eitaa logo
صبح حسینی
475 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
جای گریه پسرم باز کنی لب خوب است آنقدر گرم شده که نکنی تب خوب است پیش مادر نشد آرام بگیری اما بروی خواب کمی محضر زینب خوب است آنقدر سوختم از هُرم لب سوخته ات که دوام آورم از داغ تو تا شب خوب است لحظه ای هم که شده صبر کن از حال نرو که رقیه به همه گفته مرتب ... خوب است برو! شاید که خدا خواست هوا ابری شد آسمان با پدر تشنه ات اغلب خوب است هول گهواره خالی به دلم هست ولی نیزه دار تو اگر هست مجرب خوب است سر تو گرچه می افتد گُلم از دوش پدر چشم من تا ندویده سوی مرکب خوب است اصلاً ای کاش دوباره به حرم برگردی جای گریه پسرم بازکنی لب خوب است رضا دین پرور علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
دست و پا می زنی انگار بغل می خواهی یا که جای من از این تیر عسل می خواهی می شُد ای کاش به جایش که عبا اندازم بغلت گیرم و با خنده هوا اندازم لااقل بر لبِ من قند بده پیش رباب به لبت حالتِ لبخند بده پیش رباب عمه ات نَشنود این را:کَمَرم درد گرفت چقَدَر دورِ گلویت پسرم درد گرفت تیر ای کاش به سویِ پدرت می آمد صبر می کرد که دندانِ تو در می آمد صبر می کرد که یک جرعه دلِ سیر خوری صبر می کرد که این دفعه کَمی شیر خوری به لبت حداقل آب ندادند که هیچ به روی دست تو را تاب ندادند که هیچ خواستی تا بخوری آب پریدی بابا ناگهان تیر زد از خواب پریدی بابا خونِ سُرخی به رُخِ زرد گرفتی ای جان محکم انگشتِ من از درد گرفتی ای جان مادرَت بر درِ خیمه نگرانِ من و توست نَشَود فاشِ کسی آنچه میانِ من و توست همه بر خواهشِ بابا چه کنم خندیدند به همه رو زدم اما چه کنم خندیدند هِلهله زودتر از من خبرت را می بُرد من نبودم لبه ی تیر سرت را می بُرد بی تعادل شدم از زین پدَرَت می اُفتد وای اگر خَم کُنَمَت زود سَرت می افتد حسن لطفی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
زينب تورا به جان من آرام گريه كن مثل برادرت حسن آرام گريه كن   ميدانم آب ميشوي از داغ مادرت مانند شمع انجمن آرام گريه كن   كمتر به اين شمايل نيلي نگاه كن سيلي مزن به صورتت آرام گريه كن   اينقدر خاك بر سر و روي خودت مريز قدري كنار اين بدن آرام گريه كن   دستم رسيده است به زخمي عميق واي زينب بيا بگو به من آرام گريه كن   حالا بيا به ياده حسينه غريبمان بنشين و پاي اين كفن آرام گريه كن مصطفي متولي سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
ایستاده پشت در... تنها... نیفتد بر زمین! باردار است او...در این دعوا نیفتد بر زمین! گر چه توضیح المسائل نیست در فتوای عشق ایستاده، حرمت فتوا نیفتد بر زمین کاش در فوج مگس هایی که جولان می دهند پرشکسته، حضرت عنقا نیفتد بر زمین! این شب قدری که سرتا پا سلام است و سلام.. سایه اش در بزم شیطان ها نیفتد بر زمین! "جلوه ی خوبی ندارد کوچه"..کودک گریه کرد: "کاش مادر لااقل اینجا نیفتد بر زمین! دستپاچه شد در و جز میخ در دستش نبود در، فقط می خواست"اعطینا"نیفتد بر زمین.. رحل در، قرآنِ حیدر را در آغوشش فشرد گفت:"این زهراست..یازهرا! نیفتد بر زمین"! کی به روی نیزه ی نیرنگ، جا خوش میکند صورت قرآن... اگر معنا نیفتد بر زمین؟ ریسمان را با هوای دیگری آورده اند سخت می بینم کنون موسی نیفتد بر زمین! دختری با دیدن در، چادرش را زد گره تا غروبی، در دل صحرا نیفتد بر زمین تکه ای از چادر خاکی ست یا سجاده اش؟ پرچمت ای قبر ناپیدا! نیفتد بر زمین... سیده اعظم حسینی سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
خبری می رسد از راه خبر نزدیک است آب و آیینه بیارید سحر نزدیک است طبق آیات و روایات رسیده ای قوم! جمعۀ آمدن او به نظر نزدیک است عاقبت فصل زمستان به سر آید روزی باز هم گل دهد این باغ ثمر نزدیک است قطره چون رود شود راه به جایی ببرد به دعای فرج جمع اثر نزدیک است با ظهورش حرم فاطمه را می سازیم بار بر بند برادر که سفر نزدیک است راه دور دل ما تا به در خیمۀ او از در خانۀ زهرا چقدر نزدیک است آه گفتم که در خانه و یادم آمد غربت مادر و اندوه پدر نزدیک است گر چه از آتش در سوخته جانم اما بیشتر روضۀ کوچه به جگر نزدیک است باز کابوس سراغ پسری آمده است باز می لرزد و انگار که شر نزدیک است مادرت را ببر از رهگذر نامردان کوچه بند آمده از کینه خطر نزدیک است تا که افتاد زمین زلزله در عرش افتاد هاتفی گفت: قیامت به نظر نزدیک است دو قدم رفته نرفته نفسش بند آمد پسرش گفت بیا، خانه دگر نزدیک است *** داغ مادر به جگر می رسد اما انگار اثر داغ برادر به کمر نزدیک است   محسن عرب خالقی سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
پروانه شدم شعله به پای تو نگیرد  این حادثه بر هیچ کجای تو نگیرد     بین نفس سینه ی من فاصله افتاد  تا اینکه در این شهر صدای تو نگیرد     تا این سپر تا شده ات فایده دارد  ای کاش مرا از تو خدای تو نگیرد     پهلو زدم آنقدر که مسمار بیفتد  تا موقع رفتن به عبای تو نگیرد     افتادن من در وسط کوچه صدا کرد  آری خبری نیست برای تو نگیرد     من شیشه سپر میکنم امروز برایت  تا سنگ سر کوچه به پای تو نگیرد     تو خواستی اینبار فدایم شوی اما  من خواستم اینبار دعای تو نگیرد علی اکبر لطیفیان      سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
آسیابت یک طرف افتاده بستر یک طرف چادر تو یک طرف افتاده معجر یک طرف هر چه اینجا هست چشمان مرا خون کرده است رنگ این دیوار خانه یک طرف، در یک طرف گاه دلخون توایم و گاه دلخون پدر وای بابا یک طرف ای وای مادر یک طرف از کنار تو که می آید به خانه ناگهان با سر زانو می افتد مرد خیبر یک طرف من چگونه پیرهن کهنه تن یارم کنم غُصه ي تو یک طرف داغ برادر یک طرف مثل آنروزی که افتادی می افتد بر زمین پیکر من یک طرف او یک طرف سر یک طرف من دو بوسه می زنم جای تو و جای خودم زیر گردن یک طرف رگهای حنجر یک طرف وای از آن لحظه که می ریزند بین خیمه ها گوشواره یک طرف خلخال و معجر یک طرف علي اكبر لطيفيان سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
این قدر بین رفتن و ماندن نمان، بمان پیرم مکن ز بارغمت ای جوان بمان خورشید من به جانب مغرب روان مشو قدری دگر به خاطر این آسمان بمان مهمان نُه بهار علی پا مکش ز باغ نیلوفر امانتی ِ باغبان بمان ای دل شکسته آه تو ما را شکسته است ای پرشکسته پر مکش از آشیان بمان دیگر محل به عرض سلامم نمی دهند ای هم نشین این دل بی همزبان بمان راضی مشو دگر به زمین خوردنم مرو بازی نکن تو با دل این پهلوان بمان روی مرا اگر به زمین می زنی بزن اما بیا بخاطر این کودکان بمان در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست اینقدر بین رفتن و ماندن نمان بمان محسن عرب خالقی سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
‌ حدود ظهر دوشنبه دری کبود شد و رواق خانه ی نیلوفری کبود شد و لگد به عرش زدند، آسمان زمین افتاد و آیه آیه تن کوثری کبود شد و   حوالی گذر تندباد آتش و دود حریرِ روشن بال و پری کبود شد و چقدر غیرت آیینه‌ها به جوش آمد همینکه دور و بر معجری کبود شد و زلال صورت مهتاب بانویی بینِ خسوف کوچه ی خاکستری کبود شد و در امتداد همین کوچه های کوفه صفت گریزهای دم آخری کبود شد و "چه کربلاست که آدم به هوش می آيد" چه کربلاست در آن پیکری کبود شد و  "کمی گذشت و هجوم دوباره ای آمد" "بُنـیَّ" های دل مادری کبود شد و "هوا ز جور مخالف چو قیرگون گردید" نوشته اند مقاتل سری کبود شد و نگاه خواهر او تا به قتلگاه افتاد میان عرش خدا "زینبیه" راه افتاد.... محمد جواد مهدوی سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
از خانه چارچوب درت را شکسته‌اند باب الحوائج پدرت را شکسته‌اند عمداً مقابل پسر ارشدت زدند یعنی غرور گل پسرت را شکسته‌اند بازو و سینه، کتف و سرت درد می کند هرجا که بوسه زد پدرت، را شکسته‌اند ای مرغ عشق خانه حیدر کمی بــپـر باور نمی کنم که پرت را شکسته‌اند از طرز راه رفتن و قد هلالی ات احساس می کنم کمرت را شکسته‌اند ابری ضخیم سر زد و ماهت خسوف شد بی شک فروغ چشم ترت را شکسته‌اند دندانه های شانه پر از خون تازه شد اصلاً بعید نیست، سرت را شکسته‌اند با بستری کبود و پر از لاله های سرخ آئینه های دور و برت را شکسته‌اند زان آتشی که بر شجر طیبــه زدند ثلثی ز شاخ و برگ و برت را شکسته‌اند یاسر حوتی سلام الله علیها  https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
از خانه چارچوب درت را شکسته‌اند باب الحوائج پدرت را شکسته‌اند عمداً مقابل پسر ارشدت زدند یعنی غرور گل پسرت را شکسته‌اند بازو و سینه، کتف و سرت درد می کند هرجا که بوسه زد پدرت، را شکسته‌اند ای مرغ عشق خانه حیدر کمی بــپـر باور نمی کنم که پرت را شکسته‌اند از طرز راه رفتن و قد هلالی ات احساس می کنم کمرت را شکسته‌اند ابری ضخیم سر زد و ماهت خسوف شد بی شک فروغ چشم ترت را شکسته‌اند دندانه های شانه پر از خون تازه شد اصلاً بعید نیست، سرت را شکسته‌اند با بستری کبود و پر از لاله های سرخ آئینه های دور و برت را شکسته‌اند زان آتشی که بر شجر طیبــه زدند ثلثی ز شاخ و برگ و برت را شکسته‌اند یاسر حوتی سلام الله علیها  https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
مشتی پر از تو مانده که در لانه ریخته خاکستر تو پشت در خانه ریخته اصلأ بنا نبود که ظلمی بنا شود اما چه شد که اینهمه ویرانه ریخته همدست بوده اند!در و دیوار و بعد از آن از پیلۀ وجود تو پروانه ریخته در پیش چشم ساقی کوثر سبو شکست یعنی تمام بادۀ میخانه ریخته ای حامی علی, در این کوچه های شهر از تو چقدر غیرت مردانه ریخته شکرت خدا نبوده نبی و ندیده که نیلوفرانه ساقه ی ریحانه ریخته مادر ببین به موی پریشان دخترت ناباورانه حسرت یک شانه ریخته این روزهای بعد تو تنها کنار چاه حیدر شبانه اشک غریبانه ریخته با گریه گفت:فاطمه یادت بخیر وحیف مشتی پراز تو مانده که در لانه ریخته محمدجواد مهدوی سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
ما را شب دیدار بود هر شب جمعه دل منتظر یار بود هر شب جمعه شب یلداشده بر گل زهرا بشتابید یوسف سر بازار بود هر شب جمعه خون شد جگر ما ز بس آدینه شمردیم بین دیده چه خونبار بود هر شب جمعه گویند چرا هیئتیان خواب ندارند گو فاطمه بیدار بود هر شب جمعه آدینه ای آن جان جهان می رسد از راه ز آن دل پی دلدار بود هر شب جمعه ای گمشده ی فاطمه برگرد که دل ها از که عشق تو سر شار بود هر شب جمعه مسعود نصری عجل الله تعالی فرجه الشریف https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
از تماس تازیانه هر تنی آزرده بود صحنه را عباس اگر می دید بی‌شک مُرده بود تا غروب روز عاشورا خدا خود شاهد است عمه‌ی سادات را کوچک کسی نشمرده بود از همان ساعت که سقا رفت سوی علقمه حال زینب مثل زن‌های «برادر‌مرده» بود خواست در آغوش خود گیرد حسینش را نشد بسکه تیر و نیزه بر نعش برادر خورده بود فکر می‌کردند نفرین کرده در حالی که او دست هایش را برای شکر بالا برده بود کاظم بهمنی سلام الله علیها https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini