كِل كشيدند كه حس كرد عمو افتاده
نگران شد نكند چنگِ عدو افتاده
پر گرفت از حرم و عمه به گَردَش نرسيد
ديد از اسب به گودال به رو افتاده
سنگ و تير از همه سو خورده، سنان از پهلو
لشگري زخم به جان و تن ِ او افتاده
پاره شد بندِ دلش از تهِ دل آه كشيد
سايه ي تيغ به گوديِ گلو افتاده
شمرها نقشه كشيدند كه حالا چه كنند
ديد تا قرعه به پيچاندن مو افتاده
خويش را در وسطِ معركه انداخت و بعد
در شبِ گريه حماسي غزلي ساخت و بعد
سنگدل! تيغ كشيدي كه سرش را ببَري؟!
هر قَدَر سهم ِ تو شد بال و پرش را ببَري؟
دست و پا ميزند و آخر ِكارش شده است!
پاك وحشي شده اي تا جگرش را ببَري؟
با وجودي كه ندارم زره و تيغ مگر
مُرده باشم بگذارم كه سرش را ببَري
همه ي عمر به چَشم ِ پسرش ديده مرا
سعي كن از سر ِ راهت پسرش را ببَري
سپر افتاده ز دستش، سپرش ميگردم
بايد اوّل بزني تا سپرش را ببَري
در خورش نيست اگر بازوي آويز به پوست
جانِ ناقابل ِ من هديه ي ناچيز ِ عموست
ميشود لايق قرباني دلبر باشم؟!
آخرين خاطره ي اين دم ِ آخر باشم؟!
لذتي بهتر از اين نيست كه با سينه ي سرخ
در پري خانه ي چَشم ِ تو كبوتر باشم
آخرين خواسته ي من به يتيمي اين است
به رويِ سينه ي پُر مِهر ِ تو بي سر باشم
اسب ها نعل شده راهي گودال شدند
بين اين قائله ي سخت چه بهتر باشم
به تلافيِ در آوردنِ تير از گلويم
ميشود از سر نِي سايه ي اصغر باشم؟
(عليرضا شريف)
#مرثیه_عبدالله_بن_الحسن علیه السلام
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
۹ مهر ۱۳۹۷
دست از عمه کشید و بدنش میپیچید
زیر ِ پایش عربی پیرهنش میپیچید
گردبادی ز خیامی به نظر میآمد
گِردَش انگار زمین و زَمَنَش میپيچید
میدوید و سِپَهی دیده به او دوخته بود
وَ طنین رجزش تا وطنش میپیچید
ز سر عمامه و نعلین ز پایش وا شد
ذکر یا فاطمه يِ بت شکنش میپیچید
دید اطراف عمو نیزه و شمشیر پُر است
داشت گِردِ عمویِ صف شکنش ميپیچید
ناگه از پردهیِ دل کرد صدا وا اُمّاه
دست بُبریدهی او دور تنش میپیچید
تیغ بر فرق سرش نیزه به پهلویش خورد
نعرهیِ حیدریِ یا حسنش میپیچید
(محمود ژوليده)
#مرثیه_عبدالله_بن_الحسن علیه السلام
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
۹ مهر ۱۳۹۷
كشته ي دوست شدن در نظر مردان است
پس بلا بيشترش دور و بر مردان است
يازده ساله ولي شوق ِ بزرگان دارد
در دلِ كودكِ اينها جگر مردان است
همه اصحابِ حرم طفل ِ غرورش هستند
اين پسر بچه يِ خيمه پدر ِ مردان است
بست عمامه همه ياد جمل افتادند
اين پسر هرچه كه باشد پسر مردان است
نيزه بر دست گرفتن كه چنان چيزي نيست
دست بر دست گرفتن هنر مردان است
بگذاريد ببيند كه خودش يك حسن است
حبس در خيمه شدن بر ضرر مردان است
گرچه ابن الحسنم پُر شدم از ثارالله
بنويسيد مرا يابن ابي عبدالله
(علي اكبر لطيفيان)
#مرثیه_عبدالله_بن_الحسن علیه السلام
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
۹ مهر ۱۳۹۷
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃
#اول_صبح_بگویید_حسین_جان_رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
۱۰ مهر ۱۳۹۷
چشمی که بسته ای به رخم وا نمی شود
یعنی عمو برای تو بابا نمی شود
ای مهربان خیمه ، حرم را نگاه کن
عمه حریف گریه ی زنها نمی شود
تا جان نداده مادرت از جا بلند شو
زخم جگر به گریه مداوا نمی شود
باید مرا به سمت حرم با خودت بری
من خواستم که پا شوم اما نمی شود
باور نمی کنم چه به روزت رسیده است
اینقدر تکه سنگ که یکجا نمی شود
تقصیر استخوان سر راه مانده است
راه نفس گمان نکنم ، وا نمی شود
این نعل های تازه چه کردند با تنت
عضوی که از تو گمشده پیدا نمی شود
بی تو عمو اسیر تماشا شده ببین
قدت شبیه قامت سقا شده ببین
مثل دلم تمام تنت زیر و رو شده
دشتی از آه شعله زنت زیر و رو شده
پیراهنی که بر بدنت بود کنده اند
پیراهنی که شد کفنت زیر و رو شده
از بس که اسب بر بدنت تاخت با سوار
حتی مسیر آمدنت زیر و رو شده
با من بگو به دست که افتاده کاکلت
این طور موی پر شکنت زیر و رو شده
از بس که سنگ بر سر و پای تو ریخته
از بس که نیزه روی تنت زیر و رو شده
انگار جای فاصله ها پر نمی شود
از بس تمامی بدنت زیر و رو شده
حسن لطفی
#مرثیه_حضرت_قاسم علیه السلام
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
۱۰ مهر ۱۳۹۷
دست و پایم به هم از پَر زدنت پیچیده
چه کنم با تو که اینگونه تنت پیچیده
لااقل کاش به جسمت زره ای میکردم
استخوانت شده با پیرُهَنَت پیچیده
تو چنان شیشه یِ عطری که شکسته شده ای
همه جا نافه یِ مُشکِ خُتَنَت پیچیده
گُل ِ من لَحن ِ عمو گفتن ِ تو برگشته
زیر ِ مرکب شده طرز ِ سُخَنَت پیچیده
اینهمه ریخت و پاشی که شده با تن ِ تو
گردبادی ست که در انجمنت پیچیده
اثر ِ موم عسل یا سُمِّ مرکب بوده
که زبانِ تو به دور ِ دهنت پیچیده
به تلافیِ مدینه به تنت پا زده اند
تا که شد نعره یِ ابن الحسنت پیچیده
ارباً اربا چو علی اکبر لیلا شده ای
در عبا جمع کنم بس که تنت پیچیده
#مرثیه_حضرت_قاسم علیه السلام
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
۱۰ مهر ۱۳۹۷
قاسم است اینکه چنین دست به شمشیر شده
نوجوانی که به عشق تو حسین پیر شده
پر پرواز گشوده به دلش تاب نبود
حرفش این بود :عمو ؛ رفتن من دیر شده
زده زانوی غم و غصه و محنت به بغل
نگران بود چرا این همه تاخیر شده
از زمانی که اذان گوی حرم پر زد و رفت
اشک حسرت ز سر و روش سرازیر شده
مدد نامه ی بابا ز عمو اذن گرفت
همچو شیری که رها از غل و زنجیر شده
کمتر از ساعتی بر او چه گذشته است خدا
که قد و قامت او دستخوش تغییر شده
سنگ باران شد و زیر سم مرکبها رفت
پیش گوییّ عمو بود که تعبیر شده
می وزد بوی گلاب تن تو در صحرا
به گمان عطر مدینه است که تکثیر شده
یاسر مسافر
#مرثیه_حضرت_قاسم علیه السلام
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
۱۰ مهر ۱۳۹۷
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃
#اول_صبح_بگویید_حسین_جان_رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
۱۱ مهر ۱۳۹۷
با چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را
چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را
به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد
رسمِ کوفی است بگیرند هدف، مهمان را
دست و پایی زدی و باز تبسّم کردی
پس خدا بوسه زند این دو لب خندان را
بوسه بر این سرِ پاشیده ز هم مشگل نیست
من چسان دفن کنم پاره ای از قرآن را
مشگل اینجاست که سر نیزه امانت ندهد
اهل غارت نکند رحم ، گُلِ پنهان را
من دهم با چه زبانی خبرت را به رباب
آب دادَست سه شعبه گلوی عطشان را
بعد از این است که بر سینۀ من جا داری
نزد مادر ببرم آهِ دِلِ سوزان را
گریه بر معجرِ عمّه نرود از یادت
وسط هلهله ها بدرقه کن یاران را
تا به محشر ز غبار غم تو گریه بپاست
ای عجب داغ تو کردَست بپا طوفان را
سند مستند کرب و بلا حنجر توست
بُرد مظلومیِ تو آبروی عدوان را
عید قربان من است و تو همان ذبحِ عظیم
و خدا مُهر قبولی زند این قربان را
(محمود ژولیده)
#مرثیه_علی_اصغر علیه السلام
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
۱۱ مهر ۱۳۹۷
خندیدی و شکستم و عالم خراب شد
سهم تمام ثانیهها اضطراب شد
تیری رسید و صحبت من ناتمام ماند
گفتم که آب؛ تیر برایم جواب شد
تیری رسید حنجرت آتش گرفت و بعد
از آتش گلوی تو قلبم کباب شد
تصویر حلق پارهات ای کودک شهید
در چشمهای دخترکی تشنه قاب شد
آنجا که موجموج دل آب سنگ شد
آنجا که فوجفوج دل سنگ آب شد
تیری رسید و هستی من را به باد داد
آهنگ من بریده بریده «رباب» شد
(سید محمد جوادی)
#مرثیه_علی_اصغر علیه السلام
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
۱۱ مهر ۱۳۹۷
اگر چه حوصله ی شعر سر نیامده است
قلم ز عهده ی مدح تو بر نیامده است
به شهد غنچه ی لبهای سرخ تو سوگند
گلی شبیه تو از خاک در نیامده است
بزرگی تو چنان جلوه کرده در عالم
مجال عمر کَمَت در نظر نیامده است
به لطف منسب بابُ الحوائجْیت بُوَد
که توی حرف تو اصلاً اگر نیامده است
علی؛علیست چه اکبر؛چه اصغرش؛اصلاً
ز نام نامی تو خوبتر نیامده است
بدیل نیست برایت که در سرای حسین
پس از ظهور تو دیگر پسر نیامده است
چه جلوه ای تو ندانم که لطف نقّاشیْت
به ذهن این همه تصویرگر نیامده است
خبر رسیده لبت خنده داشت وقت سفر
اگر ز شورش اشکت خبر نیامده است
ازآن طرف دل مادر اسیر دلشوره ست
ازاین طرف سوی خیمه پدر نیامده است
بگو گلوی تو شمشیر خورده یا نیزه ؟
مگر به سمت تو تیر سه پر نیامده است ؟
تنت برای چه اینقدر؛ زخمْ خورده شده؟
اگر ز خاک به سرنیزه در نیامده است
(محمدقاسمی)
#مرثیه_علی_اصغر علیه السلام
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
۱۱ مهر ۱۳۹۷
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃
#اول_صبح_بگویید_حسین_جان_رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
۱۲ مهر ۱۳۹۷