eitaa logo
صبح حسینی
470 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseyni
قد رعنای تو چون سرو سپیدار شده  کربلا محو رخ احمد مختار شده  دور تا دور سرت آیینه می چرخانم  بسکه گیسوی بلند تو دل آزار شده  تا کمی راه روی این دل من می لرزد  قد طوبایی زهراست پدیدار شده  چشم بد دور از آن قد رشیدت پسرم  قامتت شانه به شانه با علمدار شده  گر ترک خورده لبت غصه مخور ای بابا  تشنه ی وصلی و هنگامه ی دیدار شده  تا صدای تو شنیدم که پدر زود بیا  گفتم ای وای علی بی کس و بی یار شده  نیزه ها رفت چو بالا به سر خویش زدم  وسط معرکه این یاس گرفتار شده  کوچه ای باز شدو هر که زره آمدو زد  ماجرای تو شبیه درو دیوار شده  زشکافی که به پهلوی تو خورده پیداست  نوک نیزه اثرش چون نوک مسمار شده  دشمن آن بغض علی را سر تو خالی کرد  تن تو طعمه هر گرگ جگر خوار شده  بین محراب دو ابروی تو از هم شد باز  صورتت جلوه ای از حیدر کرار شده  خیز و زیر بغلم گیر و سوی خیمه ببر  ای جوانم ز غمت دیده ی من تار شده  اربا اربایی و کس معنی آن کی فهمد  این عبا تا به ابد محرم اسرار شده  (قاسم نعمتی) علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseyni
بازدلشوره ای افتاده به جانم چه کنم  تندترمیزند آخرضربانم چه کنم  پسرم رفته و چندیست از او بی خبرم  باز هم بی خبری برده امانم چه کنم  آه یا راد یوسف پسرم برگردد  نگرانم نگرانم نگرانم چه کنم  همه ترسم از این است صدایم بزند  دیر خود رابه کنارش برسانم چه کنم  گرگهادور وبر یوسف من ریخته اند  پدری پیرم وافتاده جوانم چه کنم  به زمین خورده انار من وصد دانه شده  جمع باید کنم او راو ندانم چه کنم  جگرسوخته ام را زحرم پوشاندم  مانده ام زار که باقد کمانم چه کنم  (محسن عرب خالقی) علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseyni
پدر آرامش دنیا، پدر فرزند أعطینا  پدر خون خدا اما، پسر مجنون پسر لیلا  به کم قانع نبود اکبر، لبالب گشت از دلبر  به یکدیگر رسید آخر، لب رود و لب دریا  پسر دور از پدر می‌شد، مهیّای خطر می‌شد  پدر هی پیرتر می‌شد، پسر می‌بُرد دلها را  در اين آشوب طوفانی، مسلمانان مسلمانی  مبادا اینکه قرآنی بیفتد زیر دست و پا  پسر زخمی، پدر افتاد، پسر در خون، پدر جان داد  پسر ناله، پدر فریاد، میان هلهله، غوغا  پسر از زخم آکنده، پسر هر سو پراکنده  پدر چون مرغ پرکنده،  از این صحرا به آن صحرا  که دیده این‌چنین گیسو چنین زخمی شود پهلو؟  و خاک‌آلوده‌تر از او به غیر از چادر زهرا  (سيد حميد رضا برقعی)  علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseyni
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseyni
درحنجره ی زخم زمین علقمه می سوخت  یک کرببلا خاک چه بی واهمه می سوخت  می ریخت نمک، زخم به داغ دل مردی  از مرثیه ی سرخ گلو زمزمه می سوخت  یک سو تن ساقی به روی دشت پر از تیر  مشک وعلم و آب به یک سو -همه می سوخت  دیوان بلا مهلکه را تبرئه می کرد  پرونده احساس در این محکمه می سوخت  وقتی که علمدار چو شمعی شده بود آب  انگار که یک باردگر فاطمه می سوخت  زنجیر نگاهی گره می خورد به خیمه  هر ضربه که می خورد به فرقی، قمه می سوخت  درخیمه غم دلهره می کشت زنی را  آنگاه که کردند پراز خون بدنی را  برچشم گلی، هاله ای از خار نشسته  یا خار تنی بین نمکزار نشسته  نه، اشک شفق نیست از این منظره شاید  خون دل زهراست که بربار نشسته  قدری کمکم کن که شوم راست ببینم  سقای حرم نیست، نه ...انگار نشسته  رخساره ی ماهم  چقدر خاک گرفته  تصویر به چشمم چقَدَر تار نشسته  ای کاش که می شد سر آن تیر درآید  تیری که به چشمان علمدار نشسته  سردار سلحشور سپاه حرم من  پای سر تو چند خریدار نشسته   حالا که شکستی زفراقت کمرم را  بی تو چه بگویم تو بگو اهل حرم را  (رضا دین پرور)  علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseyni
ای لشکر حق را سر و سردار اباالفضل  وی دست علی در صف پیکار اباالفضل  هم خون حسین بن علی در تن پاکت  هم روح تو در پیکر ایثار اباالفضل  ریحانۀ دو فاطمه، ماه سه خورشید  آرام دل حیدر کرار اباالفضل  مانند تو در ارتش اسلام که دیده  فرمانده و سقا و علمدار اباالفضل  تو ماه بنی هاشمی و ما شب تاریک  تو لالة عباسی و ما خار اباالفضل  هم کاشف کرب پسر فاطمه  هستی  هم خیل بنی فاطمه را یار اباالفضل  بر حاجت خود کرده صد و سی و سه نوبت  هر خسته دلی نام تو تکرار اباالفضل  در مصر ولایت شده بر یوسف زهرا  تو مشتری و علقمه بازار اباالفضل  عشق و ادب و غیرت و ایثار و شهادت  کردند به آقایی ات اقرار اباالفضل  تو رسته ای از خویش و گرفتار حسینی  خلقند به عشق تو گرفتار اباالفضل  ما بهر تو گریان و زند زخم تو خنده  پیوسته به شمشیر شرربار اباالفضل  برخیز سکینه به حرم منتظر توست  جامش به کف و اشک به رخسار اباالفضل  از سوز عطش آب شده طفل سه ساله  مگذار بگرید به حرم زار اباالفضل  تا آن که ببینند به تن دست نداری  یک لحظه سر از علقمه بردار اباالفضل  مگذار رود زینب کبری به اسیری  ای دست علی، دست برون آر اباالفضل  تو چشم حسینی که زده تیر به چشمت  ای دور حرم چشم تو بیدار اباالفضل  کی گفته تن پاک تو در علقمه تنهاست  گردیده تو را فاطمه زوار اباالفضل  خون دل ما را که شده اشک عزایت  زهرا و حسین اند خریدار اباالفضل  مگذار شود خشک دمی دیدة "میثم"  چشمی که بگریم به تو بسیار اباالفضل  (غلامرضا سازگار)  علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseyni
تیری که از تجلّی تو پر درآوَرد  پس می‌رود ز پشت سرت سر درآوَرد  با تکه تکه کردن جسم تو؛ کوفه خواست  از پا مرا ز داغ برادر درآورد  او قصد آب داشت؛ وگرنه برادرم  با حمله‌ای دمار ز لشگر درآوَرد  تیری که خورده‌است به چشم تو عاقبت  سر از گلوی تشنه‌ی اصغر درآورد  این هلهله ز کشتنت اصلاً عجیب نیست  لشگر جلوتر آمده؛ معجر درآورد  زینب دوید قبل هجوم حرامیان  از پای بانوان؛ همه زیور درآورد  پاشیده‌تر شوی چو بخواهد حسین؛ اگر  حتی همین که تیر ز پیکر درآورد  (احسان محسنی فر) علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
جمعه ها برای دلتان هر روضه ای دوست داشتید بخوانید👆👆
هر نی فغان نای تو را در می آورد آوای ربنای تو را در می آورد   با اینکه زنده ای! چه حریصانه نیزه دار دارد لباس های تو را در می آورد   پا بر زمین مکش،که کمان دار ِسنگ دل می خندد و ادای تو را در می آورد   دارد نگاه مات من از متن تیغ ها تفسیر بوریای تو را در می آورد   در حیرتم که سنگ به من می خورد ولی بالای نی صدای تو را در می آورد   زخم لبت هم اشک مرا در می آورد هم گریه ی خدای تو را در می آورد   وقت نماز افسری از خورجین خویش عمامه و عبای تو را در می آورد (وحيد قاسمي) علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872