eitaa logo
صبح حسینی
463 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
یابن شبیب گریه کن از غربت حسین در کربلا شکسته شده حرمت حسین شد زخم از مصیبت او پلک چشم ما خنده رود ز لب چو شود صحبت حسین بر تن نداشت جد غریبم توان و تاب یابن شبیب ذکر لبش بود آب آب ٭٭٭ یابن شبیب نیزه به حلقوم دیده شد چون گوسفند سر ز تن او بریده شد یابن شبیب پیکر جد غریب ما در زیر نعل اسب به هر سو کشیده شد یابن شبیب چکمه به پهلوی او زدند در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند ٭٭٭ یابن شبیب جد غریبم کفن نداشت یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند یک جای سالمی به تمام بدن نداشت یابن شبیب سنگ به آئینه دیده ای؟ جای سم ستور به یک سینه دیده ای؟ ٭٭٭ یابن شبیب گریه به جز داغ او مکن این حرف را به پیش کسی بازگو مکن ناموس جد ما روی تل با اشاره گفت ای بی حیا حسین مرا زیر و رو مکن یابن شبیب تیغ به حنجر کشید شمر رگها وگوشتهای گلو را برید شمر ٭٭٭٭  یابن شبیب آتش قلبم زبانه زد نامحرمی به عمه ی ما تازیانه زد هر دختری بهانه ی بابا گرفته بود دشمن حیا نکرده و باهر بهانه زد یابن شبیب لاله ی پژمرده دیده ای یابن شبیب طفل کتک خورده دیده ای محمود اسدی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
کمی آرام برو کم شود این خون جگری برده ای دل زهمه کاش زمن جان ببری من هنوزم به دلم مانده تماشات کنم چقدر زود شد ایام وصالت سپری با تن پر پر اکبر چه وداعی کردی بی عصا مانده ای ودست به روی کمری تک تک اهل حرم دست به دامان تواند سرپیری چقدر ناز تو باید بخری مثل زهرا به سرت شانه کشیدم ای کاش که نیفتد سر گیسوی تو دست دگری نا امیدم که تو را باز ببینم اما روی تل منتظرم تا که بگیرم خبری ساربان مینگرد بد به دلم افتاده می روی کاش که انگشتر خود را نبری چادر خاکی من را نتکان گریه نکن که مهیا شده ام بگذرم از هر گذری موسی علیمرادی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
این اشک‌ها به پای شما آتشم زدند شکرخدا برای شما آتشم زدند من جبرئیل سوخته بالم، نگاه کن! معراج چشم‌های شما آتشم زدند سر تا به پا خلیل گلستان‌نشین شدم هر جا که در عزای شما آتشم زدند از آن طرف مدینه و هیزم، از این طرف با داغ کربلای شما آتشم زدند بردند روی نیزه دلم را و بعد از آن یک عمر در هوای شما آتشم زدند گفتم کجاست خانه خورشید شعله‌ور گفتند بوریای شما، آتشم زدند دیروز عصر تعزیه‌خوان‌های شهر ما همراه خیمه‌های شما آتشم زدند امروز نیز، نیر و عمان و محتشم با شعر در رثای شما، آتشم زدند  سید حمید رضا برقعی https://eitaa.com/sobhehoseini
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
«السّلام عليك يا مولاي يا صاحب الزّمان» «هَذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ» به روى دست همه شاخه‌ها دعا دادند به جستجوی تو «أينَ» كه ياد ما دادند نگاه منتظر خلق را به خود درياب به كعبه تكيه بزن يا مفتح‌الابواب! نگاه جمله خلائق همه نمی‌ارزد نگاه مادرت آقا به راه می‌ارزد ندای حيدری‌ات كاش بر دلم برسد دوباره آب حياتت بر اين گِلم برسد بيا و عظم رميم مرا تو احيا كن كرم نما و مرا با خودت مُهيّا كن مرا برای فدايت شدن مُهيّا كن به يک دمی منِ مرده خودت تو احيا حيات من كه ممات است بی رُخت آقا مماتِ من به حياتت رسان گل زهرا هذا من فضل ربّي شاعر:محیا احتشام فر https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
در لغت معنی شبح یعنی سایه‌ای در خیال می‌آید یا به تعبیر دیگری انگار ابر روی هلال می‌آید سایه‌ای مانده بود از مادر وقت برخاستن نشست، نشست عرق سرد روی پیشانی اشک امانم نمی‌دهد که پر است مو به مو قصه از پریشانی شانه از دست مادرم افتاد قصه آتش شد آن زمانی که ریخت آوار شهر بر سر ما همۀ شهر آمدند آن روز طرف خانۀ محقر ما هیزم آن‌قدر هم نیاز نبود قاریان، عالمان، مسلمانان سوختند آیه‌های کوثر را با وضو آمدند مردم شهر با وضو می‌زدند مادر را کارشان قربة الی الله است! مادر من خودش یدالله است کارشان را پر از مخاطره کرد دست انداخت دور شال پدر کار را یک غریبه یکسره کرد نام آن مرد را نمی‌گویم روز آخر امیدوارم کرد روز آخر بلند شد از جا شستشو کرد، گردگیری کرد سخت مشغول کار شد اما... چادر از صورتش کنار نرفت تا بگیرد امانت خود را دست پیغمبر آمد از دل خاک پدر خاک آب شد از شرم رد شد آن شب سکوتش از افلاک همه دلواپس پدر بودیم غسل از زیر پیرهن سخت است غرق در خون شود کفن سخت است جان خود را به خاک دادن، بعد دست‌ها را به هم زدن سخت است پدرم خویش را به خاک سپرد سید حمیدرضابرقعی سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
صبح حسینی
در لغت معنی شبح یعنی سایه‌ای در خیال می‌آید یا به تعبیر دیگری انگار ابر روی هلال می‌آید سایه‌ای ماند
غسل از زیر پیرهن ... سخت است غرق در خون شود کفن ... سخت است جان خود را به خاک دادن ... بعد دست‌ها را به هم زدن .... سخت است 😭😭😭😭 پدرم خویش را به خاک سپرد 😭😭😭😭😭
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
آقا! تو را «آقا» مرا «نوکر» نوشتند یعنی تو را اوّل، مرا آخر نوشتند روی سیاه من یقیناً حکمتی داشت شکر خدا نام مرا قنبر نوشتند روزی که نام «بهتران» را می نوشتند نام تو را از هر کسی بهتر نوشتند آری تو را حتی میان پنج تن هم در روز خلقت گریه آورتر نوشتند این قسمت ما بوده که سردار باشیم امّا تو را در کربلا بی سر نوشتند این اشک دیده ... نه ... چراغ برزخ ماست از برکت تو اشک را گوهر نوشتند ترسی ندارم از قیامت چون شنیدم نام تو را هم شافع محشر نوشتند کاری برای تو ندارد ... می توانی من را عوض کن جان پیغمبر ... نوشتند : ... بدکاره با نیمه نگاهت زیر و رو شد لطف تو را بالاتر از باور نوشتند مس بودم و جنسم به یکباره طلا شد شغل تو را از اوّلش زرگر نوشتند تا که به سمت گنبد شه، پر بگیرم جای دو پر، بال مرا شهپر نوشتند پایین پای تو چه جای با صفایی است آن قطعه را عرش علی اکبر نوشتند ارباب جان من! ضریح نو مبارک طرح ضریحت را چه ذوق آور نوشتند آقا ضریح قبلی ات را پس چه کردند؟ آیا برایش قسمت دیگر نوشتند؟ ای کاش آن را می فرستادی مدینه بر روی آن با اشک چشم تر نوشتند: ... سهم حسن همواره غربت بوده غربت او را شهید کینه ی همسر نوشتند قبرش شبیه چادر زهرا چه خاکی است بر روی خاک قبر او «مادر» نوشتند اوّل فدایی ولایت فاطمه بود این جمله را با ضرب میخ در نوشتند محمد فردوسی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini