eitaa logo
صبح حسینی
462 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
زقعر گودی مقتل به عرش تابیدی رضا شدی به رضای خدا و خندیدی  عزیز من چه لباسی است بر تنت کردی؟  به جای گل پر نیزه است اینکه پوشیدی تمام هستیِمان را عدو به غارت برد  مرا به دست که دادی که تخت خوابیدی؟ سرت که رفت تنت ماند و نعل این اسبان کبود مثل شبی، چون جدا ز خورشیدی  شدی تجلی حق و حکایت موسی خدا به جسم تو تابید و بعد پاشیدی زمین کِنِس شد و یک قطره هم نزد بالا چقدر پا به زمین زیر تیغ کوبیدی! تمام دشت تنش را به جسم تو مالید  به دست نعل خودت را به دشت بخشیدی و تیغ هم ادبش کار دستمان داده مصیبتی شده این حنجری که بوسیدی! داود رحیمی   علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
دیگر چه زینبی ؟ چه عزیزی؟ چه خواهری؟ وقتی نمانده است برایش برادری  تا نیزه ات زدند زمین خورد خواهرت با تو چه کرده اند در این روز آخری؟  از صبح یکسره به همین فکر می کنم وقت غروب می شود اینجا چه محشری  اینجا همه به فکر غنیمت گرفتن اند از گوشواره ها بگیر تو تا کهنه معجری  اصلا کجا نوشته اند که در روز معرکه در قتلگاه باز شود پای مادری؟  اصلا کجا نوشته اند که هنگامه غروب در خیمه گاه باز شود پای لشکری؟  اصلا کجا نوشته اند که در پیش خواهری باید جدا کنند گلوی برادری؟  من مانده ام چطور تو را غسل می دهند اصلا چه غسل دادنی ؟ اصلا چه پیکری؟ در زیر سم اسب چه می کردی ای حسین؟ از تو نمانده است برایم بجز سری از روی نیزه سایه ات افتاده بر سرم ممنونم ای حسین که در فکر خواهری در کوفه ، زینب از تو چه پنهان ، تمام کرد ای کاش رفته بود سرت جای دیگری مهدي صفي ياري علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
کی دیده در یم خون، آیات بی شماره؟ قرآنِ سوره سوره، اوراقِ پاره پاره؟ افتاده بر روی خاک یک ماه خون گرفته خوابیده در کنارش هفتاد و دو ستاره پاشیده اشک زهرا بر حنجر بریده گه می کند زیارت، گه می کند نظاره سر آفتاب مطبخ، تن لاله زاری از خون کز زخم سینه دارد گل های بی شماره از گوشِ گوشواری دو گوشواره بردند دارد به گوش خونین خون جای گوشواره یک کودک سه ساله خفته کنار گودال ترسم که شمر آید، در قتلگه دوباره درخیمه آب بردند، بهر رباب بردند سینه شده پر از شیر، کو طفل شیر خواره مادرعجب دلی داشت، ذکر علی علی داشت آب فرات می زد بر حنجرش شراره چون سینه ها نسوزند؟! چون اشک ها نریزند؟! جایی که ناله خیزد از قلبِ سنگ خاره یاس سفید و نیلی، طفل یتیم و سیلی میثم در این مصیبت، خون گریه کن هماره غلامرضا سازگار علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
عاقبت بر سينۀ تو جا گرفت آنكه آخرسر تو را از ما گرفت همره خود دشنه ای آورده بود در همان دم ماجرا بالا گرفت پنجه بر گيسوی تو انداخت و از همان پشت سرت سر را گرفت چشمهايت چون دهانت باز شد گردنت را با دو دستش تا گرفت تا صدای ناله ات را نشنود گوش خود را زينب كبری گرفت هستی و دار و ندارش بودی و خنجری از او تو را يكجا گرفت لابلای آن شلوغيها ، بگو چشم زهرا را كسی آيا گرفت محسن مهدوی   علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
بعد از رسول حرمت آل عبا شکست دست قضا ، شیشه ی شرم و حیا شکست آتش گرفت باب نزول ملائکه در سست شد به ضرب لگد از جفا شکست یا ایهاالرسول بخوان واقعه که چون مسمار در ، سینه ی خیرالنسا شکست سنگی که حرمت رخ آیینه را نداشت با سیلی ای که زد رخ آیینه را شکست گوشواره ای که بود ضریح طواف حور یا رب به ضرب سیلی ِ یک بیحیا شکست افتاد از نفس ، پر پروانه هم که سوخت روح غرور و غیرت شیر خدا شکست وقتی که قلب حضرت خاتم زغم شکست عیسی صلیب و موسی عمران عصا شکست دست قضا قدر همه را جمع کرد بعد این غصه را به روی سر کربلا شکست یاایهالرسول کجایی قیامت است سر نیزه پهلوی پسر مرتضا شکست آه از دمی که گودی گودال خون گرفت با نعل تازه سم ستور سینه را شکست با سنگ و تیر و نیزه همه “زائر”ش شدند یک پیرمرد گونه ی او با عصا شکست رامین برومند سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هم برای من به انصار و مهاجر رو زدی هم صبوری کردی و در خانه ام سوسو زدی چند ماهی درد پهلو را تحمل کرده‌ای خواستی برخیزی از جا تکیه بر زانو زدی رو به بهبودی ست حالت یا برای دلخوشی بسترت را جمع کردی خانه را جارو زدی اینقدر زحمت به خود دادی برای مرتضی کودکان را با چه حالی شانه بر گیسو زدی یک کلام از درد خود با من نگفتی هیچ وقت مخفی از چشمان حیدر دست بر پهلو زدی گر چه این همسایه‌ها از پشت خنجر میزنند با دعایت زخم آن‌ها را سحر دارو زدی از تمام غصه‌ها این غم علی را میکشد تو برای من به انصار و مهاجر رو زدی محسن صرامی سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
در شلوغی گذرها غالبا سخت خواهد بود تنها رد شدن وای اگر دعوا نباشد تن به تن مانده باشد بین سیصد مرد!زن.. جنگ جنگ عصمت و بی عصمتی ست فاطمه بر اسم حیدر غیرتی ست شعله بالا رفت زهرا جا نزد حرفی از سازش به کافرها نزد پشت پا بر غربت مولا نزد جز به خون این حکم را امضا نزد حکم صادر کرد با خون اینچنین هست علی تنها امیرالمومنین اهرمن هیزم بدست آمد اگر فاطمه بسته است چادر بر کمر گر گرفته بین آتش میخ در باز اما میکند سینه سپر صدهزاران میخ پیش او کم است فاطمه در راه حیدر محکم است تا که دود شعله شد از در بلند گشت دیگر ناله ی کوثر بلند از زمین دیگر نشد پیکر بلند زیر پا افتاده اما سربلند نیمه جان هم باز او صاحب لواست چادر خاکی او مشکل گشاست گرچه هرروضه مکرر میرسد روضه روضه حرف دیگر میرسد این حماسه کی به آخر میرسد ارث مادر تا به دختر میرسد کربلا زهرای خیمه زینب است روز دشمن از وقار او شب است گوشه گودال تنها میشود گرچه می افتد زمین پا میشود زینب کرار دنیا میشود دین زصبرش باز احیا میشود در اسیری سرفرازی میکند صبر او با مرگ بازی میکند سید پوریا هاشمی سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
ای کشتی شکسته که پهلو گرفته‌ای بر گو چرا تو دست به پهلو گرفته‌ای گل را خدا برای سرور آفریده است ای گل چرا به غصه و غم خو گرفته‌ای گاهی ز درد شانه ز دل آه می‌کشی گاهی ز درد دست به بازو گرفته‌ای از ماجرای کوچه نگفتی به من بگو اکنون چرا ز محرم خود رو گرفته‌ای دیوار گشته است عصای تو باز هم بینم که دست بر سر زانو گرفته‌ای دیشب نماز نافله تو نشسته بود دیدم که دست خویش به پهلو گرفته‌ای هر گه که در به روی علی باز می‌کنی خوشحال می‌شوم که تو نیرو گرفته‌ای رنگی زداغ گر که «وفائی» به شعر توست چون لاله‌ها زباغ ولا بو گرفته‌ای سید‌هاشم وفائی سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872