه ي کوفه را درآوردی ای ابَر مرد عرصه ي پیکار هر طرف تاب میدهی تیغت پشته سازی ز کشته ي بسیار تشنگی را بهانه فرمودی رو نمودی به جانب دلدار لب نهادی بر آن لبانِ خشک گفتی آهسته این سخن با یار کای محاسن سپید در بندم دست خود از محاسنت بردار تا که دل کنده از تو بابا شد بالهای شهادتت وا شد نا گَه از دشت یک صدا آمد ناله ي ای پدر بیا آمد پدر آمد ولی چه آمدنی چه کسی گفته روی پا آمد پیرمردی کنار جسم جوان با سر زانو از قفا آمد روضه ات گشته شرح موت حسین وسط هلهله نوا آمد آنچنان نعره زد علی ولدی ناله اش بین تا کجا آمد دست خود را گرفته روی سر زینب از سوی خیمه ها آمد شد حسین زنده با دم زینب پای معجر میان تا آمد با تن ریخته بهم چه کند نوبت یاری عبا آمد شب جمعه است بس کن ای شاعر چونکه مادر به کربلا آمد هر شب جمعه کربلا غوغاست فاطمه روضه خوان کرب و بلاست قاسم نعمتي علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
این روزها غم تو مرا می‌کشد حسین شب های ماتم تو مرا می‌کشد حسین تا آن دمی که منتقم تو نیامده ست سرخی پرچم تو مرا می‌کشد حسین از لحظه‌ی ورودیه تا آخرین وداع هر شب ، محرّم تو مرا می‌کشد حسین هنگام پر کشیدن یاران یکی یکی اشک دمادم تو مرا می‌کشد حسین داغ علی اصغر و عباس و اکبرت غم‌های اعظم تو مرا می‌کشد حسین از قتلگاه تو چه بگویم؟ حکایتِ انگشت و خاتم تو مرا می‌کشد حسین بر نیزه در مقابل چشمان خواهری گیسوی درهم تو مرا می‌کشد حسین سالار سر بریده‌ی زینب سرم فدات هستی فاطمه! پدر و مادرم فدات https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
با خَلق و خُلق و منطق احمد نمای تو با خشم و دست و بازوی خیبر گشای تو ازیک طرف پیمبر و از یک طرف علی جز تو که قادر است نشیند به جای تو؟ برخیز با حسین، غدیری به پا بکن تا اینکه خصم فاطمه افتد به پای تو در لشگری که اسم تو هم کشته می‌دهد صد نسل منقرض کند این حمله‌های تو ترس من از نگاه بد این جماعت است میخوانم «ان یکاد» همیشه برای تو تا دور میشوی دل من شور میزند خیره شده سکینه به هر رد پای تو دیگر چرا صدای اذانت نمیرسد؟ پس کو نوای دلکش آن ربنای تو؟ این‌های و هوی و هلهله ترسانده خیمه را وقتی نمیرسد به رقیه صدای تو این حرمله، قسم که ندارد مهارتی این تیر قصد کرده نشیند به نای تو جز شرق تا به غرب همین دشت نینوا جایی نرفته پیکر از هم جدای تو برخیز‌ای علی و ببین مادر آمده زینب شود فدات که اشکت در آمده… «محمدرضا رضایی» علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست هر جا تب عشق است، دل در به دری هست دیروز گدایان همه دنبال تو بودند هر جا که شلوغ است یقینا خبری هست اجداد من از دیر زمان عاشق عشقند دیدید که در طینت ما هم هنری هست بازار مرا با قدمت گرم نکردی یک چند غلامی که بیایی ببری هست در غیبت شه روی به شهزاده می آرند صد شکر که در خانه آقا پسری هست هر جا قد وبالای رشیدی است، یقینا دنبال سرش نیم نگاه پدری هست یا حضرت ارباب،دمت گرم و دلت شاد یا حضرت ارباب کرم،خانه ات آباد داریم همه محضر تو عرض سلامی تو شاهی و ما نیز هر آنچه تو بنامی تا خانه ی آباد شما بنده پذیر است نامرد ترینم نکنم میل غلامی ای قامت قد قامت تو عین قیامت قربان قدت صد قد و بالای گرامی تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی پس لطف بفرما وبفرما که کدامی؟ تو مفترض الطاعه ترین واجب مایی هر چند امامت نکنی، باز امامی هر کس که هوای پدری داشته باشد خوب است که همچین پسری داشته باشد انگار رسول است، نمایی که تو داری انگار بتول است ،صدایی که تو داری بد نیست که هر روز عقیقه بنمایی با این قد انگشت نمایی که تو داری باید که برای تو کرم خانه بسازند از بس که زیاد است گدایی که تو داری از شش جهت کعبه دل لطف تو جاری است از سفره ی پر جود و سخایی که تو داری تو آنقدر از خویشتن خویش گذشتی که منتظر توست، خدایی که تو داری کاری نکن ای دوست مرا از تو بگیرند بگذار که عشاق به پای تو بمیرند ای سیر کمالات همه تا سر کویت ای آب فرات لب من آب وضویت ابن الحسنت گفته حسین بس که کریمی مانند حسن جود بود عادت و خویت عالم همه حیران ابوالفضل و حسینند ماتند ابوالفضل و حسین از گل رویت پایین قدمهای حسین جای کمی نیست جا دارد اگر غبطه خورد بر تو عمویت اینقدر مزن آب به سرخی لب خود حیف است که پیچیده شود اینهمه بویت حیف از تو مرا عبد و غلام تو بدانند باید که مرا عبد غلامان تو خوانند .... ای زاده ی زهرا جگرت میرود از دست امروز که دارد پسرت می رود از دست ای کاش که بالای سرش زود بیایی گر دیر بیایی ثمرت می رود از دست بد نیست بدانی اگر از خیمه می آیی با دیدن اکبر کمرت میرود از دست .... افتادنت از زین پدرت را به زمین زد برخیز و گرنه پدرت می رود از دست برخیز که عمه نبرد دست به معجر بر خیز به جان من و این عمه ات، اکبر علی اکبر لطیفیان علیه السلام علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
شب گذشته کمی خوب شد سخن می گفت برایم از خودش از حال خویشتن می گفت  از اینکه سنگ گرفته به معجرش به سرش  و یک به یک همه اش را برای من می گفت  به اهل بیت پیمبر چقدر ایمان داشت  کنار ما سه تن از پنج تن می گفت  برایم از همه اموال و مال داشتنش  برایم از کفنی هم نداشتن، می گفت  درست مثل کسی که خودش خبر دارد  فقط حسین حسین و حسن حسن می گفت  کفن رسید به دستش ولی نشد خوشحال  برایم از پسرم " شاه بی کفن" می گفت  بباف دختر من پیرهن برای غریب  به فاطمه ز حسین و ز پیرهن می گفت   علی اکبر لطیفیان سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini